معرفی تاریخ ایرانی در مهرنامه/ مجلهای که آپلود میشود
پدرام الوندی
مزیتها و امتیازها
تاریخ ایرانی مزیتهایی دارد که آن را به یک نمونه شاخص در میان مجلات اینترنتی فارسی زبان تبدیل کرده است. مزیت نخست این سایت خط مشی انتخاب شده برای آن است؛ مدیر این سایت در یادداشت «درباره ما» آن مینویسد: «اولویت ما از نظر جغرافیایی درج مطالب مرتبط با ایران و حوزه تمدن ایرانی و طبیعتا اسلامی خواهد بود. از نظر زمانی نیز تمرکز ما بیشتر بر تحولات قرون معاصر خواهد بود. اگرچه از نحلههای فکری ماقبل از آن که در زمان معاصر هم تاثیرگذار بودهاند غافل نخواهیم شد.» تاریخ معاصر ایران در عین حال که هم عصر و مقارن با ما است، به دلیل آنچه که عقلای تاریخ آن را حجاب معاصرت و مقارنت میخوانند، پوشیدگیهایی بسیاری دارد. پردههای بسیاری به دلیل نزدیک بودن بسیار ما به رویدادها جلوی چشمان ما است که برای یادآوری دوباره آنها نیاز به تلنگری ساده است. تاریخ ایرانی از این لحاظ تلنگرهایی به موقع به حافظه تاریخی ما میزند.
مزیت دیگر تاریخ ایرانی شناسنامهدار بودن آن است. نمیشود درباره تاریخ گفت و از خود نگفت. نگاه جدید به تاریخنگاری دیگر به سنتهای عینیگرایانه پیشین باوری ندارد. بیطرفه آرمانگرایانه که سالها درباره آن نوشتهاند، کنار رفته و تجربه راوی به عنوان بخشی از روایت پذیرفته شده است. تاریخ ایرانی با شناسنامهدار کردن فعالیتهای خود و پذیرفتن مسؤولیت روایتهایی که از تاریخ برجای میگذارد، اعتباری دوچندان به اسناد و گفتارهای تاریخی خود داده است. بخش «درباره ما» سایت، یادداشتی است کوتاه به قلم سیدصادق خرازی، دیپلمات پیشین و چهره فرهنگی اصلاحطلب که این روزها با چند سایت معتبر در حوزه دیپلماسی، اقتصاد و تاریخ حال و هوای وب فارسی را غنا بخشیده است و نشان داده است که با انتخاب به جا و درست موضوع فعالیت و پرداخت اصولی به آن میتوان بدون بودجههای کلان و طرحهای گستردهای که کم بهره و گاه بیحاصل هم میشوند، محصولی رقابتی و قابل دفاع عرضه کرد.
سومین مزیت تاریخ ایرانی، جسارت آن در پرداخت به موضوعاتی است که به نظر میرسد بدون دلیل تابو شدهاند و به آنها پرداخته نمیشود. نپرداختن به این موضوعات و افزودن به ابهامها و روایتهای شایعهگونه درباره آنها به شکلگیری روایتهای غیررسمی و گاه متضاد با روایت اصلی کمک کرده است. پرداختن به این سوژهها و تکمیل آنها به کمک کارشناسان و شاهدان تاریخی فراوانی که به دلیل نزدیکی به این رویدادها هنوز در دسترس هستند، سبب شده است روایتی مستقل و البته قابل اعتنا درباره این رویدادهای تاریخی شکل بگیرد و نقالان آن فقط گروههای بیرون از مرزهای ایران نباشند. همین دو روایتی شدن رویدادهای تاریخی و شکلگیری حوزه عمومی گفتوگویی حول آنها به ارتقای تاریخنگاری معاصر ایران کمک شایانی میکند.
چهارمین مزیت تاریخ ایرانی هم در این است که برای روایت تاریخ ایران، به راویان وطنی محدود نمانده است و سایت پر است از ترجمهها و مطالب تولیدی اختصاصی که به گفتوگو با کسانی اختصاص دارد که درباره ایران حرفی دارند و در تمام این سالها گوشی برای شنیدن حرفهایشان پیدا نکردهاند. نمونه آخرش گفتوگو با اولین سفیر بریتانیا در ایرانِ پس از انقلاب است که به بهانه تهاجم اعتراضی به سفارت این کشور در تهران، با او گفتوگو شده است. علاوه بر این در بخش پاورقی یا در برخی از پروندههای دیگر نیز به خاطرات و نوشتههای غیرایرانیها از ایران اشاره شده است.
تاریخ ایرانی علاوه بر اینها به برخی ملزومات یک مجله تاریخی تن داده است. روزشمار تاریخ ایران و دفاع مقدس به مرور در این سایت در حال تکمیل و تعمیق است. تاریخ شفاهی که ابتدا در سایت نادیده و مغفول مانده بود به صورت یک پروژه حاشیهای استارت خورده است. پاورقی تاریخی و مروری بر روزنامههای سالهای دور نیز در سایت راه افتاده است. سایت عکسها و گاه فیلمهای مستند تاریخی را منتشر میکند. همچنین در این سایت معرفی کتابهای جدید و برگزیده تاریخی نیز مورد توجه قرار گرفته است. علاوه بر اینها در مناسبهای مختلف تاریخی، پروندههایی معمولا خواندنی و جالب توجه در این سایت یافت میشود که در آنها به موضوعات با روایتهایی متفاوت و غالبا نو پرداخته شده است.
نقدها
اینها مزیتها و نکاتی هستند که هر مخاطبی را به دیدن و خواندن و مشترک شدن مجازی این مجله اینترنتی ترغیب میکنند. در کنار اینها، تجربه تاریخ ایرانی، واجد ضعفها و نقدهایی نیز است که برطرف کردن آنها میتواند به افزایش مخاطبان این سایت کمک بیشتری نماید. مهمترین نقطه ضعف تاریخی ایرانی، زیست دوگانه است. تاریخ ایرانی میتوانست یک مجله چاپی تمام عیار و حرفهای باشد و با محتوایی که ارائه میدهد، به راحتی میتوانست روی دکهها جای خود را باز کند و به تیراژ خوبی هم دست پیدا کند، اما به دلایلی مختلف سیاستگذاران این سایت انتخاب کردهاند که در فضای مجازی فعالیت کنند و رسانه ارتباطی خود و گروه مخاطبان خود را در فضای مجازی جستجو میکنند. اما به نسبت این حضور و میزان زمان و انرژیای که برای تولید محتوای این سایت صرف میشود، نگاه به تولید محتوا در چهارچوب ملزومات فضای مجازی پخته و کامل نیست و برای تاریخ ایرانی که حضور در فضای مجازی را انتخاب کرده است، کافی نیست. تاریخ ایرانی به این سبب شباهتی به یک مجله اینترنتی ندارد. مطالب طولانی هستند و برای وب تهیه نشدهاند. سئوالات و پاسخها مفصل هستند و سعی هم نمیشود با تغییر اندازه فونت و فاصله خطوط و استفاده از فضاهای استراحت چشم، خواندن برای مخاطب سایت راحت شود .هیچگاه در تنظیم پروندهها و مطالب به این نکته توجه نمیشود که چگونه به مشارکت مخاطبان در تولید محتوای سایت توجه شود و آنها برای تکمیل محتوای ارائه شده دعوت شوند. نبود برنامه مدون تعامل با مخاطب، نه تنها به لحاظ فنی و حرفهای محل اشکال است، بلکه به لحاظ تاریخی نیز به سبب غیبت روایتهای فرودستانه و مردمی سبب ایجاد خلاء در روایت مطرح شده میشود.
تولید محتوا برای وب نیز در این سایت باید مورد توجه قرار گیرد. محتوای مناسب برای عرضه در وب باید به اندازه کافی کوتاه شود و حتیالامکان از اسکرول کردن در صفحه پرهیز شود. همچنین بهتر است که تا جای ممکن محتوا در قالبهای گرافیکی ریخته شوند و میزان استفاده مناسب و به جا از عکس و فیلم در سایت افزایش یابد. برای محتواهای مفصلتر نیز میتوان در قالب ضمائم قابل دانلود در نسخههای پیدیاف و نمونههای مشابه، امکان مطالعه مطالب مفصلتر را برای مخاطب علاقهمند فراهم آورد. علاوه بر این در نگارش مطالب نیز با قرار دادن توقفگاههای مناسب برای چشمان مخاطب، با خرد کردن محتوا و قرار دادن میان تیتر برای آنها میتوان به بهتر خوانده شدن مطالب کمک کرد.
حرف آخر اینکه تاریخ ایرانی، یک اتفاق مهم است. نشریهای است اینترنتی که محتوایی خوب ولی با چهارچوبهای مطبوعات چاپی تولید میکند و هنر آن در روایت تاریخیاش پرهیز از حاشیه و پرداختن به موضوع و ارائه روایتی مستقل است. اگر تاریخ ایرانی به سوی «سایت» شدن و «اینترنتی» شدن برود، حتما در جذب علاقهمندان بیشتر و نگاه داشتن آنها در سایت موفقتر از امروز خواهد بود.
ماهنامه مهرنامه
شماره ۱۸- دی ماه ۱۳۹۰
نظر شما :