گفت‌وگوی تاریخ ایرانی با آنا ونزان، استاد دانشگاه میلان: ناصرالدین شاه حرف زنان را گوش می‌داد

سامان صفرزایی
۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ | ۱۷:۱۹ کد : ۷۴۸۷ پشت پرده دربار قاجار
سیاستگذاران ایرانی و دیپلمات‌های خارجی برای هم‌رای کردن شاه با عقاید و خواسته‌های خود به دنبال کسب حمایت حرمسرا بودند...نفوذ فرهنگی، اجتماعی و سیاسی زنان دربار بر زندگی ایرانیان در دوران سلطنت ناصرالدین شاه بسیار آشکار‌تر از تاثیر زنان دربار فتحعلی شاه بود...علاقه‌ آشکار ناصرالدین شاه به ملیجک بیشتر هوی و هوس درباری به نظر می‌رسد تا عشقی راستین...ناصرالدین شاه می‌خواست نشان دهد می‌تواند هر کس را که بخواهد به عالی‌ترین درجات برساند، در صورتی که این امر خواست او باشد.
گفت‌وگوی تاریخ ایرانی با آنا ونزان، استاد دانشگاه میلان: ناصرالدین شاه حرف زنان را گوش می‌داد
تاریخ ایرانی: دکتر آنا ونزان استاد تاریخ دانشگاه میلان ایتالیا، در گفت‌وگو با «تاریخ ایرانی» درباره نحوه ورود زنان به منازعات سیاسی عصر قاجار و استعداد فتحعلی‌ شاه و ناصرالدین شاه در تسلیم شدن در برابر خواسته‌های زنان حرمسرای خود و نیز تعاملات و ارتباطات درونی حرمسرای شاهان قاجار سخن می‌گوید. «دختران شهرزاد: از قرن نوزدهم تا امروز» از جمله کتاب‌هایی است که این پژوهشگر ایتالیایی نوشته است.

 

***

 

لطفا در آغاز از نقش حرمسرای قاجار در تعاملات و منازعات سیاسی بگویید؟ زنان دربار قاجار چگونه در سیاست وارد شدند و چه تاثیراتی بر مناسبات قدرت گذاشتند؟

 

در دوره‌های پایانی عهد قاجار زنان به طور فزاینده‌ای در زندگی اجتماعی - سیاسی مشارکت داشتند، اگرچه که این مشارکت بیشتر اوقات از پشت پرده صورت می‌گرفت. زنان اندرونی، از طریق افرادی که هم به اندرون و هم بیرون اجازه دخول داشتند (همچون خواجه‌ها، خیاط‌ها، خدمه و غیره) به حوزه‌ عمومی دسترسی پیدا کرده بودند. در زمان سلطنت ناصرالدین شاه، اندرونی به مرکز منازعه‌ برای کسب قدرت سیاسی تبدیل شد. حرمسرا نقشی کلیدی در برخی لحظات تعیین کننده‌ سلطنت ناصرالدین شاه ایفا می‌کرد. آغاز آن هم زمانی بود که جهان خانم مهد علیا به عنوان ملکه مادر با تشکیل شورای سلطنتی به دستیابی ناصرالدین شاه به تاج و تخت در سال ۱۸۴۸ کمک کرد. علاوه بر این، دخالت‌های ملکۀ مادر نقش بسیار آشکاری در عزل امیرکبیر و پس از آن ترور وی در ۱۸۵۷ داشت. پس از آن نیز، انیس‌الدوله، محبوب‌ترین همسر ناصرالدین شاه، سبب عزل میرزا حسین‌خان مشیرالدوله در سال ۱۸۷۳ شد. در جنبش تنباکو نیز زنان حرمسرا با پیروی از رهبر دینی‌شان، میرزای شیرازی، و دعوت او برای تحریم تنباکو نقش فعالی در مبارزه سیاسی ایفا کردند. این موفقیت‌های آشکار سیاسی که توسط زنان پیشرو حرمسرا به دست آمده بود موجب تقویت این نهاد شد و نتیجه این بود که سیاستگذاران ایرانی و دیپلمات‌های خارجی برای هم‌رای کردن شاه با عقاید و خواسته‌های خود به دنبال کسب حمایت حرمسرا بودند.

 

 

در دوره حکومت فتحعلی شاه اوضاع به چه ترتیب بود؟ گفته می‌شود وی با وجود حرمسرایی گسترده چندان از آرای زنان خود متاثر نمی‌شد؟ برخلاف او شایعات بسیاری موجود است که ناصرالدین شاه تحت تاثیر همسران متعدد خود بوده است. این تاثیرپذیری از حرمسرا را چه طور می‌شود تفسیر کرد؟ آیا نشانه‌ای از کرنش‌های ناصرالدین شاه هست که وی را در مقابل برخی از زنان خود تاثیرپذیر‌تر می‌کرده یا اینکه باید آن را برآمده از یک روحیه مشورت‌پذیر یا به نقلی دیگر نوعی نگاه دموکراتیک به آرای زنان دانست؟

 

پاسخ به این پرسش که آیا فتحعلی شاه نسبت به ناصرالدین شاه کمتر از حرمسرای خود تاثیر می‌پذیرفت یا خیر دشوار است. آنچه در مورد آن اطمینان داریم این است که نفوذ فرهنگی، اجتماعی و سیاسی زنان دربار بر زندگی ایرانیان در دوران سلطنت ناصرالدین شاه بسیار آشکار‌تر از تاثیر زنان دربار فتحعلی شاه بود. بی‌شک، بخشی از رویه‌هایی که ناصرالدین شاه در مقابل زنانش پیش می‌گرفت (قدرت مادرش، ایفای تقریبی نقش «ملکه» توسط انیس‌الدوله، تسلیم شدن در مقابل اعتراض همسرانش در جنبش تنباکو) ترکیبی است از ویژگی‌های درونی شاه و البته نشانی از آغاز دورۀ تغییر.

 

 

آیا اساسا زنان قدرت‌طلب هم در دربار قاجار دیده شده‌اند که برای به کرسی نشاندن رای خود علیه شاه شوریده باشند یا در حرمسرا‌ها نوعی لابی کرده باشند؟ اساسا اگر منازعه‌ای میان شاه و زنان قدرت‌طلب شکل می‌گرفت ابزار آن‌ها در مقابل شاه چه بوده است و شاه چقدر در مقابله با آن انعطاف نشان می‌داده است؟

 

نمی‌توان به آسانی دربارۀ لابی زنان سخن گفت. حتی در دورۀ ناصرالدین شاه، هنوز عرصه‌ای برای این امر ظهور نکرده بود. البته زنان حرمسرا به تشکیل ائتلاف‌هایی برای رسیدن به اهدافشان و یا دفاع از علایقشان دست می‌زدند. در این منظر، آن‌ها به خوبی می‌دانستند چگونه خود را در یک «لابی» سازماندهی کنند. باید به خاطر داشت که تعداد این زنان حقیقتا زیاد بود (هم در دوران سلطنت ناصرالدین شاه و هم در دوران فتحعلی شاه) و هر دوی این شاهان به همراهی همسرانشان علاقه نشان می‌دادند. بنابراین، شاهان معمولا مستعد تسلیم در برابر خواسته‌های همسرانشان بودند.

 

 

تسلیم شاه در برابر همسرانش احتمالا یکسان نبوده است. در واقع سوال این است که میزان قدرتمندی زنان و سلسله مراتب جایگاه‌ها در حرمسرای فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه چگونه تعریف می‌شد؟ بر اساس حضور دیرینه در حرمسرا یا زیبایی و یا اصالت خانوادگی؟

 

مدیریت داخلی حرمسرای ناصرالدین شاه به طرز دقیقی مشخص و بر اساس رتبۀ زنان بود. در بالا‌ترین سطح این سلسله مراتب مهد علیا مادر شاه قرار داشت. در میان سایر وظایف و امتیاز‌ها، مسوولیت مراقبت از دارایی‌های حرمسرا، به خصوص جواهرات، برعهدۀ وی بود و مهد علیا این مسوولیت را با کمک زنان منشی خود انجام می‌داد. توزیع وظایف و نقش‌ها همواره محل ستیز و اختلاف بین زنانی بود که به دنبال کسب مزایایی برای خویش بودند (مثل رتبه‌جویی برای اعضای خانواده‌شان و یا اولویت فرزندانشان نسبت به دیگر کودکان). اگرچه فرزندآوری، به خصوص به دنیا آوردن فرزند پسر، بسیار اهمیت داشت، با این حال در رتبۀ زنان در حرمسرا چندان تاثیری نداشت. در واقع انیس‌الدوله در حالی که نابارور بود به همسر محبوب شاه تبدیل شده بود.

 

 

تکلیف زنان حرمسرا پس از مرگ شاه چه می‌شد؟ به عقد شاهزادگان دیگر در می‌آمدند یا اساسا حرمسرا برای شاه بعدی پاکسازی می‌شد؟

 

برخی زنان وارد حرمسرای جدید شاه تازه می‌شدند. برخی از حرمسرا بیرون می‌شدند. بعضی نیز با به رخ کشیدن نقش همسری رسمی شاه به بازیابی نقش خود می‌پرداختند و در پی آن صیغۀ افراد والامرتبه می‌شدند.

 

 

یکی از مواردی که همواره درباره ناصرالدین شاه ابهام‌آفرینی کرده رابطه شاه و ملیجک است. شما رابطه ناصرالدین شاه و ملیجک را چگونه توصیف می‌کنید؟ حتی در سفرنامه‌های غربی شایعات بسیاری پیرامون فساد اخلاقی شاه در رابطه با ملیجک منتشر شده است.

 

اول اینکه علاوه بر «شایعاتی» که در سفرنامه‌های غربی‌ها آمده است، با اطمینان می‌دانیم که روابط همجنس‌گرایی در حرمسراهای قاجار وجود داشته است. فتحعلی شاه علیرغم داشتن ۱۵۰ همسر علاقۀ خاصی به پسر‌ها داشت که منابع ایرانی هم بر وجود این امر گواه هستند (مانند نوشته‌های اسدالدوله سلطان احمد میرزا، شاهزاده قجری در تاریخ اسدی). از این رو، شاهان قاجار روابط همجنس‌گرایی را مجازات نمی‌کردند و چه بسا خود نیز در آن روابط درگیر بودند.

 

اما علاقه‌ آشکار ناصرالدین شاه به ملیجک بیشتر هوی و هوس درباری به نظر می‌رسد تا عشقی راستین. با وجود اینکه ملیجک کریه و چرکین بود اما بدون شک ناصرالدین شاه به او علاقه داشت و به نظر می‌رسید شاه علیرغم خجالت درباریانش قصد داشت او را به دربار تحمیل کند. از این منظر، ناصرالدین شاه شبیه کالیگولا امپراتور روم است که با هدف تحقیر کردن تاسیس مجلس سنا، به اسب محبوبش لقب کنسول داد. ناصرالدین شاه می‌خواست نشان دهد می‌تواند هر کس را که بخواهد به عالی‌ترین درجات برساند، در صورتی که این امر خواست او باشد. نکته دیگر اینکه تاج‌السلطنه خواهر مظفرالدین شاه هم درباره فساد اخلاقی برادرش سخن گفته است. او روزانه میزبان مراسم رقص و مراسمی از این قبیل بود که توسط «مردان زن‌نما» برگزار می‌شد.

کلید واژه ها: حرمسرا ناصرالدین شاه آنا ونزان


نظر شما :