کیهان را توده‌ای‌ها اداره نمی‌کردند

خاطرات علی خدایی، دبیر سابق روزنامه کیهان
۲۴ آبان ۱۳۹۴ | ۱۸:۲۵ کد : ۵۲۴۸ وقایع اتفاقیه
خاطرات علی خدایی، دبیر سابق روزنامه کیهان
کیهان را توده‌ای‌ها اداره نمی‌کردند

تاریخ ایرانی: دبیر سرویس گزارش روزنامه کیهان در دوران انقلاب می‌گوید این روزنامه را توده‌ای‌ها اداره نمی‌کردند، هرچند او مشاور کمیته مرکزی حزب توده و رحمان هاتفی، سردبیر وقت کیهان هم عضو این حزب بود.


علی خدایی در خاطراتی که اخیراً منتشر شده به گفت‌وگوی «تاریخ ایرانی» با سید محمد خاتمی در تیرماه ۱۳۹۱ واکنش نشان داده که در آن سرپرست پیشین روزنامه کیهان گفته بود: «آن زمان در سال ۵۹ چریک‌های فدایی خلق و سازمان مجاهدین خلق و حزب توده همچنان در عرصه حضور داشتند اما به نظرم قوی‌ترین افرادی که آنجا حضور داشتند، بعضی‌هایشان هم شاید در دوره خود ما بازخرید یا تصفیه شدند، مجاهدین خلق و توده‌ای‌ها بودند. اما به طور کلی بدنه کیهان بدنه سالم و خوبی بود.»

سردبیر «راه توده» در گفت‌وگوهایی که با عنوان «یادمانده‌هایی از پیوند حزب توده ایران با انقلاب ۵۷» منتشر شده، مدعی شده هاتفی پس از بازداشت در زندان «رگ‌های دستش را با دندان جوید و خود را کشت.» هاتفی پس از کشته شدن هوشنگ تیزابی مبتکر «بسوی حزب» اولین نشریه نسل جوان توده‌ای بعد از ۲۸ مرداد، چند شماره آن را منتشر کرد. سپس نشریه «نوید» جانشین آن شد و «سازمان نوید» به عنوان شاخه داخلی حزب توده به رهبری هاتفی شکل گرفت. هاتفی، مهدی پرتوی و علی خدایی تا پیروزی انقلاب و آغاز فعالیت علنی حزب توده در داخل کشور عضو سازمان نوید بودند.

خدایی در بخشی از خاطراتش گفته «اخیراً آقای خاتمی مصاحبه‌ای کرده درباره دوران سرپرستی بعد از انقلابش در کیهان و گفته کیهان دست توده‌ای‌ها بود» و در پاسخ به آن توضیح داده که «در روزنامه کیهان کسانی کار می‌کردند که توده‌ای پیش از ۲۸ مرداد بودند و بعد از بیرون آمدن از زندان اغلب از سیاست کناره گرفته بودند و یا حتی مخالف حزب شده بودند. بگذریم که بسیار هم انسان‌های شریفی بودند. از آن جمله بودند سروان بهروز پوردولت و یا ناصر پورقمی و یا حسن ژولیده و عده‌ای دیگر. در عین حال کسانی با تمایل جبهه ملی و یا نیروی سوم خلیل ملکی هم بودند مثل علی‌اصغر حاج سیدجوادی که البته چند سال پیش از انقلاب ممنوع‌القلم و ممنوع‌الحضور در کیهان شد. کسانی هم بودند که توده‌ای بودند اما هیچ فعالیت سیاسی نداشتند مانند نصرت‌الله نوح. این جمع با همه تفاوت عقیده و نظرهایی که داشتند در اقلیت بودند. یادتان باشد که تحریریه کیهان حدود یکصد عضو داشت و اکثریت با غیرسیاسی‌ها و یا کسانی بود که سابقه سیاسی نداشتند یا اگر داشتند فعالیت توده‌ای نبود. مثل فیروز گوران که بالاخره هم در ارتباط با سازمان «ساکا» دستگیر شد و بیش از ۴ سال در زندان ماند و پس از آزادی هم اجازه ندادند به کیهان بازگردد. رفت به روزنامه آیندگان و در سال انقلاب هم عملاً سردبیر آیندگان او بود. از ۱۳۵۰ به بعد، نسل جدید و جوانی به تحریریه کیهان پیوست که اتفاقاً هر بار که از تحریریه کیهان کسی به دلیل فعالیت سیاسی مخفی دستگیر شد، از همین جمع بود. مثل مجتبی راجی که گرایش چریک فدایی داشت و یا کسان دیگری که شاید صلاح نباشد اسمشان را ببرم. در این نسل جوان، گرایش چپ متمایل به سیاهکل و چریک فدایی خلق و مجاهدین خلق غالب بود، اما آنکه تسلط کامل به کار حرفه‌ای و روزنامه‌نگاری را داشت هاتفی بود و توده‌ای‌. بنابراین او به دلیل همین موقعیت و بی‌رقیب بودنش در کار حرفه‌ای در کیهان، در سمت‌گیری خط مشی سیاسی کیهان تاثیرگذاری بی‌بدیل بود.»

دبیر سرویس وقت روزنامه کیهان نقل کرده که هاتفی پیش از آغاز انقلاب «با مانورهای بسیار ماهرانه‌ای که می‌توانست بکند» اخبار کوتاه مربوط به کشته شدن و یا اعدام چریک‌ها و زندانیان سیاسی را منعکس می‌کرد. «تحریریه کیهان با چنین فضایی وارد سال انقلاب شد. به‌ویژه که دکتر مصباح‌زاده با اطمینان کامل از مدیریت و صداقت و دست‌پاکی هاتفی، به او اختیار کامل داده و پیش از خروج از کشور حق امضاء هم به او داده بود…طبیعی است که در سال ۱۳۵۷ مسئولیت و اختیارات هاتفی در کیهان منحصربه‌فرد بود. و باز طبیعی است که او در یک رقابت تنگاتنگ خبری با روزنامه اطلاعات و روزنامه آیندگان، کیهان را به‌ صورت حرفه‌ای رهبری کند و بسیار موفق هم این کار را کرد. همه روزنامه‌ها و از جمله دو روزنامه‌ای که نام بردم اخبار سال ۵۷ را منتشر می‌کردند، حتی شاید با آب‌وتاب بیشتر. به‌ ویژه آیندگان که به چپ‌روی هم می‌زد، اما هاتفی بسیار مسلط‌تر به حرفه روزنامه‌نگاری‌اش و مسلط‌تر به اوضاع سیاسی کشور کیهان را رهبری کرد. این حرف بسیار مزخرف است که کیهان را توده‌ای‌ها می‌چرخاندند و یا کیهان محرک انقلاب بود و یا شد. این‌ها حرف‌هایی است که برای راضی کردن دل خودشان می‌زنند و می‌نویسند. هاتفی به حرفه‌اش وفا کرد و البته متأثر از تفکر و سیاستی که داشت و این سیاست هم طبیعی است که همخوانی داشت با سیاست نوید و حزب. و باز هم در آن حد که ممکن بود و نه آنکه بتوان کیهان را تبدیل به نوید کرد و یا تبدیل به ارگان حزب کرد.»

در کیهان به روایت خدایی گرایش به شاپور بختیار اصلاً وجود نداشت و فضای حاکم بر کیهان کاملاً با انقلاب همراه بود، «یعنی نفرت از رژیم شاه و استبداد دوران او غالب بود و فکر می‌کنم در همه مطبوعات و روزنامه‌ها وضع همین بود.» به گفته او «اکثریت آن روز تحریریه کیهان به گونه‌ای بود که توانست شورای سردبیری را با اکثریت گرایش به چپ غیرتوده‌ای تشکیل بدهد و در این شورا هم اکثریت با چپ غیرتوده‌ای بود. برای درک مسئله و قبول واقعیت، برایتان می‌گویم که همین شورا با بی‌انصافی کامل و بی‌آنکه معیار برایش کار حرفه‌ای و سوابق حرفه‌ای و روزنامه‌نگاری باشد، به جای هاتفی، محمد بلوری را که غیرسیاسی بود و بیشتر روزنامه‌نگار حوادث، به عنوان سردبیر انتخاب کرد. صرفاً برای آنکه هاتفی به دلیل اینکه حدس می‌زدند گرایش توده‌ای دارد سردبیر نباشد. درست همان کشاکشی که بیرون از کیهان در طیف چپ جریان داشت و همه می‌خواستند دست‌های حزب را در هر کجا که هست قطع کنند. می‌دانید؟ واقعیت اینست که در آن دوران همه به نوعی روش حزب فقط حزب‌الله را داشتند. البته، آنقدر وزن و موقعیت و دانش و تسلط حرفه‌ای هاتفی زیاد بود که با این انتخابات و بی‌این انتخابات او سردبیر کیهان می‌شد و عملاً هم دوباره شد. فقط خواستم بگویم که اکثریت در تحریریه کیهان با توده‌ای‌ها نبود. هم آقای خاتمی اشتباه می‌کند و هم دیگرانی که از دور قضاوت می‌کنند.»

با آغاز تصفیه‌ها در کیهان، گروه اول که هاتفی و خدایی هم جزو آن بودند تقاضای بازخرید کردند و از روزنامه رفتند. خدایی در بیان دلایلش گفته «اول اینکه هاتفی زرنگ‌تر و تیزهوش‌تر از آن بود که نداند مثلاً شمس‌الواعظین را برای چه هدفی به کیهان تحمیل کرده‌اند و یا آیت‌الله بهشتی چه نقشه‌ای برای کیهان دارد و می‌خواهند از او در حد «محلل» استفاده کنند. دوم اینکه می‌خواست با تمام نیرو در خدمت حزب قرار بگیرد. می‌گفت حالا وقت کیهان نیست، وقت حزب است! درباره دیدار هاتفی و شاملو در سال ۵۵ نوشته‌ام که شاملو به او پیشنهاد کرده بود سردبیری ایرانشهر (در خارج از کشور) را قبول کند و هاتفی گفته بود ۵ خط در کیهان الان اهمیتش بیشتر از یک شماره کامل ایرانشهر است. بعد از انقلاب هم تقریباً همین جمله را تکرار کرد اما به گونه‌ای دیگر. اینکه حالا حزب مهم است و نه سنگر کیهان!»

هاتفی که با نام مستعار «حیدر مهرگان» هم مقاله می‌نوشت، بعد از انقلاب حزب توده را انتخاب کرد و در پلنوم هفدهم که نورالدین کیانوری مجدداً به عنوان دبیر اول حزب انتخاب شد و اعضای سازمان نوید و گروه منشعب از چریک‌های فدایی خلق هم به کمیته مرکزی راه یافتند، عضو هیأت سیاسی کمیته مرکزی شد.

 

 

پرونده «تاریخ ایرانی» در این باره را بخوانید:

 

۷۰ سال با روزنامه کیهان

کلید واژه ها: روزنامه کیهان علی خدایی رحمان هاتفی حزب توده


نظر شما :