همه مادران تاریخ سینمای ایران/ از فیلم اسماعیل کوشان تا رسول ملاقلی‌پور

۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۱ | ۱۹:۳۸ کد : ۲۱۶۶ از دیگر رسانه‌ها
یکی از کلماتی که به صورت گسترده در عناوین فیلم‌های ایرانی مورد استفاده قرار گرفته، کلمه «مادر» است و این موضوع تاثیر فرهنگ ایرانی در توجه به این عنوان و بازتاب آن در آثار فیلمسازان کشور را نشان می‌دهد. به گزارش خبرگزاری مهر، تعداد فیلم‌هایی که شخصیت محوری آن را مادر خانواده تشکیل می‌دهد، در سینمای ما به اندازه‌ای زیاد است که حتی اشاره به نام آن‌ها بسیار طولانی می‌شود، ولی بررسی سینمای ایران در استفاده از کلمه «مادر» قابل توجه است. با آنکه تمام سینماگران ترجیح می‌دهند عنوانی را برای اثر خود انتخاب کنند که پیش از آن مورد استفاده قرار نگرفته باشد. اما این موضوع در مورد کلمه مادر بسیار متفاوت است.

 

به طور کلی فیلم‌هایی که با استفاده از عنوان «مادر» ساخته شده را از نظر مضمون و ساختار می‌توان به دو بخش آثار پیش و پس از انقلاب تقسیم کرد. به این جهت که بیشتر فیلم‌هایی که با توجه به استفاده از این نام قبل از انقلاب ساخته شده‌اند در ژانر حادثه‌ای قرار دارند و البته بازتاب‌دهنده شرایط اجتماعی آن روزگار هستند.

 

در این دوره مادر از اهمیت برخوردار است، اما به هیچ وجه از قداست و اعتباری برخوردار نبوده که فیلم‌های امروز برای این کلمه قائل هستند. مادران فیلم‌های دیروز برای اینکه بتوانند اهمیت خود را ثابت کنند باید درگیر اتفاقات عجیب و پیچیده‌ای می‌شدند. غیر از این نیز در آثار کمدی از این عنوان به شکلی نامناسب استفاده شده که «مادر جونم عاشق شده» از آن جمله است.

 

فیلم «مادر» به کارگردانی اسماعیل کوشان که سال ۱۳۳۱ ساخته شد را شاید بتوان یکی از نخستین آثار سینمای ایران دانست که از این عنوان به طور مستقیم استفاده کرده است. این اثر داستان دختری است که فریب جوانی را می‌خورد و خانه را ترک می‌کند. او در دیدار دوباره با جوان دستگیر و روانه زندان می‌شود و همزمان با انجام مراحل ازدواج دخترش آزاد می‌شود.

 

«مادر فداکار» ابراهیم باقری محصول ۱۳۴۲ هم داستان زندگی مردی است که همراه همسر و دختر کوچکش برای یافتن کار به تهران می‌آید و بر اثر تصادف در بیمارستان بستری می‌شود. زن با کمک دوست شوهرش در یک استودیو فیلمسازی کار می‌کند و پول عمل جراحی را به وسیله دوستش برای او می‌فرستد. پس از مدتی دختر مرد بیمار می‌شود و دکتر معالجه قطعی را در دیدار با مادرش تشخیص می‌دهد. مرد با شنیدن فداکاری‌های همسرش به بازگشت او رضایت می‌دهد.

 

«من مادرم» که سال ۱۳۴۴ فرج‌الله نسیمیان آن را ساخت، داستان زندگی مردی را بیان می‌کند که به همسرش برای داشتن ارتباط با یک نقاش مشکوک است. این مسئله باعث می‌شود وی همسرش را هنگامی طرد کند که او باردار است. سال‌ها بعد که این مرد با همسر و دخترش مواجه و از سوء ظن بی‌مورد خود مطلع می‌شود، کانون خانواده دوباره پا می‌گیرد.

 

«روزهای تاریک یک مادر» به کارگردانی محمدعلی زرندی هم در سال ۱۳۴۶ داستان زندگی یک خواننده زن است که کار خود را ترک و با مردی ازدواج می‌کند و پس از مدتی کوتاه بچه‌دار می‌شود. صاحب کار قبلی او سعی می‌کند زن را به کار قبلی برگرداند. مرد زن را طرد می‌کند. سال‌ها بعد این زن همسر و فرزندش را ملاقات و دوباره با هم زندگی می‌کنند.

 

«نامادری» که سال ۱۳۴۹ توسط عباس کسایی ساخته شده، داستان مردی است که به خاطر نازایی همسرش با زن دیگری ازدواج می‌کند و از او بچه‌دار می‌شود. زن دوم نسبت به زن اول ظلم‌های زیادی می‌کند، اما وی به مراقبت از بچه شوهرش می‌پردازد. زن دوم بر اثر حادثه‌ای کشته می‌شود و مرد تازه به فداکاری‌های مادرانه همسر اولش پی می‌برد.

 

داریوش کوشان «مادر دوستت دارم» را سال ۱۳۵۴ می‌سازد. داستان فیلم درباره علی و همسرش زری است که در کارخانه‌ای مشغول کارند. رئیس کارخانه به زری و منشی شرکت به علی نظر دارد. یک روز جمشید برای دیدار علی در غیاب او به خانه‌اش می‌رود. منشی موضوع را به علی اطلاع می‌دهد. رئیس کارخانه کشته و زری با وجود بیگناهی محکوم می‌شود. زری پس از آزادی متوجه نابینایی شوهرش می‌شود و خود را به پسرش نزدیک می‌کند.

 

 

مادر در سینمای پس از انقلاب

 

سینمای ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز به ساخت فیلم‌هایی با استفاده از نام مادر ادامه می‌دهد. اما آثار جدید از ساختار ملودرام برخوردارند و مادر از قداست خاصی برخوردار است. وقتی این شخصیت در محور فیلم قرار می‌گیرد، همه چیز با دستان معجزه‌گر وی به سمت خوبی و رشد همه جانبه پیش می‌رود. در عین حال مادران برای اثبات خوبی خود نیاز به انجام کارهای عجیب ندارند.

 

در فیلم‌های امروزی حقانیت مادر در محبتی نمود پیدا می‌کند که نسبت به فرزندان خود دارند. حمایت و توجه مادران از فرزندانشان وجهی فراگیر و همه جانبه و آمیخته با ایثار و از خودگذشتگی دارد. مادران فیلم‌های پس از انقلاب برای تربیت فرزندان خود می‌کوشند و غنای اثر به خاطر همین عشق ورزی خالصانه افزایش پیدا می‌کند.

 

فیلم سینمایی «مادر» که فتحعلی اویسی سال ۶۳ ساخت، داستانی تاریخی دارد و قصه مادری را بیان می‌کند که برای ملاقات با فرزند اسیرش در چنگ مغول‌ها تلاش می‌کند. او که قصد دارد فرزندش را‌‌ رها کند، قبل از آنکه مغول‌ها حکم اعدام فرزندش را اجرا کنند، موفق به دیدار با او می‌شود.

 

علی حاتمی سال ۶۸ فیلم «مادر» را می‌سازد. این اثر را به خاطر پخش بی‌شمار از تلویزیون می‌توان مشهور‌ترین اثر با این عنوان و مضمون نزد مخاطب ایرانی معرفی کرد. داستان فیلم درباره مادری است که در روزهای پایانی زندگی‌اش از آسایشگاه سالمندان به خانه می‌آید تا تمام فرزندانش که رابطه خوبی با همدیگر ندارند را کنار هم جمع کند و آن‌ها را به داشتن رابطه‌ای خوب تشویق کند. طی این مدت خاطرات گذشته نیز مرور می‌شود.

 

سیامک شایقی فیلم «مادرم گیسو» را سال ۷۴ می‌سازد. مردی به نام منوچهر پس از فوت همسرش قصد ازدواج با منشی خود را دارد که دخترش مانع‌تراشی می‌کند. دختر این مرد متوجه می‌شود گیسو یک فرزند ناشنوا دارد که او را مخفی کرده است. پسر از مدرسه مخصوص ناشنوایان می‌گریزد و مدتی بعد او را هنگام اجرای یک تئا‌تر خیابانی پیدا می‌کنند و خانواده آن‌ها تشکیل می‌شود.

 

«مهر مادری» سال ۷۶ توسط کمال تبریزی ساخته شده و داستان نوجوانی است که مددکار اجتماعی کانون اصلاح و تربیت را با مادرش اشتباه می‌گیرد. او می‌گریزد و به خانه زن می‌رود. زن هر چقدر تلاش می‌کند حسین را بازگرداند موفق به این کار نمی‌شود تا اینکه یک شب با ترفندی ماموران را به خانه می‌آورد و نوجوان را می‌برند. حسین دوباره فرار می‌کند، اما به خانه زن نمی‌رود.

 

«میم مثل مادر» آخرین فیلمی است که با استفاده از این کلمه در سال ۸۵ توسط رسول ملاقلی‌پور ساخته شده است. داستان فیلم درباره زنی است که متوجه می‌شود کودکش به خاطر جراحت‌های شیمیایی وی معلول به دنیا می‌آید. شوهر زن تلاش می‌کند او را به سقط جنین راضی کند. اما زن کودک را نگه می‌دارد و او را با مشقت‌ها و فداکاری‌های زیاد بزرگ می‌کند.

 

«مادر پاییزی» ساخته سیروس رنجبر و «من مادر هستم» فریدون جیرانی هم از عناوین سینمایی هستند که طی دو سال گذشته ساخته شده‌اند اما هنوز به اکران عمومی نرسیده‌اند.

کلید واژه ها: سینما فیلم های سینمایی


نظر شما :