جدایی محمدرضا از ثریا/ روزهای تلخ شاه در کاخ تنهایی

۱۶ فروردین ۱۳۹۱ | ۱۶:۳۲ کد : ۲۰۱۹ وقایع اتفاقیه
جدایی محمدرضا از ثریا/ روزهای تلخ شاه در کاخ تنهایی
تاریخ ایرانی: در روز شنبه ۱۶ فروردین ۱۳۳۷ هجری شمسی محمدرضا پهلوی، آخرین شاه ایران پس از هفت سال زندگی مشترک، اسناد طلاق ثریا اسفندیاری بختیاری همسر دوم خود را امضا کرد. هرچند دلیل این طلاق نازایی ثریا و نگرانی رجال حکومتی از آینده سلطنت اعلام شد اما برخی شایعات از نارضایتی نزدیکان شاه از جمله اشرف پهلوی از ازدواج او با ثریا و نقش پررنگ آنان در وقوع این ماجرا حکایت داشت. با این حال اشرف پهلوی با رد این شایعات بار‌ها در مصاحبه‌های گوناگون اعلام کرد که «با توجه به عشق شاه به ثریا اگر او می‌توانست فرزندی به دنیا بیاورد جدایی این دو غیرممکن بود.» موضوع لزوم جدایی شاه از ثریا از ماه‌ها قبل مطرح بود اما این طلاق بعد از کش و قوس‌های فراوان و تردید شاه در اتخاذ این تصمیم که در علاقه بسیار زیاد میان او و ملکه سابق ریشه داشت در میانه فروردین ۳۷ عملی شد و ثریا که از دو ماه قبل به تنهایی در آلمان به سر می‌برد دیگر به کشور بازنگشت.

 

ثریا اسفندیاری پس از جدایی از شاه به علاقه همیشگی خود یعنی سینما پرداخت و حتی در فیلمی ایتالیایی نیز به عنوان بازیگر حضور یافت. او چندی بعد با کارگردانی ایتالیایی بنام فرانکو ازدواج کرد؛ ازدواجی که با مرگ زودهنگام همسرش در سانحه‌ای هوایی ناکام ماند. او پس از این تجربه، تا پایان عمر تنها ماند و سرانجام در چهارم آبان ۱۳۸۰ در پاریس درگذشت.

 

محمدرضا پهلوی هرچند در آذرماه ۱۳۳۸ با فرح دیبا پیوند زناشویی بست اما پیش از آن تا ماه‌ها پس از طلاق ثریا گوشه‌گیر و منزوی شده بود، آنچنان که روایت وضعیت روحی شاه ایران تیتر اول بسیاری از رسانه‌های دنیا شد. مجله خواندنیها در شماره روز ۱۹ فروردین ماه ۱۳۳۷ خود گزارشی درباره شرایط شاه پس از طلاق ثریا دارد که مجموعه‌ای از مطالب نشریات داخلی و خارجی آن دوران درباره این موضوع را در بر می‌گیرد. متن کامل این گزارش در پی می‌آید:

 

روزی که من موفق به دیدار شاهنشاه ایران شدم دیدم که شاهنشاه پشت یک میز تحریر، که رنگ چوب آن سفید است نشسته و لباس سیاه در بردارد. از قیافه شاهنشاه ایران آثار اندوه نمایان بود و با اینکه اطاق تزییناتی ساده داشت که بسیار تولید انبساط می‌شد معهذا لباس سیاه شاهنشاه ایران، و قیافه اندوهگین او هر کس را که وارد آن اطاق می‌شد آگاه می‌کرد که در قبال یکی از درام‌های بزرگ این عصر قرار گرفته است.

 

اطاقی که اعلیحضرت، در آنجا پشت میز تحریر جلوس کرده بودند، جزو یک عمارت دو طبقه است که در ضلع کاخ سلطنتی قرار گرفته و از وقتی که شاهنشاه و علیاحضرت ملکه ثریا ازدواج کرده بودند هر وقت می‌خواستند تنها باشند در آن کوشک به سر می‌بردند.

 

از یک هفته قبل از تاریخی که من به حضور شاهنشاه برسم، در آن کوشک و اطاق هر روز واقعه‌ای بدین ترتیب تکرار می‌شود که اعلیحضرت با عجله صبحانه خود را صرف می‌نمایند و بعد وارد اطاق مزبور می‌شوند. پشت میز تحریر می‌نشینند و یک آلبوم را ورق می‌زنند. هرگز بجای آلبوم مزبور، کتابی به دست نمی‌گیرند و به چیزی دیگر، در آن اطاق توجه نمی‌نمایند. این آلبوم محتوی عکس‌های زندگی زناشویی شاهنشاه و ملکه ثریاست و اعلیحضرت را با لباس رسمی و علیاحضرت ملکه ثریا را با لباس عروسی که «کریستیان دیور» در پاریس دوخته است نشان می‌دهد. عکس‌های دیگر آلبوم عبارت است از تصاویر اعلیحضرت و ملکه ثریا با لباس اسکی در دامنه‌های البرز و با لباس ورزش هنگام گردش با قایق در سواحل فلوریدا در امریکا و با لباس زمستانی، سوار سورتمه روی رودخانه مسکوا در روسیه و با لباس معمولی هنگام قدم زدن در خیابان شانزه‌لیزه پاریس و با لباس فلانل در موقع تماشای فواره‌های روم در ایتالیا و بعد منظره ابراز احساسات از طرف مردم تهران هنگام مراجعت شاهنشاه از مسافرت‌های اروپا و امریکا. زیرا شاهنشاه ایران که عمر خود را وقف خدمت به ملت خود کرده بین ایرانی‌ها بسیار محبوبیت دارد و یگانه پادشاهی است که در مشرق زمین مورد علاقه مردم می‌باشد.

 

امروز تهران مانند پادشاه خود غمگینست زیرا می‌داند که شاهنشاه از تنهایی بسیار مکدر می‌باشد ولی در تهران هیچ کسی نیست که معتقد نباشد که آلبوم عکس‌های شاهنشاه و ملکه ثریا، هرگز بسته نخواهد شد.

 

اولین مرتبه که شاهنشاه ایران متوجه گردیدند که تنهایی ایشان چقدر ناراحت‌کننده است شش روز بعد از اعلام جدایی، یعنی در روز نوروز بود. در روز نوروز درهای کاخ قدیمی و زیبای گلستان گشوده می‌شود و در این روز هر کس در ایران دارای مرتبه و مقامی است به حضور شاهنشاه شرفیاب می‌گردد و تبریک عید را می‌گوید.

 

در آن روز بعد از اینکه موزیک نظامی سلام شاهنشاهی را نواخت، شاهنشاه وارد تالار کاخ گلستان شدند و رژه وجوه طبقات از حضور پادشاه ایران شروع شد. هر یک از آن‌ها بعد از اینکه به حضور می‌رسیدند دست شاهنشاه را می‌بوسیدند و پادشاه ایران در نوروزهای دیگر، چند کلمه با آن‌ها صحبت می‌کرد، ولی در این نوروز شاهنشاه هنگام رژه وجوه طبقات، چیزی بر زبان نیاوردند.

 

مقدم اسفراء، سر راجر استیونس سفیر انگلستان که مردی بلند قامت و لاغر است و موهایی پریشان دارد موظف بود که از طرف کور دیپلوماتیک، خیر مقدم بگوید. وی با صدایی که می‌کوشید بدون تاثر باشد خیرمقدم خود را گفت و بعد دو قدم جلو رفت و بیش از آنچه رسوم و آداب اقتضا می‌کرد مقابل شاهنشاه سر فرود آورد.

 

در ساعت نیم بعد از ظهر مراسم روز عید نوروز خاتمه یافت و شاهنشاه در تالار کاخ گلستان که در آن، تزیینات زرین و جواهرات سلطنتی می‌درخشید تنها ماند و در این موقع بود که بعد از هفت سال یک مرتبه پادشاه ایران به تنهایی خود پی برد و متوجه گردید که دیگر ملکه ثریا با چشم‌های بامحبت سبزرنگ خود در کنار وی وجود ندارد و او فقط باید به خاطرات گذشته عشق خود با ثریا اکتفاء کند.

 

آنچه سبب شد که این درام عشقی بزرگ و بی‌سابقه در تاریخ ایران پیش بیاید، نتیجه مشاوره شیوخ و معمرین بود. ده روز قبل از آن تاریخ در یک روز سه‌شنبه ساعت ده صبح، یازده تن از مشاورین که جزو رجال قدیمی ایران هستند در تالار مشاوره حضور یافتند و در انتظار ورود نفر دوازدهم، یعنی خود شاهنشاه بودند تا اینکه مذاکرات را شروع کنند زیرا می‌دانستند که بدون شاهنشاه نمی‌توان تصمیمی گرفت. ولی وقتی اعلیحضرت وارد شدند پشت میز ننشستند بلکه در آستان در خطاب به حضار اظهار کردند آقایان، من میل ندارم در این مذاکرات که مربوط به زندگی خصوصی من است شرکت کنم و بعد از این جمله مراجعت نمودند.

 

آن یازده نفر آگاه‌تر از آن بودند که ندانند به راستی برای شاهنشاه، بحث در خصوص جدایی بسیار مشکل است ولی در قفای این موضوع خصوصی که با زندگی خود شاهنشاه تماس داشت یک مصلحت بزرگ دولتی موجود بود. زیرا طبق تحقیقات علمی مسلم شد که علیاحضرت ملکه ثریا نمی‌تواند ولیعهدی به شاهنشاه تقدیم کند و طبق قانون اساسی نمی‌شد که برادر شاهنشاه که از یک شاهزاده خانم قاجار بوجود آمده، ولیعهد بشود. باقی می‌ماند موضوع اینکه والاحضرت شهناز پهلوی دختر شاهنشاه ولیعهد شوند ولی این راه حل هم طبق قانون اساسی و شعائر اسلامی ممکن نبود.

 

در گذشته یکی از سلاطین انگلستان ادوارد هشتم برای اینکه بتواند از سعادت زندگی خصوصی برخوردار شود از سلطنت استعفاء داد و با زنی که دوستش می‌داشت بسر می‌برد ولی شاهنشاه ایران بیش از آن به کشور و ملک خود علاقه دارد که بتواند مانند دوک دوویندسور زندگی نماید و ایران هم بیش از آن محتاج شاهنشاه است که بتواند بی او بسر ببرد چون امروز یگانه عاملی که می‌تواند استقلال و وحدت ایران را حفظ کند شاهنشاه است و تنها اوست که بین فشار روسیه در طول ۲۶۰۰ کیلومتر مرز روسیه و ایران و فشار سیاسی امریکا و انگلستان که شرکت‌های نفت آن‌ها اینک از نفت ایران استفاده می‌کنند و درآمد این نفت برای ایران که منبع درآمد قابل دیگری ندارد دارای جنبه حیاتی است، می‌تواند تعادل را حفظ نماید.

 

از آن گذشته اوضاع سیاسی در خاورمیانه به سرعت در حال تغییر و تحول است و ناگزیر باید مسئله ولایت عهد در ایران، بطور قطعی حل شود و به همین جهت شورای شیوخ و رجال قدیمی ایران رای به جدایی دادند تا این شاهنشاه بتواند همسری دیگر انتخاب نماید و وی برای کشور ولیعهدی به شاه تقدیم نماید.

 

علیاحضرت ملکه پهلوی مادر اعلیحضرت شاهنشاه ایران بعد از وقوف برای شورای شیوخ به فرزند خود گفته به مناسبت عشقی که شما نسبت به ملکه دارید‌‌ همان بهتر که این جدایی هنگامی که ملکه در ایران نیست و در سوییس بسر می‌برد انجام بگیرد زیرا از جهات مختلف، بخصوص از نظر احساسات برای ملکه بهتر است و وی چون در کلنی بین خانواده خود بسر می‌برد بهتر می‌تواند این واقعه را تحمل نماید. بعد از اینکه رای شورای شیوخ صادر گردید و آن رای به عرض شاهنشاه رسید پادشاه گفتند چون ملکه در ایران نیست من نمی‌توانم در این خصوص تصمیمی بگیرم زیرا این مسئله باید به اطلاع وی برسد.

 

یکی از رجال که نسبت به دیگران شیخوخیت داشت گفت اعلیحضرتا، این موضوع به اطلاع علیاحضرت در اروپا رسیده است و این مرد از قبیله بختیاری است و روسای این قبیله که قسمتی از اراضی نفت‌خیز ایران محل سکونت آن‌ها است می‌دانند که حضور ملکه ثریا در کنار شاهنشاه خیلی به سود آن‌هاست معهذا حتی آن‌ها نفع مملکت و ملت را به سود خود ترجیح دادند.

 

رای شورای شیوخ در ساعت یازده و نیم به عرض شاهنشاه رسید و در کلنی، این موضع ساعت هشت صبح است معهذا اعلیحضرت برای مذاکره با ملکه ثریا تا غروب آن روز صبر کردند زیرا قلب ایشان گواهی نداد که این خبر را خود به اطلاع ملکه برساند. حتی بعد از اینکه شب شد شاهنشاه ایران نتوانستند که این خبر را به ملکه اطلاع بدهد و بالاخره در نیمه شب گوشی تلفن را برداشتند.

 

بین شاهنشاه و ملکه ثریا چهار هزار کیلومتر، یعنی به اندازه مسافت بین عقل و عشق فاصله بود معهذا شاهنشاه هنگام مکالمه بسیار متاثر به نظر می‌رسید. این مکالمه تلفنی که گاهی بر اثر بعد مسافت مختل می‌شد پنجاه دقیقه طول کشید و بالاخره ملکه ثریا با چشم‌های مرطوب گفت هر تصمیم که شما بگیرید من برای انجام آن حاضر به فداکاری هستم.

 

باری تا روز نوروز، شاهنشاه ایران درست متوجه نشد چقدر تنهاست. آن روز در مراسم سلام و پس از آن هنگام بازدید پرورشگاه یتیمان به این موضوع پی برد. هر سال در روز عید نوروز شاهنشاه و ملکه ثریا به پرورشگاه یتیمان می‌رفتند و با آن‌ها غذا صرف می‌کردند. بعد از ورود به پرورشگاه ملکه ثریا به طرف قسمت دختران می‌رفت و شاهنشاه وارد تالار غذاخوری پسران یتیم می‌شد.

 

در آن روز شاهنشاه به تنهایی تالار غذاخوری دختران و پسران را بازدید کرد و هنگامی که می‌خواست از اطاق غذاخوری دختران خارج شود دیدند که شاهنشاه مقابل دخترکی که شاه را می‌نگریست ایستاد، و یک مرتبه چشم‌های پادشاه ایران از اشک مرطوب شد و در حالی که سیصد کودک فریاد زنده‌باد برآورده بودند و هلهله می‌کردند از فرط تاثر نتوانست بیشتر توقف کند و از پرورشگاه خارج شد.

 

اینک هر روز شاهنشاه، عکس‌های آلبوم مزبور را که عکس‌های جدید ثریا با آن افزوده شده می‌نگرد و این‌ها عکس‌های تازه ثریا می‌باشد که اخیراً به دست شاه رسیده و روزی به آقای حسین علاء وزیر دربار گفت ثریا در حال غم و اندوه زیبا‌تر است و من هرگز ثریا را این طور زیبا ندیده بودم.

 

مدت دو هفته هر شب وزیر دربار طبق وظیفه‌ای که دارد سندی را مقابل شاهنشاه می‌گذاشت که امضاء کنید و این مدرک، طلاق‌نامه ملکه ثریا می‌باشد ولی هر شب شاهنشاه به یک بهانه از امضای مدرک مزبور خودداری نموده و می‌گفتند فلان نکته را باید اصلاح کرد و فلان موضوع را تغییر داد. معلوم است که شاهنشاه ایران میل داشت که این موضوع به تاخیر بیفتد و هنوز قلب شاه حاضر نشده بود که مدرک طلاق را امضاء نماید. شاهنشاه دو مسافرت یکی به ژاپون و دیگری به امریکا در پیش دارد و تصور می‌کنند که این مسافرت‌ها قدری از اندوه شاه خواهد کاست.

 

و اما راجع به آینده نظریه عموم این است که وقتی اندوه شاهنشاه کاهش یافت وی همسری برای خود انتخاب خواهد کرد که ولیعهدی به او بدهد و آنگاه تاجگذاری خواهد نمود و شاید در آن موقع قدری فراغت حاصل کند تا بتواند به زندگی خصوصی بپردازد.

 

و به همین جهت تهرانی‌ها معتقدند در آلبومی که اینک در دست شاهنشاه می‌باشد در آینده عکس دیگری جا خواهد گرفت.

 

***

 

تا اینجا خلاصه مطالبی که مجله معروف فرانسوی «پاری ‌ماچ» از قول فرستاده مخصوص خود در تهران منتشر ساخته از نظر خوانندگان گذشت، اینک خلاصه مطالب و اخبار جالب مطبوعات داخلی را در این خصوص به نظر خوانندگان خود می‌رسانیم:

 

 

ثریا هرگز فراموش نخواهد شد

 

مجله اطلاعات هفتگی چنین می‌نویسد: همه‌چیز و همه نشانه‌ها گواه بر این است که خاطره ثریا فراموش نخواهد شد. هنوز در سینما‌ها، پشت ویترین‌ها، در تقاویم و در هر کوچه و برزن عکس‌های شاهنشاه و ملکه سابق (ثریا) دیده می‌شود. این حادثه از نوع حوادثی نیست که چند روزی گرم و پرشور بر سر زبان‌ها باشد و یک مرتبه در فراموشی افتد. علیاحضرت ثریا فراموش نخواهد شد چون که نه شاهنشاه می‌تواند او را فراموش کنند و نه اینکه ملت خاطره‌اش را از یاد خواهد برد.

 

شاه فرمان داده است که جمعیت سابق ثریا پهلوی تحت عنوان «جمعیت خیریه ثریا» به کارش ادامه بدهد، می‌گویند اطاق و همه کاخ ملکه سابق به‌‌ همان صورت حفظ می‌شود. می‌گویند شاه هنوز از شدت تاثر لبخند به لب نیاورده است، همه این‌ها گواه بر این است که ثریا از یاد‌ها نخواهد رفت.

 

شاهنشاه با لحنی که تاثر و غم آن را شکسته کرده بود در روز اول سال چنین گفت: «متاسفم که در این ایام از نظر شخصی شریک شادی شما نیستم زیرا چنانکه می‌دانید برای تامین آینده کشور و حفظ سلطنت موروثی ناچار شدم از همسر عزیزم که در سخت‌ترین مواقع شریک غم و یار وفادار من بود جدا شوم...»

 

روزنامه فرانسه «فرانس دیمانش» پس از درج متن پیام نوروزی شاهنشاه، رپرتاژی از فرستاده مخصوصش بنام «تلو کارلیه» انتشار داده و چنین نوشته است: «شاه پس از آنکه در ساعت شش و ۲۶ دقیقه صبحگاه پیام نوروزی را ایراد فرمودند بلافاصله به کاخ گلستان مراجعت کردند، در کاخ قبل از آنکه به اطاق کار خود وارد شوند دستور دادند که در سراسر کاخ هیچکس پیچ رادیو را باز نگذارد زیرا شاهنشاه ایران نمی‌خواست صدای خود را از رادیو بشنود، نمی‌خواست یادبودهای روزهای پیش زنده شود.»

 

همین مجله کمی پایین‌تر می‌نویسد: «... شاه آن روز تا ساعت هشت و نیم که می‌بایست برای انجام مراسم سلام به کاخ گلستان بروند همچنان در اطاق خود پشت میزی که عکس ملکه ثریا بر روی آن قرار داشت نشسته بودند و خیره در چشمان همسر سابق خود می‌نگریستند. ثریا لبخند با وقار و جالب خود را در قلب شاهنشاه ایران می‌ریخت و همه جزئیات درام بزرگ را در سرش زنده می‌کرد...»

 

 

قصر فرح‌آباد

 

فرح‌آباد در فروردین امسال خالی و غم‌انگیز بود – شاهنشاه بعد از ظهر روز اول سال تنهای تنها آنجا رفت و ساعت‌ها در گوشه‌های ساکت قصر راه رفتند. یکی از باغبان‌ها به تلو کارلیه رپرتاژیست فرانس دیمانش گفت: «شاهنشاه دو ساعت تمام در باغ راه رفتند. قیافه‌شان گرفته و اندوهگین بود و در بعضی گوشه‌های باغ مدت‌ها می‌ایستادند و فکر می‌کردند.» کسی چه می‌داند؛ شاید این «گوشه‌ها» خاطراتی را در خود داشت، خاطرات همسر سابق شاه را همچنان حفظ کرده بود و در روز اول سال بازگو می‌کرد. شاهنشاه آن روز مقداری قند با دست خود به دهان اسب سفیدی گذاشتند که مورد علاقه ملکه ثریا بود.

 

 

قصر مرمر خالی و غم‌انگیز بود

 

در ایران در روز اول سال تنها خانه‌ای که مراسم نیاکان و نوروز را برپا نداشته بود خانه شاه بود. شاهنشاه پس از برگزاری سلام برخلاف سال‌های پیش بر سر هفت‌سین ننشستند و هیچکس از اعضای خاندان سلطنتی را به حضور نپذیرفتند – همه روز را تنها بسر بردند و خانواده سلطنتی نیز به احترام اندوه شاه جشن و سروری برپا نداشتند، به این جهت قصر مرمر در روز نوروز خالی از نشاط به نظر می‌رسید.

 

 

شاه غمگین

 

همه اطرافیان و نزدیکان اعلیحضرت همایونی در این روز‌ها نگران وضع روحی معظم‌له هستند، شاهنشاه نسبت به سابق خیلی کمتر غذا میل می‌فرمایند. یکی از آجودان‌های نزدیک اعلیحضرت اظهار داشت که شاهنشاه متن اعلامیه رسمی دربار را به سفارتخانه‌های خارجی دائر به اعطای لقب «والاحضرت» به ثریا شخصا دیکته فرمودند چون میل داشتند کاملا محترمانه و باوقار باشد.

 

دولت آلمان به پاس احترام و علاقه شدید شاهنشاه ایران به ثریا حق استفاده و نگاهداری بزرگترین نشان افتخار آن کشور را که سال گذشته به معظم‌لها هدیه کرده بود تصویب کرد. در صورتی که بر طبق نزاکت بین‌المللی فقط ملکه‌های رسمی می‌توانند از این نشان استفاده کنند و اگر از مقام خود خلع شوند می‌باید نشان را به دولت آلمان برگردانند.

 

 

بازگشت از نیمه راه

 

یک خبر دیگر حاکی است که روز دوم فروردین شاهنشاه برای اجرای برنامه سالیانه خود که عبارت از مسافرت به بابل بود اقدام فرمودند. همه وسایل حرکت آماده شد و ساعت نه صبح شاهنشاه به سوی مازندران حرکت کردند. اما ناگهان در گچسر شاه امر به توقف دادند، در آنجا مدتی در هتل استراحت فرمودند. وقتی از ساختمان هتل بیرون آمدند شوفر در را گشود و تعظیم کرد. شاهنشاه لحظه‌ای خیره به چشمان شوفر نگریسته و سپس فرمودند: به تهران برگردیم.

 

پس از سال‌ها که شاهنشاه همه روزهای نوروز را در بابل تا سیزدهم فروردین بسر می‌بردند امسال این برنامه ناتمام ماند و بدون شک نتوانستند بدون ثریا به بابل تشریف‌فرما شوند چون قطعا در مدت هفت سال اخیر در قصر باشکوه و شاعرانه بابل از ثریا خاطرات فراموش‌نشدنی دارند که تجدید آن غم‌انگیز بود.

 

 

شایعات...

 

با اینکه در تهران منابع مطلع پیرامون موضوع جدایی خبر تازه‌ای ندارند ولی مطبوعات اروپایی هنوز که سه هفته از انتشار اعلامیه رسمی دربار شاهنشاهی می‌گذرد در خصوص این واقعه قلم‌فرسایی می‌کنند. البته بعضی از این مطالب جز شایعات بی‌اساس چیز دیگری نیست مثل عکس‌هایی که بعضی از مطبوعات درباره عروس آینده ایران منتشر کرده‌اند و نام‌های مختلفی که در این‌باره چاپ کرده‌اند. هیچکدام از اسامی که تا به حال نوشته شده و آن‌ها را عروس احتمالی معرفی کرده‌اند مورد تایید مقامات مطلع واقع نشده است.

 

همچنین یک هفته است که بعضی از مطبوعات پیرامون احتمال آشتی ملکه مطالبی می‌نویسند که به عقیده محافل داخلی چون شاهنشاه تصمیم خود را فقط به منظور حفظ مصالح کشور و ملت گرفته‌اند و در حقیقت عشق و محبت را قربانی احساسات شخصی کرده‌اند بنابراین تصور نمی‌رود که احتمالات و شایعات مطبوعات خارجی درباره آشتی و بازگشت ملکه تحقق یابد ولی همانطور که گفته شد مطبوعات خارجی در این باره حدس‌هایی می‌زنند مثلا چند روز پس از اعلام جدایی شاهنشاه و ملکه ثریا برای نخستین بار روزنامه انگلیسی دیلی‌میل خبر داد که احتمال دارد بین شاه و ملکه سابق رفع اختلاف شود. این روزنامه از قول یک نشریه ایتالیایی نوشته بود که اعلیحضرت در نظر دارند که هنگام مسافرت به امریکا با ملکه ثریا در مجمع‌الجزایر آنتیل ملاقات کرده و مذاکراتی به عمل آورند.

 

روزنامه مذکور اضافه کرده بود که سخنگوی سفارت ایران در کلنی این شایعه را تکذیب نکرده و اظهار داشته که «وقوع هر پیشآمدی امکان‌پذیر است.» به دنبال انتشار این خبر اعلام شد که ملکه سابق مسافرت خود را که قرار بود به امریکای جنوبی و سپس اطریش، سوییس و پرتغال صورت گیرد به تعویق انداخته‌اند.

 

مسئله به تعویق افتادن اجرای مراسم رسمی طلاق نیز به شایعات احتمالی رفع اختلافات شاهنشاه و ملکه دامن زد اما در این خصوص از منابع دست اول در کلنی کسب اطلاعات بیشتری ممکن نگردید.

 

آقای خلیل اسفندیاری پدر ملکه سابق و سفیر ایران در آلمان که به مناسبت عارضه شکستگی پا بستری بودند در هیچ یک از اجتماعات و از جمله مراسم نوروز شرکت نداشتند و خود ملکه سابق نیز در جشن‌های نوروزی حاضر نشدند.

 

خبرگزاری آسوشیتدپرس ضمن خبری که هفته گذشته از کلنی مخابره کرد خاطرنشان ساخت که بین اعلیحضرت و ملکه سابق هنوز ارتباط تلفنی برقرار است و هر روز شاهنشاه با همسر خود چند دقیقه بحث می‌کنند. این خبرگزاری در خبری که در چندین جریده مهم اروپایی و امریکایی و از جمله روزنامه معروف نیویورک هرالدتریبون منتشر شده خاطرنشان ساخته بود که اعضاء رسمی سفارت ایران در کلنی اظهار داشته‌اند ملکه سابق هنوز از اینکه صاحب فرزندی شوند کاملا نومید نیستند.

 

یک خبر دیگر حاکی از آن بود که آقای منوچهر قره‌گوزلو آجودان کشوری شاهنشاه که در کلنی اقامت داشته و می‌خواست عازم ایران شود به دستور تهران مراجعت خود را به تعویق انداخته است، وقتی از آقای قره‌گوزلو سوال شد آیا احتمال دارد اعلیحضرت و ملکه سابق در آینده نزدیکی با یکدیگر ملاقات کنند؟ وی اظهار داشت «این خبر بسیار خوب و مسرت‌بخش است» اما از اظهارنظر صریح خودداری کرد.

 

در مقابل تمام این اخبار و شایعات که همگی حاکی از احتمال نزدیکی مجدد شاهنشاه و ملکه سابق بود چند روزنامه فرانسوی اطلاع دادند که احتمال رفع اختلاف وجود ندارد و والاحضرت اشرف پهلوی برای خاتمه دادن به جریان و ابلاغ آخرین پیام دوستانه و محبت‌آمیز شاهنشاه به کلنی وارد شده‌اند.

 

 

تا هفته گذشته تقاضایی برای تغییر نام خانوادگی ثریا نشده بود

 

روزنامه «دنیا» ضمن یک مقاله خبری تحت عنوان فوق می‌نویسد: تاکنون برای تغییر نام خانوادگی ملکه سابق ایران ثریا، تقاضایی از طرف وزارت دربار از اداره کل ثبت احوال کشور به عمل نیامده و نام خانوادگی ملکه سابق ایران به همان نام «پهلوی» باقی است.

 

نام خانوادگی ثریا تا یک روز قبل از عقد و ازدواج بنام اسفندیاری بختیاری بود، پس از اینکه از طرف حکیم‌الملک وزیر دربار وقت روی دستور اعلیحضرت از اداره کل ثبت احوال تقاضای تغییر نام فامیل ملکه به عمل آمده بود بنام پهلوی شناسنامه جدیدی با شماره ۳۲۷ صادر و به دربار ارسال گردید.

 

گفته می‌شود تغییر نام فامیل ملکه سابق ایران موقعی عملی است که گذرنامه سیاسی که هم اکنون در دست ایشان است به تهران عودت داده شود، همزمان با صدور شناسنامه جدید بنام فامیل اسفندیاری بختیاری گذرنامه دیگری به این نام صادر شود.

 

مطلعین می‌گویند با توجه به محبوبیت ملکه سابق ایران در بین مردم که در روزهای اخیر خارج از اندازه گردید بعید است این تصمیم به زودی عملی شود زیرا وضع ثریا با فوزیه تفاوت زیادی داشته و ملکه اسبق ایران پس از صدور حکم طلاق تابعیت مصر را مجددا پذیرفته بود و با این عمل خودبخود از تابعیت ایران خارج و نام فامیلی پهلوی نیز از ایشان سلب گردیده بود.

 

 

تشریفات طلاق چگونه انجام یافت

 

شاهنشاه که تا روز جمعه گذشته درباره امضای اسناد طلاق ملکه ثریا اقداماتی نفرموده بودند بالاخره عصر روز شنبه این اسناد را امضا فرمودند. خبرگزاری‌های خارجی صبح روز یکشنبه اطلاع دادند که آقای حسین علاء وزیر دربار شاهنشاهی این خبر را تایید کرده و اظهار داشته‌اند که تشریفات در حضور امام جمعه تهران و آقای میراسکندری سردفتر رسمی دربار به انجام رسیده و به فرمان شاهنشاه دکتر محمدعلی هدایتی وزیر دادگستری ماموریت یافت که به آلمان مسافرت نموده اسناد را در کلنی به ملکه ثریا تسلیم نماید.

 

دکتر هدایتی بعدازظهر روز یکشنبه (پریروز) به اتفاق سرتیپ نصیری فرمانده لشکر گارد شاهنشاهی با هواپیمای لوفت‌هانزا تهران را به مقصد کلنی ترک گفتند. فرستادگان شاهنشاه حامل فرمانی از اعلیحضرت همایونی هستند که طی آن به ملکه ثریا عنوان «پرنسس» که معادل «والاحضرت» می‌باشد اعطاء شده است.

 

به ملکه سابق ایران ماهیانه در حدود سی‌هزار تومان مقرری داده می‌شود و پرنسس ثریا مادامی که ازدواج نکرده‌اند از این مقرری استفاده خواهند کرد. مهر ملکه سابق نیز که نیم میلیون تومان بود به فرمان شاهنشاه یک میلیون تومان پرداخت شده است. مقداری از جواهرات و اثاثیه و لباس ملکه ثریا به آلمان فرستاده شده و بقیه نیز به تدریج ارسال خواهد شد.

 

در اینجا برای اطلاع خوانندگان عین قباله نکاحیه شاهنشاه و ملکه ثریا را که تشریفات طلاق طبق آن انجام گرفته نقل می‌نماییم:

 

«به تاریخ ۲۳ بهمن‌ماه ۱۳۲۹ خورشیدی

 

زوج – اعلیحضرت همایون شاهنشاهی محمدرضا شاه پهلوی فرزند «اعلیحضرت فقید رضاشاه کبیر و علیاحضرت تاج‌الملوک خانم پهلوی» دارنده شناسنامه شماره ۲ دفتر سجل خاندان شاهنشاه پهلوی متولد روز چهارم آبان ۱۲۹۸ خورشیدی – مسلمان – شاهنشاه ایران

 

زوجه – علیاحضرت ملکه ثریا فرزند جناب آقای خلیل اسفندیاری بختیاری – دارنده شناسنامه شماره ۳۲۷ صادره از ثبت احوال اصفهان – متولد اول تیرماه ۱۳۱۱ مسلمه – تابعه ایران با حضور و اذن پدرش

 

زوج – عیال دیگر ندارد

 

نوع عقد – دائم. شروطی ندارد

 

صداق – یک جلد کلام‌الله مجید به انضمام یک عدد و نیم تاج برلیان و یک گلوبند برلیان که به زوجه واصل گردید و پنج میلیون ریال وجه نقد رایج که بر ذمه زوج (اعلیحضرت همایون شاهنشاهی) دین است که عندالمطالبت‌ها کار سازی دارند.

 

شهود – اینجانبان حاجی علی رزم‌آرا نخست‌وزیر و سیدحسن تقی‌زاده رییس مجلس سنا هر دو در مجلس عقد حاضر و شاهد وقوع عقد می‌باشیم.

 

معرفین – اینجانبان رضا حکم (سردار فاخر) رییس مجلس شورای ملی و ابراهیم حکیمی (حکیم‌الملک) وزیر دربار شاهنشاهی هر دو زوج و زوجه را معرفی و در مجلس عقد حاضر می‌باشیم.»

 

 

مصاحبه والاحضرت اشرف پهلوی

 

روزنامه فرمان در شماره روز یکشنبه خود خلاصه‌ای از مصاحبه والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی را با روزنامه فرانسوی باری‌پرس انتشار داده و ضمن آن از قول والاحضرت اشرف چنین می‌نویسد: «درام شاه و ثریا دربار ایران را نیز مانند تمام جهان منقلب و متاثر کرد. در این خصوص مقالات و خبرهای متعددی نوشته و خیلی چیز‌ها گفتند ولی حقیقت بسیار ساده و در عین حال تاثرآور بود. برادر من قبل از اتخاذ این تصمیم مدت طولانی تامل و تفکر کردند و سرانجام به این فداکاری رضایت دادند. این کار هم مانند کارهای مشابه آن یک تصمیم تاریخی بود. وظیفه سلطنت آسان نیست. من خودم به سختی متاثرم.»

 

والاحضرت اشرف سپس گفتند: «من ثریا را خیلی دوست می‌داشتم. او به علت مسافرت‌ها و زیبایی خود محبوبیت جهانی پیدا کرد و محبت و احترام کلیه افراد خاندان سلطنتی ایران را به خود جلب نمود. چون او یک همسر کامل و مخصوصا یک ملکه به تمام معنی بود. برادر من عشق خود را فدا کرده تا دوباره ازدواج کند ولی تاکنون صحبتی از نامزد جدید به میان نیامده و هرچه در این مورد گفته شود نادرست است. شاهنشاه و افراد فامیل او دل و حوصله آن را ندارند که برای ملکه‌ای که غیبتش در تمام تهران احساس می‌شود و همه را غمزده و متاثر کرده جانشینی بیابند.»

 

 

منبع:

 

مجله خواندنیها، سال هجدهم، شماره ۵۸، صفحات ۳ الی ۱۰

کلید واژه ها: ثریا اسفندیاری محمدرضا شاه


نظر شما :