اسلام ناب

سید علی‌اکبر محتشمی‌پور
۱۳ خرداد ۱۳۹۳ | ۱۵:۲۶ کد : ۴۳۶۵ دفتر مقالات
۱۳ خرداد ۱۳۷۰
اسلام ناب
در طول چهارده قرن حیات اسلام و پس از ائمه(ع)، مسلمانان فاقد یک رهبری حاضر در صحنه بودند لذا در این مدت شاهد افول اسلام بودیم، به طوری که کلیه تعالیم و ارزش‌های متعالی اسلام که ضامن سعادت و نیک‌بختی بشریت است، به بوته فراموشی یا انحراف و اعوجاج کشیده شد. امام(ره) توانستند بار دیگر پرده‌های ضخیمی که بر چهره اسلام اصیل و ناب کشیده و انحرافاتی که به دست نااهلان یا افراد اغفال شده داخل اسلام شده بود، برطرف کنند و انقلابی در جهان اسلام ایجاد نمایند. انقلابی که تمامی امت اسلامی با تمام وجود آن را لمس کردند.

 

در اثر بی‌توجهی زعما و علمای اسلام و بی‌تفاوتی و احساس بی‌مسئولیتی که در جهان اسلام پیدا شد، استعمار و استکبار و دولت‌های غربی و شرقی بر پیکره اسلام قدرتمند تاختند و آن را قطعه قطعه کردند، بر این کشور‌ها مسلط شدند و ملت اسلام در طول ۳۰۰ـ۲۰۰ سال بر سرنوشت خود مسلط نبود.

 

امام با رهبری انقلاب اسلامی توانست این آب منحرف شده را به جوی بازگرداند و مجد و عظمت اسلام و مسلمین را به آن‌ها بدهد. حضرت امام(ره) هویت و اصالت واقعی را به احکام زیربنایی اسلام مثل حج و جهاد و نماز و پایگاه اسلام یعنی مسجد برگرداند. در طول سال‌های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی هیچ امید و تفکر استقلال‌طلبانه در جوامع اسلامی نداشتیم، حتی از سوی احزاب و گروه‌های سیاسی. کلیه احزاب ـ که حتی رنگ و لعاب اسلامی داشتند - به هیچ وجه معتقد نبودند که بتوانند با تمسک به اسلام کشوری را اداره کنند. همواره فکر می‌کردند باید به غرب یا شرق وابستگی داشته باشند. عمدتا وابستگی به غرب را ترجیح می‌دادند و استدلال می‌کردند که شرق معارضه با دین و اسلام و خدا دارد اما غرب کاری به کار دین و اسلام و مکاتب آسمانی ندارد، لذا می‌توان به او تکیه کرد و با کمک او نظامی را تشکیل داد. لذا اکثر نظام‌ها در کشورهای اسلامی شکل غربی داشته و تعداد کمی نیز شکل شرقی.

 

تنها امام بود که اسلام ناب و عدم وابستگی و شعار نه شرقی و نه غربی را مطرح و اصرار کرد که ملت‌ها می‌توانند با اتکا به احکام اسلامی حرکت کنند، حکومت تشکیل دهند و کشور خود را به بهترین نحو اداره کنند.

 

در کنار این سیاست کفرستیزی امام و انقلاب را مشاهده می‌کنیم. شعار مرگ بر آمریکا به عنوان سمبل سیاست خارجی ما می‌درخشد. مرگ بر آمریکا شعاری است که حکایت از واقعیتی است. این شعار همچون شعار لااله‌الاالله در صدر اسلام مظهر کفرستیزی مسلمانان است. مظهر و تبلور باطل در صدر اسلام، بت‌پرستی و بت‌ها بوده‌اند و امروز نیز مظهر کفر و شرک و تبلور باطل، آمریکا است. امروز غرب و شرق و جهان سوم نیز آمریکا را به صورت بتی برای خود درآورده‌اند. این آمریکاست که فریاد أنا ربکم الأعلی را سر داده و با انواع و اقسام حیل، الوهیت خودش را در سطح جهان القا می‌کند. به طوری که سردمداران کشورهای جهان سوم فکر می‌کنند بدون خواست و اراده آمریکا هیچ حرکت و حول و قوه‌ای متصور نیست.

 

لذا امام به پیامبر(ص) تاسی نمود، نفی بت‌ جاهلیت قرن را جزو مهم‌ترین وظایف خود دانست و فریاد مبارزه با آمریکا ـ به عنوان شیطان بزرگ - را سر داد و [به] مسلمانان رهنمود و زنهار داد که: «هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید»، «همه بدبختی‌های مسلمانان از آمریکاست» و رابطه ملت‌ها با آمریکا را رابطه ظالم و مظلوم یا گرگ و میش خواند.‌‌ همان روز که پیامبر(ص) رابطه مردم را با بت‌ها قطع کردند، امام نیز قطع رابطه با آمریکا را دستور کار خویش قرار داد و به نظر من یک افق روشنی را در رابطه و برخورد با استکبار جهانی به رهبری آمریکا نشان دادند. البته برای آنکه دشمنان را از نظر تبلیغاتی خلع سلاح نماید و منطقی بودن اسلام را نشان بدهد، یک تعلیقی را آوردند تا افکار عمومی منحرف نشوند و فرمودند: ـ مگر آنکه آمریکا آدم بشود- که این یک تعلیق به محال است، چون اگر ماهیت آلهه و اصنام صدر اسلام تبدیل به یک ماهیت توحیدی می‌شد، امروز هم آمریکا می‌تواند تغییر ماهیت بدهد و این گرگ خون‌آشام به انسان بدل شود.

 

حتی ارزش را به سرمایه‌دار نداده بلکه برای سرمایه ارزش قائل شده است. ثروت شخص است که منشا ارزش است. ثروتی که موجب فساد و طغیان است. (ان الانسان لیطفی ان راه استغنی)

 

بر این اساس نظام اسلامی باید با سیستم سرمایه‌داری و تکاثری مقابله کند و تز و برنامه امام هم ـ که از متن اسلام بود ـ همین را مطرح می‌کردند.

 

امام(ره) یکی از رهبران استثنایی تاریخ هستند که شاید در میان پیامبران قبل از اسلام، کمتر پیامبری داشته باشیم که ویژگی رهبری ایشان را به این صورت داشته باشد.

کلید واژه ها: محتشمی پور


نظر شما :