محمدحسن رجبی (دوانی): تصمیمات مهم رهبران سیاسی و دینی مکتوب نشدهاند
رجبی (دوانی) درباره رویدادهای آن دوره از تاریخ ایران و عوامل به وجود آورنده کودتای ۲۸ مرداد، به خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) میگوید: کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، از وقایع مهم و عبرتآموز تاریخ معاصر ایران است. مورخان، کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را یکی از مهمترین رخدادهای تاریخ ایران میدانند.
وی میافزاید: «مردم ایران در جریان نهضت ملی امیدوار بودند که پس از کسب استقلال سیاسی که با ملی شدن صنعت نفت محقق شده بود، زندگی شرافتمندانه و عزتمندانهای داشته باشند و از رفاه و امنیت قابل قبولی برخوردار باشند. اما پس از ملی شدن صنعت نفت، اختلافات سیاسی احزاب و گروههای چپ و ملی و مذهبی آغاز شد و تحت عنوان آزادیهای سیاسی آرامش و امنیت سیاسی مردم را برهم زد.»
این تاریخپژوه خاطر نشان میکند: در نتیجه مشکلات و تنگناهای معیشتی آنان روز به روز بیشتر و نابسامانتر شد. با این وجود مردم تا حدی حاضر شدند به بهای استقلال سیاسی و اقتصادی این وضعیت را تحمل کنند اما اصلاحات دکتر مصدق و اختیارات شش ماهه که دو بار از مجلس گرفت عملا گرهای از کار مردم نگشود و وضعیت سیاسی اجتماعی مردم به مراتب نابسامانتر از دوره قبل از نهضت شد.
رجبی در ادامه میافزاید: علاوه بر آن وحدت و یکپارچگی و همدلی سابق به چنددستگی و دشمنی انجامید. در این شرایط دولت جمهوریخواه آمریکا همصدا با انگلستان درصدد سرنگونی دولت مصدق برآمدند زیرا با استقرار دولت مصدق، حزب توده از آزادی عمل سیاسی کامل برخوردار شده بود. چنین وضعیتی برای آمریکاییها پذیرفتنی نبود.
وی به کتابهای تاریخی نیز اشاره میکند و میگوید: «در بسیاری از کتابهای تاریخی آمده است که طرح عملیات موسوم به آژاکس در کشورهای انگلستان و آمریکا پایهریزی شد. ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ خورشیدی عوامل سیاسی نظامی انگلستان و آمریکا متشکل از دستههایی از ارتش، پلیس، لومپنهای شهری و عوامل سرسپرده مخفی انگلستان و آمریکا طرح کودتایی را که در خارج از کشور طراحی شده بود به مرحله اجرا گذشتند. به دنبال آن دولت دکتر مصدق در کمتر از چند ساعت سقوط کرد و متعاقب آن همه دستاوردهای چند ساله نهضت ملی ایران بر باد رفت.»
وی تاکید میکند: به هر روی، با توافق آمریکا و انگلیس بر سر انتخاب سرلشکر فضلالله زاهدی به عنوان نخست وزیر دولت کودتا، در ۲۵ مردادماه و با یک روز تاخیر نسبت به تاریخ توافق شده، کودتا آغاز شد. در این میان سرهنگ نعمتالله نصیری قرار بود در شب کودتا طرح عزل دکتر مصدق از نخستوزیری و انتصاب سرلشکر زاهدی از جانب محمدرضا پهلوی را به مصدق تسلیم کند، ولی دکتر مصدق با اطلاعی که از قبل به دست آورده بود، دستور دستگیری نصیری را پس از تسلیم حکم، صادر کرد. با دستگیری عوامل کودتا و افشای موضوع کودتا از طریق رسانههای عمومی و آگاهی مردم و حمایتهای آنها از مصدق، کودتا نافرجام ماند.
رجبی یادآور میشود: در بیست و هفتم مردادماه، تصمیم مصدق برای دخالت دادن ارتش برای سرکوب کودتاگران و با دخالتهای مجدد عوامل بیگانه در این زمینه و افزایش روحیه کودتاگران، مرحله دوم کودتا آغاز شد. در این مرحله به دنبال اعلام حکومت نظامی و تعطیلی مجلس و سرخوردگی مردم از حمایت دکتر مصدق، کودتاچیان با تمام امکانات و نیروهای خود وارد عرصه شده و با اجیر کردن اراذل و اوباش جنوب تهران از جمله شعبان جعفری، حسین اسماعیلپور، محمود مسگر و سایر ایادی خود و با افزایش اغتشاشات و شورشهای خیابانی و حمله به ادارههای دولت شرایط را به سود خود برگرداندند و باعث سقوط دولت مصدق و دستگیری وی شدند.
وی همچنین درباره مکتوب نکردن تصمیمات مهم رهبران سیاسی و دینی میگوید: «در دو سده گذشته که کشورمان عرصه کشمکش قدرتهای استعمارگر اروپایی بود، نفوذ مداخلات روزافزون آنها از یکسو و بیکفایتی و بیخبری پادشاهان و دولتمردان کشور از سوی دیگر، استقلال سیاسی و اقتصادی کشور روز به روز بیشتر در مخاطره قرار گرفت.»
وی میافزاید: در نتیجه علما و رهبران سیاسی کشور به صورت جمعی و فردی در مقام معارضه با مداخلات نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی استعمارگران برآمدند. تاریخ سیاسی معاصر ایران شاهد هوشیاری و تلاش فراوان آنها برای حفظ استقلال کشور و دفع خطر دشمنان ایران بوده است. متاسفانه اندکی از آن فداکاریها به صورت فتاوای جهاد علیه اشغالگران یا تحریم کالاهای فرهنگی و تکفیر دولتمردان خائن، ثبت و ضبط و گردآوری شده است.
رجبی اضافه میکند: این کوتاهی به چند دلیل بوده است. نخست قصور علما و رهبران سیاسی در زمانهای متعدد و کوتاهی ثبت و ضبط دقیق این رویدادهای مهم و نگاهی مقطعی به آنها میتواند دلیل عمده مکتوب نشدن تصمیمات مهم رهبران سیاسی و دینی باشد. تکفیر شمردن امور سیاسی توسط علما و پرهیز از ضبط و ثبت آنها به دلیل پایمال شدن اجر اخروی آن نیز میتواند دلیل دیگری بر کوتاهی و مکتوب نشدن تصمیمات رهبران سیاسی و دینی محسوب شود. همچنین تلاش آگاهانه دشمنان برای پنهان نگاه داشتن آن نگاهها و بیمعارض نشان دادن قدرت خود، دلیل دیگر این کوتاهی است. روشن است که باید بتوانیم این کوتاهیها را جبران کرده و تصمیمات مهم رهبران دینی و سیاسی را مکتوب سازیم.
رجبی به دلیلی دیگر نیز اشاره میکند و میگوید: «تاریخنگاری هدفمند شرقشناسان استعماری و نیز دست پروردههای داخلی آنها برای مخدوش نشان دادن اهداف و نتایج تلاش رهبران سیاسی و دینی و تطهیر چهره استعمارگران نیز یکی دیگر از مواردی است که تاریخپژوهان معاصر باید در نظر داشته باشند تا بتوانند متنی درخور و شایسته برای تاریخ دو سده اخیر ایران گردآوری کنند. برای بازشناسی و بازخوانی تاریخ سیاسی معاصر و پرهیز از تکرار حوادث تلخ گذشته، ثبت و ضبط تصمیمها و اقدامات رهبران سیاسی ضرورت مبرم داشته و به تلاشی ملی نیاز دارد تا بتوانیم این اقدامات رهبران دینی و سیاسی را برای نسل جوان و نونهالان این مرز و بوم حفظ کنیم.»
نظر شما :