طلسم گشوده شد و زنان پا به میدان گذاشتند/ نگاهی به بیداری زنان از پی مشروطه

روح‌انگیز کراچی*
۱۵ مرداد ۱۳۹۰ | ۱۳:۰۸ کد : ۷۲۸۶ History of Iran
در فرهنگ مردمحور ایران نخستین بار در دورۀ مشروطه بود که حقوق زن مطرح شد. حمایت آزادیخواهان و پیشگامان توانست محدودیت‌ها و محرومیت‌های زن را تا اندازه‌ای جزیی کاهش دهد اما نتوانست ساختار وضعیت او را دگرگون کند...دستاورد مشروطه برای زنان نزدیک‌تر کردن زن به هویت زنانه، خودباوری و دگرگونی نظام اندیشگی او بود.
طلسم گشوده شد و زنان پا به میدان گذاشتند/ نگاهی به بیداری زنان از پی مشروطه
تاریخ ایرانی: دوران طولانی استبداد ناصری، دوران واهمۀ درباریان از آگاهی توده‌های مردم بود. سیاستمدارانی که با ذهنیتی سنتی از نفوذ افکار آزادی‌خواهانه و انتقادهای سازنده جلوگیری می‌کردند. دوران حکومت مطلقه‌ای که اندیشمندان و روشنفکرانش یا خاموش بودند یا در زندان و تبعید و یا آوارۀ قفقاز و استانبول و توده‌های تحت ستم در پی لقمۀ نانی و اشراف و تاجران به دنبال منافع شخصی بودند و سیاستمداران و درباریان مصلحت را در تداوم‌‌ همان روش سرکوبگر می‌دیدند که حتی از ورود کتابی چون سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ یا روزنامه‌هایی چون حبل‌المتین چاپ کلکته، ثریا و پرورش چاپ مصر و یا چاپ سفرنامه‌ای جلوگیری کنند که به گفته‌ای «نکند برای مردم درست آگاهی از اوضاع اروپا حاصل شود که مصلحت نیست.» اما ضرورت تاریخی، تداوم این موقعیت را برنمی‌تافت. بذر انتقاد، اصلاح، قانون‌گرایی و عدالت‌طلبی آشکارا و نهانی پاشیده شده بود و در انتظار زمینۀ مناسبی بود.

 

برخورد عقاید سنت‌گرایان با اندیشۀ روشنگر نوآوران بی‌نتیجه نماند و در نظام راکد دورۀ ناصری سبب لرزشی شد که موج آن سال‌ها بعد به نتیجه رسید، در دورۀ ناصری ارتباط ایرانیان با اروپا بیشتر شد، شاه و درباریان به اروپا رفتند و تفاوت‌های فرهنگی را دیدند. اندیشه‌گران از تجدد سخن گفتند و به لزوم تحولات فرهنگی اشاره کردند، اما دولت موافق تجددی بود که به استبداد سنتی او آسیبی نرساند و استعمار غرب در پی نفوذی همه‌جانبه بود و در این بین نویسندگان و شاعران در تلاش برای آگاه کردن مردم و ایجاد تحولی در فضای فرهنگی بودند. این جریان آرام آرام پیش می‌رفت. توجه به مسالۀ زن، سوغات فرنگ‌رفتگان و آزادی‌خواهان بود، به همین سبب نویسندگانی چند شیوه‌نامه تعلیم و تربیت جدید برای زنان نوشتند تا آن‌ها را به گفتۀ خود تأدیب کنند اما این دستورات تربیتی چیزی نبود جز تلفیقی از عقاید سنتی و تقلیدهای ناشیانۀ سطحی از فرنگ.

 

در دورۀ ناصری ۲۲ رسالۀ تربیتی تقلیدی در تعلیم زنان نوشته شده است که در هیچ کدام از این‌ها به ضرورت سوادآموزی زنان تأکید نشده و تنها به جنبه‌های خدماتی آن‌ها و زیبایی ظاهر آن‌ها (آن هم برای حظ بصر دیگران) تأکید شده بود. زنان این دوره سردرگم در میان این تعلیمات متناقض در چهاردیواری خانه در خدمت خواست‌های مردان بودند. اگرچه زنان در دورۀ پیش از مشروطه با حرکت‌هایی خودجوش در جنبش تنباکو و شورش کمبود نان مشارکت کردند اما تا پیش از مشروطیت، امکان وجود تشکل سیاسی حتی برای مردان نیز فراهم نبود. استبداد حاکم اجازۀ هیچ‌گونه فعالیتی را نمی‌داد و چون حکومت، حکومت قانون نبود هر انتقادی حتی در جهت اصلاح به تنبیهی سخت می‌انجامید. حاج سیاح که دنیا را دیده بود و در برگشت سخنان انتقادآمیزش به گوش درباریان رسیده بود، مدت‌ها به زندان افتاد. او در خاطراتش نوشت: «ایرانی در ایران تو را می‌بیند غرق غم است، به خارج می‌رود تو را مقایسه با ممالک دیگر می‌کند دائما در الم است. در وطن اسیر و در خارج حقیر است.»

 

در جامعه‌ای با ویژگی جهل و خرافات و خودکامگی، محدودیت‌ها و محرومیت‌های فراوانی برای مردان وجود داشت، طبیعی است که برای زنان شرایط بسیار دشوار‌تر بوده است. زنان تحت ستمی که تابع ارادۀ مرد بودند و قشری حاشیه‌ای به حساب می‌آمدند، بی‌گمان امکان فعالیت سیاسی – اجتماعی برایشان مقدور نبوده است. با اینکه در بعضی منابع از فعالیت سیاسی – اجتماعی زنان پیش از مشروطه روایاتی نقل شده است که زنان در انجمن‌های سری فعالیت داشتند یا به امتیازهایی که دولت به خارجیان می‌داد اعتراض می‌کردند و یا با لباس مردانه به جنگ می‌رفتند تا شناخته نشوند اما به نظر می‌رسد که این‌گونه رویداد‌ها انفرادی و خودجوش بوده و این حرکت‌ها سازمان یافته نبوده است. در فرهنگ مردمحور ایران نخستین بار در دورۀ مشروطه بود که حقوق زن مطرح شد. حمایت آزادیخواهان و پیشگامان توانست محدودیت‌ها و محرومیت‌های زن را تا اندازه‌ای جزیی کاهش دهد اما نتوانست ساختار وضعیت او را دگرگون کند.

 

زنان که به سبب فرهنگ و سنت ایرانی به اجبار در خلوت و نهانخانه به سر برده بودند و از محدوده اعتقادات و باورهای تحمیلی فارغ نبودند با دگرگونی اوضاع سیاسی در دوران مشروطه گویی از رؤیای بی‌خبری برخاستند و به واقعیت‌های پیرامون خویش نظر کردند و در تلاش تجربه تازگی‌هایی بودند که مشروطه با خود به همراه آورده بود. نتیجه رویارویی سنت و تجدد و چالش نوجویان ملی‌گرا و سیاست‌مداران کهنه‌اندیش، جامعه‌ای نو بود که آرمانی جز آزادی، استقلالِ وطن، حقوق زن و عدالت نداشت، اما طلسمی که روشنفکران از نخستین دهه قرن چهارده قمری به اندیشه گشودنش تلاش کردند مساله زن و حقوق او در جامعه سنتی ایران بود که خواسته‌ای جدید بود و غربی می‌نمود و طرح آن برخورد‌ها و چالش‌های گوناگونی به همراه داشت.

 

بدین ترتیب اگرچه در فرهنگ مردسالارانه تصویری که از زن ترسیم شده واقعی نیست و قرن‌ها زن با روش پیشنهادی مرد زندگی کرد و حتی خود را از دریچه چشم مرد تصور کرد و شعر را هم به سلیقه مرد سرود، ولی با گذشت زمان دگرگونی‌هایی در وضعیت سیاسی – اجتماعی به وجود آمد که ناچار تأثیری غیرقابل انکار بر زنان و نوشتار آن‌ها گذاشت. تغییر دیدگاه‌های مرد نیز این حرکت را سرعت بخشید. به هر ترتیب دستاورد مشروطه برای زنان نزدیک‌تر کردن زن به هویت زنانه، خودباوری و دگرگونی نظام اندیشگی او بود.

 

 

*روح‌انگیز کراچی، مولف و پژوهشگر و عضو هیات علمی و دانشیار پژوهشکده زبان و ادبیات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است. وی دوره دکتری زبان و ادبیات فارسی را در دانشگاه بمبئی هند گذراند و عنوان پایان‌نامه وی «نگرشی براشعار شاعره‌های ایران از مشروطیت تا سقوط سلطنت» بود. کراچی صاحب آثاری چون «اندیشه‌نگاران زن در شعر مشروطه» و «کتاب‌شناسی توصیفی پروین اعتصامی» است و دو کتاب «هشت رساله در بیان احوال زنان» و «فارسی فیروزآبادی» را به تازگی به اتمام رسانده و آماده انتشار است.

 

کلید واژه ها: زنان و مشروطه روح انگیز کراچی


نظر شما :