عماد افروغ: دفاع مقدس نباید خرج جیب و قدرت شود
اگر منظور از ناگفتههای دوران دفاع مقدس آن اتفاقات سیاسی معطوف به پذیرش قطعنامه باشد، یک بحث است اما اگر منظور تبیین بیشتر گفتمان جنگ باشد، بحثی دیگر.
فکر میکنم در خصوص گفتمان دفاع مقدس و عناصر و مولفههایی که ما را در این دفاع سربلند بیرون آورد، جعبه سیاهی وجود ندارد. همه چیز آماده کشف و بهرهبرداری و تبیین است و به اندازه کافی این جعبه و لایههای تو در توی آن آماده برای کشف و انتخاب هست و ابهامی وجود ندارد اما ما نیازمند تور مناسب هستیم. در واقع نیاز داریم تور مناسبی در این رودخانه مواج دفاع مقدس پهن کنیم و ماهی مناسب را شکار کنیم.
معتقدم تور مناسب در اختیار نیست؛ یا نمادگرایانه صرف برخورد میشود و یا رفتارگرایانه صرف. تلاش نمیشود تمام ابعاد و لایههای این گفتمان که شامل لایههای شناختی، ارزشی، رفتاری و نمادی است، فهم شود. همچنین تلاشی برای پاسخ به این سوال که دفاع مقدس یادآور چه حماسه و ویژگیهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است. باید از این بسته نرمافزاری برای حل کردن بسیاری از معضلات و چالشهای امروز جامعه استفاده کرد.
برخی فکر میکنند که دفاع مقدس یک حادثه بود که صرفا به یک شرایط جنگی اختصاص داشت در حالی که من چنین اعتقادی ندارم و تاکید میکنم که دفاع مقدس بستهای بود که ما توانستهایم در طول جنگ از آن بهره بگیریم. در واقع یک گفتمان بود که در طول سالهای جنگ به بهترین وجه از آن استفاده شد و ایرانیان توانستند بر اساس آن دفاعی جانانه از خاک کشور کنند. در عین حال مخالف این عقیده هم نیستم که جنگ یک موهبتی برای تجلی ارزشهای کشورمان بود.
بارها گفتهام که دوران دفاع مقدس را علتالعلل بروز ارزشها نمیدانم بلکه سالهای جنگ بستر مناسبی برای تجلی ارزشهای دینی و تاریخی کشورمان بود. ممکن است اگر بار دیگر اتفاقی رخ دهد این بستر باز هم مساعد شود و ما شاهد تجلی دوباره این ارزشها شویم.
به واقع ما در دوران دفاع مقدس برای خاک و سرزمین ارزش بیشتری قائل بودیم؛ نگاه یکسانی به خاک داشتیم و برایمان خاک تهران و اهواز و شیراز و مشهد و سیستان و یزد و غیره تفاوتی با هم نداشت. این -یعنی که همان حساسیتی که ما در دوران جنگ نسبت به حفظ خاک داشتیم- در سالهای بعد از جنگ میبایست برای ساخت و آبادانی کشورمان داشته باشیم و نباید تمام امکانات و دسترسیها تنها در پایتخت کشور خلاصه شود. همانگونه که در سالهای جنگ برای گرفتن یک وجب خاک حساسیت نشان میدادیم، این امر باید در آبادانی کشور هم تجلی داشته باشد.
نکته قابل توجه دیگر این است که در دوران دفاع مقدس ما شاهد شکلگیری یک وحدت ملی مثالزدنی بودیم؛ به بیان دیگر سالهای جنگ تجلی هویت ملی ما بود یا بهتر است بگوییم ملت سازی ما در دوران جنگ رخ پیدا کرد.
اکنون هم باید از همین گفتمان استفاده شده و به وحدت ملی بیش از این اندیشیده شود. با این منش میتوان به میزانی از شکافها و دشمنیها و نزاعهایی که هیچ ربطی به گفتمان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ندارد، دور شد.
اختلاف رای یک چیز است و تنازع و ستیز و درگیری غیر قابل قبول امر دیگری است. ما در طول دفاع مقدس شاهد اختلاف و تفاوت دیدگاهها هم بودیم اما یک ریسمان وحدت میان این تفاوتها و تکثرها دیده میشد. امروز این ریسمان وحدت دیده نمیشود در حالی که گفتمان دفاع مقدس هم به تفاوتها و هم به اشتراکها نظر داشت.
واقعا احساس میکنم که میتوان دفاع مقدس و گفتمان آن دوره را در وجوه مختلف تجلی داد و با عبرتگیری، بسیاری از سوالهای امروز خود را پاسخ دهیم.
نکته دیگر این است که دفاع مقدس، ماجرای خاص خود را دارد؛ پس از پیروزی انقلاب متاسفانه انحرافهایی در برخی از اظهارات و رفتارهای جمهوری اسلامی دیده شد که به همین خاطر باید جریان سیزده آبان و تسخیر لانه جاسوسی را یک نقطه عطف دانست. امام (ره) نیز این رویداد را انقلاب دوم نامیدند.
این رویداد نقطه عطفی بود تا بار دیگر شاهد زنده شدن گفتمان انقلاب اسلامی باشیم و آثارش را در سالهای دفاع ببینیم. با کنار گذاشتن حوادث آن سالها میتوان به این سوال پاسخ داد که آیا تقارنی میان پیروزیها و موفقیتهای ما در دفاع مقدس و انقلاب دوم وجود دارد یا خیر؟
بنابراین ما باید به دنبال آن گفتمان باشیم؛ گفتمانی که ریشه در انقلاب اسلامی، ارزشهای تاریخی، اسلامی و شیعی ما دارد. برخی این نکته را مطرح میکنند که ما این گفتمان را میشناسیم اما هیچگاه تجلی تاریخی نداشته است. در پاسخ به این افراد باید گفت که دو تجلی بارز این گفتمان عبارت است از پیروزی انقلاب اسلامی و حماسه سازی در طول سالهای دفاع مقدس.
به واقع دفاع مقدس تجلی روشن این ارزشها بود و باید مورد توجه قرار گیرد. این ارزشها در برخی از آثار هنری مربوط به دفاع مقدس رخ عیان کرده اما باید توجه بیشتری به لایههای مختلف به ویژه لایه شناختی و معنایی مستتر در ارزشهای دفاع مقدس داشت.
معتقدم دفاع مقدس مانند یک مجموعه نرمافزاری بستهای است که باید باز شود اما جعبه سیاهی در این میان وجود ندارد که قابل باز شدن نباشد. دفاع مقدس مربوط به عرض تاریخی ما بود نه طول تاریخ کشورمان. باید میان این دو تفاوت قائل شد.
عرض تاریخ مربوط به کیفیت، معنویت، اخلاق و خون و شهادت است در حالی که طول تاریخ مربوط به کمیت، قدرت و ثروت است. دفاع مقدس را باید در راستای مسیر پیامبر، خون حسین (ع) و پیام انبیاء دید. اما اگر آن را در راستای کاخ سبز معاویه، ثروت و قدرت متراکم و حضور تاریخ و نه غیاب تاریخ ببینیم، در حق دفاع مقدس جفا کردهایم.
در دفاع مقدس کسی به دنبال افزایش قدرت و منزلت و ثروت خود نبود بلکه به دنبال ادای وظیفه و تجلی غیاب تاریخ بود. آنچه دیده نمیشود اما اثرش به مراتب از دیده شدهها بیشتر است.
دفاع مقدس یعنی تجلی دوباره پیروزی خون بر شمشیر، همان رویدادی که در کربلا رخ داد. دنیایی از معنا درون این دوران است و نکته اینجاست که نباید خرج جیب و قدرت شود. فیلم سازی که فیلمی از دفاع مقدس میسازد هم نباید به دنبال کسب ثروت و جایگاه و حیثیت سیاسی باشد. باید عرض تاریخ را تجلی دهد و نه اینکه نگاه طولی داشته باشد. بسیاری از فیلم سازان ما در این مسیر موفق بودهاند اما برخی ناموفق هستند.
بسته دفاع مقدس باید باز شود و قابل باز شدن هم هست، تنها باید تور مناسبی در این دریای مواج انداخت و روش خوبی داشت. نباید فراموش کنیم که چه اتفاقات بزرگی در طول هشت سال دفاع از کشور رخ داد.
نظر شما :