بخشی از اسناد خاطرات هاشمی محرمانه است

۱۱ بهمن ۱۳۹۵ | ۰۲:۳۰ کد : ۵۷۲۷ دیگر رسانه‌ها
تاریخ ایرانی: فرزند ارشد آیت‌الله هاشمی رفسنجانی گفت: «دفتر نشر آثار پدرم که خوشبختانه با حضور خود ایشان شکل گرفت، پشتوانه‌ قابلی از ایشان داشت. اما تا زمان حیات ایشان، ما در کنار فعالیت‌های دیگرمان اگر جای خالی‌ای بود، فرصتی را به دفتر نشر اختصاص می‌دادیم. اما امروز وظیفه دفتر نشر سنگین‌ شده است. دیگر آقای هاشمی در بین ما نیست و باید وقت بیشتری برای نشر آثار ایشان بگذاریم. ضمن اینکه همه موارد هم فقط به خاطرات خلاصه نمی‌شود.»

 

به گزارش خبرگزاری ایسنا، محسن هاشمی گفت: «دیگر پدرم در میان ما نیست و باید وقت بیشتری برای نشر آثار ایشان بگذاریم، چرا که برای هر پاراگراف خاطرات ایشان می‌شود صفحاتی نوشت و توضیحاتی داد.»

 

او در دیدار با جمعی از اعضای «انجمن اندیشه و قلم» که در منزل آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و با حضور همسر ایشان و فرزندان آن مرحوم برگزار شد، درباره نحوه انتشار کتاب‌های خاطرات آیت‌الله هاشمی پس از درگذشت وی، گفت: «هنوز هم بخش‌هایی از اسناد مربوط به خاطرات ایشان، حالت محرمانه دارد. عکس‌ها و فیلم‌ها و گفته‌های دیگران درباره ایشان همچنان جای کار دارد.»

 

فرزند ارشد آیت‌الله هاشمی با تاکید بر ضرورت صیانت از اصل موضوع خاطرات، از مسیر ارتباط با بزرگان نظام گفت: «بخش مهم کار ما این است که با بزرگان نظام به ویژه مقام معظم رهبری ارتباط مناسبی برقرار کنیم تا با هماهنگی کار پیش برود و اصل موضوع خدای نکرده تحت‌الشعاع کج‌نظری‌ها قرار نگیرد.»

 

هاشمی با دعوت از اندیشمندان و فرهیختگان برای همراهی با دفتر نشر آثار آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در زمینه به‌ عهده گرفتن بخشی از کار آماده‌سازی خاطرات آن مرحوم برای انتشار، تأکید کرد: «دفتر نشر آثار آیت‌الله هاشمی با کمک یک گروه اندیشمند و یک هیأت امنا، باید به سمت یک حرکت جدی‌تر حرکت کند. این موضوع همچنان جای بحث دارد و انشاءالله بعد از گذر از این مقطع فعلی که همچنان در جریان مراسم مربوط به رحلت ایشان هستیم، پیگیری خواهد شد.»

 

غلامعلی رجایی، مشاور آیت‌الله هاشمی نیز در گفت‌وگو با سایت جماران که روز چهارم بهمن منتشر شد، به نقل از رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام گفته بود: «برای کسانی که در تاریخ می‌خواهند در مورد من قضاوت کنند آثاری دارم که گفتاری، نوشتاری، دیداری و شنیداری است و فکر می‌کنم باید به این‌ها مراجعه و بعد در مورد من قضاوت کنند، دشمنان و مخالفان هم به اندازه کافی انگیزه دارند که در مورد من قضاوت‌های بد خودشان را داشته باشند.»

 

رجایی افزود:‌ «نکته‌ای که ایشان گفتند و برای من جالب بود، این است که من پرسیدم از تلاش‌هایی که در این سال‌ها کردید؛ راضی هستید؟ گفتند راضی هستم و علتش این است که برای بعضی افرادی که می‌خواهند در بخش‌های مختلف تاریخ انقلاب کتاب بنویسند منبع و مرجع شدم؛ یعنی به من مراجعه می‌کنند و بر اساس اطلاعات، نظرات و خاطرات من در مورد انقلاب کتاب می‌نویسند.»

 

وی تاکید کرد: «یکی از ابعاد شخصیت هاشمی این است که ایشان یک شخصیت تاریخ‌گرا بود. یعنی ما کمتر کسی مثل ایشان داریم که جز سال‌های ۵۷ و ۵۸، از سال ۵۹ نوشتن خاطرات را شروع می‌کنند. ایشان می‌گفتند من به گونه‌ای خاطره نوشتم که هر‌ کس، هر ‌وقت از زمان را بخواهد بداند من در کجا بوده‌ام می‌تواند بفهمد. این خاطرات دو‌سویه است، یعنی یک کسی با ایشان ملاقات می‌کند و ایشان می‌گوید این شخصیت آمد به من این‌طور گفت و من این‌طور گفتم. البته ویژگی این نوع نوشته‌ها اختصار است. آقای هاشمی به ملاحظات بعضی افرادی که از دنیا رفته‌اند یا در قید حیات هستند و انتشار بعضی مطالب به نفع آنان نیست بعضی از خاطرات را حذف می‌کرد؛ ممکن بود در بعضی روزنوشت‌ها نکته‌ای باشد که شخصیت طرف مقابل در جامعه تخریب شود. خیلی ملاحظه افراد را می‌کرد و در حدی که من می‌دانم هر سال روزنوشت‌ها را قبل از چاپ به دفتر رهبری هم می‌دادند تا درباره مطالب مشترک با ایشان اگر نظری هست، بدهند و بعد از نظر ایشان در این باب اگر نظر خاصی نبود، چاپ می‌کردند. ایشان لطفی هم به من داشتند و در این چند سال اخیر، نوشته‌ها را قبل از چاپ به من و یکی دیگر از مشاورین هم ارجاع می‌دادند، به دقت آن‌ها را بررسی و نظرم را خدمتشان تقدیم می‌کردم.»

 

او در پاسخ به سؤالی درباره سانسور خاطرات هاشمی گفت: «سانسور که نه ولی قاعدتاً بعضی ملاحظات مطرح بود. مواردی که ممکن بود دیگران در این خاطرات احیاناً آسیبی ببینند به تشخیص ایشان حذف می‌شدند چون آقای هاشمی در نقل تاریخ و وقایع آدم صادقی بود؛ ممکن است به دلیل مصلحت نتواند هر چیزی را بگوید ولی چیزی که می‌توانست بگوید را می‌گفت و می‌نوشت.»

 

مشاور رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد:‌ «آقای هاشمی خاطرات خود را هر روز و گاهی که عقب می‌افتاد مطالب یکی، دو روز را با هم می‌نوشت و این‌گونه که من مطلعم صبح‌ها و اغلب آخر شب در منزل انجام می‌داد. تا یک روز قبل از ارتحالش هم نوشت. اخبار و مسائل محرمانه و سری را جدا می‌نوشتند؛ چون می‌دانستند که به دلیل مصلحت بعضی از اشخاص یا مصلحت عمومی یا امنیت عمومی کشور بعضی از مطالب را الان نمی‌توان گفت ولی سه چهار دهه دیگر که بعضی از اشخاص از دنیا رفتند، بیان آن‌ها مانعی ندارد. به نظر من حیات ایشان بعد از مرگشان دیدنی‌تر و خواندنی‌تر است؛ چون ۲۳ جلد کتاب دیدارها و خاطرات و روزنوشت‌هایش باقی است و مهم‌تر از آن‌ها اخبار و موضوعات محرمانه و سری نزد ایشان است که انتشار آن‌ها قطعاً در شفاف‌سازی تحولات و جریانات سیاسی و شناخت ماهیت جریان‌ها و اشخاص نقش خاصی ایفا خواهد کرد. به همین دلیل می‌توان گفت که از این جهت هنوز بعد اصلی شخصیت هاشمی دقیقاً آشکار نشده، اگر این‌ها روزی منتشر شوند بعضی از واقعیت‌های پذیرفته شده صورت دیگری پیدا خواهد کرد. این مطالب نشان می‌دهد با توجه به جایگاهی که آقای هاشمی داشته به ایشان چه مطالب مهمی می‌رسیده که موضع خودش را بر اساس اخباری که به او می‌رسید تنظیم می‌کرده است.»

 

رجایی گفت: «ایشان در دیدار با اساتید تاریخ دانشگاه‌های تهران که از او درباره علت حجم گسترده تخریب و تهاجم به شخصیت و مواضعشان سؤال کردند، گفت: این‌ها از این می‌ترسند که من مطالبی را که دارم، بیان کنم. ولی روزی بیان خواهم کرد که متاسفانه آن روز نرسید ولی انشاءلله این مطالب در دهه‌های بعد منتشر خواهند شد. یک ‌بار به من درباره مطالب مربوط به دو دوره انتخابات قبل از سال ۹۲ که به تنهایی در خدمتشان بودم گفتند مطالبی دارم که اگر یک ورق از آن‌ها منتشر شود پدر همه این‌ها - مخالفان و... - درخواهد آمد.»

 

رضا سلیمانی، مدیرکل روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در گفت‌وگو با خبرگزاری ایسنا اظهار داشت: «آیت‌الله هاشمی با ریا و زهدفروشی به شدت مخالف بودند. مثلاً زمان نوشتن خاطرات، می‌توانستند بنویسند که روز عاشورا رفتم فلان‌ حسینیه و گریه و زاری کردم. اما راستش را نوشتند که به سد لتیان رفتم. خیلی از آقایان می گویند: واقعاً چه دلیلی دارد بنویسیم چه کار کردیم؟! ما هم که به ایشان این موضوع را می‌گفتیم، یادآور می‌شدند: من هر چه را که بود، می‌نویسم و دروغ نمی‌گویم.»

 

وی افزود: «ایشان همیشه در مورد خاطراتشان می‌گفتند که بعد از انقلاب که مسئولیت‌هایم شروع شد، خودم را ملزم می‌دانم هر شب خاطراتم را بنویسم. به دیدارکنندگان می‌گفتند همین برنامه امروز شما را در یادداشتی می‌نویسم، نه جزئیاتش را، بلکه کلیاتش را می‌نویسم. با همین توضیحاتی که می‌دادند، می‌گفتند: خودم را مقید کردم به خاطرات‌نویسی. فکر می‌کنم تا همین روزهای آخر خاطراتشان را نوشته‌اند. قرار بود خاطرات به تدریج سالانه چاپ شود. قطعاً ایام سال ۱۳۹۵ را هم در خاطراتشان ثبت کرده‌اند.»

کلید واژه ها: خاطرات هاشمی هاشمی رفسنجانی محسن هاشمی غلامعلی رجایی


نظر شما :