شاهحسینی: مصدق گفت آتش خانه من دودمان پهلوی را به آتش میکشد
***
سالها از واقعه کودتای ۲۸ مرداد میگذرد و بسیاری از شخصیتهای خوب و بد آن رویداد از دنیا رفتهاند؛ اما هنوز سوالات زیادی باقی است. برخی معتقدند ۲۸ مرداد درسهای ناخواندهای دارد؛ با توجه به اینکه شما این واقعه را از نزدیک لمس کردهاید بفرمایید که در ۲۸ مرداد سال ۳۲ چه گذشت؟
آنچه بر من گذشت در آن روز نبود؛ مقدمات ۲۸ مرداد از قبل تدارک دیده شده بود و این نبود که سربازها بیایند و شهر را در یک روز تصرف کنند و زاهدی را از مخفیگاهش در بیاورند. این برنامه از قبل تنظیم شده بود و روز ۲۸ مرداد به نتیجه رسید. قصدشان این بود که حکومت ملی دکتر مصدق را که با نظر مردم بر سر کار آمده بود از بین ببرند؛ وگرنه در بدو امر مصدق با رای مجلس بر سر کار آمد و از همان اول با او مقابله میشد. از همان اول مبارزه با استعمار انگلیس و آمریکا سنگین میآمد و فکر نمیکردند این چنین بازتاب جهانی داشته باشد. جامعه انتظار این کار را نداشت و یکباره در مقابل توطئه انگلستان قرار گرفت. دکتر مصدق برای تحقق دو مطلب آمده بود: یکی اجرای خلع ید نفت از دولت انگلستان، و دوم اصلاح قانون انتخابات و بازگشت به حقوق مردم. او برای تحقق این دو برنامه آمده بود. هر چه قدر هم گذشت مخالفتها بیشتر شد اما نمیتوانستند مقابل خواست مردم بایستند. از همان ابتدا شروع به توطئه کردند، به شکلی که دکتر مصدق را به دادگاههای بینالمللی کشاندند. با وجود اینکه دکتر مصدق در سازمان ملل و دادگاه لاهه توفیق پیدا کرد باز هم برای آنها قابل قبول نبود و توطئه میکردند تا دولت ملی او را سرنگون کنند.
آیا محمدرضا شاه، مصدق را رادیکال و ضدسلطنت میدانست؟ نگاه شاه در تحقق کودتا موثر بود؟ اساسا آیا مصدق اصلاحطلب بود یا به دنبال ساقط کردن رژیم شاهنشاهی بود؟
مصدق به هیچ وجه به دنبال براندازی نبود او یک اصلاحطلب بود. مصدق در پی این بود که حقوق مردم رعایت و محقق شود؛ و شاه در مجموع چنین اعتقادی نداشت. وقتی شاه دید که وضع به مسیری میرود که حقوق سلطنت بنا بر قانون اساسی محدود میشود با مصدق مخالفت کرد. اما شاه قدرت مقابله با اقدامات قانونی مصدق را نداشت. نیروی مردمی پشتیبان مصدق آنچنان قدرتی داشت که خواست شاه را بینتیجه میساخت. این چنین، او درصدد توطئه برآمد و انگلیس و آمریکا نیز با او همراه شدند. در عین حال حزب توده نیز که به عنوان عامل اجرای سیاست شوروی در ایران فعال بود با سیاست مصدق مبنی بر ملی شدن صنعت نفت در سرتاسر بنای مخالفت گذاشت. حزب توده معتقد بود که نفت فقط باید در جنوب ملی شود. بنابراین شوروی هم – افزون بر انگلیس و آمریکا- علیه مصدق توطئه میکرد. حزب توده در ظاهر امر نمیخواست مخالفت کند چون بدنه حزب با نظرات مصدق موافق بود و با دیدگاه رهبری حزب که تحت سیاست شوروی بود موافقتی نداشت. از این جهت بود که آن موقع بحث «توده نفتی» مطرح شد. با اینکه در دادگاههای بینالمللی از ایران شکایت میکردند باز دکتر مصدق توفیق پیدا کرد و نهضت ملی ریشهدار شد، به گونهای که دیگر کشورها نیز تحت تاثیر قرار گرفتند. دکتر مصدق از مجلس درخواست اختیارات کرد چون دید شاه از حقوقی که در قانون اساسی دارد زیادهروی میکند. مصدق به شاه اخطار کرد که نباید در امر اداره مملکت دخالت کند. مصدق تاکید داشت که مطابق قانون اساسی مشروطه، شاه مقام غیرمسوول است و حق دخالت ندارد. او درخواست کرد که خودش (مصدق) وزیر دفاع باشد و نیروی نظامی در اختیار و تحت نظارت وی قرار گیرد. او ارزیابی دقیقی داشت؛ هر حرکتی با برخوردهای تند نیروهای نظامی و ارتش مواجه میشد؛ چنانکه در نهایت دولت ملی مصدق را ساقط کردند.
قیام ملی سیام تیر ماه ۳۱ پیشتر منجر به بازگشت مصدق به قدرت شد؛ چرا یک سال بعد یعنی در ۲۸ مرداد ۳۲ مردمی که هوادار مصدق بودند و در ۳۰ تیر خود را نشان داده بودند مصدق را تنها گذاشتند؟ چرا همراهی و حمایت قاطعانه آیتالله کاشانی به مخالفت تبدیل شد؟
در سیام تیرماه مردم آمادگی داشتند، به دلیل اینکه مجلس داشتیم و نیروهای مردمی منسجم شدند و حتی نیروهای چپ هم تظاهر به حمایت از دولت مصدق میکردند. حتی در ۲۵ مردادماه ۳۲ هم مردم آمدند و مجسمههای شاه را پایین آوردند. به توصیه برخی عوامل حکومت، چپها وارد صحنه شدند و در بعضی جاها پرچم جمهوری را بالا بردند. ارزیابی دولت این بود که بهتر است مردم در تظاهرات شرکت نکنند تا امنیت به هم نریزد. از این جهت احزاب و مردم که طرفدار مصدق بودند از بعدازظهر ۲۷ مرداد تظاهرات نکردند و راهپیمایی ۲۵ و ۲۶ را کافی دانستند. در واقع مردم با دستور دولت تظاهرات نمیکردند. بعدازظهر ۲۸ مرداد مردم مات و مبهوت بودند. ارتش به نام حمایت از مصدق آمد اما در اواسط کار به شهربانی رفتند و زندانیانی را که آنجا بودند جمع. پلیس و شهربانی و نیروهای را که در داخل زندان بودند به خیابانها ریختند. برای مردم اعجابانگیز بود. بعدازظهر ۲۸ مرداد سر چهارراه سرچشمه کامیونهای شهربانی و افسران شهربانی آمده بودند و فریاد میزدند که ما طرفدار شاه و خاندان پهلوی هستیم. نیروی نظامی که در اختیار دولت بود در واقع در اختیار شاه بود و این نیرو در کنار اراذل اوباش مقابل مردم قرار گرفت. عصر ۲۸ مرداد سپهبد زاهدی را از مخفیگاه بیرون آوردند. هنوز قسمتی از شهر در دست نیروهای حامی مصدق بود. زاهدی اعلام کرد که مردم قیام کردهاند. چند نفر را جلوی خانه مصدق کشتند و مردم را تهدید کردند. ارتش و شهربانی در اختیار عوامل کودتا قرار داشت. البته مشکلی وجود داشت؛ اینکه نیروهای ملی منسجم نبودند. البته حزب توده منسجم بود، اما اقدامی نکرد. دو روز بعد از کودتا بود که کمیته مقاومت ملی تشکیل شد و اعلام کرد که نهضت ادامه دارد.
چرا مردم به نهضت مقاومت ملی نپیوستند؟
۲۸ مرداد حرکتی بود در مقابل نهضت مردم و مجموعهای از عوامل آشکار و پنهان در آن دخیل بودند. در رأس توطئهگران شخص شاه قرار داشت. شاه به هیچ عنوان مصدق و نظراتش را تحمل نمیکرد. او وابسته به سیاستهای خارجی بود. مرحوم دکتر صدیقی، وزیر کشور مصدق نقل میکرد وقتی که خانه مصدق آتش گرفته بود، مصدق گفت: این آتش دودمان پهلوی را به آتش میکشد. مصدق مشروطهخواه بود و قسم خورده بود که سلطنت مشروطه را حفظ کند، ولی شاه اعتقادی به این امر نداشت. شاه بعد از ۲۸ مرداد همان ادعاها و دروغهای قبلی را مطرح کرد در حالی که اعتقادی به حقوق مردم نداشت. اگر پدرش (رضاشاه) املاک مردم را گرفت، و او (شاه) قول داد که آنها را به مردم پس بدهد، این کار را نکرد؛ آن املاک غصبی شدند بنیاد پهلوی و بنیاد اشرف. شاه از قانون تبعیت نمیکرد. حتی در روزهای آخر عمر نظام سلطنتی، مرحوم دکتر صدیقی به شاه میگوید که بهتر است شاه از کشور خارج نشود و ارتش را به نخستوزیر بسپارد. اما شاه باز هم نپذیرفت. او میگفت حاضر به کنار رفتن از فرماندهی ارتش نیست. ضمن اینکه فراموش نکنید، خفقان و سرکوب و رعب و وحشت ایجاد شده پس از کودتا به گونهای بود که مردم امکان حمایت آشکار و گسترده از نیروهای نهضت مقاومت را نداشتند.
بعد از کودتای ۲۸ مرداد دکتر مصدق محاکمه شد و باقی عمر را در حصر گذراند، چرا در قبال حصر دکتر مصدق واکنش عمدهای دیده نشد؟
من خودم سه روز بعد از کودتای ۲۸ مرداد و در ارتباط با مرحوم آیتالله زنجانی در کنار آقایان شروع به فعالیت کردیم اما خفقان سنگین بود. روزنامه باختر را به آتش کشیدند؛ دفتر حزب ملت ایران، به رهبری داریوش فروهر را به آتش کشیدند؛ دفتر حزب مردم ایران، به رهبری محمد نخشب را از بین بردند؛ هر شبکه و شعبهای از احزاب ملی بود از بین بردند؛ هر شب تعدادی را دستبند میزدند؛ و... ولی در چنین شرایطی سه روز بعد از کودتا اولین اعلامیه آمد که «نهضت ادامه دارد.» اطلاعیهای که تاکید داشت کودتایی صورت گرفته و زحمات مردم زیر پای عوامل انگلستان است. پانزده روز بعد از کودتا، نهضت مقاومت ملی بازار تهران را تعطیل کرد. هفت هشت ماه بعد بازاریان و مرحوم شمشیری و تعداد زیادی از اعضای حزب توده و شخصیتهای سیاسی دستگیر شدند. ۱۶ مهر آن سال آیتالله زنجانی به محاکمه دکتر مصدق اعتراض شدید میکند و نسبت به قرارداد نفت که در مجلس بود اعتراض میشود. اینگونه، حرکت ادامه داشت. اگر شما میبینید که در سال ۵۷ حرکتی انجام شد نطفه آن از همان مقاومتها و مبارزات پس از کودتای ۲۸ مرداد بود. این نیست که دلبستگی نباشد. دلبستگی و هم بستگی مردمی وجود داشت چون ملت ایران طرفدار اجرای قانون و عدالت بوده و هست. این ملت مظلوم که سالها رنج کشیده ثمره مبارزاتش ملی شدن صنعت نفت بود.
واکنش دکتر مصدق نسبت به حوادث روز کودتای ۲۸ مرداد چه بود؟
دکتر صدیقی نقل میکند در حالی که خانه دکتر مصدق را به آتش کشیده بودند و دود همه محله را فرا گرفته بود از دکتر مصدق میپرسند نظر شما درباره این وضعیت چیست؟ دکتر مصدق میگوید: این آتش از دل مردم علیه خانواده پهلوی برخواهد خاست. این آتش امروز توسط خانوادهای که منشا ظلم و ستم و ویرانگری است بلند شده، ولی روزی دامن خانواده پهلوی را میگیرد و باعث سقوط و نابودیاش خواهد شد. مصدق ضدسلطنت نبود، او طرفدار مشروطیت بود. او قسم خورده بود مشروطیت را حفظ کند اما شاه اعتقادی به مشروطیت نداشت. بعد از کودتا هم شاه به عوامل خارجی متوسل شد. شاه اعتقادی به آزادی، دموکراسی و آرای مردم نداشت.
نظر شما :