بازخوانی تاریخ/ دفاع هاشمی رفسنجانی از نظام ریاستی در شورای بازنگری قانون اساسی

۱۰ آبان ۱۳۹۰ | ۱۸:۲۳ کد : ۱۴۷۲ از دیگر رسانه‌ها
بحث درباره «نظام ریاستی» و «نظام پارلمانی» از موضوعاتی است که در سال ۱۳۶۸ و در جریان بازنگری قانون اساسی مورد توجه بوده است. به گزارش خبرآنلاین، در شورای بازنگری قانون اساسی که در این سال و به دستور امام خمینی تشکیل شد، گفت‌و‌گوهای مفصلی صورت گرفت.

 

آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی که در آن زمان سمت ریاست مجلس را برعهده داشت و نامزد اصلی ریاست‌جمهوری بعدی به شمار می‌رفت، از مدافعان جدی «نظام ریاستی» بود و با انتخاب رییس دولت توسط پارلمان مخالفت کرد.

 

بخشی از اظهارات او در شورای بازنگری قانون اساسی را می‌خوانید:  

«... اگر بنا است یک مدیر قوی [در رأس قوه مجریه] در کشور وجود داشته باشد و کارهای کشور را انجام بدهد و ما بیاییم خلع سلاحش بکنیم و به مجلس حتی حق بدهیم که او را خلع سلاح بکند و بعد بگوید یاالله حالا برو کارهای مملکت را انجام بده، این به نفع هیچ کس نیست. به نفع نظام نیست... یک بحث هست که آیا ما برویم دنبال این شیوه که از طریق پارلمان نخست‌وزیر داشته باشیم بدون رییس‌جمهور یا رییس‌جمهور تشریفاتی؟ یا یک رییس‌جمهور قوی داشته باشیم بدون نخست‌وزیر یا با یک نخست‌وزیری که در حد معاونت رییس‌جمهور عمل بکند؟... من نظرم به نفع قسمت دوم است. یعنی رییس‌جمهور داشته باشیم. یک رییس‌جمهور قوی داشته باشیم... اصل مساله اینجاست که اگر قوه مجریه ما هم متکی مستقیم به آراء مردم باشد یعنی مردم واقعا به رییس قوه مجریه رأی داده باشند قوی‏‌تر می‏تواند عمل بکند یا رییس قوه مجریه‏ای که به تبع انتخابات مجلس آمده باشد سرکار؟ شکی نیست که اولی قوی‏‌تر است، پشتوانه مردمی بیشتری دارد و اگر بپذیرید که مهم‏‌ترین کار در مملکت ما الان و شاید همیشه مساله اجرایی است مجلس کار مشکلی ندارد، خوب من دیگر متخصص این کار هستم. آسان‏‌ترین کار‌ها مال نماینده‏هاست، از همه می‏توانند سوال بکنند و هیچ کس نمی‏تواند از آنها سوال بکند حتی به موکلینشان هم جوابگو نباید باشند.

 

... بنابراین ما قوه مجریه واقعا قوی می‏خواهیم. ما این را باید فکر کنیم که چگونه قوی می‏شود و من خواهش می‏کنم آقایان البته این‏جور فکر نکنند که من احتمالا مسوول قوه اجرایی بشوم بخواهم راه خودم را هموار بکنم. حتما چنین فکری نمی‏کنید. من در مجلس هم که بودم در تمام این دوران مجلس همیشه حامی قوه مجریه بوده‏ام، نماینده‏‌ها اسم من را گذاشته‏اند «وکیل‌الدوله» و گاهی می‏گویند «مداح‌الوزرا». یعنی در مجلس سعی می‏کردم که بار فشار را از روی دوش دستگاه اجرایی بردارم... به هر حال ما باید قوه مجریه نیرومندی را الان سامان بدهیم... (برای انتخاب رییس دولت از طریق مجلس) راه معمول این است که ما بیاییم احزاب داشته باشیم، احزاب اکثریت آراء را داشته باشند و بعد آنها نخست‌وزیر بیاورند. حالا انصافا ما خودمان ببینیم چنین چیزی در ایران به این زودی می‏شود؟ تاریخ حزب در ایران نشان داد دیگر. اگر بنا بود حزبی موفق بشود حزبی بهتر از حزب جمهوری اسلامی نبود. بهترین چهره‏های کشور در این حزب بودند، امام بار‌ها تایید کردند... روسای سه قوه بودند، نخست‌وزیر بود، مجلسی‏‌ها عمده‏شان بودند، روحانیت کل کشور بود، شخصیت‏های بزرگ روحانی بودند ما دیدیم این حزب به کجا رسید که نتوانست وظیفه‏اش را انجام بدهد. با آن سابقه کسی به این زودی دیگر وارد حزب نمی‏شود. این شخصیت‏های مؤثر کشور به این آسانی تن به تحزب نمی‏دهند، حالا اگر هم دادند خوب، قانون اساسی ما تعدد احزاب است، دو حزبی که نیستیم. باید آزاد بگذاریم. خدا می‏داند چندتا حزب در بیاید و چقدر تفرقه به وجود بیاید. خیلی خوب، اگر این کار را هم خواستیم بکنیم باید صبر کنیم این احزاب به وجود بیایند، این تشکل سیاسی درست بشود، چند سال بگذرد... الان یک ریسکی است که من نمی‏دانم آقایانی که طرفدار این طرز تفکرند عواقب این را اندیشیده‏اند یا نه؟

 

خیلی خوب، حالا با این فرض، مجلس، چگونه نخست‌وزیری را معرفی خواهد کرد؟ یعنی وقتی که مجلسی‏‌ها انتخاب شدند چگونه معرفی می‏کنند؟ در مجلس ممکن است چند جریان باشد به جای دو جریان. آن وقت این نخست‌وزیر شکننده است. با دوتا رأی این نخست‌وزیر ممکن است سقوط بکند... من خیال می‏کنم این راه خطرناکی است‏. نرویم دنبال آن راه. ما الان برویم دنبال این‏که رییس‌جمهوری انتخاب بکنیم، رییس‌جمهور نیرومندی باشد، ابزار کار هم باید به این رییس‌جمهور بدهیم... باید ابزار حسابی دستش بدهیم تا بتواند تصمیم‏گیری بکند، بتواند قاطع برخورد بکند... نظرم این است که از قدرت مجلس هیچ کم نشود. مجلس اقتداراتی که دارد یکی قانون‏گذاری است، بماند یکی نظارت است به همین شکل بماند، یکی تصویب وزراست حالا چه این کابینه نخست‌وزیر داشته باشد، چه نداشته باشد. فرق هم نمی‏کند. چون به هر حال وزرا را وقتی که مجلس می‏تواند تصویب نکند، رییس‌جمهور دیگر دست ندارد، با چه می‏خواهد کار بکند؟ وزرایش را که بتواند استیضاح بکند، رییس‌جمهور چه کار می‏تواند بکند؟... من رأی خودم این است که رییس‌جمهور داشته باشیم که رییس کابینه باشد و چیزهای مهمی در اختیارش باشد... و چون تنهایی مشکل است که بتواند مملکت را اداره بکند باید یک نفر نیرومند داشته باشد همراه خودش، منتها حرف آخر را رییس‌جمهور بزند. مجلس هم همین کاری که همین حالا دارد انجام بدهد...»

کلید واژه ها: هاشمی رفسنجانی : نظام ریاستی


نظر شما :