خاطره ناگفتۀ موسوی تبریزی از دیدار با کیانوری در زندان

۱۰ شهریور ۱۳۹۲ | ۱۸:۱۶ کد : ۳۵۱۰ از دیگر رسانه‌ها
تاریخ ایرانی: سید حسین موسوی تبریزی، دبیر مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم و دادستان کل انقلاب پس از انفجار دفتر نخست‌وزیری به بیان برخی مسائل پیرامون این پرونده پرداخته است. او همچنین برخی خاطرات دوران دادستانی انقلاب از جمله دیدار با زندانیانی چون نورالدین کیانوری، دبیرکل حزب توده را روایت کرده است.

 

در ادامه بخش‌هایی از گفت‌وگوی موسوی تبریزی با هفته‌نامه «آسمان» را به انتخاب «تاریخ ایرانی» می‌خوانید:

 

* یک بار در جریان بازدید از زندان، کیانوری خواسته بود که با من صحبت کند. با هم صحبت کردیم و به من گفت: «این‌ها از من می‌خواهند که اعلام کنم مسلمان شده‌ام. این برای من کاری ندارد که بگویم مسلمان شده‌ام. اما برای شما زشت است. چون همه دنیا به شما می‌خندد که از کیانوری بعد از ۷۰ سال کمونیست بودن، مسلمان شدنش را باور کرده‌اید.» خلاصه اینکه می‌گفت من امام را یک شخصیت انقلابی و ضد امپریالیست می‌دانم و او را قبول دارم و از انقلاب هم حمایت می‌کنم، اما اینکه بگویم مسلمان شده‌ام برای شما خوب نیست. من هم تذکر دادم که این کارها را نکنند، البته بعدها دیدم که احسان طبری هم اعتراف کرده و گفته که من مسلمان شده‌ام.

 

* بعد از انفجار نخست‌وزیری، بعضی از اعضای جناح راست بازاری حزب [جمهوری اسلامی] بلافاصله رفته بودند و مطالبی را به آقای ربانی املشی گفته بودند و آقای ربانی هم بر اساس این مطالب گفته بود که پرونده را باید من پیگیری کنم. آقای قدوسی هم دلخور شده بود و گفته بود حالا که می‌خواهد رسیدگی کند، بگذارید رسیدگی کند و ما دخالت نمی‌کنیم. آقای قدوسی در اواخر، به دلیل این اختلافات کمی منفعل شده بود. ما هم که آمدیم، برای اینکه به اختلافات دامن نزنیم، گفتیم چون قبلا دادستان کل انقلاب پرونده را تحویل نگرفته، در مسائل این پرونده هیچ دخالتی نمی‌کنم.

 

* در آن زمان به جز جنگ، مشکلات داخلی هم زیاد بود و منافقین هر روز ترور می‌کردند. در همان شهریور ماه که من دادستان کل انقلاب کشور شدم، فقط ۶۵۰ نفر در تهران ترور شده بودند. در همین پرونده‌ها شما می‌بینید که ۷ تیر دفتر حزب، ۸ شهریور دفتر نخست‌وزیری و ۱۶ شهریور هم آقای قدوسی در دفتر خودش و باز هم توسط یک فرد نفوذی شهید شدند. هفته بعدش آیت‌الله مدنی در نماز جمعه تبریز به شهادت رسیدند.

 

* من یادم هست وقتی دادستان کل انقلاب شدم، فضا آنقدر ناامیدکننده بود که برخی از وزرا ترجیح می‌دادند به جای حضور در دفتر کار، در منزل خود کارهایشان را انجام دهند. حتی یک بار امام گفتند «خدا کند لااقل بگذارند آقای خامنه‌ای شش ماه کار کند!» یعنی تا این حد همه در معرض ترور قرار داشتند و این‌ها همه نتیجۀ انحصارطلبی مجاهدین خلق بود.

کلید واژه ها: موسوی تبریزی کیانوری


نظر شما :