کودتا در اغما

ترجمه: بهرنگ رجبی
۲۳ مرداد ۱۳۹۲ | ۱۴:۱۳ کد : ۳۴۵۶ پاورقی
کودتا در اغما
تاریخ ایرانی: در شصتمین سالگرد کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، «تاریخ ایرانی» پژوهشی تحلیلی- توصیفی منتشر می‌کند که از منظری جدید به وقایع منتهی به سقوط دولت دکتر محمد مصدق می‌نگرد. پژوهشی با عنوان «نقش تبلیغات رادیویی در کودتای سال ۱۳۳۲» به قلم «مروین رابرتز»، دانشجوی دکترای تاریخ در دانشگاه نورث‌ دنتون تگزاس‌ در آمریکا که در شمارهٔ نوامبر ۲۰۱۲ دوماهنامهٔ «Iranian Studies» منتشر شده که هر هفته ترجمۀ بخشی از آن را می‌خوانید:

 

***

 

اواسط مرداد ماه دیگر شایعات در مورد کودتا حرف اصلی تهرانی‌ها بود و همه‌جا پیچیده بود. بخش خاورنزدیک رادیو مسکو که به زبان فارسی برنامه پخش می‌کرد، روز ۱۹ مرداد ماه به این موضوع پرداخت و دربارهٔ دخالت‌های فزایندهٔ انگلستان و آمریکا در ایران نظر داد و گفت: «اخیرا مستشاران نظامی ایالات متحده و عوامل بریتانیا بسیار در ایران فعال شده‌اند.»(۱) رادیو مسکو، ایالات متحده را به مسلح کردن «جوجه فاشیست‌های حزب سومکا» متهم کرد و اینکه «آشکارا کارزار تبلیغاتی گسترده‌ای شروع کرده» در شیراز میان ایلات قشقایی که «تحریکشان کند به انجام کودتا»‌یی مرتبط با دیدار شوارتسکف از ایران.(۲) رادیو تهران همچنین گزارشی از «تریبین‌دناسیونز» فرانسه خواند. گزارش این‌طور شروع می‌شد که فرماندهٔ هیات نظامیان ایالات متحده در ایران، ژنرال رابرت مک‌کلور، «مشغول تلاش برای متقاعد کردن نمایندگان ارتش ایران برای مقابله با دولت ایران بوده» و به نقل از «نیروی سوم»، رئیس‌جمهور ایالات متحده را متهم به دخالت در امور ایران کرد.(۳) ژنرال مک‌کلور پیش‌ترش واحدهای «عملیات ویژه» و «جنگ روانی» ایالات متحده را پایه گذاشته بود. مهم اینکه او نقشی حیاتی در ترغیب فرماندهان اصلی ارتش ایران برای حمایت از کودتا داشت. «شجاعت»، ارگان حزب توده، تازه ۲ مرداد ماه بود که پیش‌بینی وقوع کودتا کرد. روز شش و نیم بعدازظهر آن روز گزارش نتایج نهایی انتخابات را داد: ۲۰۴۳۳۸۹ نفر موافق و ۱۲۰۷ نفر مخالف پیشنهاد، یعنی تقریبا ۹۹ درصد موافق انحلال مجلس.(۴) شهر حالا روی لبهٔ تیغ بود.

 

روز بعدش رادیو تهران خبر داد مصدق ساعت دو بعدازظهر به وقت محلی خطاب به ملت دربارهٔ همه‌پرسی و «مشکلات سیاسی مهم کنونی» سخن خواهد گفت.(۵) نخست‌وزیر ملت را خطاب گرفت و فاطمی، وزیر امور خارجه هم نشستی خبری برگزار کرد؛ روز ۳ مرداد ماه رادیو تهران هر دوی این‌ها را پخش کرد. اولین جلسهٔ میان نمایندگان ایران و شوروی ساعت ۹ صبح همان روز به وقت محلی برگزار شده بود، برای تعیین دستور جلسه‌ای که قرار بود فردایش، روز شنبه، برگزار شود. پیش‌ترش همین رادیو گزارشی از روزنامهٔ «ایران» پخش کرد که به روابط حسنه با روس‌ها اشاره و ادعا می‌کرد ایران نخستین کشوری بوده که سال ۱۹۱۷ اتحاد جماهیر شوروی را به رسمیت شناخته. این روزنامه می‌گفت ایران خواهان روابط دوستانه است و «ملت ایران امید دارد مقام‌های شوروی، حسن‌نیت دولت ملی ما را در این برهه غنیمت بشمارند»؛ همزمان روزنامهٔ «پیک اصفهان» اضافه می‌کرد «حالا بعد از امضای پیمان داد و ستد تجاری میان ایران و اتحاد جماهیر شوروی، وقت توافق بر سر دیگر اختلافات رسیده.»(۶) گزارش‌های مشابهی هم از روزنامه‌های دیگر خوانده شد. رادیو تهران همچنین سرمقاله‌ای از «باختر امروز» را خواند دربارهٔ «رفع اختلافات ایران و شوروی».(۷) این سرمقاله تاریخ روابط میان دو کشور را مرور می‌کرد و می‌گفت: «بریتانیایی‌ها به واسطهٔ کارشکنی‌ها و خرابکاری‌هایشان به قصد خنثی کردن تلاش‌های ما، شروع کردند به اختلاف‌افکنی، چون ما حاضر به چشم پوشیدن از استقلال اقتصادی و سیاسی‌مان نبودیم.»(۸) این روزنامه مسوولیت را به گردن بریتانیا می‌انداخت، به عوض اینکه بپذیرد مذاکرات زمستان سال گذشته‌اش بابت ناتوانی دو طرف در رسیدن به توافق بی‌نتیجه مانده بود. همزمان بخش خارجی رادیوی اتحاد جماهیر شوروی در قبال ایران رفتاری متفاوت از ایالات متحده داشت. در یکی از بخش‌های واحد انگلیسی‌شان برای مخاطبان آسیای جنوب شرقی گفتند: «چون ایالات متحده در محاصرهٔ اقتصادی ایران به بریتانیا پیوسته، به عوضش اتحاد جماهیر شوروی روابط اقتصادی‌اش را با این کشور گسترش می‌دهد.»(۹)

 

عصر روز شنبه، ۲۴ مرداد ماه ۱۳۳۲، کودتاچیان بعد از همهٔ اشتباهات و تأخیر‌هایشان، دیگر بالاخره آمادهٔ عمل بودند. کودتاچی‌ها ژنرال زاهدی را برای جانشینی مصدق انتخاب کرده بودند. ساعت پانزده دقیقهٔ بامداد یکشنبه، اعلامیهٔ دولت که از رادیو پخش شد، خبر از تلاش برای کودتا داد. رادیو گفت ساعت ۲۰:۳۳ دقیقهٔ ۲۴ مرداد ماه به وقت محلی، گارد سلطنتی به واسطهٔ دستگیری وزرای امور خارجه و راه، تلاشی کرد برای کودتای نظامی. توطئه‌چی‌ها کوشیده بودند رئیس ستاد ارتش را هم دستگیر کنند اما او خانه نبود. خود ارتشبد نصیری، فرماندهٔ گارد سلطنتی و از عوامل دخیل در کودتا، وقتی برای گرفتن مصدق رفته بود، دستگیر شد. مصدق از قبل از ماجرا خبر داشت و در نتیجه محافظانی مهیا کرده بود و «شاه به محض اینکه شنید نقشه نگرفته، با هواپیما فرار کرد به بغداد.»(۱۰)

 

متعاقبش سرهنگ اشرفی، فرماندار نظامی تهران، به سرلشکر زاهدی دستور داد «ظرف ۲۴ ساعت به فرمانداری نظامی گزارش کار بدهد.»(۱۱) فاطمی وزیر امور خارجه بعد آزادی از چنگ کودتاچی‌ها به شاه بابت نقشش در کودتا حمله کرد. فاطمی در رادیو تهران حمله کرد به نهاد سلطنت و گفت: «دربار دشمن همهٔ آزادی‌خواهان و آزاداندیشان و سدی است بر سر راه مبارزان آزادی و استقلال.»(۱۲) دم ظهر به وقت محلی، رادیو تهران بیانیهٔ مصدق را خواند که اعلام انحلال مجلس ‌کرد و اینکه به زودی انتخابات تازه‌ای برگزار خواهد شد.(۱۳) ساعت ۱۳:۳۰ دقیقهٔ یکشنبه‌ به وقت محلی، فاطمی نشست مطبوعاتی دیگری برگزار کرد تا آخرین اطلاعات را دربارهٔ کودتا بدهد. فاطمی گفت از قبل بهشان در مورد کودتا هشدار داده شده بود و در پایان حرف‌هایش گفت: «به هر حال اکنون دولت کاملا بر اوضاع مسلط است.»(۱۴)

 

ساعت دو ظهر به وقت محلی، رادیو تهران گزارشی زنده از میدان بهارستان پخش کرد که در آنجا داشت تظاهراتی در حمایت از مصدق برگزار می‌شد. گوینده نفس‌نفس‌زنان از وسط جمعی از سخنرانان گزارشش را می‌داد؛ یکی می‌گفت مردم مخالف کودتا هستند و می‌خواست همهٔ «رهبران کودتا» فورا مجازات شوند.(۱۵) دکتر علی شایگان، نمایندهٔ پیشین مجلس، همچون اغلب سخنرانان، حرف‌هایی علیه شاه زد و گفت: «دکتر مصدق و نمایندگان ملی‌گرا نهایت تلاششان را کردند تا مانع استفاده از شاه و دربار علیه مردم شوند.»(۱۶) او خواهان محدود کردن حوزهٔ اختیارات شاه شد و ادعا کرد مصدق از پنج روز قبل از کودتا خبر داشته و در نتیجه کاملا آماده شده بود. دکتر شایگان اشاره کرد که شاه فرار کرده به بغداد و گوینده گفت که جمعیت با شنیدن این جمله ابراز شادی کردند و چند دقیقه فریاد زدند «مصدق پیروز است». مهندس احمد زیرک‌زاده سخنران بعدی بود؛ او هم کمی بعد آزادی از زندان داشت حرف می‌زد. او خواستار تداوم حمایت‌ها در مقابله با «دشمنان دولتتان» شد و استعفای شاه را تقاضا کرد.(۱۷) بعد‌تر فاطمی وزیر امور خارجه هم خواهان پایان دادن به سلطنت شد و گفت: «شکر خدا دربار ننگین پهلوی ورافتاده.»(۱۸) این رادیو هیچ اشاره‌ای به میزان جمعیت نکرد. تظاهرات ساعت ۱۶:۳۰ دقیقه پایان یافت و گوینده گفت: «گردهمایی اکنون خاتمه یافته و مردم با مشعل‌هایی روشن در دست عازم راهپیمایی در خیابان‌ها هستند.»(۱۹)

 

روز دوشنبه، جمعیت ریختند به خیابان‌ها و بناهای یادبود شاه را ویران کردند.(۲۰) برتن بری، سفیر ایالات متحده در عراق، بعد دیدار با شاه در بغداد، به وزارت امور خارجه آمریکا گزارشی داد. گفت شاه به دلیل ناکامی نقشه احساس می‌کند ضرر کرده، و الان هم درخواست مشاوره دارد و امیدوار است برود به اروپا و بعد به آمریکا. بری اضافه کرد حدس شاه این است که نقشه به دلیل تأخیر در رساندن پیغام آغاز کودتا به عوامل دخیل شکست خورده، تأخیری که به مصدق فرصت داد ابتکار عمل را به دست بگیرد. به گفتهٔ بری، شاه اضافه کرد: «قصد دارد به زودی پی یافتن کاری بیفتد، چون خانوادهٔ بزرگی دارد و دارایی‌هایش در بیرون ایران بسیار مختصر است.»(۲۱) کاردار متیسن‌‌ همان روز از تهران تلگراف فرستاد که «به رغم کاهش محبوبیت نخست‌وزیر، مهار اصلی‌ترین رسانه‌های تبلیغاتی کماکان دست او است، از جمله رادیو تهران و همچنین دستگاه دولت و سرمایه‌هایی که به پشتیبانی آن‌ها می‌تواند رأی جمع کند یا تظاهرات به نفع خودش راه بیندازد.»(۲۲) متیسن هشدار می‌داد این قدرت می‌تواند کار مصدق را در قطعی کردن انحلال مجلس آسان کند و «استقرار دیکتاتوری کامل خواهد شد، با بازمانده‌هایی اندک از قالب‌های ظاهری دموکراتیکی» که می‌توانند سد راه مصدق باشند.(۲۳)

 

در این برهه دیگر اغلب نقش‌آفرینان سیاست ایران به این باور رسیده بودند که کودتا شکست خورده. شاه از کشور فرار کرده و سی‌آی‌ای هم به همهٔ توطئه‌گرانی که مصونیت دیپلماتیک نداشتند، دستور داده بود کشور را ترک کنند. فقط گروه کوچکی باور داشتند هنوز فرصت برای پیروزی هست. کرمیت روزولت زیر بار دستور ترک ایران نرفت و پس پرده تلاش کرد به واسطهٔ تحریک و هدایت نیروهای مردمی پنهان و پراکنده‌ای که حامی سلطنت بودند، پیروزی را از آرواره‌های شکست بیرون بکشد. او عملیاتش را بر پایهٔ تأکید روی این مایه سامان داد که سرلشکر «زاهدی رئیس قانونی دولت است و مصدق، غاصبی که دست به کودتا زده.»(۲۴)

 

چنان که گفته شد، در همهٔ مدت بحران هر دو طرف در پی به چنگ آوردن ردای مشروعیتی بودند که دست رهبران مذهبی جامعه بود. در برههٔ کودتا این منازعه حاد‌تر هم شد. رادیو تهران ساعت ۱۳ روز ۲۹ مرداد ماه نظرات عالمانی دینی را پخش کرد، در تلاش برای کشاندن مردم به طرف خودشان. یکیشان با اشارهٔ آشکار به شاه، «بت‌پرستی» را محکوم کرد و گفت: «اسلام که به ایران رسید، مردم از آن استقبال کردند چون پرستش خداوند را به جای پرستش شاه به آن‌ها آموخت و بهشان یاد داد خودشان را از شر فشار‌ها و بی‌رحمی‌های دربار شاهنشاهی برهانند.»(۲۵) این شبکهٔ رادیویی گزارش داد مصدق حمایت مردم را دارد و اشاره کرد به بیشتر از ۱۰۷۵ پیامی که از گروه‌هایی چون «ایران» و «اتحاد مسلمانان» و «کمیتهٔ جنبش ملی ارامنه» گرفته. روزولت هم پی‌جوی کمک روحانیان بود تا مردم را به طرف شاه سوق بدهد. از تهران روحانی‌ای فرستادند به قم «تا تلاش کند روحانی عالی‌رتبه آیت‌الله بروجردی را ترغیب کند به صدور فتوایی خواهان جنگی مقدس علیه کمونیسم» و گرد آوردن مذهبی‌ها برای برگزاری راهپیمایی عظیمی در روز چهارشنبه.(۲۶) به گفتهٔ ویلبر، آیت‌الله که معمولا در سیاست احتیاط می‌کرد، نهایتا اشاره کرد چند کلمه‌ای در حمایت از این موضع خواهد گفت، اگرچه هیچ سندی در دست نیست که واقعا چنین کاری کرد.(۲۷)

 

خیابان‌های تهران زیر گام‌های دار و دسته‌های رقیب پرآشوب باقی ماند. از جملهٔ این دار و دسته‌ها حزب توده بود اما روزولت توده‌ای‌هایی قلابی هم به میدان فرستاده بود تا بذر آشوب و هرج و مرج بپراکنند. اینکه کدام یکی از این احزاب توده بزرگتر بود، اهمیتی نداشت؛ توده‌ای‌های قلابی تأثیر دلخواهشان را روی جمعیت خفتهٔ سلطنت‌طلبان شهر گذاشته بودند.(۲۸) ساعت یازده ظهر به وقت محلی دو خبرنگار آمریکایی را بردند به دیدار سرلشکر زاهدی تا اصل فرمان‌های شاه را ببینند. این بخشی از تلاش روزولت بود برای نجات نقشهٔ کودتا از طریق تزریق اطلاعات مورد نیازش به میانجی بنگاه‌های مطبوعاتی ایالات متحده، به این امید که چنین اطلاعاتی دوباره به ایران برگردند و استفاده شوند. بعد شکست کودتا سفیر هندرسون هم به تهران برگشته بود، به امید اینکه بر پایهٔ رابطهٔ خوب خودش با مصدق، روابط میان آمریکا و ایران را حفظ کند و نجات بدهد.(۲۹)

 

ساعت هفت صبح روز ۲۷ مردادماه، اعلامیهٔ فرمانداری نظامی دستور دستگیری سرلشکر زاهدی را صادر کرد و برای این کار صد هزار ریال هم جایزه گذاشت. همچنین متعاقب راهپیمایی‌های خشونت‌بار آن روز‌ها اعلام شد مردم باید برای برگزاری تجمع‌های اعتراضی، از فرمانداری نظامی درخواست مجوز کنند. چهل‌ و پنج دقیقه بعدترش فاطمی وزیر امور خارجه نشست خبری دیگری برگزار کرد. فاطمی گفت شاه با پرواز شرکت «اورسیز ارویز» بریتانیا از بغداد رفته. حدسش این بود که شاه عازم بریتانیای کبیر است، اما مقصد واقعی رم بود.(۳۰) فاطمی همچنین اشاره کرد به جلسهٔ دیشب هیات دولت. مهم‌ترین خبر‌ها از این جلسه اعلام این بود که قانونی در مورد بیمهٔ وسایل نقلیهٔ موتوری تصویب کرده بودند؛ مصوبهٔ دیگری هم در مورد «استادان دانشگاه تبریز» داشتند.(۳۱) به نظر می‌آید گمان دولت این بود که کودتا شکست خورده و رفته بودند سروقت پرداختن به مسایل دیگر.

 

 

پی‌نوشت‌ها:

 

1. FBIS, Daily Report, vol. 148–70, 13 August 1953, CC-1.

2. FBIS, Daily Report, CC-1.

3. FBIS, Daily Report, CC-2.

4. FBIS, Daily Report, 14 August 1953, QQ-4.

5. FBIS, Daily Report, QQ-1.

6. FBIS, Daily Report, 13 August 1953, QQ-3.

7. FBIS, Daily Report, QQ-1.

8. FBIS, Daily Report, QQ-2.

9. FBIS, Daily Report, vol. 148–70, 14 August 1953, CC-3.

10. Wilber, Overthrow of Premier Mossadeq of Iran, x.

11. FBIS, Daily Report, vol. 148–70, 17 August 1953, QQ-2.

12. FBIS, Daily Report, QQ-3.

13. Wilber, Overthrow of Premier Mossadeq of Iran, 48.

14. FBIS, Daily Report, vol. 148–70, 17 August 1953, QQ-7.

15. FBIS, Daily Report, QQ-8.

16. FBIS, Daily Report, QQ-9.

17. FBIS, Daily Report, QQ-10, 12.

18. FBIS, Daily Report, QQ-11.

19. FBIS, Daily Report, QQ-11.

20. Wilber, Overthrow of Premier Mossadeq of Iran, 56.

21. FRUS, Iran, The Ambassador in Iraq(Berry) to the Department of State, 17 Aug 1953, 747.

22. FRUS, Iran, The Chargé in Iran(Mattison) to the Department of State, 17 Aug 1953, 737.

23. FRUS, Iran, The Chargé in Iran.

24. Wilber, Overthrow of Premier Mossadeq of Iran, 45.

25. FBIS, Daily Report, vol. 148–70, 18 August 1953, QQ-7.

26. Wilber, Overthrow of Premier Mossadeq of Iran, 57.

27. Wilber, Overthrow of Premier Mossadeq of Iran, 66.

28. Wilber, Overthrow of Premier Mossadeq of Iran, 59.

29. Brands, Inside the Cold War, 283–84.

30. FBIS, Daily Report, vol. 148–70, 18 August 1953, QQ-1.

31. FBIS, Daily Report, QQ-2.

کلید واژه ها: کودتای 25 مرداد رادیو


نظر شما :