خسرو معتضد در گفت‌وگو با تاریخ ایرانی: در اواخر دوره زندیه هیچ خلأ تاریخی وجود ندارد

سید محمدرضا متقی
۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۰ | ۱۴:۵۴ کد : ۷۱۸۱ قهوه تلخ در قاب تاریخ
کدام خلأ تاریخی؟ این‌ها همه تراوشات ذهنی نویسندگان این سریال است، این‌ها همه فیلم است...در نمایشگاه کتاب از من می‌پرسند کتاب اسرارالتواریخ را کجا می‌توانیم پیدا کنیم، من تا حالا این کتاب را ندیدم، چون اسمش در قهوه تلخ آمده خیلی‌ها گمان می‌کنند باید وجود داشته باشد.
خسرو معتضد در گفت‌وگو با تاریخ ایرانی: در اواخر دوره زندیه هیچ خلأ تاریخی وجود ندارد
تاریخ ایرانی: سریال "قهوه تلخ" علاوه بر طرفداران فراوانی که در اقشار گوناگون جامعه به دست آورده، مخالفان بسیاری هم دارد که در فرصت‌های به دست آمده به نقد این سریال پرداخته‌اند و از نظر تاریخی و نیز فیلم‌سازی آن را به چالش کشیده‌اند. یکی از این منتقدان، خسرو معتضد روای تاریخ در صدا و سیما در برنامه "پلی به گذشته" است که در مقالات و مصاحبه‌های خود شدیداً به ساخت و پخش این سریال اعتراض کرده است.

"تاریخ ایرانی" در دیدار کوتاهی با خسرو معتضد که در نمایشگاه کتاب میسر شد، نظر او را در ارتباط با این سریال جویا شد. معتضد بر این عقیده است که "سریال قهوه تلخ تراوشات ذهن نویسنده و فیلم‌ساز است و هیچ جنبه تاریخی ندارد" و می‌افزاید: «به جای ساخت این نوع سریال‌ها باید به سریال‌هایی بپردازیم که بر ملیت‌ و بر ایرانی بودن‌ ما تأکید کند.»

 

***

 

درون مایه سریال "قهوه تلخ" سال‌های ۱۱۹۸تا ۱۲۰۳ق. را به تصویر می‌کشد که به گفته نویسندگان این سریال در این پنج سال که اواخر دوره زندیه است تهران به دلیل آشفتگی کشور، دچار نوعی بی‌توجهی از سوی حکام زند شده بود و تقریباً اطلاع چندانی از حوادث این شهر در این مدت وجود ندارد. در ابتدا بفرمائید جایگاه تهران در اواخر دوره زندیه چگونه بوده است؟

 

در ابتدا باید بگویم در این مقطع زمانی تهران در دست حکام زند نبوده بلکه به دست ایل قاجار و آقا محمد خان افتاده بود و زندیه هیچ تسلطی بر این نقطه از کشور نداشت. در این زمان نسبت به تهران بی‌توجهی وجود نداشته بالعکس قاجاریه علاقه خاصی به این شهر داشته که علت علاقه آنها نه بخاطر اهمیت سیاسی این شهر بلکه بخاطر وضعیت استراتژیکی بود که برای آن متصور بودند. در آن زمان تهران از لحاظ جمعیتی فاقد اهمیت بوده است؛ تعداد ساکنین این شهر در مجموع پانزده هزار نفر بوده‌اند، اما این شهر از یک سو به دلیل نزدیکی به استرآباد که مسقط الراس ایل قاجار بود و از سوی دیگر دوری از مراکز قدرت آن دوره یعنی شهر اصفهان مرکز حکومت و حامیان صفوی، مشهد مرکز حکومت افشاریان، و شیراز که حکومت زند در آن ساکن بودند، از جنبه استراتژیک قدرتمند بوده است. آقا محمد خان هم به خاطر این ملاحظات تهران را به عنوان مرکز فعالیت‌های خود انتخاب می‌کند و پس از پنج سال به خاطر برخی اتفاقاتی که به وقوع می‌پیوندد تهران پایتخت این سلسله می‌شود.

 

 

 به نظر شما این خلأ تاریخی که در سریال قهوه تلخ بیان می‌شود تا چه میزان صحت دارد؟

 

من از شما این سؤال را دارم، کدام خلأ تاریخی؟ این‌ها همه تراوشات ذهنی نویسندگان این سریال است، این‌ها همه فیلم است، تمام سلاطین و والی‌های شهر‌ها و دوره‌های حکومتشان مشخص هستند، هیچ خلا تاریخی وجود ندارد، من در مورد این سریال مصاحبه کردم، مقاله هم نوشتم، آن‌ها را هم بخوانید، در تاریخ این دوره و این پنج سال هیچ خلایی وجود نداشته است. این‌ها فیلم می‌سازند و افسانه‌سازی می‌کند نه اینکه واقعیت را به مردم نشان دهند، یک افسانه ساختند نه یک واقعیت.

 

من به کارگردان‌ها پیشنهاد می‌کنم بیایند بجای ساختن این نوع سریال‌ها، سریال‌هایی بسازند که بر ملیت‌مان تاکید کند، بر ایرانی بودنمان. من در سفری که به یکی از کشورهای خلیج فارس داشتم، به طور اتفاقی در اوقات استراحتم تلویزیون نگاه می‌کردم و نگاهی هم به شبکه ۳mbc انداختم، این شبکه مشغول پخش سریالی در مورد فتح ایران توسط اعراب بود و از سریال کاملاً مشخص بود که برای ساختنش هزینه‌های بسیاری شده است. در این سریال ایرانی‌ها را انسان‌هایی عقب افتاده و بی‌فرهنگ نشان می‌داد، وقتی که ما در مورد این سریال‌ها سکوت می‌کنیم مشخصا مردم به این نتیجه می‌رسند که باید این اکاذیب حقیقت باشد.

 

 

اما ما در برابر فیلم‌ها و سریال‌هایی که دیگر کشور‌ها علیه ما می‌سازند نه تنها سکوت بلکه اعتراضات شدیداللحنی هم کرده‌‌‌ایم، مثلاً وقتی فیلم ۳۰۰ ساخته شد رسانه‌های ما به بیان اعتراضاتی پرداختند که شاید در برخی موارد بیشتر جنبه احساسی داشته و بر آن فیلم هم وارد نبوده است، بنظر شما درباره اینطور فیلم‌ها و سریال‌هایی چه عکس‌العملی باید نشان داد؟

 

به نظر من به جای اعتراضات زبانی، ما هم باید سریال و فیلم‌های قوی بسازیم، باید خدمات ایرانی‌ها را به آل‌علی نشان دهیم، از ابومسلم بسازیم، از طاهر ذوالیمینین. برخی بر من و دیگر دوستان ایراد می‌گیرند که چقدر ایران ایران می‌کنید، می‌گویند انقدر ایران ایران نگویید، اگر خوشبین باشیم این افراد ندانسته، موجبات تجزیه ایران را فراهم می‌کنند، آن وقت این شکلی می‌شود که یکی در زنجان می‌گوید من ترک زبانم، چرا باید فارسی صحبت کنم، فردا روز من هم که سمنانی‌ام بیایم بگویم من سمنانی‌ام نه ایرانی، در یکی از شهرهای ترک‌نشین، طرف به وکیلش اعتراض می‌کند چرا وقتی ترک هستی در دادگاه فارسی صحبت می‌کنی؟ ما باید نشان بدهیم فارسی زبان فرهنگی ماست و باید عامل وحدت تمام اقوام ایرانی باشد.

 

 

بعد از مرگ کریم‌خان زند، خوانین و بزرگان این خاندان برای به قدرت رسیدن با هم درگیر می‌شوند، به طوری که در یک سال سه پادشاه تغییر می‌کند، آقای تکمیل همایون علت غلبه قاجار را به نوعی فرار مردم از دیکتاتوری ضعیف زندیه و دیگر مدعیان حکومت آن دوره، به دیکتاتوری قوی قاجاری می‌داند، نظر شما در این زمینه چیست؟

 

شما مردم ایران را در آن دوره و زمان اصلا به حساب نیاورید؛ مردم ایران دستخوش ظلم و ستم و تعرض به جان و مال و ناموس بودند، آن زمان اصلا مفهوم ملت به شکل فعلی وجود نداشت، شما "ملت" را با برداشتی امروزی از آن می‌سنجید، نه ملت آن دوره و زمان. باید هر واقعه در بستر زمانی و مکانی خودش بررسی شود نه با انگاره‌های امروزی. آن زمان اصلا ملتی در کار نبود، جنایت‌هایی که در آن دوره انجام می‌شد به جز چند نمونه بسیار نادر بوده است، قتل‌هایی که انجام شد، تجاوزاتی که به جان و مال و ناموس ملت شد، مشخصا اگر ملت به معنی امروزی وجود داشت به این حکومت‌ها تن نمی‌داد.

 

 

و سوال آخر، به نظر شما چرا صدا و سیما با ساخت سریال طنز درباره دوره قاجار مخالفت کرده است و چرا به نوعی کارگردانان از شوخی با این دوره منع می‌شوند؟ ارزیابی شما در این زمینه چیست؟

 

ببینید من را وارد سیاست نکنید، من ۵۱ سال هست که در تلویزیون و رادیو حرف می‌زنم. من کار تاریخی می‌کنم، بالا‌تر از سیاست، با هر حکومت و دولتی هم کار کرده‌ام، به جز هفت سال اول انقلاب بعد از آن من یا مشاور تاریخی رسانه ملی بودم یا نویسنده و... با قهوه تلخ هم اگر برخورد شد اطلاعی ندارم، اصلا هم دوست ندارم وارد این موضوع بشوم، این سریال تأثیر خوبی روی مردم نگذاشته و افکار آن‌ها را به بیراهه کشانده است. در همین نمایشگاه آمده‌اند و از من می‌پرسند کتاب اسرارالتواریخ را کجا می‌توانیم پیدا کنیم، من تا حالا این کتاب را ندیدم، فکر هم نمی‌کنم وجود خارجی داشته باشد ولی چون اسمش در قهوه تلخ آمده خیلی‌ها گمان می‌کنند باید وجود داشته باشد. باز هم می‌گویم هیچ خلا تاریخی در این چند سال وجود ندارد، بی‌خودی وقتتان را بر سر این سریال ساختگی تلف نکنید.

 

کلید واژه ها: قهوه تلخ خسرو معتضد دوره زندیه


نظر شما :