نگاهی به خاطرات هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۶۸/ از عزل آیت‌الله منتظری تا انتخاب آیت‌الله خامنه‌ای

۰۶ خرداد ۱۳۹۱ | ۲۳:۳۵ کد : ۲۲۲۸ از دیگر رسانه‌ها
منصور بیطرف: هیچ چیز به اندازه خاطره‌نویسی - خوب یا بد- نمی‌تواند، تاریخ یک ملتی را زنده نگه دارد. کندو کاو در اعماق گذشته و روایت کردن رویدادهای تلخ و شیرین هر فرد، جالب‌ترین و در عین حال لذت‌انگیز‌ترین حادثه‌ای است که می‌تواند، زمان گذشته را زنده نگه دارد، به ویژه اگر این فرد یک شخصیت مهم کشوری باشد. شخصیت مهم و تاریخ‌ساز! خاطرات هاشمی رفسنجانی، بدون شک مشمول این گزاره بالا می‌شود. خاطرات وی که از سال ۱۳۵۸ به این طرف را می‌توان مهم تلقی کرد، در آخرین نسخه آن به سال ۱۳۶۸ رسید. خاطرات این سال برخلاف سال‌های گذشته تقریبا در یک سکوت خبری منتشر و توزیع شد. چرایی آن را نمی‌دانیم، اما این را می‌دانیم که سال ۱۳۶۸ برای ایران اسلامی دومین نقطه عطف تاریخ آن، پس از سال ۱۳۵۷ است. سال ۱۳۶۸ که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به بازخوانی خاطرات روزانه آن سال خود پرداخته است از چند جهت بسیار مهم و عطف‌ساز است. اول برکناری آیت‌الله منتظری از قائم مقام رهبری است، دوم، رحلت امام (ره) است، سوم انتخاب آیت‌الله خامنه‌ای به رهبری، چهارم بازنگری قانون اساسی و پنجم انتخاب خود هاشمی رفسنجانی به ریاست‌جمهوری است و ششم شروع سازندگی. شاید هیچ‌کس به اندازه خود آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، که دهه اول انقلاب نشان داد امین امام خمینی بوده است و در دو سال آخر زندگی امام جانشین فرمانده کل قوا شده بود، نمی‌توانست از اتفاقات‌ ریزی که در حاکمیت کشور می‌گذرد خبر دهد.

 

 

کسالت امام

 

مقدمه کتاب خاطرات سال ۱۳۶۸ با مقدمه‌های خاطرات سال‌های گذشته فرق دارد. در مقدمه این کتاب هاشمی رفسنجانی مواردی را ذکر کرده است که بعضا در خاطرات روزانه نمی‌آید. او می‌نویسد: «مدتی بود که به طور مبهم، صحبت از رنج امام از کسالتی مطرح بود. قبلا امریکایی‌ها در خبری [چهار صفحه بعد تاریخ ۲۰ خرداد ۱۳۶۷ را عنوان می‌کند] گفته بودند که امام مبتلا به سرطان‌اند، ولی معمولا در بین خواص و افکار عمومی، حمل بر جنگ روانی دشمن می‌شد و پزشکان آن ادعا را رد می‌کردند.» (ص۱۰)

 

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در ادامه می‌نویسد که برای اولین بار در تاریخ ۲۸ اردیبهشت [سال ۱۳۶۸] پزشکان به صورت مبهم وجود اصل سرطان معده را تایید کردند «که خبر مثل کوهی بر سر ما فرود آمد.» در این مواقع حفظ این خبر و نشت نکردن به بیرون بسیار مهم است. «از افشای این خبر باید جلوگیری شود، اقداماتی که ضرورت دارد در زمان حیات امام انجام گیرد و تاخیر آن‌ها خطرناک خواهد بود در اولویت قرار گیرد و انجام آن کار‌ها به گونه‌ای باشد که حاکی از عجله و احساس خطر نباشد و احتمالات اقدام دشمنان انقلاب که از سال‌های اول پیروزی انقلاب به دنبال چنین فرصتی بودند مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد و پیش‌بینی راهکار حفاظتی شود.» (ص۱۰) چند سطر بعد اهمیت این جمله را آشکار می‌کند و نشان می‌دهد که چرا خاطرات سال ۱۳۶۸ از بعضی جهات با خاطرات سال‌های قبل فرق می‌کند: «مهم‌تر از همه به فکر رهبری آینده و کیفیت گزینش باشیم که مشروعیت نظام در هیچ زمانی زیر سوال نرود. طبعا چنین احتیاط‌هایی ایجاب می‌کرد که بعضی از بحث‌ها، تصمیمات و اخبار، با طرقه‌بندی «به کلی سری» باشد و از این جهت است که خوانندگان محترم، در این فاصله زمانی، این گونه مطالب را در خاطرات کوتاه و مبهم می‌بینند.»

 

 

برکناری آیت‌الله منتظری

 

اتفاق مهم دیگری که در سال ۱۳۶۸ رخ می‌دهد و از این بابت خاطرات سال ۱۳۶۸ را از سال‌های گذشته متمایز می‌سازد، برکناری آیت‌الله منتظری از قائم مقام رهبری است. خاطرات سال ۱۳۶۸ مانند خاطرات سال‌های پیش با عید نوروز آغاز می‌شود. اما این عید با عید سال‌های گذشته فرق دارد چون جنگی در کار نیست. با آنکه جنگی در کار نیست اما اتفاق مهم دیگری در راه است و آن ناراحتی امام از آیت‌الله منتظری است. او در خاطرات روز دوم فروردین ماه می‌نویسد: «... عصر به زیارت امام رفتم. وضع ارتش و سپاه را گفتم و مشکل دوگانگی نیروهای مسلح و مخارج گزاف سازمان‌ها و نیروهای تکراری و ضرورت انسجام. ولی امام نگرانند که ادغام ارتش و سپاه باعث خشم آن‌ها و درگیری شود؛ گرچه قبول دارند که سرانجام باید یکی شوند ولی زمان را مناسب نمی‌دانند.» هاشمی ادامه می‌دهد که امام «در مورد اظهارات و نامه‌های آیت‌الله منتظری عصبانی‌اند و تصمیم بر اقدام تند دارند. خواهش کردم دست نگه دارند تا بررسی بیشتر شود. در پیام امروزشان هم اشاراتی دارند... شب با آیت‌الله خامنه‌ای در مشهد تلفنی صحبت کردم و خواستم برای حل مشکل در ارتباط با آقای منتظری سفر را کوتاه کنند و زود‌تر برگردند.» در خاطرات روزانه چهارم فروردین باز اشاره‌ای به موضوع آیت‌الله منتظری می‌کند و چنین می‌نویسد: «آقای [ابراهیم] امینی از قم تلفنی خواست هیات رییسه خبرگان فورا جلسه داشته باشد. معلوم شد امام درباره رهبری آینده به آن‌ها هم پیغام داده‌اند. گفتم جلسه پس‌فردا باشد، منتظر آمدن آیت‌الله خامنه‌ای [رییس‌جمهوری از مشهد] هستیم.»

 

موضوع آیت‌الله منتظری کماکان دغدغه ذهنی هاشمی رفسنجانی است: «به دفتر امام رفتم و با احمد آقا مذاکره کردیم. خبر داد که امروز نامه‌ای از آقای منتظری به امام رسیده که نوعی عذرخواهی است و اعلام کرده که از این به بعد نظر امام را بر نظر خودشان مقدم خواهند داشت. این نامه کمی از خشم امام کاسته است، ولی هنوز امام بر روی نظر خود هستند و فقط با دادن مهلت بیشتر، ممکن است موافقت کنند. پس از مذاکره زیاد باز هم به این نتیجه رسیدیم که حتی‌الامکان باید از وقوع آن جلوگیری شود. ولی احتمال قبول امام ضعیف است.» (شنبه پنجم فروردین)

 

یکشنبه ششم فروردین ماه، روزی است که امام آن نامه معروف به ۱/۶ را نوشتند. ماجرای این نامه از زبان هاشمی رفسنجانی چنین است: «عصر آقای خامنه‌ای مستقیما از سفر مشهد به دفتر من آمدند. درباره تصمیم امام در خصوص آقای منتظری مذاکره کردیم. نظر هر دو این بود که مصلحت نیست ایشان این‌گونه عزل بشوند. در همین اثنا احمد آقا تلفن کرد و گفت امام نامه تندی خطاب به آقای منتظری در جواب نامه قبلی ایشان نوشته و خواسته‌اند که از رادیو پخش شود، ولی با اصرار، از پخش صرفنظر کرده‌اند و قرار شده اگر آقای منتظری تسلیم شد و عکس‌العملی ابراز نداشت، پخش نشود و پیشنهاد کرد که من و آقای خامنه‌ای، نامه را به قم ببریم، گفتیم در این باره فکر می‌کنیم... من و آقایان خامنه‌ای، مشکینی و امینی برای مذاکره با امام بدون قرار قبلی به جماران رفتیم. ساعت ۹:۳۰ شب رسیدیم. با اینکه معمولا این مواقع ملاقات نمی‌دهند، پذیرفتند. آیت‌الله خامنه‌ای و من در خصوص ترجیح حفظ آقای منتظری و پیدا کردن راهی برای تعدیل و کنترل ایشان صحبت کردیم. امام با جدیت رد کردند. من پیشنهاد دادم لحن نامه تعدیل شود، دیگران هم تایید کردند. امام نپذیرفتند و بالاخره قرار شد ما نامه را نبریم، خودشان بفرستند.» تکمیل این بخش از خاطرات هاشمی رفسنجانی در مقدمه است که به نظر می‌آید از گفتن جزیی آن صرف نظر کرده است.

 

او در مقدمه کتاب در خصوص همین دیدار می‌گوید: «پیشنهاد شد که لحن نامه تعدیل شود، این را هم نپذیرفتند. درخواست شد از صدا و سیما پخش نشود، قبول نکردند. من پافشاری کردم. امام با مشاهده اشک‌های من گفتند که امشب صبر می‌کنند و پخش آن را به فردا می‌اندازند. قانع نشدم و با اندوه از خدمت امام مرخص شدیم.» (ص۱۳) در تاریخ هشتم فروردین ماه «آقای امینی از قم تلفن می‌کند و گزارش ملاقاتش با آقای منتظری بعد از رسیدن نامه امام را داد و خبر نامه عذرخواهی و استعفای ایشان را داد و خواست که کمک کنیم تا جریان خوب ختم شود.»

 

 

تعیین رهبری

 

کسالت امام که از اواخر اردیبهشت‌ماه مشهود شد نگرانی آیت‌الله خامنه‌ای و هاشمی رفسنجانی را پس از ایشان بیشتر می‌کند. از اواخر اردیبهشت‌ماه تا فوت امام این نگرانی به نوعی در خاطرات روزانه آمده است.

 

در سیزدهم خردادماه احمد آقا به هاشمی اطلاع می‌دهد که حال امام وخیم است و خواست با سایر روسای قوا سریعا به جماران بروند «... لحظات آخر تنفس طبیعی بود. امام به زحمت نفس می‌کشیدند. فقط یک‌بار چشم باز کردند و بستند و این آخرین نگاهشان بود. دکتر‌ها با عجله قلب را با ماساژ و شوک برقی و باتری و ریه را با تنفس مصنوعی به کار انداختند. تا ساعت ۱۰:۲۰ شب، ایشان را به این صورت نگاه داشتند، ولی دیگر مغز کار نمی‌کرد. فقط یک بار اطلاع دادند که تنفس طبیعی شده ولی زود این وضع تمام شد.»

 

موضوع انتخاب رهبری در دستور فوری کار مجلس خبرگان قرار می‌گیرد. روز بعد جلسه خبرگان رهبری تشکیل می‌شود. در این جلسه، «بحث‌های زیادی شد. بعضی‌ها طرفدار رهبری شورایی بودند و بعضی خواهان رهبری فردی بودند. بعضی آیت‌الله خامنه‌ای و بعضی‌ها آیت‌الله گلپایگانی را مطرح کردند.... قبلا در مشورت‌های سران قوا و جمعی دیگر از بزرگان به این نتیجه رسیده بودیم که شورایی مرکب از آیات خامنه‌ای، موسوی اردبیلی و مشکینی رهبری را به عهده بگیرند ولی در مذاکرات رهبری فردی رای بیشتری آورد... ابتدا به پیشنهاد اعضای جامعه مدرسین [حوزه علمیه قم] که عضو مجلس خبرگان بودند، آیت‌الله گلپایگانی مطرح شد. حدود ۱۴ نفر به ایشان رای دادند. سپس پیشنهاد رهبری آیت‌الله خامنه‌ای مطرح شد. خود ایشان پشت تریبون رفتند و گفتند من با رهبری شورایی مطابق قانون اساسی موافقم و با رهبری فردی مخالفم. پس چگونه نامزد بشوم؟ من که جلسه را اداره می‌کردم، گفتم اکنون با رای خبرگان، رهبری فردی قانون شده و چاره‌ای نیست. سرانجام آقای خامنه‌ای ۶۰ رای از ۷۴ عضو حاضر رای آوردند و مساله به این مهمی به این خوبی حل شد.» (ص ۱۵۰ و ۱۵۱)

 

 

منبع: روزنامه اعتماد

کلید واژه ها: خاطرات هاشمی رفسنجانی


نظر شما :