چرا بنی‎صدر خائن بود؟- سردار سیدمحمد باقرزاده

رییس بنیاد حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس
۰۳ آذر ۱۳۹۰ | ۰۱:۱۲ کد : ۱۵۵۰ از دیگر رسانه‌ها
بنده در پاسخ به آن دستهای که هنوز در خائن بودن بنیصدر تردید دارند، می‌‎‌گویم؛ خیانت کردن از عناوین قصدیه نیست یعنیچهبسا فرد بدون قصد قبلی، عملی را انجام دهد که خروجی آن خیانت باشد. بهعنوان مثال در خیانت آگاهانه بنیصدر، همین بس که ایشان معتقد بود ما در خوزستان باید حداقل ۱۲۰ کیلومتر از شهر اهواز عقبنشینی کنیم و بیاییم در کوه‌های بهبهان مستقر شویم و بعد به روش جنگ و گریز اشکانیان، خوزستان را از دشمن پس بگیریم! شما تصور کنید کسی که مدعی است با مسائل نظامی آشنایی دارد، چگونه چنین حرفی زده است و اگر حمل به صحت کنیم باید بگوییم جاهل بوده است ولی دقیقا روشن است، در شرایطی که رزمندگان در خرمشهر، وجب به وجب و کوچه به کوچه از شهر دفاع می‌‎‌کردند تا دشمن یک قدم جلو‌تر نیاید و اگر تا پل خرمشهر آمد، نتواند از پل عبور کند و به سمت آبادان تعرض کند؛ ایشان در پی این بود که نیرو‌ها را به کوه‌های بهبهان که در حقیقت دروازه شرقی استان خوزستان است، گسیل بدارد و عملا زمینه شکست کامل و تجزیه کامل استان خوزستان را فراهم کند. این یک نشانه و قرینهای است از خیانت این عنصر پلید.

 

اینها چیزهایی است که باید در عرصه‌های مختلف از زبان متخصصین و محققین و پژوهشگران ما بیان شود تا در تاریخ مکتوم نماند. اگرچه که گفته شده و بیان شده و نوشته شده است ولی من همینجا به سهم خودم وظیفه داشتم یک اشاره دوبارهای کنم تا آن‌هایی که نمی‌دانند بنیصدر کیست و چه افکاری داشت، حداقل از همین یک مورد متوجه بشوند.

 

و یا نمونه دیگر مربوط است به آزادسازی سوسنگرد که طی آن با هدایت و تقاضای مقام معظم رهبری که آن موقع نماینده حضرت امام(ره) در شورای عالی دفاع بودند و همچنین شهید چمران، مقرر شد تا یکی از تیپ‌های برجسته ارتش جمهوری اسلامی ایران از دزفول برای عملیات آزادسازی بهسمت سوسنگرد برود که البته این تیپ آمد و در کنترل عملیاتی قرار گرفت و توانست عملیات آزادسازی سوسنگرد را با کمک نیروهای بسیج و سپاه به انجام برساند، اما آقای بنیصدر این تیپ را نهی کرده بود تا در کنترل عملیاتی قرار بگیرد و فرماندهان آن را مورد بازخواست قرار داده بود که چرا شما به سمت سوسنگرد رفتید. واقعا ایشان آن پیام و خواسته امام را نادیده گرفته بود و در چنین شرایط حساسی سعی می‌‎‌کرد قوا را تجزیه کند.

 

البته در مورد رد خیانت بنیصدر، ممکن است عدهای با این ادعا که چون سه عنصر مادی، معنوی و قانونی تحقق جرم در بحث خیانت بنیصدر جمع نشده است، هرگونه خیانت این عنصر را منکر شوند و به اصطلاح، مدعی عدم ادله کافی در این زمینه شوند، اما در پاسخ به این ادعا می‌‎‌گوییم: از منظر برخی بزرگان نظیر مرحوم آیتالله عمید زنجانی(ره) و به استناد نامه معروف امیرالمومنین علی (علیه‌السلام) به اشعث بن‌قیس (عامل آذربایجان) که طی آن فرمودند: «وَ إنَّ عَمَلَکَ لَیسَ لَکَ بِطُعمَهٍ وَ لکِنّهُ فی عُنقِکَ اَمانَهُ»

یعنی حکمرانی برای تو طعمه نیست، بلکه امانتی است بر عهده تو؛ دایره امانت از محدوده امانت‌های مرسوم در جامعه فرا‌تر می‌‎‌رود و عملا مناصب حکومتی بهعنوان امانت شناخته می‌شود. طبعا هرگونه افراط و تفریط نسبت به چنین امانتی از مصادیق خیانت خواهد بود؛ ولو آنکه فردی که در منصب حکومتی قرار گرفته است، به ظاهر قصد خیانت نداشته باشد؛ ولی با چنین تعدی یعنی افراط و تفریطی که صورت داده است، عملا امانت را تضییع کرده و خائن شناخته می‌شود. بنابراین چون جناب آقای بنیصدر بهدلیل فرمان‌های غیرکار‌شناسی خود در مقام فرماندهی کل قوا، این حق را تضییع کرده، خائن شناخته می‌شود. حتی اگر جهل او منشأ باشد، این جهل عامل آن تضییع و افراط و تفریط شده که چنین افراط و تفریط‌هایی منجر به آن خیانت‌های بزرگ شده است.

 

 

منبع: هفته‌نامه پنجره

کلید واژه ها: بنی صدر


نظر شما :