جلایی‌پور: کودتای ۲۸ مرداد مبارزه سیاسی را تعطیل کرد

۳۱ مرداد ۱۳۹۰ | ۰۱:۵۶ کد : ۱۱۸۷ از دیگر رسانه‌ها
کودتای ۲۸ مرداد یکی از نادر‌ترین اتفاقات سیاسی در صد سال گذشته بوده است. اگرچه مردم و بسیاری از سیاستمداران آن زمان در حافظه تاریخی خود رویدادی دیگر با عنوان مشروطه‌خواهی و به توپ بستن مجلس را در ذهن داشتند اما واقعیت این است که سرعت عملیات و غلبه جریان ملی‌گرایی در ایران سال‌های دهه ۳۰ کمی احتمال چنین عملیاتی را نامحتمل می‌دانست. دکتر محمدرضا جلایی‌پور ورای آنچه در تهران رخ داد و منجر به تعطیلی ملی‌خواهی در ایران شد، برخی از مهم‌ترین عوامل شکست نهضت ملی‌گرایی را ظهور جنگ سرد و شدت گرفتن رقابت شرق و غرب و اراده اختصاصی دول غربی در بازگرداندن شاه در برابر شوروی سابق، خیانت حزب توده به نهضت ملی مصدق، عدم انسجام بین نیروهای ملی و مذهبی، موفقیت کودتاگران در بسیج لات‌های تهران در روزهای حساس علیه مصدق و سکوت بخش مهمی از جریانات مردمی- مذهبی می‌داند.

 

 

تا پیش از کودتای ۲۸ مرداد مهم‌ترین جریان‌های سیاسی کدام بودند و چه طبقه‌ای از اجتماع را نمایندگی می‌کردند؟

 

سه جریان «ملی» به رهبری مصدق و «مذهبی» به رهبری آیت‌الله کاشانی و «چپ مارکسیستی» به رهبری حزب توده، جریان‌های اصلی سیاسی را تشکیل می‌دادند. این سه جریان بیشتر اقشار میانی شهرهای بزرگ را نمایندگی می‌کردند. اگرچه در شعار حزب توده، پایگاه خود را اقشار کارگری می‌دانست.

 

 

این جریانات روی کدام فضیلت یا فضیلت‌های اخلاقی و سیاسی تاکید بیشتری داشتند؟

 

جریان ملی- مذهبی روی ارزش استقلال، عدم وابستگی به انگلیس و محدود کردن قدرت شاه تاکید داشتند و جریان حزب توده بر عدالت اقتصادی تاکید می‌کرد.

 

 

اقبال عمومی به کدام جریان یا جریانات بیشتر بود و چرا؟

 

اقبال عمومی به دو جریان ملی و مذهبی زیاد بود. ولی حزب توده از سازمان‌دهی قوی‌تری برخوردار بود. همچنین روی بخشی از جوانان تحصیل؟ کرده نفوذ داشت و تبلیغات روزنامه‌ای و شب‌نامه‌ای آنها هم زیاد‌تر از ملی‌ها و مذهبی‌ها بود.

 

 

تا پیش از کودتا کنشگران سیاسی چگونه فضیلت‌های اخلاقی را به آرمان یا راهبردهای سیاسی پیوند می‌زدند؟

 

راهبرد جریان ملی - مذهبی عمدتا مبارزات پارلمانی و بعد خیابانی بود ولی جریان حزب توده راهبرد اصلی‌اش سازماندهی پنهان و مبارزات خیابانی بود.

 

 

تاثیر کودتا بر این فرهنگ سیاسی چه بود؟

 

کودتا باعث شد مبارزات مدنی و پارلمانتاریستی که در بخش آشکار جامعه در جریان بود بدون اینکه نهضت ملی به مطالباتش (بویژه مطالبات سیاسی و آزادیخواهانه آن) برسد، خاموش شود و ابراز نارضایتی‌ها در جامعه در بخش پنهان جامعه (در خانواده‌ها، در محافل و در شبکه‌های اجتماعی) به حیات خود ادامه دهد.

 

 

یاس و ناامیدی پس از کودتا چه آثاری در فرهنگ سیاسی ایرانیان بر جای گذاشت؟

 

به تدریج گفتمان مبارزات اصلاحی و پارلمانتاریستی از رونق افتاد و شرایط برای پذیرش گفتمان‌های انقلابی (ابتدا از نوع مارکسیستی آن و بعد از نوع مذهبی آن) فراهم شد. اعتراض‌ها از بخش‌های میانی و جامعه مدنی در حوزه آشکار به بخش‌های پنهان جامعه رفت و بعد‌ها همین بخش‌های پنهان فرصت پیدا کردند (در خرداد ۴۲ و در انقلاب اسلامی ۵۷) با بسیج مردم چنان قدرت اجتماعی پیدا کنند که به جای اصلاح حکومت، خواهانِ براندازی حکومت پهلوی شوند. حکومت پهلوی و کودتا از جایی خورد که اصلا فکرش را نمی‌کرد. بعد تا رژیم پهلوی و آمریکا آمدند به خود بیایند، کار از دستشان در رفته بود. چون در میان مردم این ایده رسوخ کرده بود که تا شاه کفن نشود، این وطن وطن نشود.

 

 

آیا فراموشی دکتر مصدق در زمان حصر و تبعید در احمدآباد نتیجه قهری یاس پس از کودتا بود؟

 

مهم‌ترین دلیل برای این فراموشی این بود که هزینه عمل سیاسی منتقدین رژیم شاه بالا رفته بود. ولی تجربه آن دوران نشان می‌دهد که نه منتقدان و نه انتقاد‌ها محو نشدند بلکه با شدت بیشتری در لایه‌های پایین جامعه به حیات خود ادامه دادند و مآلا به شیوه شدید‌تر و قهرآمیز‌تر علیه رژیم پهلوی در سال ۵۷ خود را نشان داد.

 

 

بعد از کودتا مبارزات چریکی و مسلحانه هم نضج می‌گیرد، این نوع مبارزه با قدرت حاکم چگونه به فرهنگ سیاسی ایرانیان راه یافت؟

 

بعد از کودتا زمینه سوءظن به حکومت در میان مردم رشد کرد، گفتمان مبارزات اصلاحی و پارلمان تاریستی از رونق افتاد و زمینه برای پذیرش گفتمان‌های انقلابی فراهم شد. در آن زمان در آمریکای‌لاتین مبارزات چریکی به عنوان یک راهبرد معجزه‌گر برای جوانان مطرح شده بود. لذا الگوی مبارزات چریکی نیز در بستر جامعه آن روز‌ها مورد توجه جوانان نخبه و تحصیلکرده ایران قرار گرفت. البته بعد‌ها ساواک توانست آن را سرکوب کند.

 

 

مهم‌ترین تمایز در فرهنگ سیاسی ایران پیش از کودتا و پس از کودتا در چه چیزهایی است؟

 

مهم‌ترین تمایز‌‌ همان از رونق افتادن گفتمان اصلاحی- پارلمان تاریستی به گفتمان‌های انقلابی اعم از چپ و مذهبی بود. متاسفانه روح این گفتمان انقلابی اندیشه‌های انتقادی و رهایی بخش اروپایی نبود بلکه اندیشه تمامیت‌گرا و قهر‌آمیز مارکسیسم- لنینیسم روسی بود. بعد‌ها به نظر من رواج این گفتمان یکی از موانع جدی فرهنگ مردمسالاری در ایران شد به طوری که هم‌اکنون پس از گذشت ۶۰ سال از کودتای ۲۸ مرداد، با اینکه گفتمان مردمسالاری مسلط‌ترین گفتمان در میان اقشار میانی و نخبه جامعه است ولی همچنان ته‌نشست‌های ذهنی مارکسیسم- لنینیسم در قالب ناسیونالیسم عظمت؟ طلب شوینیستی و بنیادگرایی مذهبی به حیات خود ادامه می‌دهد و در راه تثبیت مردمسالاری در ایران ایجاد مشکل می‌کند.

 

 

چرا قیام ۳۰ تیر در سال ۱۳۳۱ به انفعال و سکوت ۲۸ مرداد رسید؟

 

شما می‌دانید عوامل شکست یا پیروزی یک جنبش تک عاملی نیست و از ترکیب چند عامل شناخته شده و نشده تشکیل می‌شود. حتی بخشی از این عوامل به عوامل تصادفی و شانسی نیز مربوط می‌شود. با این همه به نظر من در یک پاسخ سریع عوامل این شکست را می‌توان در ترکیبی از عوامل زیر جست‌وجو کرد: ظهور جنگ سرد و شدت گرفتن رقابت شرق و غرب و اراده اختصاصی دول غربی در بازگرداندن شاه در برابر شوروی سابق؛ خیانت حزب توده به نهضت ملی مصدق؛ عدم انسجام بین نیروهای ملی و مذهبی؛ موفقیت کودتاگران در بسیج لات‌های تهران در روزهای حساس علیه مصدق و سکوت بخش مهمی از جریانات مردمی- مذهبی (از ترس کمونیست‌ها) علیه این لات‌ها.

 

 

منبع: روزنامه اعتماد

 

کلید واژه ها: کودتای 28 مرداد جلایی پور


نظر شما :