دانشجویان می‌خواستند یکی دو روز در سفارت بمانند

خاطرات جان گریوز، از گروگان‌‌های سفارت آمریکا
۱۴ آبان ۱۳۹۳ | ۰۲:۵۲ کد : ۷۸۴۷ خاطرات ۴۴۴ روز گروگانگیری
گمان می‌کردم شب خانه خواهم بود تا شام حسابی بخورم...از دانشجو‌ها نمی‌ترسیدم، از توده‌های مردم می‌ترسیدم...در بازجویی‌ها شکنجه نشدیم...دانشجوهای اسیرکننده نگران حال‌ و روز ما بودند...خبر آزادی‌مان را از پزشکان الجزایری شنیدم...احساس بدی نسبت به گروگانگیرها نداشته‌ام...بسیاری از سرکرده‌های دانشجویان در آمریکا زندگی کرده بودند...دربارهٔ اصل ماجرای گروگان‌گیری حق نوشتن نداشتیم...تجربهٔ گروگان‌گیری مطلقاً همهٔ زندگی من نیست.


نظر شما :