نوروزستیزی طالبان؛ از بدعت دینی تا انکار فرهنگی

۰۱ فروردین ۱۴۰۱ | ۲۳:۴۲ کد : ۸۷۵۹ تاریخ جهان
گروه طالبان در افغانستان، تعطیل رسمی نوروز را لغو کرد و اجازه برگزاری مراسم سالانه سنتی در مزارشریف را نداد.
نوروزستیزی طالبان؛ از بدعت دینی تا انکار فرهنگی

تاریخ ایرانی: گروه طالبان در افغانستان، تعطیل رسمی نوروز را لغو کرد و اجازه برگزاری مراسم سالانه سنتی در مزارشریف را نداد.

ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی طالبان روز ۲۸ اسفند ۱۴۰۰ گفته بود که حکومت طالبان مانع برگزاری مراسم نوروز از سوی مردم نمی‌شود اما رسماً از نوروز تجلیل نخواهد کرد چون «هر مراسمی را که در اسلام نیست، ما تجلیل نمی‌کنیم.» اما بی‌بی‌سی فارسی خبر داده که برای اولین بار امسال مراسم صبح نوروز از جمله برافراشتن پرچمی موسوم به «جهنده بالا» در صحن مسجد کبود، بارگاهی منسوب به حضرت علی (ع)، در «روضه شریف» مزارشریف، مرکز ولایت بلخ در شمال کشور، برگزار نشده است.

در ویدئوهایی که از صحن روضه شریف منتشر شده، خودروی طالبان دیده می‌شود که بازدیدکنندگان را به رعایت مواردی در نحوه زیارت کردن و پوشش اسلامی مورد نظر طالبان تذکر می‌دهد.

«طلوع‌نیوز» نیز گزارش داد افرادی برای شرکت در مراسم برافراشتن جهنده و جشن نوروز به زیارتگاه حضرت علی در مزارشریف رفتند اما بر خلاف سال‌های گذشته از برافراشتن جهنده خبری نبود. احمدشریف، از اهالی بلخ، گفته: «امسال متاسفانه جهنده بالا نشده است. این جهنده بالا سنتی است که هزاران سال در کشور رواج دارد.»

هر سال هزاران بازدیدکننده از سراسر کشور برای شرکت در جشن‌های نوروزی به شهر مزارشریف می‌رفتند. در سال‌های گذشته مقام‌های بلندپایه حکومتی در یک مراسم ویژه و رسمی جهنده را در زیارتگاه حضرت علی بلند می‌کردند و پس از آن جشن نوروز با برنامه‌های گوناگون فرهنگی، ورزشی و راه‌اندازی نمایشگاه‌ها برای چهل روز ادامه می‌یافت.

با این حال امروز مراسمی در کارته سخی در غرب پایتخت، برگزار شد که جمع زیادی در آن شرکت داشتند و مردم در یک مراسم غیررسمی درفش نوروز را که به «جهنده سخی» مشهور است، برافراشتند. در افغانستان، سال‌هاست که این درفش برافراشته می‌شود، تا ۴۰ روز پس از نوروز پابرجا می‌ماند و در شب چهلم، طی یک آئین ویژه دوباره پایین کشیده می‌شود.

اهالی هرات نیز نوروز را جشن گرفته‌اند. برخی از خانواده‌ها در این ولایت با پهن کردن سفره هفت‌سین این جشن تاریخی و کهن را زنده نگه داشته‌اند. علی زمانی، اهل هرات گفته: «این سبزه و سمنو را که می‌بینید، سال‌های سال است که به ما میراث مانده و جز فرهنگ ماست. این فرهنگ همیشه هست و خواهد ماند.» بسیاری از خانواده‌ها در روز نخست سال نو، به دامن طبیعت رفتند تا نوروز را جشن بگیرند.

بنا به گزارش‌ها از افغانستان، امروز کارمندان دولتی به سر کار خود در ادارات رفتند و برای اولین بار در دهه‌های اخیر، روز اول ماه حمل / فروردین در افغانستان تعطیل عمومی نبود. مسئولان طالبان در کابل و شهرهای مختلف شفاهاً به کارمندان ادارات دولتی خبر دادند که دوشنبه، اول فروردین، هم باید کار کنند و هر کسی که در این روز سر کار حاضر نشود، در پایان ماه، کسر حقوق خواهد داشت.

در یک نامه دست‌نویس از حبیب‌الله دین‌دوست، یکی از مسئولان طالبان در وزارت کار و امور اجتماعی، که برای کارمندان این وزارتخانه فرستاده شده، آمده است که روزهای نخست و دوم سال نو تعطیل نیستند و همه باید سر کارهایشان حاضر باشند.

شماری دیگر از مسئولان طالبان در گروه‌های واتس‌اپ به همکاران و کارمندانشان پیام فرستادند و هشدار دادند که اگر کسی به بهانه سال نو و جشن نوروز، سر کار حاضر نشود، مجازات خواهد شد. این پیام‌های صوتی از دو روز پیش به این‎‌‌سو میان مردم و به ویژه کارمندان دولتی دست‌به‌دست می‌شد و در نهایت، روز دوشنبه همه کارمندان دولت سر کار رفتند.

با این حال حامد کرزی، رئیس‌جمهوری پیشین و عبدالله عبدالله، رئیس سابق شورای عالی مصالحه ملی افغانستان در پیام‌های جداگانه‌ای فرارسیدن نوروز «جشن عنعنوی» را تبریک گفته‌اند.

خبرگزاری دولتی باختر روز دوشنبه، اول فروردین، خبر داد وزارت کار و امور اجتماعی افغانستان، ۷ فروردین را «روز دهقان» اعلام کرده است. پیش از این روز اول سال خورشیدی، جشن نوروز بود و دوم حمل به عنوان «روز دهقان» تجلیل می‌شد.

تکرار رویه سابق طالبان

با تسلط طالبان بر شهر مزارشریف در سال ۱۳۷۷ که اولین دوره حکومت این گروه در افغانستان بود، تجلیل از نوروز بدعت نام گرفت و مردم از برگزاری آن منع شدند. طالبان در آن زمان به مردم دستور داد که کلمه نوروز را به زبان نیاورند و از روز آغاز بهار با نام روز اول سال یا جشن دهقان، یاد کنند.

اما به گفته صالح محمد خلیق، شاعر و نویسنده اهل بلخ «هرچند طالبان حتی به مردم اخطار داد که هیچیک از نمادهای نوروز را در خانه‌هایشان یا در شهر ایجاد نکنند، اما در هر سه سال حکومت طالبان در بلخ، مردم بدون حضور مقام‌های دولت طالبان، مراسم برافراشتن درفش نوروز را انجام دادند.»

خلیق، در مورد بزرگداشت نوروز در زمان آخرین شاه افغانستان، ظاهر شاه (۱۳۵۲- ۱۳۱۲) گفته: «جشن نوروز در این دوره تاریخی با شکوه ویژه‌ای برگزار می‌شد. مردم از سراسر کشور به شهر مزارشریف، مرکز استان بلخ می‌آمدند. هنرمندان در کافه‌های شهر کنسرت‌ها برپا می‌کردند، بازی‌های محلی همچون بزکشی در سطحی بزرگ برگزار می‌شد و در حقیقت در سراسر شهر برای دست‌کم یک هفته جشن بود.»

به گفته خلیق، این روال تا زمان پایان حکومت محمد داوودخان، اولین رئیس‌جمهوری افغانستان نیز ادامه داشت؛ اما با روی کار آمدن دولت دموکراتیک تحت حمایت شوروی سابق، تجلیل از نوروز هم از آنجایی که به نظر می‌رسید رنگ مذهبی دارد، رونق ویژه‌اش را از دست داد. با این حال، مردم هیچ‌گاه از تجلیل نوروز دست نکشیدند. دولت پیشین افغانستان در دو دهه گذشته، بودجه مشخصی برای تزئین شهر مزارشریف به مناسبت نوروز داشت و مردم نیز از سراسر کشور به این شهر می‌آمدند. یک هفته اول فروردین در سراسر شهر مزارشریف شور و هلهله برپا بود. معمولاً شب دوم سال با مراسم آتش‌بازی همراه می‌شد و صدای موسیقی و شادمانی مردم در خیابان‌ها دست‌کم برای یک هفته به گوش می‌رسید؛ اما این شادمانی هم دیری نپایید، زیرا همراهان تفکر طالبانی در سال‌های اخیر، بحث مشروعیت نوروز از منظر اسلام را پیش کشیدند و تلاش کردند تا مردم را ترغیب به انکار و فراموشی این جشن باستانی کنند.

با بازگشت مجدد طالبان به قدرت، مخالفت‌ها با بزرگداشت نوروز از سر گرفته شد. دو هفته قبل مولوی محمد صادق عاکف مهاجر، سخنگو و رئیس اطلاعات وزارت امر به معروف و نهی از منکر حکومت طالبان در گفت‌وگو با یک رسانه خصوصی گفت: «ما در اسلام فقط دو عید داریم: عید خُرد و عید کلان. عید دیگری به نام نوروز در اسلام نیست. عید نوروز مختص به مجوسی‌ها است و ضرورت نمی‌بینم که نوروز را برگزار نماییم.»

عبدالاحد عماد، سخنگوی وزارت اطلاعات و فرهنگ طالبان نیز گفته که تعطیلی نوروز با قوانین اسلامی مطابقت ندارد. با این حال او بر این نظر است که جشن‌های خصوصی که توسط شهروندان برگزار می‌شوند، مجاز خواهند بود.

رسوم نوروز در افغانستان

صالح محمد خلیق، نویسنده و پژوهشگر حوزه تاریخ و ادبیات، سفره هفت‌سین که نماد برکت و رزق است، جاری ساختن آب تازه در نهرها و آبراه‌های شهر، چراغانی و پاکیزه کردن شهرها و خانه‌ها، هدیه دادن، کاشتن سبزه و برق انداختن ظروف مسی را از نمادهای نوروز در افغانستان عنوان می‌کند.

او با اشاره به این نمادها گفت: «‌از گذشته‌‌های دور در بلخ، یک هفته قبل از نوروز، نهر شاهی که از نهرهای قدیمی شهر مزارشریف است و آبراه‌های متصل به آن را پاک می‌کنند و آب را می‌بندند تا شب نوروز آب تازه به این آبراه‌ها جاری کنند؛ این رسم هنوز پابرجاست. علاوه بر این، برق انداختن ظروف مسی که نماد پاکی و جلای روح انسانی است، هنوز در بلخ وجود دارد.»

او در این مورد اضافه کرد: «صنف مسگران شهر مزارشریف در روزهای نزدیک به نوروز، با احترام ویژه‌ای با درود و صلوات، قبه‌های روی گنبد روضه شریف را با خود می‌برند و پس از پاکسازی و برق انداختن، در مراسم ویژه‌ای بازمی‌گردانند.»

علاوه بر این، نماد دیگری در افغانستان به نوروز منسوب شده است که مردم عام اسمش را «جهنده» گذاشته‌اند و فرهنگیان، به آن «درفش نوروزی» می‌گویند. این درفش از زمان امیر شیرعلی‌خان، شاه افغانستان در ۱۲۵۷-۱۲۴۱ خورشیدی به نمادهای نوروز اضافه شد.

در کتاب‌های تاریخ افغانستان روایت شده که چوب این درفش را از بخارا آورده‌اند که از اول نوروز در صحن روضه حضرت علی برافراشته و در روز چهلم دوباره پایین آورده می‌شود. معمولاً در مراسم برافراشتن درفش نوروزی، مقام‌های بلندرتبه دولتی و حتی رئیس‌جمهوری افغانستان شرکت می‌کردند؛ اما در دوره اول حکومت طالبان هیچیک از مقام‌های دولتی در این مراسم که ازنظر آنان کفر و شرک است، شرکت نکردند.

یکی دیگر از نمادهای نوروز که مختص افغانستان است، تهیه هفت میوه است. در این رسم که بین خانواده‌های افغانستان از سده‌ها پیش رایج است، هفت نوع میوه خشک (آجیل و کشمش) را یک شب قبل از نوروز در آب می‌ریزند. این آب پس از ۲۴ ساعت طعم شیرین و خوش عطری به خود می‌گیرد و مردم برای پذیرایی از مهمانانان نوروزی‌شان، از آن استفاده می‌کنند. این رسم نیز در میان مردم افغانستان، یکی از نمادهای برکت و فراوانی خوانده می‌شود.

همچنین زنان افغان از آغاز شب نوروز تا سپیده‌دم اولین روز بهار به صورت دسته‌جمعی و با خواندن اشعار قدیمی شروع به پختن سمنو که از رسوم قدیمی نوروز در افغانستان است، می‌کنند. معمولاً سبزی‌پلو در شب سال نو تهیه می‌شود، نانوایی‌ها نیز در این روزها نوعی کلچه می‌پزنند که به آن کلچه نوروزی می‌گویند و فقط در نوروز پخته می‌شود. در شب نوروز در بیشتر خانه‌ها گوشت پخته نمی‌شود؛ زیرا آغاز فصل سال است و باور به اینکه نباید حیوانی را در آغاز بهار کشت، باعث می‌شود که کسی در شب نوروز گوشت نپزد و به عوض آن برنج با اسفناج پخته می‌شود.

تا اوایل دهه هفتاد شمسی، مردان در روز نوروز در یک محل خاص جمع می‌شدند و در آنجا جشن و بازی‌های نوروزی برگزار می‌شد. تعدادی چرخ و فلک در این محل نصب می‌شد. بازی‌های مروج در آن زمان، تخم جنگی، مرغ جنگی، کبک جنگی، پهلوانی و سگ جنگی بود. اما این محل‌های جشن پس از دهه هفتاد شمسی کم‌کم برچیده شد و مردم حالا بیشتر در روز نوروز به دشت و دمن می‌روند.

در هرات مردم علاوه بر روز اول عید نوروز، در اولین چهارشنبه پس از سال نو هم از خانه بیرون می‌روند و آن را «میله چهارشنبه اول سال» می‌گویند. همچنان در روز ۱۳ حمل که به نام سیزده‌بدر یاد می‌شود، بار دیگر مردم هرات به باغ‌ها و دشت‌های سرسبز می‌روند و در آن روز سبزه گره می‌زنند که می‌گویند برای باز شدن بخت دختران دم‌بخت است.

از رسم و رواج‌های دیگری که در شمال افغانستان در ایام سال نو و نوروز متداول است، یکی هم «سبزه لگد» است. شاید این رسم شبیه همان سبزه گره زدن باشد؛ اما در شمال افغانستان به آن سبزه لگد می‌گویند. برنامه‌های پهلوانی و بزکشی جز اصلی رسم‌های نوروز است که در دشت و دمن که در این ایام سال به شدت سرسبز است، اجرا می‌شود.

دشمنی با نوروز «دینی» نیست

جشن نوروز، یکی از دیرینه‌ترین و خجسته‌ترین جشن‌های باستانی و تاریخی ایرانشهر تمدنی است که در درازنای زمان، فیلسوفان، عارفان، روشنفکران، سخنوران و سخن‌سرایان فراوان در توصیف و نیکوداشت این جشن کهن سخن گفته و آن را گرامی داشته‌اند. اما این رستاخیز طبیعت با مخالفت و نکوهش‌های فراوان گروه‌های بنیادگرا نیز مواجه بوده است.

همه ساله با فرا رسیدن نوروز تیغ تیز نوروزستیزان نیز تیزتر می‌شود و تا آنجا پیش می‌روند که تجلیل‌کنند‌گان این جشن را از حیطه دین خارج می‌دانند و این آئین کهن را مجوسی و بدعت در دین می‌پندارند. امسال که حکومت طالبان این جشن را از تقویم رسمی کشور نیز به گونه «غیررسمی» حذف کرده است و دیگر خبری از تجلیل و نیکوداشت نوروز نیست، مردم، به ویژه فرهنگیان، نگران حذف ارزش‌های فرهنگی و تاریخی در کشور هستند.

محمد محق، پژوهشگر امور دینی، در مصاحبه با روزنامه «۸ صبح» می‌گوید که نوروزستیزی ابعاد مختلف دارد؛ اما دو بعد آن در افغانستان برجسته‌تر از ابعاد دیگر است. به گفته او، یک بعد نوروزستیزی مسأله هویت‌های قومی و بعد دیگر آن قرائت‌های دینی است که در شرایط فعلی این دو بعد درهم آمیخته است. محق می‌گوید: «گروه طالبان تصور می‌کند که مخالفت با نوروز هر دو هدف را برای آن‌ها برآورده می‌کند؛ هم از نظر قومی فرهنگ مردمی که این مناسبت را جشن می‌گیرند، می‌تواند تضعیف کند و هم از نظر مذهبی سبب هجوم و غلبه قرائت خودشان می‌شود.»

به گفته محمد محق، در متن دین اسلام حکم قطعی در مخالفت با نوروز وجود ندارد. او تأکید می‌کند که در قرآن چنین چیزی نیست و در احادیثی که به پیامبر اسلام منسوب شده است، نیز روایت‌های معتبر نیست و حکم قطعی در این باره وجود ندارد.

محق اختلاف در تجلیل از نوروز را هم قطعی نبودن حکم دینی می‌داند و تصریح می‌کند: «به همین خاطر نوروز در تاریخ اسلام محل مناقشه بوده است؛ بسیاری موافق و تعدادی هم مخالف بودند.»

این پژوهشگر دینی می‌افزاید که در دوره‌هایی از تاریخ اسلام، به ویژه در دوران عباسیان و حکام دیلمی، از نوروز تجلیل می‌شده؛ اما مخالفت کم‌وبیش وجود داشته، ولی [مخالفت] نظر غالب و حاکم در آن زمان نبوده است.

محق حذف نوروز را از تقویم کشور یک گسست فرهنگی می‌داند و می‌گوید، در صورتی که چنین اقدامی صورت گرفته باشد، این کار حذف فرهنگ و دشمنی با فرهنگ و دریچه خطرناک است.

او می‌افزاید: «از نظر من از بین بردن مجسمه‌های بودا، حذف نوروز یا از بین بردن سایر آثار باستانی، اعلام جنگ با تمدن است و قطع کردن ریشه‌های هویتی و فرهنگی مردم و مساعد شدن زمینه برای یک فرهنگ افراطی و بدون ریشه که از طرف گروه‌های سلفی و دیوبندی [در افغانستان] شاهد آن هستیم.»

این پژوهشگر دینی تصریح می‌کند که از عوامل دیگر دشمنی شدید با نوروز، مخالفت گروه‌های افراطی با شادی و شادمانی است که از شاد بودن جامعه و شادمانی مردم رنج می‌برند و از همین رو، رویکردی را اتخاذ می‌کنند که در آن تا جایی که ممکن باشد، فضای رعب و خشم و سرکوب این‌ها [کسانی که شادی می‌کنند]، وجود داشته باشد.

محق می‌گوید: «وقتی جامعه احساس شادی کرد، آن‌ها [افراط‌گرایان / طالبان] احساس می‌کنند که زمینه مساعد می‌شود برای انرژی گرفتن جامعه، زنده شدن جامعه و منسجم شدن و بعداً مطالبه حقوق و خواست‌های دیگر و در واقع به بهانه سرکوب نوروز، جامعه را سرکوب می‌کنند.»

او برخورد با تجلیل‌کنند‌گان نوروز را عمل استبدادی، افراطی و خشونت‌بار می‌داند و تأکید می‌کند که این کار دروازه‌های خشونت‌های بیشتر را برای جامعه افغانستان می‌گشاید.

محمدامین احمدی، پژوهشگر دینی و عضو پیشین هیأت مذاکره‌کننده صلح نظم جمهوری می‌گوید، نص دینی‌ای که در مورد اعتبار آن در میان مسلمانان اجماع نظر وجود داشته باشد، در مخالفت با نوروز وجود ندارد. او تأکید می‌کند که از نگاه اسلامی ادله کافی که «حرمت» گرامیداشت از نوروز را اثبات کند و نشان دهد که آئین گرامیداشت از نوروز یک عمل ضد اسلامی است، وجود ندارد و به همین دلیل، قرن‌هاست که این سنت در میان مسلمانان افغانستان، ایران، شبه‌قاره هند و آسیای میانه و کردها وجود داشته است، بدون این‌که فقهای مسلمان کوشش کنند و نشان دهند که این آئین یک آئین ضد دینی است.

احمدی تصریح می‌کند که وجود چند فتوا در بعضی از کتاب‌های فقهی و یا احیاناً چند روایت نمی‌تواند حرام بودن گرامیداشت آئین نوروز را اثبات کند. به گفته او حتی عرب‌های شیعه که سر آشتی با فرهنگ فارسی ندارند، نیز نوروز را حرام ندانسته‌اند و هیچ فتوایی مبنی بر نفی نوروز وجود ندارد و در میان اهل سنت و جماعت نیز اجماعی برای حرام بودن نوروز وجود ندارد.

احمدی می‌گوید که از نگاه اسلامی براساس یک قاعده معروف، هر چیز حلال است، مگر اینکه دلیل قوی بر حرام بودن آن وجود داشته باشد. به گفته او، کسانی که مدعی‌اند نوروز در اسلام حرام است، باید دلیل قوی در اسلام به اثبات حرام بودن آن داشته باشند؛ اگر دلیل قوی و معتبر وجود ندارد، در این صورت حکم حرام دانستن آنان بدعت محسوب می‌شود. وی تصریح می‌کند، چیزی که در دین نیست، آن را جزء دین ساختن و دینی پنداشتن، حرام است.

این پژوهشگر دینی می‌افزاید که نوروز و آئین گرامیداشت نوروز مانند حج و یا عید قربان به عنوان یک آئین اسلامی که اسلام به آن حکم کرده باشد، گرامی داشته نمی‌شود و لذا بدعت نیست. او خاطرنشان می‌کند که اگر کسی بدون دلیل معتبر دینی و بدون این‌که صلاحیت اجتهاد را داشته باشد، آن را حرام اعلام کند، مرتکب بدعت شده است؛ چون حرام دانستن یک عمل از نگاه اسلامی بدون دلیل معتبر افزودن دادخواهی یک حکم در سلسله احکام اسلامی است و مشمول تعریف بدعت می‌شود.

احمدی می‌گوید، کسانی که می‌خواهند هویت ریشه‌دار تاریخی تحت چتر فرهنگ و زبان فارسی در این سرزمین تضعیف شود و دیگر نتواند به عنوان نماد هویت فرهنگی و تمدنی این سرزمین کهن تداوم یابد، انگیزه آن سیاسی است که یک قشر می‌خواهد این هویت تضعیف شود و جایگزین آن هویت دیگری باشد. او می‌افزاید: «ما اساساً با تصور نوروز به عنوان روز آغاز سال بزرگ شده‌ایم و آن را امر طبیعی می‌دانیم.»

این عضو پیشین هیأت مذاکره‌کننده صلح نظم جمهوری در مورد نگاه رهبری حکومت طالبان به نوروز، می‌گوید: «آن‌ها فاقد نگاه تاریخی، فرهنگی و تمدنی‌اند و در دیدگاهشان فرهنگ، هنر، ادبیات، تاریخ و همدلی عمیق با احساسات انسانی وجود ندارد.»

به گفته این پژوهشگر امور دینی، مخالفت شماری از کشورهای عربی با ایران از دلایل سیاسی نوروزستیزی است. او تصریح می‌کند که این کشورها از طریق تربیت و آموزش طالبان در مدارس دینی پاکستان، می‌خواهند با ایران دشمنی ورزند و فرهنگ و تمدن فارسی را تضعیف کنند، در حالی که ایران تنها میراث‌دار نوروز نیست؛ بلکه افغانستان مانند ایران مالک نوروز و مالک یک تمدن، تاریخ و فرهنگ مشترک است که گرامیداشت از نوروز بخشی از آن است که در تمامی دوره‌های تاریخی از نوروز تجلیل کرده و آن را آغاز سال قرار داده که بیانگر اهمیت و جایگاه این روز در تاریخ این کشور است.

احمدی بهترین راه تجلیل همگانی نوروز را مقاومت مسالمت‌آمیز فرهنگی می‌داند و تأکید می‌کند که کشاندن حوزه خصوصی در تجلیل نوروز [شادمانی‌ها] و همگانی کردن آن موثرترین راه است که برای پاسداری از نوروز باید انجام داد.

او از رسانه‌ها، نهادهای فرهنگی و همه مردم می‌خواهد که در فضای مجازی در هماهنگی و هم‌صدایی با هم، به تجلیل از نوروز بپردازند، ابراز شادی کنند و نهادهای بین‌المللی چون سازمان ملل و یونسکو و سایر نهادهای مدافع سنت‌های مهم تاریخی را وادار به حمایت از میراث‌های مشترک فرهنگی در افغانستان سازند.

بشیراحمد انصاری، پژوهشگر دینی، می‌گوید که فکر نمی‌کند، صف مخالفان نوروز هر روز گسترده‌تر شود. او اضافه می‌کند، آنچه که در این چند ماه به وقوع پیوست، سیطره سیاسی و نظامی دشمنان نوروز بوده است که این امر نمی‌تواند حلالی را حرام قرار دهد.

این پژوهشگر دینی می‌گوید: «طالبان اگر خواسته باشند می‌توانند جشن‌های نوروزی را برهم بزنند، ملاهای مساجد را مجبور سازند تا علیه این سنت مبارک تکوینی حرف بزنند؛ ولی چه کسی می‌تواند مناسبتی را که طبیعت با همه سازوبرگش از آن میزبانی می‌کند و تاریخ در برابرش تعظیم کرده است، تحریم کنند.»

انصاری تصریح می‌کند که برخی خلفا هدایای رسمی نوروزی به زمامداران را که در عصر ساسانی رایج بود، به خاطر هزینه‌اش منع کرده‌اند؛ ولی حتی همین هم با آمدن معاویه فرزند ابوسفیان دوباره ترویج یافت. او خاطرنشان می‌کند که در تاریخ، مسلمانان به دوره‌ای برنخورده‌اند که نظامی و دولتی نوروز را یک مناسبت ضد دینی خوانده و ممنوع قرار داده باشد.

این پژوهشگر دینی می‌گوید، فتواهایی که از گذشته‌های دور در رابطه به نوروز به یادگار مانده است، بیشتر آن سرشت فقهی دارد و از زبان دانشمندانی جاری شده است که اکثریتشان مربوط به حوزه فرهنگی نوروز می‌شوند؛ اما امروز، با آنکه از دین حرف به میان می‌آید، ولی این مسأله، دارای ابعاد گسترده هویتی است.

او می‌افزاید که مراکز فقهی شبه‌جزیره عربستان و امتداد آن در کشور ما، هر آنچه را که مربوط به تاریخ این حوزه می‌شود، ایرانی می‌دانند و به صورت لاشعوری در برابرش می‌ایستند. از نظر این پژوهشگر دینی، سیاسی‌سازی هویت‌ها و نمادهای هویتی، جنایتی است که در حق انسان و فرهنگ انسانی صورت می‌گیرد.

انصاری می‌گوید که نوروز از سوی همه اقوام آریایی و همسایگانشان تجلیل می‌شد؛ اما به گفته او، امروز روشنفکرانی که خود را به گروه‌های مختلف قومی نسبت می‌دهند و از تاریخ خودشان اطلاعی ندارند، با این مناسبت احساس بیگانگی می‌کنند.

این پژوهشگر دینی در پرسش به پاسخ «حرمت نوروز»، تصریح می‌کند که در تمامی میراث‌های فقهی و اعتقادی اسلام یک متن واضح و روشن، «قطعی‌الثبوت» و «قطعی‌الدلالتی» که حرمت نوروز را ثابت سازد، نمی‌توان یافت. این در حالی است که تحریم از خود ضوابطی دارد و تنها خدا و پیامبران هستند که صلاحیت حلال و یا حرام خواندن امری را دارند.

به گفته او، نوروز به هیچ دین و آئینی رابطه ندارد و این مناسبت نه میراث سلیمان است - طوری که البیرونی مدعی بوده است - و نه میراث زردشت و یا مسیح و یا دیگران. نوروز میراث اسلام هم نیست.

او می‌گوید که نوروز جشن آفرینش خدا است که طبیعت در آن فرش حریری خود را فرا راه ما می‌گستراند و پروانه می‌رقصد و بلبل آوازخوانی می‌کند و نوروز الهام‌بخش هزاران شاعر و سخنور در حوزه تمدنی ما بوده است.

انصاری می‌افزاید که این هجوم بی‌امان بر تجلیل‌کنند‌گان این مناسبت شکوهمند و بزرگ و تکفیر صدها میلیون انسانی که آن را تجلیل می‌کنند و در میانشان ده‌ها هزار محدث و مفسر و فقیه و دانشمند زند‌گی کرده و زند‌گی می‌کنند، دلیلی است بر بیگانگی این گروه‌ها با این فرهنگ و تمدن و شاهدی است بر خفت عقل تکفیری آن‌ها.

عبدالمنان شیوای شرق، از مدیران وزارت اطلاعات و فرهنگ حکومت پیشین افغانستان هم در این شرایط پیشنهاد داده «به هر پیمانه که طالبان از خوی استبداد و ستیز و زورگویی و تفنگ کار می‌گیرند، به همان پیمانه، فرهنگ پاسداری از فارسی و نوروز می‌تواند به عنوان یک سد واقع شود. پاسداری از نوروز در واقع چتری است که می‌تواند هم‌گرایی فرهنگی، هویت و ارزش‌های ملی و بومی ما را یک بار دیگر احیا کند.»

منابع: طلوع‌نیوز / روزنامه ۸ صبح / روزنامه صبح کابل / بی‌بی‌سی / یورونیوز / ایندیپندنت / دویچه‌وله / خبرگزاری فارس / آناتولی


 

کلید واژه ها: طالبان نوروز افغانستان


نظر شما :