نهادگرایی نظامی، مانع شناخت جنگ

محمد درودیان، پژوهشگر جنگ ایران و عراق
۲۰ مهر ۱۳۹۴ | ۰۱:۲۵ کد : ۵۱۹۹ وقایع اتفاقیه
محمد درودیان: نسل جدید در حال ساختن روایت‌های تازه از جنگ است
نهادگرایی نظامی، مانع شناخت جنگ

تاریخ ایرانی: پس از نگارش یادداشت «نقدی بر تاریخ‌نگاری جنگ ایران و عراق» و نظراتی که درباره آن نوشته و در سایت منتشر شد، به پیشنهاد پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس، اولین نشست از سلسله نشست‌های تخصصی دفاع مقدس در تاریخ ۱۷ شهریور ۹۴ برگزار شد. در این نشست، سردار علی‌اصغر شیخی معاون هماهنگ کننده پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس، سردار علاماتی معاون مطالعات، تحقیقات و آموزش پژوهشگاه، امیر بختیاری، سردار صالحی، سردار کیانی، سردار صلاحی، سردار زهدی، امیر قویدل، امیر معین وزیری، امیر کیا، امیر سیدناصر حسینی، استاد علیرضا کمره‌ای، خانم جمشیدی و آقای بویه حضور داشتند. گزارش کامل این نشست از سوی پژوهشگاه منتشر خواهد شد. آنچه در این نشست طرح کردم به‌ صورت یادداشت جدیدی نوشته‌ام که در ادامه خواهد آمد.

طرح مسئله


جنگ ایران و عراق به‌ مثابه یک واقعه تاریخی، هم اکنون در ابعاد مختلف، موضوع مطالعه قرار گرفته است. رویکردها و روش‌های موجود در بررسی جنگ ایران و عراق، به معنای شناخت از این واقعه تاریخی است. با این توضیح، این پرسش وجود دارد که چه نوع شناختی و با چه رویکرد و روشی از جنگ ایران و عراق شکل گرفته است؟


چنانکه روشن است، مسئله اصلی در این پرسش، «شناخت از جنگ» است. نقد و بررسی شناخت موجود از جنگ، به‌ منزله نقد و بررسی معرفت‌شناسی جنگ است. با این توضیح اگر هرگونه مطالعه تاریخی از جنگ ایران و عراق، «معرفت درجه اول» فرض شود، نقد و بررسی این نوع مطالعات، «معرفت‌شناسی درجه دوم» محسوب می‌شود. در معرفت‌شناسی درجه اول وقایع و رخدادهای جنگ ایران و عراق موضوع شناخت و مطالعه است، در حالیکه در معرفت‌شناسی درجه دوم، رویکردها و روش شناخت از جنگ ایران و عراق، مورد بررسی قرار خواهد گرفت. با این توضیح یادداشت حاضر به معنای معرفت‌شناسی درجه دوم از جنگ ایران و عراق است.
 

مفروضات


۱- جنگ عراق علیه ایران، به دلیل استفاده از قدرت نظامی برای تأمین اهداف سیاسی، یک مسئله موجودیتی و راهبردی است. وجوه تاریخی و تاریخ‌سازی جنگ ایران و عراق، تحت تأثیر مسئله جنگ و پیامدهای آن شکل گرفته است.


۲- جنگ ایران و عراق، با نظر به نتایج و پیامدهای آن، با قدرت دفاعی و موقعیت منطقه‌ای ایران، همچنین با ثبات سیاسی و پویایی تحولات سیاسی - اجتماعی ایران در پیوند قرار گرفته است. هر چند این موضوع هنوز بررسی و به شکل مناسبی تبیین نشده است.

 

تجزیه و تحلیل


۱- نگرش اولیه به مسئله تهدید نظامی و خطر احتمال حمله عراق به ایران، تحت تأثیر شرایط سیاسی و اجتماعی پس از پیروزی انقلاب و متأثر از ملاحظات سیاسی شکل گرفت. به همین دلیل با وجود تحرکات مرزی عراق و تجاوزاتی که به مدت ۲۰ ماه به طول انجامید، ایران در برابر حمله عراق، در سطح راهبردی غافلگیر شد.


حمله نظامی عراق و اشغال، ادراک سیاسی و اولیه از جنگ را، به تهدید موجودیتی - راهبردی علیه تمامیت ارضی، ثبات سیاسی و استقلال کشور تبدیل کرد. امام خمینی جنگ را در چارچوب تقابل حق - باطل و اسلام - کفر تفسیر و با تأکید بر اینکه دست آمریکا از آستین صدام بیرون آمده است، با جایگزینی جنگ به جای انقلاب، دفاع در برابر عراق را سامان داد. بدین ترتیب شالوده مفهوم دفاع مقدس بر دو پایه «تجاوز - دفاع مردمی»، به معنای عمل دفاعی جامعه ایران در برابر جنگ عراق علیه ایران، صورت‌بندی شد.


۲- با وجود تفسیر سیاسی - راهبردی از اهداف تجاوز عراق به ایران، هم اکنون رهیافت تاریخی - فرهنگی برای شناخت جنگ ایران و عراق غلبه دارد. به این شکل که برای بررسی تاریخی، از روش نقلی - مستند و توصیفی استفاده می‌شود و برای بررسی فرهنگی، از خاطرات با استفاده از روش تفسیری - تأویلی استفاده می‌شود.


در رهیافت تاریخی به مسئله جنگ، با توجه به نقش ارتش و سپاه در جنگ و اسنادی که در اختیار دارند، نقطه عزیمت در بررسی جنگ ایران و عراق و تاریخ‌نگاری آن، «نقش و هویت سازمانی» است. به این معنا که «نقش و حضور سازمانی ارتش و سپاه در عملیات‌های نظامی»، بیش از سایر موضوعات و مسائل برجسته شده است. به همین دلیل برخی مناقشات موجود در تاریخ‌نگاری جنگ میان ارتش و سپاه، تحت تأثیر غلبه «نهادگرایی نظامی» به مسئله جنگ ایران و عراق قرار گرفته است. علاوه بر این، «آموزش‌های پادگانی برای تربیت راویان»، همچنین «تأثیرپذیری گزارش و تحلیل وقایع و مسائل جنگ از ملاحظات سیاسی» به‌ منظور روایت جنگ به هنگام بازدید مردم از مناطق جنگی، بر پیچیدگی‌های مناقشات موجود افزوده و در حال نهادینه کردن آن می‌باشد.


۳- شکاف موجود میان واقعیات تاریخی جنگ به‌ عنوان یک مسئله موجودیتی و راهبردی، با مفهوم‌بندی کنونی از آن در چارچوب رهیافت تاریخی - فرهنگی، پاسخگوی نیازهای پرسشگرانه نسل جوان و آینده نیست، به همین دلیل نسل جدید پس از عدم دریافت پاسخ اقناع‌کننده به پرسش‌های خود، در حال ساختن روایت‌های جدید از جنگ است. واکنش به بازگشت ۱۷۵ شهید غواص و آنچه درباره عملیات کربلای چهار در فضای مجازی جریان پیدا کرد، به عنوان یک واقعیت جدید اجتماعی، ناظر بر روایت نسل پس از جنگ، از جنگ است.


نتیجه‌گیری


روش و رویکرد کنونی در تبیین جنگ ایران و عراق، بر پایه رهیافت تاریخی - فرهنگی و با غلبه «نهادگرایی نظامی»، نه تنها مانع از شناخت مناسب از جنگ به‌ عنوان یک مسئله راهبردی خواهد شد، بلکه قادر به پاسخگویی اقناع‌کننده به نسل جوان نیست. همچنین به نیازهای راهبردی حال و آینده کشور، برای نظریه‌پردازی در برابر جنگ آینده و پشتیبانی نظری از ایران به عنوان قدرت منطقه‌ای، پاسخ نخواهد داد. چه باید کرد؟


۱- نقد و بررسی شناخت کنونی از جنگ به‌ عنوان مقدمه برون‌رفت از چالش‌های معرفتی درباره وقایع، موضوعات و مسائل ایران و عراق، ضروری است. نقد و بررسی حاضر را باید بر پایه پرسش به «چه باید کرد؟» و نه اینکه «چه کسی یا کدام نهاد در پیدایش وضع کنونی مقصر است؟»، انجام داد.


۲- پیامدهای نگران‌کننده گسترش مناقشات درباره روایت و تبیین جنگ ایران و عراق در چارچوب «نهادگرایی نظامی»، مستلزم تعدیل و بازبینی رویکرد و روش نهادهای نظامی، در روایت از جنگ ایران و عراق است.


۳- محدود کردن شناخت و تبیین جنگ به نهادهای نظامی، مانع از شناخت سایر ابعاد جنگ ایران و عراق شده است. بنابراین باید ساختار و روش‌های جدیدی برای شناخت و تبیین جنگ ایران و عراق، طراحی و اجرا شود. 

کلید واژه ها: محمد درودیان جنگ تحمیلی تاریخ نگاری


نظر شما :