۲۰ سال پس از سقوط دیکتاتور؛ اسراری درباره جنگ و مرگ صدام
بازجوی صدام: یک روز صدام به من گفت که بزرگترین دشمن عراق، آمریکا یا اسرائیل نبود، بلکه ایران بود.
بازجوی صدام: یک روز صدام به من گفت که بزرگترین دشمن عراق، آمریکا یا اسرائیل نبود، بلکه ایران بود.
دانشجوی ۲۲ سالهٔ الجزایریتبار به نام مالک اوسکین به ضرب باتوم پلیس کشته شد و این آغاز اوجگیری کمسابقهٔ اعتراضات دانشجویی در دانشگاههای فرانسه شد.
مرگ برخی آدمها پایان یک دوره است و مرگ میخائیل سرگئیویچ گورباچف، آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، پایان قرن بیستم.
مصاحبه درباره مرگ کودکان عراقی احمقانهترین چیزی است که در زندگیام گفتهام. از این بابت عذرخواهی کردم.
گروه طالبان در افغانستان، تعطیل رسمی نوروز را لغو کرد و اجازه برگزاری مراسم سالانه سنتی در مزارشریف را نداد.
گسست اساسی بین اوکراین و روسیه با تاریخ شوروی ارتباط مستقیم دارد. این شکاف در جنگ جهانی دوم به روشنی مشهود بود.
مردم شب هنگام خوابیدند، صبح که از خواب بیدار شدند از اخبار شنیدند کشورشان یعنی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به ۱۵ کشور بزرگ و کوچک تبدیل شده است.
من کنترل خودم را از دست ندادم. من فرمان کنارهگیریام از ریاست اتحاد جماهیر شوروی را امضا کردم و معتقدم که هیچ حقی برای آنکه غیر از آن اتفاق بیافتد وجود نداشت.
مقامات دولتی فرانسه صرفا به قصور و تقصیرها در رسیدگی به بازماندگان حرکیها پرداخته و به عذرخواهیهای خشک و دیپلماتیک بسنده کرده و فراتر نرفتهاند.
شاملو طرفدار «شیطنتهایش» بود. محمود احمدینژاد وقتی پیراهن ملی اهدایی او را گرفت و گفت: «مارادونا از بهترینهای تاریخ است.»
برخلاف برخی مورخان مارکسیستی که به امور مادی توجه میکنند، هابسبام تصوری از تاریخ اقتصادی داشت که هرگز صرفاً اقتصادی نبود.
در سال ۱۹۲۰ میلادی در استانبول مقرر شد ناقوس عظیم کلیسای ایاصوفیه دوباره بر بالای برج آن نصب شود اما فاتحین مسیحی شهر اجازه ندادند تا بیش از آن دلها نرنجد و اشکها نریزد.
رئیسجمهوری آلمان در سخنرانیاش مردم کشورش را به نگاهی انتقادی به خود و تاریخ خود دعوت کرد و گفت: «به این سرزمین تنها با قلبی شکسته میتوان عشق ورزید».
امروز ۲۵ درصد مردم روسیه جنایات استالین را ضرورتی تاریخی میدانندو فقط ۵ درصد مردم از او میترسند
همه این رویدادها در کمتر از ۲۰ ثانیه اتفاق میافتد. هنگامی که لینکلن حامل رئیسجمهور به شدت مجروح و خونین در پیچ خیابان ناپدید میشود، هنوز هم رهگذران وحشتزده روی زمین خوابیدهاند.