اگر ژاپنی‌ها به پرل هاربر حمله نمی‌کردند چه می‌شد؟

حمله‌ای که سرنوشت جنگ را تغییر داد
۲۸ فروردین ۱۳۹۵ | ۱۸:۴۹ کد : ۷۹۹۵ چه می‌شد اگر‌...
روزولت می‌دانست که نمی‌تواند چیزی بیشتر از یک سازش کوتاه‌مدت از ژاپنی‌ها انتظار داشته باشد.
اگر ژاپنی‌ها به پرل هاربر حمله نمی‌کردند چه می‌شد؟
 ترجمه: فرزانه سالمی – کاوه شجاعی


تاریخ ایرانی: اکثر «چه می‌شد اگر» های مربوط به پرل هاربر درباره شرایط آن روز خاص هستند. چه می‌شد اگر هر سه ناو هواپیمابر آمریکا در آن روز در بندر حضور داشتند؟ یا چه می‌شد اگر آمریکا در برابر حمله آماده‌تر بود؟ اما سؤال اساسی‌تر می‌تواند این باشد که چه می‌شد اگر ژاپنی‌ها در صبح یکشنبه هفتم دسامبر ۱۹۴۱ اصلاً به بندر پرل هاربر حمله نمی‌کردند و آمریکا رسماً وارد جنگ جهانی نمی‌شد؟ آیا آنطور که مردم فکر می‌کنند حملات پرل هاربر بود که سرنوشت جنگ را تغییر داد؟
 

این پرونده «تاریخ ایرانی»، پاسخ به ده اگر مهم تاریخ است به روایت مجموعه کتاب‌های «چه می‌شد اگر» به دبیری رابرت کاولی، کتاب Unmaking the West (غرب؛ آنجور که نشد) انتشارات دانشگاه میشیگان و ویژه‌نامه «اگرهای مبهوت‌کننده تاریخ» انتشارات ایمیجین (Imagine). نویسنده این مقاله، جان لوکاس، استاد تاریخ در چستنات هیل کالج فیلادلفیا (از ۱۹۴۷ تا ۱۹۹۴) و نامزد دریافت پولیتزر در ۱۹۹۴ است؛ نویسنده ۳۰ کتاب تاریخی از جمله «آینده تاریخ»، «هیتلر تاریخ» و «دوئل: هشت شب و هشت روز تقابل هیتلر و چرچیل»:


حمله به پرل هاربر تصمیمی ناگهانی و عجولانه نبود، به همین خاطر نمی‌توانیم فقط با حذف این یک روز از معادلات، تحلیل درستی از ماجرا داشته باشیم. برای پاسخ به این سؤال، مجبوریم به دو هفته قبل از واقعه برگردیم و در ترتیب ماجراها دست ببریم تا عدم حمله به پرل هاربر در منطق تاریخی قرار بگیرد.

پس فرض کنیم که:

در ۲۱ نوامبر ۱۹۴۱ - جمعه بعد از روز شکرگزاری - پرزیدنت فرانکلین دلانو روزولت مداد روی میزش را برمی‌دارد و این یادداشت را می‌نویسد:
۶ ماه
۱- آمریکا روابط اقتصادی با ژاپن را سر می‌گیرد - مقداری نفت و برنج. بعداً بیشتر.
۲- ژاپن سرباز بیشتری به هندوچین و مرز منچوری یا هر نقطه دیگری در جنوب نمی‌فرستد.
۳- ژاپن می‌پذیرد که به پیمان سه‌جانبه (معاهده‌ای که سپتامبر ۱۹۴۰ میان آلمان، ایتالیا و ژاپن امضا شد) عمل نکند، حتی اگر آمریکا وارد جنگ اروپایی شود.
۴- آمریکا بین چینی‌ها و ژاپنی‌ها مذاکره برگزار می‌کند اما در گفت‌وگوها طرف کسی را نمی‌گیرد.

روزولت عنوان «توافق موقت» را به این طرح می‌دهد، چون مدت‌هاست که اخبار حمله قریب‌الوقوع ژاپن به ایالات متحده شنیده می‌شود و او می‌داند که نمی‌تواند چیزی بیشتر از یک سازش کوتاه‌مدت از ژاپنی‌ها انتظار داشته باشد. روزولت توافق پیشنهادی‌اش را برای کوردل هال، وزیر خارجه، می‌فرستد.

در طول چند هفته اخیر، سازمان‌های نظامی - اطلاعاتی آمریکا احتمال حمله ژاپن به مواضع آمریکا یا انگلیس در اقیانوس آرام را بسیار بالا ارزیابی کرده‌اند. سیستم اطلاعاتی آمریکا این روزها می‌تواند اکثر پیام‌های رمزگذاری شده ژاپنی‌ها - از جمله تماس‌های دیپلماتیک آن‌ها - را بخواند و این اهمیت فراوانی دارد چرا که دولت ژاپن اخیراً دو فرستاده ویژه (دریاسالار کیچیسابورو نومورا سفیر ژاپن و سابورو کوروسو دیپلمات کارکشته) را روانه واشینگتن کرده تا در آخرین لحظه بر سر توافقی موقت مذاکره کنند. ژاپنی‌ها با خود دو طرح آورده‌اند: طرح A و طرح B. آن‌ها طرح‌ها را در بیستم نوامبر - روز شکرگزاری - به وزیر خارجه آمریکا تحویل داده‌اند، البته آمریکایی‌ها از چند روز پیش - به لطف کشف رمز - از محتویات طرح پیشنهادی ژاپنی‌ها آگاه بوده‌اند. این دو نماینده، فرستاده‌های شخص امپراتور و جزو معدود سیاستمداران محافظه‌کار ژاپنی هستند که بر خلاف سران نظامی ژاپن واقعاً می‌خواهند جلوی جنگ با آمریکا را بگیرند. آن‌ها در طرح B حاضر شده‌اند که بر سر مسائلی کوتاه بیایند.

همان‌طور که در رده‌های بالای تصمیم‌گیری در ژاپن بر سر جنگ اختلاف‌نظر وجود دارد، در آمریکا هم شاهد چنین روندی هستیم. پرزیدنت روزولت مثل نومورا و کوروسو - اگرچه با بی‌میلی بیشتر - قصد دارد به مذاکرات شانسی دوباره بدهد. در میان مقامات وزارت خارجه هم کسانی هستند که می‌گویند میان طرح B ژاپنی‌ها و «توافق موقت» روزولت نزدیکی وجود دارد. روز ۲۲ نوامبر یادداشت غیررسمی روزولت در وزارت خارجه تبدیل به طرح واضح و رسمی دولت آمریکا می‌شود، البته وزیر خارجه با آن زیاد موافق نیست.

در همین روز، «توافق موقت» را برای متحدان و دوستان آمریکا - چینی‌ها، هلندی‌ها و انگلیسی‌ها - ارسال می‌کنند. هلندی‌ها و انگلیسی‌ها آن را با بی‌میلی می‌پذیرند، اما لابی چینی‌ها به شدت علیه آن موضع می‌گیرد. هال، وزیر خارجه آمریکا همزمان طرحی ۱۰ ماده‌ای تهیه کرده که در میان شروطش عقب‌نشینی ژاپنی‌ها از چین آورده شده است. او می‌داند ژاپنی‌ها طرحش را نمی‌پذیرند.

وینستون چرچیل در کل با طرح موافق است اما در تماس تلفنی با روزولت می‌گوید: «فکر نمی‌کنم این غذا ته دل چینی‌ها را بگیرد.» به هر حال روزولت حرف آخر را می‌زند: «ارزش امتحانش را دارد: مگر اینکه ژاپنی‌ها تیر اول را بزنند. به هر حال ما آن‌ها را مجبور به این کار نخواهیم کرد.»

طرح عملی می‌شود. روزولت روز ۲۵ نوامبر کوروسو و نومورا را به کاخ سفید فرا می‌خواند. با خوش‌خلقی همیشگی‌اش از آن‌ها پذیرایی می‌کند، طرح را به آن‌ها می‌دهد و می‌گوید: «بگذارید فعلاً درباره جزئیاتش بحث نکنیم. آن را به همراه صمیمانه‌ترین احترامات من به امپراتور برسانید.»

قرار است ناوگان عظیم ژاپنی‌ها فردا از بندر هیتوکاپو به سمت شرق حرکت کند و به ۴۴۰ کیلومتری پرل هاربر برسد، اما عملیات ۱۲ ساعت پیش از آغاز کنسل می‌شود. امپراتور ژاپن و نزدیکان محافظه‌کارش فعلاً موفق شده‌اند. سربازان ژاپنی با ناکامی به پایگاه‌های خود بازمی‌گردند. گروه زیادی از مردم و سران ارتش تلخی شکست و مصالحه را احساس می‌کنند.

چرچیل که ماه‌ها امیدوار بوده آمریکا پس از حمله ژاپن وارد جنگ با هیتلر شود، ناامید شده اما عصبانی نیست. او در زمستان تاریک و دلمرده ۱۹۴۱ به جنگ خود با هیتلر ادامه می‌دهد. متحد جدیدش استالین احساسات دوگانه‌ای به ماجرا دارد. از طرفی او می‌داند مسکو دست آلمان‌ها نخواهد افتاد چراکه بخش بزرگی از سربازان روسیه را از مرزهای سیبری - مرز با منچوری تحت اشغال ژاپن - به جبهه مرکزی گسیل کرده و احتمال درهم شکستن آن‌ها بالا نیست. از طرف دیگر استالین از این می‌ترسد که ارتش ژاپن، خشمگین از مصالحه موقت با آمریکا، به روسیه حمله کند.

آدولف هیتلر از تحول اخیر راضی نیست. او پیش خودش حساب کرده که جنگ ژاپنی‌ها با آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها در اقیانوس آرام می‌تواند بخش عمده ناوگان آمریکا را مشغول کند و باعث تضعیف حمایت آن‌ها از انگلیس در اقیانوس اطلس شود. هیتلر از اینکه ارتش ژاپن نتوانسته در برابر امپراتور و همراهان محافظه‌کارش مقاومت کند عصبانی است.

در طول ماه‌های زمستانی اوایل ۱۹۴۲ جنگ در اقیانوس اطلس ادامه پیدا می‌کند. چند برخورد کوچک میان زیردریایی‌های آلمانی و کشتی‌های آمریکایی (که به حمایت از کشتی‌های انگلیسی در منطقه حضور دارند) رخ می‌دهد اما ماجرا آنقدر جدی نیست که روزولت بخواهد علیه آلمان اعلام جنگ کند. هیتلر با جدیت بیشتر فرمان ۲۱ ژوئن ۱۹۴۱ خود را به سران ارتش یادآوری می‌کند: «از هرگونه برخورد با کشتی‌های آمریکایی خودداری کنید، حتی اگر آن‌ها سمت شما شلیک کنند.» در این روزها هنوز روزنامه‌نگاران آمریکایی، از جمله ویلیام شیرر، اجازه حضور در آلمان و ارسال گزارش را دارند (اگرچه پلیس مراقبشان است) و با وجود آنکه روند اخراج یهودی‌ها به سمت شرق آغاز شده، یهودیان آمریکایی حاضر در آلمان مورد آزار و اذیت قرار نگرفته‌اند. همزمان اقتصاد جنگی آمریکا روز به روز عظیم‌تر می‌شود و تولید بی‌سابقه تسلیحات ادامه دارد، اگرچه جمهوریخواهان از قضیه ناراحت‌اند و می‌گویند نباید بخش اعظم تسلیحات آمریکایی از کشور خارج شود و دست انگلیسی‌ها و حتی روس‌ها بیفتد.

اوضاع در انگلیس و روسیه هم خوب نیست. استالین و چرچیل برای اولین بار به این نتیجه رسیده‌اند که واقعاً ممکن است ایالات متحده کلاً وارد جنگ نشود و این باعث تضعیف روحیه سربازان شده. ارتش هیتلر برخلاف ارتش ناپلئون در گذشته توانسته بعد از چند عقب‌نشینی کوتاه‌مدت، سرمای وحشتناک روسیه را تاب بیاورد و در بهار ۱۹۴۲ پیشروی در جنوب و مرکز روسیه را از سر می‌گیرد. آن‌ها به سرعت به قفقاز نزدیک می‌شوند و مسیرهای ارسال تسلیحات به روسیه از بنادر آمریکایی و انگلیسی را محدود می‌کنند.


در این میان ارتشبد رامل، معروف به روباه صحرا، توانسته انگلیسی‌ها را از لیبی بیرون کند و ۳۰ هزار نفر از آن‌ها را به اسارت بگیرد. او به سمت کانال سوئز در حرکت است. اوضاع اصلاً امیدوارکننده نیست. اما…

روز ۲۵ می، روز انقضای توافق موقت آمریکا و ژاپن است. دو طرف درباره تمدید توافقنامه مذاکراتی کرده‌اند، اما نتوانسته‌اند با ارائه پیشنهادی جذاب، طرف مقابل را مجبور به مصالحه جدی بکنند. وضعیت برای روزولت آسان نیست چرا که مفاد توافقنامه موقتش با ژاپنی‌ها - که محرمانه بوده - در زمستان به مطبوعات درز پیدا کرده و گروهی از جمهوریخواهان می‌گویند او با این کار پشت چینی‌ها را خالی کرده است. گروهی دیگر از جمهوریخواهان هم بر این باورند که روزولت با کوتاه نیامدن بیشتر در برابر ژاپن، به دنبال آغاز جنگ با هیتلر است. البته صلح کژدار و مریز کنونی، نه در واشنگتن، که در توکیو به هم خواهد خورد.

نظامیان ژاپنی که بعد از پیروزی‌های اخیر هیتلر انرژی دوباره گرفته‌اند توانسته‌اند افکار عمومی را علیه امپراتور محافظه‌کار و مصالحه‌اش با آمریکا بسیج کنند. آن‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که لحظه تصمیم‌گیری فرا رسیده و آن را نباید به تعویق انداخت. روز بیستم می، کوروسو - مذاکره‌کننده صلح‌طلب ژاپنی که تازه از واشنگتن برگشته - ترور می‌شود. نظامیان امپراتور را مجبور می‌کنند از مشاورانش فاصله بگیرد و به قصر سانسوشی برود. آن‌ها روز در ۲۵ می در این قصر اجلاس اضطراری برگزار می‌کنند. سران ارتش توضیح می‌دهند که ژاپن نباید بیش از این از زیر بار تعهداتش در برابر پیمان سه‌جانبه شانه خالی کند و این مساله شرافت ژاپنی را خدشه‌دار کرده. یک راه جلوگیری از این بی‌آبرویی، آغاز جنگ با انگلوساکسون‌های امپریالیست در شرق دور و اقیانوس آرام غربی است. راه دیگر حمله به اتحاد جماهیر شوروی از شرق است تا روسیه از دو طرف محاصره شود. از دید سران ارتش، راه سوم یعنی تمدید توافق با آمریکا - چون نیازمند کوتاه آمدن بیشتر ژاپنی‌هاست - دیگر امکان ندارد.

جلسه تا نیمه‌شب طول می‌کشد و امپراتور مجبور می‌شود به بخشی از خواسته‌های ارتش تن دهد. بر این اساس، ژاپن نه علیه ایالات متحده که علیه بریتانیا و هلند اعلام جنگ خواهد داد و مستعمره‌های آن‌ها - هنگ کنگ، مالایا (مالزی کنونی)، سیام (تایلند کنونی) و ایست‌ایندیز هلند (اندونزی کنونی) - را اشغال خواهد کرد. از دید ارتش ژاپن، چون این اقدام باعث تضعیف شدید وضعیت بریتانیا و روسیه در جنگ می‌شود، ایالات متحده را به این نتیجه می‌رساند که به نفعش است در زمان کنونی به طرف ضعیف قضیه نپیوندد و وارد جنگ نشود.

آن‌ها اشتباه می‌کنند. با آغاز جنگ ژاپن، روزولت به سرعت وارد عمل می‌شود و از آن‌ها می‌خواهد حملات خود علیه مواضع بریتانیا و هلند را تا ۲۴ ساعت متوقف کنند. توکیو واکنشی نشان نمی‌دهد و روز ۲۸ می هواپیماهای ژاپنی با حمله به بندر هنگ‌کنگ پنج کشتی را غرق می‌کنند که دو کشتی آمریکایی در میان آن‌ها وجود دارد. چهارصد آمریکایی کشته می‌شوند و این مساله به مخالفت کنگره با جنگ پایان می‌دهد. روزولت ۲۸ می را «روز رسوایی» نام می‌گذارد و کنگره بیست و نهم نوامبر به ژاپن اعلام جنگ می‌کند.


در همین روز رئیس‌جمهور آمریکا دستور ارسال ۳۰۰ تانک شرمن را به آفریقا می‌دهد تا ارتش تضعیف شده بریتانیا جانی دوباره بگیرد. ارتشبد مونتگومری که اخیراً توسط چرچیل منصوب شده در سه ماه آینده آلمان‌ها و ایتالیایی‌ها را به عقب می‌راند.

چرچیل که قصد داشته اواخر می به واشنگتن برود، بعد از ترور کوروسو، تشکیل دولت جدید ژاپن و پیش‌بینی حمله قریب‌الوقوع به هنگ‌کنگ، تصمیم می‌گیرد که در لندن بماند و با سفر بدموقع به آمریکا، بهانه به دست جمهوریخواهان انزواطلب ندهد. او روز آخر ژوئن به واشنگتن وارد می‌شود و در کنگره سخنرانی می‌کند. چرچیل به نقل از کرامول می‌گوید: «خداوند دشمنان‌مان را در دسترس‌مان قرار داد.» روزولت به چرچیل می‌گوید که هنوز نمی‌تواند کنگره را به اعلام جنگ علیه آلمان وادار کند چرا که اوضاع میان نیروهای دریایی آمریکا و آلمان در اقیانوس اطلس مثل سابق است. اما دو طرف روی روند کلی جنگ با متحدین به توافق می‌رسند.

نیروی دریایی آمریکا در اکتبر ۱۹۴۲ جزایر آزور، مادیرا و کیپ ورد در اقیانوس اطلس (هر سه متعلق به پرتغال) را اشغال می‌کند. (چرچیل از قبل رضایت پرتغالی‌ها را جلب کرده.) در اوایل نوامبر نیروهای آمریکایی وارد شمال آفریقا می‌شوند و متحدین را از مستعمره‌های فرانسه بیرون می‌رانند بدون آنکه رسماً به آلمان اعلام جنگ کنند. چرچیل به شدت خوشحال است. در هفته آخر اکتبر، او به همراهی روزولت طرح اشغال کامل شمال آفریقا را با حمله سنگین بریتانیا به مواضع متحدین در سراسر لیبی آغاز می‌کند. یک هفته بعد، ضدحمله ارتش روسیه باعث محاصره ارتش ششم آلمان در غرب استالینگراد می‌شود. نقطه عطف جنگ جهانی دوم فرا رسیده است.

در طول ماه‌های اخیر ژاپنی‌ها در شرق دور توانسته‌اند بریتانیا را با خفت مجبور به ترک سنگاپور کنند. اما نیروی دریایی آمریکا، برخلاف سال ۱۹۴۱ فقط روی هاوایی و اطراف آن متمرکز نیست. در بهار ۱۹۴۲ دو گروه رزمی به فیلیپین فرستاده شده‌اند و در ماه اکتبر در جنگ ویک‌آیلند در اقیانوس آرام، آمریکایی‌ها نیمی از ناوهای هواپیمابر ژاپنی را نابود می‌کنند. هیتلر در طول ماه‌های اخیر در برابر فشار مداوم ژاپنی‌ها برای اعلام جنگ به آمریکا تحت فشار بوده. بالاخره در دهم نوامبر ۱۹۴۲، یعنی بعد از ورود آمریکایی‌ها به مراکش و الجزیره، هیتلر اعلام می‌کند که آلمان در «وضعیت جنگ دفاعی» با آمریکا قرار گرفته است. حالا آمریکا و انگلیس برای اشغال اروپا آماده‌اند.

خیال‌پردازی تاریخی ما همین‌جا تمام می‌شود. بقیه‌اش را خودتان می‌دانید. آمریکا و انگلیس توانستند اروپا را پس بگیرند. هیتلر در نهایت همزمان با سقوط برلین در پناهگاه زیرزمینی‌اش خودکشی کرد. ژاپنی‌ها هم تا آخرین نفس جنگیدند و در یک پیکار حتی توانستند به شمال غربی استرالیا نزدیک شوند. آن‌ها پس از بمباران اتمی هیروشیما و ناگازاکی و اعلام جنگ استالین به ژاپن تسلیم شدند. این سرنوشت، مدت‌ها پیش، و نه در هفتم دسامبر ۱۹۴۱ در پرل هاربر، رقم خورده بود.

کلید واژه ها: جنگ جهانی دوم پرل هاربر روزولت هیتلر ژاپن


نظر شما :