سلیمینمین: بزرگنمایی دوران هخامنشی سناریوی تاریخی انگلیسیهاست
محمدحسین سلیمینمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران با بیان اینکه چرا برخی جریانات سیاسی در خارج کشور از جمله شبکه بیبیسی به بزرگنمایی هخامنشیان میپردازند، گفت: سلسله هخامنشیان مانند دیگر سلسلههای پادشاهی در ایران است و تبلیغات گسترده و گزینش این دوره از تاریخ ایران از سوی جریانهای سیاسی که با ملت ایران کینه و عداوت دارند جای سوال دارد.
سلیمینمین با بیان اینکه برآورد تاریخی تمام سلسلههای پادشاهی قبل اسلام به یک حد و اندازه مورد توجه است اظهار داشت: تفاوت چندانی میان هخامنشیان و سامانیان و اشکانیان وجود ندارد. این محقق مسائل تاریخی افزود: سلسله مادها و ایلامیها به مراتب از دوره هخامنشیان از لحاظ تمدنی در سطح بالاتری قرار دارند؛ اما به این دوره از تاریخ توجهی نشده و این مساله قابل تامل است.
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران گزینشی عمل کردن بیبیسی نسبت به تاریخ ایران باستان به خصوص دوره هخامنشیان را ریشه در دخالت انگلیسیها دانست و تصریح کرد: قصد بیبیسی از سرمایهگذاری درباره دوره حکومت هخامنشیان تعظیم و تکریم در برابر تمدن ایران نیست؛ بلکه این رفتار ریشه در دخالتهای انگلیس در تاریخ ایران و اهتمام جدی و طراحی در زمینه تاریخ باستان دارد.
انگلیس میخواهد منشا تمدن ایران را به بعد از ورود اشرافیت یهود نسبت دهند
سلیمینمین تصریح کرد: پس از حمله کوروش به بابل یهودیان امکان انتخاب برای کوچ به فلسطین را داشتند؛ اما در فلات ایران ماندند و این خود موید این مساله است که اظهارات صهیونیستها مبنی بر اینکه فلسطین برای آنها سرزمین مقدس و تلاش آنها برای بازگشت یک امر طبیعی است، ادعای کاذبی است، زیرا آنها در زمانی که قدرت انتخاب داشتند سفر به فلسطین را انتخاب نکرده و در ایران ماندند.
وی در ادامه گفت: هدف انگلیسیها این است تا منشا و شکلگیری تمدن در ایران را به بعد از ورود اشرافیت یهودی نسبت دهند چرا که در زمان کوروش برخی از اشرافیت یهود به سرزمین ایران وارد شدند و ترجیح دادند به جای رفتن به سرزمین موعود (فلسطین) در فلات ایران سکنی گزینند و این خود جای یک بحث تاریخی بر نفی ادعای «اورشلیم سرزمین موعود یهودیان» دارد که تاکید دارند یهودیان هر زمانی که فرصت پیدا کنند به ارض موعود کوچ میکنند.
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران با تاکید بر اینکه تلاش بیبیسی و طراحان تاریخنگاری خاص برای ایران در این راستا است که بگویند ورود اشرافیت یهود به ایران منشأ شکلگیری تمدن در ایران است، اضافه کرد: یهودیان جهت تخریب اسلام نیز اذعان داشتند که تمدن باشکوه و جلال ایرانی توسط سپاه اسلام از بین رفت.
ورود اشراف یهود به ایران عامل نابودی تمدن ایران
وی درباره طراحی تخریب وجه اسلام در ایران به دست انگلیسیها یادآور شد: ادعای از بین رفتن تمدن ایرانی توسط سپاه اسلام در دوران رضاخان توسط انگلیسیها موجب شد تا برخی روشنفکران بدون آگاهی و مطالعه نسبت به اسلام متنفر شده و احساس کنند که دین اسلام عامل نابودی تمدن بزرگ ایران قبل از اسلام بود.
این محقق مسائل تاریخی با اشاره به اسناد و مدارک یهودیان اذعان داشت: در کتاب تاریخ جامع یهودیان ایران نیز آمده است که «یهودیان در سراسر خطه پهناور شاهنشاهی هخامنشی یعنی در ۱۲۷ ایالت پراکنده بودند. یهودیان در برخورد با اقوام غیرایرانی که در کشور پهناور ایران میزیستند و از قدیم با یهودی و یهودیت بر اثر یکتاپرستیشان دشمنی میورزیدند باید به مبارزه برمیخواستند.» (ص۲۱ تاریخ جامع یهودیان ایران) وی گفت: اسناد و لوحهایی از اطراف تخت جمشید به خط ایلامی به دست آمده که نشان میدهد ارتباطات دوران هخامنشیان بر اساس تمدن ایلامی صورت گرفته است. این خط در دوران سلسله هخامنشی حفظ شده است.
انگلیسیها عامدانه تمدن ایران را به ۲۵۰۰ سال محدود کردند
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران دلیل پیدایش تمدن ۲۵۰۰ ساله را اینگونه مطرح کرد: انگلیسیها عامدانه پهلوی را وادار ساختند که تنها تمدن ۲۵۰۰ سال از دوران هخامنشیان را به رسمیت بشناسند و پیش از آن را سیاهی و تاریکی و به دور از تمدن عنوان کنند. در صورتی که تمدن ایلامیها به مراتب پربارتر از دوره هخامنشیان بود. وی در ادامه افزود: انگلیسها تلاش کردند تا بناهای به جا مانده از دوران ایلامی را نابود کنند تا ملت ایران را به نوعی مدیون اشرافیت یهود در تاریخ قرار دهند.
بنای تخت جمشید به علت قتلعام ایرانیان توسط اشراف یهود ناتمام ماند
این محقق مسائل تاریخی گفت: کشتار وسیعی که به دست اشرافیت یهود در سراسر ایران صورت گرفت، موجب لطمه جدی به تمدن ایرانی شد که از آن جمله توقف ساخت تخت جمشید بود و این ادعا دروغ است که تخت جمشید نابود شده؛ بلکه این بنا به دلیل قتلعام اشراف یهود در ایران ناتمام ماند که به این مساله در فصل «استر» تورات اشاره شده است.
همچنین سلیمینمین با بیان اینکه اشرافیت یهود توانست زنی یهودی به نام «استر» را به عنوان معشوقه خشایار شاه به دربار ایران وارد کند که با نفوذ وی توانست در فرصتی مناسب وزیر ایرانی «هامان اجاجی» و فرزندانش را به قتل برساند و «مُردخای» را جایگزین هامان کند و مردخای قتل عامی گسترده از مخالفان اشرافیت یهود در ایران به راه انداخت که موجب صدمه به تمدن ایرانی شد.
این کارشناس مسایل تاریخی با اشاره به دسیسههای معشوقه یهودی خشایار شاه (استر) علیه وزیر ایرانی وی به بخش دیگری از کتاب تاریخ جامع یهودیان ایران اشاره کرد و گفت: در این کتاب آمده که «استر میگوید: شاهنشاه به سلامت باد. من و قوم من فروخته شدهایم تا همگی هلاک و نابود شویم و حال آنکه هیچ زیانی از ما به پادشاه نرسیده است.» خشایارشا میپرسد: چه کسی چنین گستاخانه قصد دارد یهودیان ایران را به هلاکت برساند؟ استر به هامان اشاره میکند و میگوید: همین هامان! اوست که دشمنِ یهودیان کشور عظیم تست... فرمان اعدام او صادر میشود و همان جا روی هامان را میپوشانند و این بدان معنی است که مجازات مرگش حتمی است و او را بر همان داری میآویزند که او برای اعدام مردخای آماده کرده بود.» (ص۲۰ تاریخ جامع یهودیان ایران)
این محقق مسائل تاریخی با اشاره به اینکه قتلعام ایرانیها توسط یهودیان در فصل «استر» تورات به صورت مبسوط آمده است، تاکید کرد: انگلیسیها در زمان رضاخان این دوره از تاریخ را محو کردند و در هیچ جای تاریخ اشارهای به این قتلعام وجود ندارد.
وی با بیان اینکه قتلعامهایی که به سپاه اسلام نسبت میدهند خلاف حقیقت است، گفت: روایات آتش زدن و قتلعام ایرانیان در زمان ورود اسلام به دور از حقیقت است و با این مسائل میخواهند ملت ایران را نسبت به اسلام بدبین کنند. سلیمی نمین ادامه داد: آنها برای این کار نیاز به دستاندازی در تاریخ و بناهای تاریخی داشتند و این در حالی است که در کتاب «اشمیت» که به نام تخت جمشید در دوران پهلوی نگاشته شده تصاویری از آثار دوران ایلامیها مشهود است.
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران ورود اسلام به ایران را سرفصل شکلگیری تمدن عظیم در کشور دانست و اظهار داشت: برای رواج دشمنی نسبت به اسلام، آموزههایی را گسترش دادند و وانمود کردند که از زمان ورود اسلام به ایران، تمدن و دانش از بین رفته و این در حالی است که در فاصله کوتاهی دانشمندانی برجسته در ایران بروز کردند که بسیاری از دانشمندان عرصه نجوم ریاضی و پزشکی بعد از ورود اسلام پا به عرصه گذاشتند که منشا تحولات بزرگ در تاریخ بشریت بودند.
بزرگنمایی دوران هخامنشی سناریوی تاریخی انگلیسیها
وی با بیان اینکه همه این بزرگنماییهای دوران هخامنشی سناریوی تاریخی انگلیسیهاست، ابراز داشت: آنها همچنان نسبت به تاریخ معاصر ایران به صورت گزینشی عمل میکنند و متاسفانه بعضی از افراد و جریانهای داخل کشور نیز همان حرفهای بیبیسی را تکرار میکنند که رسانهها باید با آگاهی بخشیدن به اذهان عمومی مردم را متوجه علت این گزینش کنند.
سلیمینمین درباره کنار هم قرار دادن فردوسی، حافظ، مولوی، زرتشت، مصدق، کوروش برای گزینش بزرگترین شخصیت مورد قبول ایرانیها توسط بیبیسی گفت: این ترکیب غلطی است و بیبیسی با در کنار هم قرار دادن این افراد قصد دارد تا القاء کند که ملت ایران با انتخاب کوروش دوره قبل از اسلام را انتخاب کردند.
وی افزود: البته ملت ایران به تاریخ باستانی خود مباهات میورزند؛ اما کار گزینشی بیبیسی یک کار خباثتبار است که اگر ماهیت این امر برای ملت ایران مشخص شود نسبت به جنایاتی که انگلیسها در تاریخ ایران روا داشتند هوشمند خواهند شد.
وی خاطرنشان کرد: بحث بیبیسی ارادت به کوروش نیست؛ بلکه آنها میخواهند عظمتی از هخامنشیان بسازند و این عظمت را به اشرافیت یهود نسبت دهند و باید برای مردم روشن شود که آبشخور جریان انحرافی که دم از ایرانیت میزند تفکراتش از کجا نشات میگیرد.
نظر شما :