سیمای دیگر مطهری؛ از اعتماد به بازرگان تا ارتباط با حسین نصر

۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ | ۱۹:۱۷ کد : ۸۶۲۷ کتاب
ابراهیم یزدی: مطهری گفت خلخالی در زندان قصر این کارها را می‌کند و آبروریزی می‌کند و خیلی بد است.
سیمای دیگر مطهری؛ از اعتماد به بازرگان تا ارتباط با حسین نصر

تاریخ ایرانی: خاستگاه خراسانی داشت اما بالیده حوزه علمیه قم بود؛ شاگرد آیت‌الله بروجردی بود اما در دارالتبلیغ آیت‌الله شریعتمداری تدریس می‌کرد؛ کتاب «مشکل اساسی در سازمان روحانیت» را نوشت اما در واگذاری مرجعیت فکر دینی به روشنفکران مقاومت کرد. از علی شریعتی برای سخنرانی در حسینیه ارشاد دعوت کرد اما با وجود انتقاد به کتاب «راه طی شده» بازرگان، در انتقاد از شریعتی او را با خود همراه کرد. رئیس شورای انقلاب بود اما مشی مصلحانه‌اش بیشتر نمود داشت. سخنران محافل روشنفکری دینی بود اما بعد از ترور در ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸، همواره در قاب رسمی و حاکمیتی دیده شد.

از این جهت در ۴۲ سالی که از شهادت آیت‌الله مرتضی مطهری گذشته، کمتر تصویری از او در قاب‌های غیررسمی و روشنفکری نمایان شده است. از این جهت کتابی که محصول گفت‌وگو با پنج چهره سیاسی از نحله‌های گوناگون فکری است، تبدیل به یکی از منابع مستند و موثقی می‌شود که با وجود پیشینه فکری متفاوت راویان، قرائت‌های واحدی از مشی فکری و مسیر سیاسی او ارائه می‌دهند. گفت‌وگوهایی با عزت‌الله سحابی، عبدالمجید معادیخواه، علی‌اکبر معین‌فر، احسان نراقی و ابراهیم یزدی به کوشش رضا مختاری‌اصفهانی، پژوهشگر تاریخ معاصر و نویسنده کتاب‌هایی چون «سرگذشت رادیو در ایران به روایت اسناد»، «خاطرات عبدالحسین نوایی»، «پهلوی اول (از کودتا تا سقوط)» و… که در کتاب «مطهری، مصلح یا انقلابی» سعی کرده «نگاه عاری از توجیه امروز با تمسک به مطهری» نشان دهد.

مطهری علیه خلخالی

یکی از خاطرات مشترک این ۵ نفر، روایت مخالفت مطهری با تندروی‌های اوایل انقلاب و اعدام‌های شیخ صادق خلخالی، حاکم شرع انقلاب است که پیشتر فرزندش، علی مطهری نیز آن را نقل کرده است: «ایشان چندین بار به آقای خلخالی تلفنی تذکر دادند. من خودم یکی دو بار را شاهد بودم. در مورد اعدام هویدا معتقد بودند که نباید عجله شود. تلاش کردند که با امام تماس بگیرند و آن شب موفق نشدند و تصمیم داشتند صبح با امام صحبت کنند اما هویدا را همان شب اعدام کرده بودند…معتقد بودند که نباید عجله شود. فضا طوری بود که گاهی کار دست امام هم نبود. شهید مطهری در یک سخنرانی که همان روزها داشتند گفتند برخی از جوانان هستند که می‌گویند گلوله هم حیف است که ما خرج این‌ها می‌کنیم. در حالی که از نظر اسلام حتی حقوق یک مجرم هم باید محفوظ باشد و ما حق نداریم بیش از مجازاتی که دادگاه اسلامی برای یک مجرم در نظر گرفته، مجازات کنیم. این رویکرد شهید مطهری بود. بالاخره در پشت صحنه تا جایی که توان داشت سعی کرد جلوی تندروی‌ها را بگیرد.» (ویژه‌نامه روزنامه «اعتماد»، نوروز ۹۳)

با انتشار صورت‌جلسات شورای انقلاب در سال گذشته، اسناد مخالفت طیف روحانی شورای انقلاب با خلخالی عیان شد؛ چنانکه آیت‌الله بهشتی پیشنهاد جایگزینی احمد جنتی را به جای خلخالی می‌دهد و آیت‌الله مطهری ناامید از تحقق این پیشنهاد می‌گوید: «نمی‌شود جنتی را به جای خلخالی گذاشت و او قبول کند.»

مطهری از مخالفان سرسخت نحوه محاکمه مسئولان رژیم پهلوی بود و استدلال می‌کرد «با این طرز محاکمه، از شمرها امام حسین درست کرده‌اند» و می‌گفت: «اگر یک فرد مجرم مجازات نشود، بهتر است که غیرمجرم مجازات شود. در مورد یازده نفر اخیر گفته می‌شود که بعضی مستحق اعدام نبودند. ادعاهای کلی محاربه با خدا درست نیست، دست روی جرم کلی نگذاشتند. اگر کسی استحقاق اعدام دارد [و] دنیا هم نپسندد، باید اعدام شود. با اعتراض اینکه گناهکار از تله در می‌رود، نباید بی‌گناه کشته شود. بعضی افراد علی‌الظاهر به ناحق کشته شده‌اند، بعضی به حق، ولی طرز ناحق کشته شدند. الان که دست شورا است، مستقیم مسئول است. هیات منصفه که گفتند.» (صورت‌جلسات شورای انقلاب، ۲۷ اسفند ۵۷)

ابراهیم یزدی، معاون نخست‌وزیر در امور انقلاب و سپس وزیر خارجه دولت موقت در گفت‌وگو با مختاری‌اصفهانی خاطره‌ای را نقل کرده از یکی از جلسات شورای انقلاب که در منزل مهدوی‌کنی در خیابان گرگان تشکیل شده بود و خبر اعدام‌ها را آوردند: «مطهری گفت خلخالی در زندان قصر این کارها را می‌کند و آبروریزی می‌کند و خیلی بد است. در این مورد خیلی برافروخته بود. بعد شورای انقلاب تصویب کرد که مطهری، به عنوان نماینده شورا، برود از زندان قصر بازدید کند. بازدید کرد و پیش آقای خمینی رفت و گفت اگر خلخالی می‌خواهد این کارها را ادامه بدهد، من خودم را کنار می‌کشم. یعنی آن قدر نسبت به رفتارهای خشن و غیراخلاقی صادق خلخالی با زندانیان مخالفت می‌کرد و می‌گفت این آبروی ما را دارد می‌برد. فوق‌العاده از آن کار برافروخته بود.»

علی‌اکبر معین‌فر، اولین رئیس سازمان برنامه و بودجه پس از انقلاب خاطره‌ای مشابه را نقل کرده از جلسه شورای انقلاب در خانه آیت‌الله بهشتی در قلهک: «وارد که شدم، دیدم آنجا داد و بیداد به‌پاست. اصلاً از در کوچه که وارد شدم، داد و فریاد مطهری را شنیدم که می‌گوید این‌ها چرا همچین می‌کنند؟ چرا آبروی اسلام را می‌برند؟ رفتم داخل ببینم چه خبر است؟ دیدم خبر رسیده که آقای هادی غفاری، [امیرعباس هویدا] را در زندان قصر با تیر زده است. با آن حالت خشونت. مطهری نسبت به آن جریان معترض بود که این کارها چیست دارند می‌کنند؟ …قبل از اینکه حکم خلخالی - تازه خود حکم خلخالی که مخدوش بود - به آن ترتیب اجرا شود، می‌گوید من تیر را زدم، شما بیاید او را خلاص کنید.»

احسان نراقی، بنیانگذار موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی که در اواخر سلطنت محمدرضا شاه مشاور او شد، اولین بار در منزل یحیی مهدوی، استاد فلسفه، اسم خلخالی را شنیده بود که مطهری هم آنجا بود و «گفت ما فردا به اتفاق بازرگان و بنی‌صدر و بهشتی می‌خواهیم به قم برویم و از امام بخواهیم که او را معزول کند و این کار را کردند. روز بعد موسی خیابانی در راس هیاتی که آن زمان در زندان قصر بودند و مرتب کیفرخواست‌ها را تهیه می‌کردند، با اتوبوس به منزل امام خمینی در قم آمدند و آنجا متحصن شدند و حرفشان این بود که اگر خلخالی برنگردد، پس چه کسی حساب هویدا را برسد، خلاصه خلخالی را برگرداندند.»

نراقی اولین حکم بازنشستگی دانشگاه را، طبق الگوی تمام وقت که آن زمان ۹ هزار تومان بود، برای مطهری گرفت و بعد از انقلاب که بازداشت شد، چنانکه سیدحسین مدرسی‌طباطبایی، شاگرد مطهری نقل کرده آیت‌الله مطهری به او گفته «برو خانه امام، پای تلفن بنشین - آن موقع امام هنوز در قم بود - از آنجا تکان نمی‌خوری تا آزادی فلان کس (نراقی) را از دستگاهی که او را بازداشت کرده، بگیری.» تلاشی که منجر به آزادی نراقی شد.

ارتباط و اعتماد به بازرگان

وجه دیگر اشتراک روایات درباره آیت‌الله مطهری، ارتباط تنگاتنگ او با مهندس مهدی بازرگان است. عزت‌الله سحابی گفته «آقای مطهری بود که ما را به امام معرفی کرد. امام، مهندس بازرگان و این‌ها را یا خیلی نمی‌شناخت یا قبول نداشت. می‌گفت این‌ها مسلمانان تقلیدی نیستند. مثلاً بازاری‌ها – بازاری‌های پولدار را منظورم نیست – بچه‌های بازار را اهل تقلید می‌دانست، می‌گفت بچه مسلمان هستند. امام این را می‌گفت. مثلاً آقای مهدی عراقی و حبیب‌الله عسگراولادی و این‌ها را می‌گفت بچه مسلمانند. ما را قبول نمی‌کرد. تا اینکه بعد از محکومیت ما، ایشان یک اعلامیه‌ای داد که آن هم با همت مطهری بود. اعلامیه‌ای داد که در آن هم از آقای بازرگان و هم از آقای طالقانی و دوستانشان به اسم دفاع کرد. البته اسم نهضت آزادی را نیاورد…در زندان نیز آقای مطهری مرتباً هر ماه، یا هر ده، بیست روز یک مرتبه به ملاقاتمان می‌آمد.»

این رابطه چنان بود که مطهری به نراقی می‌گفت «وقتی به دیدار مقامات می‌روم، حتماً بازرگان را با خودم می‌برم برای اینکه بدانند روشنفکران با ما هستند و ما تنها نیستیم. همیشه متوجه این موضوع بود و می‌گفت روحانیت به تنهایی نباید وارد کار سیاسی شود. باید اشخاصی مثل بازرگان هم باشند. بازرگان برایش نمونه بود و شناخت جامع و کاملی نسبت به او داشت.»

مطهری در انتخاب بازرگان به نخست‌وزیری دولت موقت بسیار موثر بود «چون می‌گفت تنها اینها هستند که می‌توانند مدیران کشور باشند.» (سحابی) چنانکه موقعی که برای دیدار امام خمینی به پاریس رفت، بحث این بود که چه کسی نخست‌وزیر شود. «مطهری بدون هیچ تردیدی گفت مگر به جز بازرگان فرد دیگری هم می‌تواند باشد؟» (یزدی)

پیشنهاد به سید حسین نصر پس از انقلاب

مطهری با سید حسین نصر، رئیس انجمن حکمت و فلسفه ایران و رئیس دفتر مخصوص فرح پهلوی نیز ارتباط نزدیکی داشت. نصر در گفت‌وگویی (مجله مهرنامه، شماره ۳۰) درباره پذیرش ریاست دفتر فرح گفت که «تنی چند از آقایان علمای بنام آن زمان در مورد پذیرفتن این نوع مشاغل به من اصرار می‌کردند. اسم آن‌ها را نمی‌خواهم ببرم و فقط یکی را نام می‌برم که آن هم مرحوم مطهری است.» در پاسخ به این ادعا، علی مطهری در توضیحاتی نوشت: «زمانی که استاد مطهری عکس آقای دکتر نصر را در حال تعظیم در مقابل فرح در صفحه اول روزنامه کیهان دیدند جمله‌ای در نکوهش ایشان گفتند که قابل نقل نیست. یا در جای دیگر فرمودند: دکتر نصر تحت فشار همسرش که دائم به او می‌گفت تو از اقران خود عقب ماندی، این پست را پذیرفت.» (۵ شهریور ۹۲)

نصر در آن مصاحبه مطهری را «برادر» خود توصیف کرده و به تماس‌های مستمر خود با او اشاره کرده که تا آبان‌ماه ۱۳۵۷ ادامه داشت و «حتی بعد از انقلاب هم می‌خواستیم چند مرتبه با هم صحبت کنیم و ایشان نیز پیام فرستاده بودند که به این امر علاقه‌مند هستند ولی متاسفانه امکان آن حاصل نشد و بعد هم که ایشان توسط گروه فرقان ترور شدند.»

پیش از انتشار این مصاحبه و پاسخ علی مطهری، سید محمود دعایی، مدیرمسئول روزنامه اطلاعات به تلاش آیت‌الله مطهری برای استفاده از سید حسین نصر در مجامع علمی پس از انقلاب اشاره کرده و حتی تلویحاً روایت نصر را در پذیرش مسئولیتش تائید کرده بود، اما به گفته او پس از انقلاب «رئیس وقت دانشگاه به شدت مخالفت کرد و دست به حذف ایشان زد. شرایطی هم پیش آمد که ایشان نتوانست در ایران بماند. البته آن شرایط هم طبیعی بود. چون رژیم گذشته، ایشان را به عنوان مشاور عالی تشکیلات خود انتخاب کرده بود و آن بزرگوار هم به دلیل اینکه چنین تصور می‌کرد و چنین باور داشت که شاید از طریق نزدیکی و حضور در برخی موقعیت‌ها بتواند افکار و اندیشه‌هایش را در خدمت تمدن و علم و معارف گسترده اسلام و ایران و میراث کهن این سرزمین و این ملّت قرار دهد، آن مسئولیت را پذیرفته بود. استاد مطهری هم به این ایده اشاره کرده بودند که ایشان برای اینکه منشأ تأثیرگذاری باشد، بنا بوده در آن مجامع حضور پیدا کند.»

نراقی در گفت‌وگویش به تاثیر فکری غیرمستقیم مطهری بر فرح از طریق نصر نیز اشاره کرده: «در تندروی‌های ضد اسلامی رژیم، مطهری از طریق حسین نصر، عضو انجمن [حکمت و] فلسفه بود و آنجا تاثیراتی روی فرح [پهلوی] داشت، همچنان که من داشتم. در بعضی موارد، با هم تبادل نظر می‌کردیم که به فرح چه مطلبی گفته بشود. ما [نصر و نراقی] را در یک جبهه می‌دانست. مطهری قائل به اسلام معتدل، اسلامی که با علم و دانش ضدیتی نداشت، اسلام عقلایی و اسلام فلسفی بود.»

اما ناگفته دیگر را سحابی بیان کرده که «مطهری، سید حسین نصر را هم می‌خواست در شورای انقلاب بیاورد. می‌خواست آن‌ها هم در انقلاب باشند.»

میراث مطهری

میراث مطهری چه بود؟ سحابی پاسخ داده «اعتدال در انقلاب»، معادیخواه می‌گوید کتاب‌هایش، نراقی معتقد است دموکراسی و آزادی اندیشه و یزدی گفته او به «لیبرالیسم اسلامی» اعتقاد داشته است. معین‌فر تاکید دارد «میراث مطهری یک مقداری افکار و کتاب‌های اوست که گاه‌گاهی چاپ می‌شود. الان میراث بیشتری از یک اسم باقی گذاشته، ولی آن‌طور که باید و شاید، از افکار او استفاده نمی‌شود.»

***

مطهری؛ مصلح یا انقلابی
رضا مختاری‌اصفهانی
انتشارات: کتاب پارسه
چاپ اول، ۱۳۹۸
۱۳۶ صفحه
۲۷ هزار تومان

کلید واژه ها: آیت الله مطهری علی مطهری ابراهیم یزدی عزت الله سحابی احسان نراقی معین فر


نظر شما :