معمای امام موسی صدر و سفیر ناامیدی لیبی/ نگاهی به سفر جلود به ایران انقلابی

سید نیما حسینی
۱۵ فروردین ۱۳۹۰ | ۱۸:۴۷ کد : ۷۱۳۸ ۴۰ سال با دیکتاتور چادرنشین
سفر جلود دستاوردی جز ناامیدی نداشت. نخست ناامیدی برای قذافی که می‌خواست با سفر به تهران با انقلابیون ایرانی عکس یادگاری بگیرد و دوم ناامیدی برای افرادی که تصور می‌کردند سفر جلود می‌تواند گرهی از ماجرای امام موسی صدر باز کند.
معمای امام موسی صدر و سفیر ناامیدی لیبی/ نگاهی به سفر جلود به ایران انقلابی
تاریخ ایرانی: ورودش به ایران مخالفان زیادی داشت. از دکتر مصطفی چمران و ابراهیم یزدی وزیر وقت امور خارجه که بگذریم، امام خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی نیز چندان اشتیاقی به آمدن وی نشان نمی‌داد. امام موسی صدر در تابستان ۵۷ ناپدید شده بود و بسیاری در اقصا نقاط جهان اسلام و از آن جمله ایران در این ماجرا دولت او را مقصر اصلی می‌دانستند. اینچنین بود که وقتی قصد سفر کرد حامیانش در ایران دست به کار شدند. برخی که در راس آن‌ها شهید محمد منتظری قرار داشت معتقد بودند ماجرای امام صدر توطئه‌ای از سوی محافل استکباری است تا میان کشور او با ایران اختلاف بیاندازند. چنین شد که ورود او به ایران و عدم صدور اجازه فرود به هواپیمایش از سوی دولت موقت، محمد منتظری را به فرودگاه کشاند. نیروهای نزدیک به وی ساعاتی فرودگاه را به اشغال خود درآوردند تا آقای نخست‌وزیر بتواند اقامت در ایران را آغاز کند.

 

 

خروج از فرودگاه با اسکورت ویژه

 

با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بسیاری از رهبران جهان چه به صورت تلفنی و چه حضوری پیام‌های تبریک خود را خطاب به رهبران انقلاب ارسال می‌کردند. معمر قذافی رهبر لیبی نیز از این قاعده مستثنی نبود اما در راه بهبود روابط ایران و لیبی در آن زمان یک معضل بزرگ وجود داشت و آن معمای ناپدید شدن امام موسی صدر بود. امام موسی صدر در ماه اوت سال ۱۹۷۸ (شهریور ۵۷) به همراه دو یار وفادارش محمد یعقوب از روحانیون خوش‌فکر لبنانی و عباس بدرالدین روزنامه‌نگار و مدیر خبرگزاری لبنان بعد از پنج روز اقامت در لیبی ناگهان ناپدید شدند. این موضوع حاشیه‌های بسیاری برای دولت لیبی که به عنوان دولتی انقلابی و حامی مردم فلسطین شناخته می‌شد بوجود آورد و بر روابط ایران انقلابی با لیبی نیز سایه انداخت.

 

معمر قذافی رهبر لیبی بارها به انقلابیون ایران پیغام داد که علاقه‌مند است برای تبریک پیروزی و دیدار با امام به ایران بیاید اما هربار با مخالفت‌هایی مواجه می‌شد. امام خمینی در همان زمان در مقابل درخواست عده‌ای از افراد از جمله چهره‌هایی چون محمد منتظری، جلال‌الدین فارسی، محسن رفیق‌دوست و صادق خلخالی که از حامیان دولت لیبی در میان انقلابیون به شمار می‌رفتند، گفته بود: «من نمی‌گویم قذافی بیاید یا نیاید! اما اینجا نیاید!» زمانی که آنان علت را جویا شدند امام گفت: «هنوز مسئله آقاموسی حل نشده است و من قذافی را نمی‌پذیرم.» در چنین شرایطی افرادی چون محمد منتظری که معتقد بودند باید برای شکست توطئه استکبار که اختلاف‌افکنی در میان ملت‌های انقلابی ایران و لیبی را در دستور کار قرار داده است، دیداری میان مقامات لیبی با مقامات وقت ایران ترتیب دهند. اینچنین بود که عبدالسلام جلود نخست‌وزیر و نفر دوم دولت قذافی که دست راست وی به شمار می‌رفت به ایران دعوت شود و آنچنان که گفته شد طی عملیاتی نظامی توسط محمد منتظری از فرودگاه خارج شد.

 

محسن رفیق‌دوست درباره آنچه در بدو ورود جلود در فرودگاه مهرآباد اتفاق افتاد می‌گوید: «وقتی که انقلاب پیروز شد، مرتبا با محمد بودیم تا روزی خبر دادند که هیاتی می خواهد از لیبی به ایران بیاید. رئیس هیات عبدالسلام جلود بود که نخست وزیر لیبی بود. وقتی اینها آمدند گروه نهضت آزادی به دستور شهید چمران رفت و هوایپما را محاصره کرد.ایشان نگذاشت پیاده شوند و محمد هم با ما قرار گذاشت که برویم اینها را بیاوریم. رفتیم هتل همای فعلی و آنجا را آماده کردیم و آنها را زدیم عقب و گروه لیبی را آوردیم و سوار ماشین کردیم و به هتل بردیم. تا زمانی که انها اینجا بودند، گروه طرفدار نهضت آزادی می رفتند مقابل هتل و به خاطر امام موسی صدر علیه لیبی شعار می دادند. ما می گفتیم الان وقت این کار نیست، بعدا هم می توانیم این کار را بکنیم و راجع به این موضوع هم با لیبیایی ها صحبت کنیم...»

 

 

امام: ما نگران سرنوشت امام موسی صدر هستیم

 

اسفندماه ۵۷، هیأتی سیاسی، نظامی از سوی لیبی به تهران آمد و پس از تلاش‌های فراوان سرانجام توانست با امام دیدار کند. در این دیدار که در مدرسه علوی تهران انجام شد امام خمینی با ابراز نگرانی از وضعیت مبهم امام موسی صدر خطاب به هیات اعزامی از سوی قذافی گفت: ما نگران سرنوشت امام موسی صدر هستیم و می‏خواهیم به محض بازگشت به لیبی به سرهنگ قذافی بگویید هر چه زودتر در مورد سرنوشت امام موسی صدر رسیدگی کند. ایشان در پاسخ تقاضای هیأت لیبیایی که امام اجازه دهند سرهنگ قذافی برای عرض تبریک به ایران بیاید، تاکید کردند من فعلاً به قم می‏روم و این دیدار را به زمان دیگری موکول کنید.

 

جلود که به تهران آمد هرچند حامیان سفت و سختی داشت اما مخالفان سفر او نیز از چهره‌های بنام انقلاب بودند. دکتر مصطفی چمران یکی از مخالفان تجدید روابط با لیبی و سفر جلود به تهران بود. وی همان زمان در نامه‌ای خطاب به رهبر انقلاب دغدغه‌های خود را با ایشان در میان گذاشت.

متن کامل نامه شهیدچمران بدین شرح بود:

« نمی‌دانم چگونه ممکن است که رهبر انقلاب اسلامی ایران دست خود را در دست مجرمین بگذارد؟ مگر ما به خاطر خدا قیام نکرده‌ایم؟ مگر به راه علی و حسین نمی‌رویم؟ مگر نمی‌خواهیم که ارزش‌های خدایی را استقرار دهیم؟ چگونه می‌خواهیم که انقلاب اسلامی ایران را با کثافات مجرمین آلوده کنیم؟ چگونه می‌توانیم طهارت و اخلاص بی‌نظیر شهدای انقلاب ایران را لجن‌آلود کنیم؟

 

معمر قذافی رئیس دولت لیبی، با کمال بی‌شرفی و بی‌انصافی، هفت‌ماه پیش رهبر شیعیان لبنان را دزدیده است. دلایل متقن بر این حقیقت وجود دارد و همه دولت‌های مرتبط نیز بر این قضیه گواهی می‌دهند. توطئه‌ای امپریالیستی و صهیونیستی علیه شیعیان لبنان جریان دارد؛ سرزمینشان در حال قطعه قطعه شدن است؛ مردم محرومش زیر آتش‌بار اسرائیل همه‌روزه جان می‌دهند؛ در تحت چنین شرایطی تنها رهبر دلیر و شجاع و دلسوز چنین مردمی نیز ربوده می‌شود؛ این عمل ناجوانمردانه قسمتی از همان برنامه صهیونیستی است و معمر قذافی دانسته یا ندانسته به مصلحت اسرائیل و آمریکا قدم بر می‌دارد.

 

چه کسی است در عالم که به جرم لیبی در نابودی موسی صدر آگاه نباشد؟ و تازه اگر کسی تردید داشته باشد، باید تحقیق کند؛ و در حالت شک صلاح انقلاب ایران نیست که خود را به چنین جنایتکارانی آلوده نماید. حضرت آیت‌الله بارها درخواست زیارت معمر قذافی را به ایران رد کرده‌اند؛ و دولت ایران نیز بارها درخواست تجدید روابط دو دولت را موکول به بازگشت موسی صدر کرده است. چطور یک‌باره خبر تجدید روابط با لیبی انتشار می‌یابد و جلود معاون معمر قذافی رهسپار ایران می‌شود؟ مگر تغییری در برنامه و خط مشی بوجود آمده است؟ یا مگر آدم‌دزدی و یا آدم‌کشی دیگر جرم نیست؟

 

راستی حرام است که طهارت انقلاب ما به کثافات این جنایت‌کاران آلوده گردد. راستی حرام است که این مصلحت‌طلبان بی‌دین، انقلاب اسلامی ایران را ملعبه سیاست‌بازی‌های خود کنند تا در دنیای ظلمانی و طوفانی موجود ندای اسلام و انقلاب در دهند و ستمدیدگان محروم و مظلوم را بفریبند. ای محمد (ص)، ای خاتم‌النبیین، ای سرور انسان‌ها، تو کجایی که ببینی چه کسانی رسالت پاک تو را برای خودخواهی‌های خود آلوده می‌کنند و به نام اسلام بزرگترین ضربه‌ها را به اسلام می‌زنند. ای علی (ع)، ای مظهر اسلام راستین، ای رمز انسانیت ...»

 

 

یک‌ساعت و نیم مذاکرات جلود با امام

 

با وجود چنین مخالفت‌هایی سرگرد عبدالسلام جلود در اوایل اردیبهشت ماه ۵۸ راهی ایران شد و با کمک حامیانش، توانست به دیدار امام برود. روزنامه کیهان در روز چهارم اردیبهشت ۵۸ در خبری کوتاه نوشت: «عبدالسلام جلود، نخست‌وزیر لیبی وارد تهران شد و به قم رفت تا با امام خمینی ملاقات و مذاکره کند. جلود پس از معمر قذافی، نیرومندترین شخصیت کشور مسلمان لیبی است. گفته می‌شود در این سفر یک هیأت ۷۰ نفری مرکب از نمایندگان دستجات سیاسی لیبی، زنان، کارگران، دانشجویان، اصناف و کمیته‌های انقلابی خلق همراه جلود است. این هیأت حامل پیامی از جانب معمرالقذافی رهبر لیبی است. مقامات آگاه امروز اظهار نطر کردند که این دیدار همچنین به منظور برقراری رابطه مجدد بین ایران و لیبی صورت می‌گیرد...»

 

فردای آن روز، روزنامه مشهور عصر تهران با تصویری دو نفره از امام و جلود در صفحه اول منتشر شد. عکس مربوط به گزارش یک کیهان بود که ذیل عنوان «معمای امام موسی صدر در مذاکرات امام و جلود» روایتی دست اول از دیدار رهبر انقلاب با نخست‌وزیر کشور انقلابی لیبی را به چاپ رسانده بود. کیهان از قول امام نوشته بود که «معمای امام موسی صدر حل نمی‌شود مگر به دست دولت لیبی» و پاسخ جلود را بازتاب داده بود که مدعی بود «دولت‌های بزرگ از مساله امام صدر برای جلوگیری از دیدار معمر قذافی با امام خمینی سوء استفاده می‌کنند.» کیهان همچنین در توضیح عکس منتشر شده نوشته بود «سرگرد عبدالسلام جلود دومین مرد نیرومند و عضو شورای انقلاب لیبی دیروز به حضور امام رسید. مذاکرات مهم امام و جلود یکساعت و نیم طول کشید..» امام در این دیدار خطاب به جلود گفته بود: «من قصد - ایراد - اتهامی بر شما در مورد ناپدید شدن امام موسی صدر ندارم، مهم این است که یک سوءتفاهمی بین ملت‌ها و دولت‌های اسلامی نباشد و وحدت اسلامی همیشه محفوظ باشد اما قضیه‌ای که برای ما و علمای ایران و سایر اقشار به طور معما درآمده است این فاجعه آقای صدر است. من و علمای ایران برای این فاجعه بسیار متاثر هستیم، و این برای ما یک معمایی است که این معما حل نمی‌شود الا به دست دولت لیبی. ما این معما را می‌خواهیم که برادر ما "معمر" و دولت حل کنند و ناراحتی‌های ما را به اتمام برسانند. من کراراً به وسایطی این معنا را تذکر دادم لکن الان نیز اکیدا تذکر می‌دهم که این معنا در شعب ما و در بین علمای ما انعکاس سوئی دارد؛ و من میل ندارم که بین ملت ما و دولت شما یک سوء تفاهمی باشد. من از شما می‌خواهم که این معما را حل کنید و موجب راحتی ما را فراهم کنید. (به رهبر لیبی) بگویید مقصود من این نبود که به شما یا به دولت شما تهمت بزنم. مقصود من این بود که شما قدرت دارید که در این ممالکی که نزدیک شماست و ایشان رفته‌اند در آنجا - به قول شما - در آنجا فعالیت بکنید و این معما را برای ما حل کنید. ما هیچ‌گاه به برادران خودمان تهمت نمی‌زنیم و خلاف اسلام نمی‌کنیم لکن از شما می‌خواهیم حل این قضیه را، به [دلیل ] اینکه شما قدرت این را دارید که این مسئله را حل کنید و از دولت‌هایی که ایشان رفته‌اند آنجا یک طور تحقیقاتی بکنید و ما مطلع بشویم.»

 

 

مواضع جلود و واکنش خانواده امام موسی صدر

 

حضور عبدالسلام جلود در ایران با اظهارنظرهای گاه و بیگاه و متفاوت وی درباره سرنوشت امام موسی صدر همراه بود. او در طول دوران اقامت در ایران با شرکت در جلسات سخنرانی گوناگون و گفت‌وگوهای مطبوعاتی فراوان سخنان بسیاری درباره سرنوشت رهبر شیعیان لبنان مطرح کرد که با واکنش‌های مستقیم و غیرمستقیم حامیان و خانواده امام موسی صدر مواجه شد. وی اردیبهشت ماه ۵۸ در گفت‌وگویی با یکی از روزنامه‌های چاپ تهران درباره سرنوشت امام موسی صدر گفت: «امام موسی طبق دعوت رسمی دولت ما چهاربار به لیبی سفر کرد. سادات و دستگاه جاسوسی "سیا" و اسرائیل و محافظه‌کاران لبنان با سوء استفاده از موقعیت، روابط گروه‌های مختلف مسلمان را تیره می‌کنند و حتی در مورد مساله امام موسی صدر، نیروهای ترقی‌خواه و ملی لبنان را متهم کردند. ما کلیه مدارک موجود در این زمینه را تسلیم سفارت و مسئولین لبنان کردیم... بر اساس این مدارک ایشان لیبی را ترک کردند و به ایتالیا رفتند. مقامات ایتالیایی نیز تایید کردند که ایشان در آن کشور دیده شده‌اند و بعضی محافل خبری نیز این گزارش را مخابره کردند.»

 

در واکنش به این سخنان دختر امام موسی صدر همان زمان در گفت‌وگویی با یک تلویزیون عربی گفت: «وقتی ما حال ایشان را جویا شدیم، به ما گفتند که از لیبی خارج شده‌اند و به رم رفته‌اند. ما از طریق شرکت هواپیمایی آلیتالیا موضوع را پی‌گیری کردیم و از مسافران تحقیق کردیم اما همه اظهار بی‌اطلاعی کردند در حالی که دولت لیبی مدعی است که ویزای خروج ایشان را صادر کرده اما از ورود شخصی با این نام به ایتالیا اثری دیده نمی‌شود. شایعاتی هست که شخصی را شبیه به امام موسی صدر گریم کرده و در فرودگاه باین‌وسیله مراسم بدرقه را انجام داده‌اند. به‌هرحال در این‌باره شایعات زیادی هست و باید بگوییم که موضوع ربودن امام موسی صدر نه‌تنها فراموش نشده بلکه روز به روز نیز بزرگتر می‌شود. کسانی که خیال می‌کنند این موضوع به تدریج از خاطره‌ها محو می‌شود کاملا اشتباه می‌کنند.»

 

 

تلاش‌های گسترده جلود برای تاکید بر پیوندهای دو انقلاب

 

هرچند حضور جلود در ایران و واکنش‌ها به این سفر با مساله امام موسی صدر گره خورده بود اما وی در سخنرانی‌های متعدد تلاش می‌کرد بر پیوندهای متصور در میان دولت‌های انقلابی دو کشور تاکید کند و اینچنین حامیان خود را به ادامه حمایت و همراهی در جهت «تحکیم روابط ملت‌های انقلابی در برابر استکبار جهانی» ترغیب کند. وی در همین راستا روز هفتم اردیبهشت‌ماه ۵۸ طی سخنانی در دفتر حزب جمهوری اسلامی با اشاره به پیوندها میان دو ملت و تشابه دو انقلاب تاکید کرد که «می‌خواهیم ایران و لیبی در استراتژی اسلامی هم‌پیمان باشند» وی در این سخنرانی که تلاشی برای تاکید بر تشابهات ایران و لیبی به عنوان دو کشور پساانقلابی به شمار می‌آمد، گفت: «وقتی انقلاب ما در سال ۱۹۶۹ پیروز شد ما گفتیم انقلابمان اسلامی است، برادران عرب گفتند بگویید انقلاب ملی، ولی ما "نه" گفتیم و تاکید کردیم که انقلابمان اسلامی است. ما را متهم کردند که متعصبیم. مسیحیت و شرق و صهیونیسم به ما هجوم آوردند و ما را متهم ساختند که به اسلام تعصب داریم و با دیگر ملل دنیا دشمن هستیم. گفتند که "قذافی" آدم متعصبی است که مسلمان است، ولی ما همچنان بر سر حرفمان باقی ماندیم و گفتیم اگر دفاع از اسلام و ایستادن در پای آن تعصب است، پس همه مردم لیبی متعصبند...» این دست سخنان جلود آشکارا برای جلب حمایت مبارزان مسلمانی بود که اکنون به عنوان رهبران دولت انقلاب شناخته می‌شدند. با این حال مساله امام موسی صدر آنچنان مهم ابهامات آن عجیب و برجسته جلوه می‌کرد که جز معدودی از افراد که در مواردی به دولت لیبی وابستگی‌هایی هم داشتند با بودجه آن‌ها سازمان‌ها و نشریاتی هم در ایران به راه انداخته بودند باقی انقلابیون چندان توجهی به جلود نداشتند و خواستار توضیح دولت وی درباره سرنوشت امام موسی صدر بودند.

 

نخست‌وزیر لیبی در جریان سفر به ایران ابتدا مدعی شد امام موسی صدر در روز ۳۱ اوت ۷۸ لیبی را به مقصد ایتالیا ترک کرده است. موضوعی که وقتی با تکذیب سفارت ایتالیا در تهران مواجه شد، در حالی که خانواده امام موسی صدر هم اعلام کرده بودند«اظهارات دولت لیبی را درباره ناپدید شدن امام موسی صدر قبول ندارند» به اتخاذ موضعی تازه و صریح درباره سرنوشت امام موسی صدر از سوی جلود منجر شد.

 

پانزدهم اردیبهشت‌ماه بود که روزنامه کیهان ذیل تیتر درشت «ترور امام موسی صدر اعلام شد» به بازتاب سخنان سرگرد جلود در یک سخنرانی نسبتاً طولانی در قم پرداخت که به نوشته این روزنامه با پرده‌برداری از راز معمای امام موسی صدر رهبر شیعیان لبنان، گفته بود «امام موسی صدر به دست صهیونیست‌ها و استعمارگران ترور شده است.» جلود که به همراه هیأتی در مجلس یادبود استاد مرتضی مطهری در قم شرکت کرده بود ترور امام موسی صدر را با ترور دکتر شریعتی و استاد مطهری شبیه دانست!

 

جلود در قسمتی از سخنانش تاکید کرده بود: «دشمنان علیه اسلام توطئه می‌چینند و می‌خواهند از ترور امام موسی صدر، انگیزه‌ای برای اختلاف میان مردم بوجود آورند. می‌خواهند ما را از شما جدا کنند، حق را ضایع نمایند و باطل را جای آن بنشانند. ما همه این ترورها را محکوم می کنیم.» وی افزود: «امام موسی صدر یکی از دوستان لیبی بود. از برادران ما بود. همیشه به لیبی سفر می‌کرد. ما اکنون مدارکی در دست داریم و می‌خواهیم نمایندگانی از ایران به لیبی بیایند و درباره مساله امام موسی صدر تحقیق کنند. ما این مدارک را تقدیم آن‌ها خواهیم کرد و ثابت خواهیم نمود که امام موسی صدر به ایتالیا رفته است. ایتالیا، کشوری که حتی نخست‌وزیر خودشان را هم ترور می‌کنند. لیبی آرام و امن است. من به شما می‌گویم همانطوری که در قرآن نیز به آن اشاره شده است هرگاه قاصدی خبر ناگواری به شما داد درباره خبر تحقیق کنید. ما به انقلاب شما ایمان داریم و از خداوند، صبر خانواده شهید را خواستاریم.» پیشنهاد تشکیل کمیته مشترک ایران و لیبی درباره امام صدر همزمان از سوی مدیر تبلیغات خارجی لیبی هم اعلام شد و سیدابراهیم محمدالبشاری در نشستی خبری گفت: «ما برای قدردانی از امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی ایران و به خاطر علایق خاص دو ملت اسلامی لیبی و ایران حاضریم کمیته مشترکی از یاران و لیبی برای تحقیق در مورد امام موسی صدر تشکیل شود. ما نیز تمام مدارک خود را در اختیار این کمیته قرار خواهیم داد و نهایت همکاری را برای روشن‌شدن چگونگی ماجرا خواهیم کرد تا همه مردم جهان بدانند که این مسأله توطئه‌ای علیه ما بوده است...»

 

 

رد اظهارات جلود و اعتراض خانواده امام موسی صدر

 

در پی انتشار سخنان نخست‌وزیر لیبی خانواده امام موسی صدر با رد این سخنان، ناپدید شدن امام موسی را توطئه‌ای برای نابودی شیعیان لبنان ارزیابی کردند. بانو رباب صدر خواهر امام موسی صدر که در آن زمان در شیراز به سر می‌برد طی سخنانی در اجتماع مردم این شهر گفت: من در اینجا اعلام خطر می‌کنم که با مخفی کردن امام موسی صدر قصد دارند شیعیان لبنان را نابود کنند زیرا یک میلیون شیعه جنوب لبنان در انتظار رهبر خود هستند. وی اضافه کرد: کلیه تأسیسات و ابنیه عام‌المنفعه لبنان که توسط امام ایجاد شده بود در شرف تعطیل است. وی ضمن اشاره به سفر امام موسی صدر گفت: وی به همراه شیخ محمد یعقوب و محمد بدرالدین یکی از مشهورترین روزنامه‌نگاران لبنان نه ماه قبل به دعوت معمر قذافی عازم لیبی شد و دیگر از آنها خبر نداریم و طبق اسناد بین‌المللی قطعی است که که آنها از لیبی خارج نشده‌اند و سندهای ساختگی کسور لیبی را دائر بر خروج امام موسی صدر از آنجا مخدوش و مردود می‌دانیم.

 

 

پیام‌های متقابل قذافی و امام خمینی

 

در جریان سفر جلود به تهران پیامی از سوی معمر قذافی تقدیم امام خمینی شد. پیامی که در آن معمر قذافی با تقدیر و تجلیلی از انقلابیون ایرانی و در رأس آن‌ها بنیانگذار جمهوری اسلامی، اشتیاقی فراوان خود را برای دیدار با انقلابیون ایرانی اعلام کرده بود. امام در پاسخ به این پیام در نامه‌ای هوشمندانه بدون ارائه پاسخ دقیق به درخواست ملاقات معمر قذافی محور اصلی نامه را به وحدت مسلمانان و لزوم قطع رابطه با مصر اختصاص دادند و بی اشاره به ماجرای امام موسی صدر، به سران کشورهای اسلامی هشدار دادند که «دست از دشمنی و مخالفت با برادران خود بردارید.»

متن کامل پیام امام خمینی بدین‌شرح است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت سرهنگ معمر القذافی، رهبر انقلاب لیبی

مرقوم شریف که متضمن تفقد از اینجانب و توجه به مسائل کشور ستمدیده ایران و مصایب وارده بر ملت شریف مسلمان بود توسط آقای سرگرد عبدالسلام جلود واصل و موجب تشکر گردید. ملت ایران پس از گذشت دوره‌های سیاه و اختناق و پس از تحمل روزگاری بس هولناک و از دست دادن استقلال و شعائر اسلامی و ملی به دست جنایتکاران - که در راس آنان سلسله خیانتکار پهلوی بود - و پس از مشاهده چپاولگری‌ها و خیانت‌های بی‌شمار به مقدسات مذهبی و ملی و مخازن عظیم کشور و بالاتر از آن نیروی انسانی و ماثر فرهنگی آنان با خواست خداوند متعال و اتکا به اسلام و قرآن کریم به خودآمد و با نهضت اسلامی خود چون سیلی خروشان سدهای عظیم استعمار و استبداد را درهم شکست و طومار خیانتکاران و رژیم استبدادی سلطنت جابرانه ۲۵۰۰ ساله و تفاله‌های آن را درهم پیچید.

ملت شریف ایران همچون برادران اسلامی صدر اسلام و عصر وحی با فقدان سازوبرگ جنگی و با دست تهی، لکن با قدرت ایمان و ایثار خون و فداکاری در راه اسلام و سبقت به شهادت در راه هدف به پیروزی رسید و دشمنان مستبد و مستعمر ومستثمر را از صحنه خارج و در زباله‌دانی تاریخ دفن کرد. این اسلام و عقیده بود که ما را پیروز کرد. ملت‌ها و دولت‌ها اگر بخواهند به پیروزی و هدف‌های اسلامی به تمام ابعادش که سعادت بشر است برسند، باید اعتصام به حبل‌الله کنند، از اختلافات و تفرقه بپرهیزند و فرمان حق‌تعالی را «واعتصموا بحبل‌الله جمیعا ولاتفرقوا» را اطاعت نمایند. پشت کردن به تعالیم عالیه اسلام و روی آوردن به غرب و شرق ، مسلمین را با قریب یک میلیارد جمعیت و مخازن بسیار غنی تحت سیطره اجانب درآورده و شعائر و مخازن آنها را به باد داده است . شما دیدید و ما هم شاهد بودیم که وحدت کلمه یک ملت شجاع ولی ضعیف بااعتماد به اسلام و خدای تعالی موجب غلبه بر غول‌های بین‌المللی شد و دست همه استعمارگران را قطع نمود. پس مسلمین باید برای به دست آوردن استقلال و آزادی این کلید پیروزی را به دست آوردند و برای وحدت کلمه کوشش کنند. این شما سران دولت‌ها هستید که باید این فکر اسلامی را تعقیب کنید و دست از دشمنی و مخالفت با برادران خود بردارید. مسئولیت‌های دولت‌های اسلامی در پیشگاه خدای توانا و در پیشگاه ملت‌ها بسیار بزرگ است. دولت‌های اسلامی باید دولت مصر را در این خیانت بزرگ که به اسلام و مسلمین نموده است به جای خود بنشانند و با آن قطع رابطه کنند. ملت مصر باید دست این خیانتکار را از کشور خود قطع کند و ننگ سرسپردگی به امریکا و صهیونیزم را ازملت بزدایند. من به دولت دستور دادم که با مصر قطع رابطه نماید. ما دست برادری به تمام ملت‌های اسلامی می‌دهیم و از تمام آنان برای رسیدن به هدف‌های اسلامی استمدادمی‌کنیم . والسلام علیکم و رحمه الله.»

 

 

سفیر ناامیدی و سخنی که هیچ‌کس باور نکرد

 

سفر عبدالسلام جلود به تهران در فضای پرتنش اولین سال استقرار نظام جدید ایران هرچند پس از چندماه به برقراری روابط دیپلماتیک با لیبی انجامید اما در حقیقت دستاوردی جز ناامیدی نداشت. نخست ناامیدی برای معمر القذافی که می‌خواست با سفر به تهران ده‌سال پس از انقلاب لیبی، این بار با انقلابیون ایرانی عکس یادگاری بگیرد و با پاسخ سرد انقلابیون مواجه شد و دوم ناامیدی برای افرادی که تصور می‌کردند سفر جلود می‌تواند گرهی از ماجرای امام موسی صدر باز کند و امام با اظهارنظرهای ناامیدکننده وی مواجه شدند. نخست‌وزیر لیبی آمد و رفت، پیام‌هایی میان دو کشور رد و بدل شد، زمستان همان سال روابط ایران و لیبی از سر گرفته شد اما پس از سه دهه هنوز هیچکس سخنان جلود را باور نکرده است. سخنانی که از ترور امام موسی صدر توسط صهیونیست‌ها خبر می‌داد. سی و دو سال بعد معمای امام موسی صدر همچنان باقی‌ست.

 

 

منابع:

 

۱- آرشیو روزنامه کیهان، اردیبهشت‌ماه ۱۳۵۸

۲- صحیفه امام خمینی (ره)، جلد هفتم، صفحات ۱۱۷ و ۱۶۹

۳- فریاد دردمندانه شهید چمران علیه رابطه ایران و لیبی، پایگاه فرهنگی روایت صدر

 

 

کلید واژه ها: ایران و لیبی قذافی محمد منتظری جلود امام موسی صدر


نظر شما :