جنگ سرد در ایران و توافقنامه اصل ۴/ واکسیناسیون شوروی‌گریزی

لیزا رینولدز ولف/ ترجمه: نینا وباب
۲۸ دی ۱۳۹۲ | ۱۷:۲۲ کد : ۷۷۴۰ کارنامه اصل ۴ ترومن در ایران
اصل ۴ طراحی شده بود تا به ایران کمک کند تا از نظر اقتصادی قدرتمند شود و در عین حال یکپارچگی سیاسی آن را تضمین کند...سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده در سال ۱۹۵۰ چنین اظهار کرده است: هدف اصلی سیاست ما، جلوگیری از سلطهٔ اتحاد جماهیر شوروی و تقویت جهت‌گیری ایران به سمت غرب است...پس از بحران مصدق، علاوه بر مقادیر بیشتر کمک‌های اقتصادی و نظامی، ایران مازاد فروش محصولات کشاورزی را کسب کرد...کمک‌های آمریکا موجب شد که روابط گرم ایران و اتحاد جماهیر شوروی به سردی گراید.
جنگ سرد در ایران و توافقنامه اصل ۴/ واکسیناسیون شوروی‌گریزی
تاریخ ایرانی: توافقنامه اصل ۴(۱) برنامهٔ اولیهٔ کمک‌‌های اقتصادی و تکنیکی آمریکا به ایران بود که از سوی ادارهٔ همکاری‌های بین‌المللی (آی.سی.‌ای) یا نمایندگی ایالات متحده آمریکا برای توسعهٔ بین‌المللی(۲) (ای.آی.دی) در اکتبر ۱۹۵۰ به امضا رسید. این توافق همچنین تحت عنوان ادارهٔ همکاری‌های تکنیکی (تی.سی.‌ای) و ماموریت عملیاتی ایالات متحده آمریکا (یو.اس.او.‌ام) به اجرا درآمد. این سازمان روی کمک‌های تکنیکی در زمینهٔ کشاورزی، بهداشت و آموزش تمرکز داشت.

 

همزمان، پروژه‌هایی از قبیل توسعهٔ امکانات ارتباطی در نظر گرفته شد تا خطوط تلفن به سراسر کشور کشیده شود و از شبکهٔ ارتباطی دورنگار (تله‌تایپ) پشتیبانی شود.

 

اصل ۴ طراحی شده بود تا به ایران کمک کند تا از نظر اقتصادی قدرتمند شود و در عین حال یکپارچگی سیاسی آن را تضمین کند. هرچند وزارت خارجه ایالات متحده با توجه به ارتباط میان اصل ۴ و سرمایه‌گذاری بخش خصوصی، پا را از این هم فرا‌تر گذاشت؛ همان‌گونه که رئیس‌جمهور ترومن در تایپه، رابطه‌ای ذاتی میان جنبه‌های اقتصادی، تکنیکی و مدیریتی برنامه و تاسیس شرکت‌های تولیدی برقرار کرد.

 

هیات مستشاری نظامی (ام.‌ای.‌ای.جی) و اصل ۴ فقط به خاطر کمک‌های نظامی و توسعۀ روستا‌ها به هم مرتبط نبودند، بلکه سرمایه‌گذاری در آمریکا هم موثر بود، چیزی که به نفع شرکت‌های بزرگ ایالات متحده‌ آمریکا تمام می‌شد.

 

از طرف دیگر، وزارت خارجه، مسائل را به گونه‌ای دیگر می‌دید و ارزیابی می‌کرد. سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده در سال ۱۹۵۰ چنین اظهار کرده است: هدف اصلی سیاست ما، جلوگیری از سلطهٔ اتحاد جماهیر شوروی و تقویت جهت‌گیری ایران به سمت غرب است. سیاست ما در اولین گام، روی توسعهٔ اقتصادی و اجتماعی تمرکز می‌کند، به این منظور که مقاومت کشور [ایران] را در مقابل کمونیسم افزایش دهد. تکیهٔ اصلی این رابطه بر برنامهٔ هفت سالهٔ ایرانی‌ها قرار گرفته است؛ برنامه‌ای که انتظار می‌رود تا میزان زیادی از منابع مالی کشور برای اجرا، برداشت شود. کمک آمریکا به ایران در زمینه‌های اقتصادی و اجتماعی، همان‌طور که در حال حاضر برنامه‌ریزی شده، به کمک‌های فنی محدود خواهد شد.

 

در سال ۱۹۵۴ هم، آمریکا مدعی شد که برنامه موفقیت‌آمیز بوده و اعلام شد: «[این موفقیت‌ها] به خاطر ماموریتی نبوده که هیات مستشاری نظامی و ارتش در جامعهٔ ایران به منظور ایجاد اعتماد و دوستی در میان نیروهای مسلح ایران انجام داده‌اند، بنابراین ایران امروزه باید پشت پردهٔ آهنین(۳) قرار بگیرد.»

 

ادعای زودهنگام موفقیت، گمراه‌‌کننده بود، چرا که تلاش‌ها در ایران به بی‌نظمی و سوءاستفادهٔ مالی از بودجه در سال ۱۹۵۴ ختم شد. علاوه بر این، تزریق ناگهانی دلار‌ها و مستشاران آمریکایی به جامعهٔ ایران که پس از سرنگونی مصدق و امضای قرارداد کنسرسیوم ۱۹۵۴ صورت گرفت، آشکارا موجب انحراف بسیاری از ایرانی‌ها شد.

 

در اصل، بحران مصدق، نقطهٔ شکستی بود که نوک آن به سمت ایالات متحده آمریکا و حمایت آن از ایران نشانه می‌رفت. از سال ۱۹۴۹ تا ۱۹۵۳، کل کمک‌های نظامی به شاه به مبلغ ۱۶ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار رسید، اما بین سال‌های ۱۹۵۳ تا ۱۹۶۱ ایران ۴۳۶ میلیون دلار دریافت کرد. در کمک‌های اقتصادی هم تغییراتی ایجاد شد، بر اساس رسید‌ها، از سال ۱۹۴۹ تا ۱۹۵۲ در کل ۱۶ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار دریافت شد اما از سال ۱۹۵۳ تا ۱۹۶۱ به ۶۱۱ میلیون دلار صعود کرد. (از این مقدار، ۳۴۵ میلیون دلار کمک بلاعوض و مابقی به شکل وام بوده است.)

 

در حالی که کمک‌ها به ایران در اولین سال‌های جنگ سرد افزایش یافته بود، با وجود تجاوز شوروی به خاک آذربایجان و مناطق کردنشین، ایران در مقایسه با وجوهی که به تایوان اهدا شد، مبلغ قابل توجهی دریافت نکرده بود. ظاهرا در این دوران، اهمیت ویژه‌ای برای ایران به عنوان یک قدرت در نظر گرفته نشده بود. در عوض، توجه آمریکا به اروپای غربی، مدیترانهٔ شرقی و شرق آسیا بود.

 

یک بررسی که توسط ستاد مشترک در میانهٔ سال ۱۹۴۷ انجام شده، ۱۶ کشور را که اهمیت ویژه‌ای برای امنیت آمریکا دارند، فهرست می‌کند. نام ایران در میان این کشور‌ها قرار ندارد. در مقابل، پس از بحران مصدق، علاوه بر مقادیر بیشتر کمک‌های اقتصادی و نظامی، ایران مازاد فروش محصولات کشاورزی را کسب کرد.

 

توافق شد که بخشی از این پول‌ها برای خرید تجهیزات نظامی، مواد، امکانات و خدمات برای دفاع مشترک استفاده شود و به‌‌ همان میزان، وام‌ها به ایران افزایش پیدا کند تا رشد اقتصادی به سرعت انجام شود. کمک نظامی آمریکا به ایران از فوریه ۱۹۵۶ تا فوریه ۱۹۵۷ به شدت افزایش یافت (که در ۳۰ جولای سال ۱۹۵۷ به پایان رسید) تا هزینه‌های نظامی ایران تا سقف ۶۹ درصد تامین شود. این افزایش بسیار بالا در کمک‌های نظامی با کاهش کمک‌های اقتصادی جبران شد. همچنین بعد از سال ۱۹۵۶، تعداد مستشاران آمریکایی در ایران به سرعت افزایش پیدا کرد و در مقابل، تعدادی از پرسنل نظامی ایران نیز در آمریکا آموزش دیدند. ۲۴۰ میلیون دلار از کمک‌های نظامی آمریکا در اوایل سال ۱۹۵۷ برای سال‌های مالی‌ ۱۹۶۰‌‌ـ ‌‌۱۹۵۸ اختصاص یافت، ۴۷ درصد می‌بایست صرف تجهیزات و لوازم نظامی از قبیل جنگندهٔ F-84G و دیگر هواپیما‌ها، کشتی‌های نیروی دریایی، تانک‌ها، ماشین‌های زره‌پوش، کامیون‌ها، توپخانه، لوازم ارتباطی، سلاح‌های کوچک و ۳۰ روز ذخیرهٔ مهمات می‌شد. بیشتر از ۳۹ درصد هم می‌بایست برای پروژه‌های ساخت و ساز نظامی، شامل جاده‌های دسترسی، سربازخانه‌های نظامی و پایگاه‌های هوایی در تهران، دزفول و قم صرف می‌شد. باقی‌مانده مبلغ هم به آموزش و هزینه‌های حمل و نقل اختصاص داده شده بود.

 

چهاردهم دسامبر ۱۹۵۹ رئیس‌جمهور آیزنهاور از تهران بازدید کرد و سهم ایران برای ثبات منطقهٔ خاورمیانه و دوستی استوار این کشور با آمریکا را قابل ستایش دانست. کمک‌های گسترده در اواخر دههٔ ۵۰ با توافق سال ۱۹۵۹ ادامه یافت و موجب شد که روابط گرم ایران و اتحاد جماهیر شوروی به سردی گراید. بعد از آنکه توافق ایران با آمریکا به مرحلهٔ نهایی رسید، نیکیتا خروشچف، نخست‌وزیر شوروی درگیر حملات شخصی به شاه ایران شد که با حمله‌های تبلیغاتی متقابل ایران ادامه یافت. این اقدام‌ها جنگ روانی بود که «بیش از پیش بر روابط ایران و اتحاد جماهیر شوروی تا سال ۱۹۶۲ سایه افکند.»

 

پی‌نوشت‌ها:

 

۱- برنامهٔ اصل ۴، به نکته چهارم از سخنان هری ترومن، رئیس‌جمهوری ایالات متحده آمریکا در نطق استیت او یونیون در سال ۱۹۴۹ مبنی بر مسئولیت اخلاقی کشورهای غنی نسبت به کشورهای فقیر اشاره دارد.

 

۲- اداره‌ای نظامی است که توسط ایالات متحده آمریکا تأسیس شده ‌است. هدف این اداره توسعه کمک طولانی مدت و حمایت از افراد کشورهای فاجعه‌زده برای داشتن یک زندگی آزاد و دموکراسی است.


۳- پرده آهنین نام بخش‌بندی مرزی اروپای پس از جنگ جهانی دوم است که در جنگ سرد به دو بخش اروپای غربی و کشورهای کمونیست عضو پیمان ورشو تقسیم شد. با پایان جنگ سرد در سال ۱۹۹۱ پرده آهنین نیز برچیده ‌شد.

 

 

منبع: The Cold War


کلید واژه ها: اصل 4 ترومن ایران و آمریکا ایران و شوروی


نظر شما :