مبارزات سیاسی زنان دارالخلافه/ نگاهی به نخستین اتحادیهها و انجمنهای بانوان تهران
در آستانه انقلاب مشروطیت و به هنگام تحصن علما در شاه عبدالعظیم، زنان با رفتن به شهرری نهتنها از نظر مالی بلکه با قبول خطر جانی به یاری مبارزهخواهان رفتند، کفن بر تن کردند و با سینهزنی و نوحهسرایی به سربازان شاه فحش و دشنام میدادند. حتی گفته شده در هنگام شلیک گلوله از سوی سربازان درباری، زنان اطراف علما را میگرفتند تا به آنها آسیبی نرسد. در دوران مهاجرت مردم و علما، یکبار «مظفرالدین شاه» به میهمانی خانه «امیر بهادر» میرود، عدهای از زنان دارالخلافه در نزدیکی خانه امیر بهادر جمع میشوند تا شاه از راه برسد، زمانی که شاه از کالسکه پیاده میشود، زنی تنومند با پاکت به دست، صف قراولان را در هم میشکند و داد میزند «عریضهای دارم و میخواهم به دست شاه برسانم.» پس از آنکه پاکت را از دست آن زن میگیرند و به شاه تحویل میدهند، شاه با خواندن نامه رنگش میپرد و با عجله نامه را در جیبش میگذارد. آن روز کسی از مضمون نامه با خبر نشد و نویسنده نامه را کسی نشناخت اما بعدها مشخص شد که آن زن، عمه «میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل» از زنان آزادیخواه و مبارز مشروطه بوده که مجامع سری در خانه وی تشکیل میشد و حتی اسلحه و مهمات برای روزهای جنگ در خانه آن شیرزن ذخیره شده است. مضمون نامه معروف به این شرح بوده است: «ای شاه بیخبر و عیاش که تمام عمر خود را به عیش و بر باد دادن خزانه ملت میگذرانی و فکری به بدبختی و سیهروزی ملت خود نمیکنی، اگر به اسرع وقت دست ستمگرانی که دور تو جمع شدهاند و خون ملت را میمکند از سر ملت کوتاه نکنی، یقین بدان که تو را خواهم کشت.»
پس از پیروزی انقلاب مشروطیت برای تکمیل قانون اساسی بار دیگر زنان آزادیخواه تهران دست به فعالیت زدند، به نزدیکی مجلس رفتند و در میدان بهارستان به تظاهرات پرداختند. این دسته از زنان آزادیخواه از آنجا که مقالاتشان در روزنامهها چاپ نمیشد دست به انتشار اعلامیه و شبنامه زدند. «مورگان شوستر»، مستشار مالیه که در اوج مبارزات آزادیخواهان در تهران بود در مورد اعتراضات و مشارکت زنان در امور سیاسی در خاطراتش مینویسد: «...۳۰۰نفر از زنان از خانه و حرمسرای محصور خود خارج شدند و در صفهای منظم با اراده تزلزلناپذیر در حالی که چادرهای سیاه بر سر و نقابهای مشبک سفید بر رو داشتند به طرف مجلس رهسپار شدند. بسیاری از ایشان در زیر لباس یا آستینهای خود طپانچه یا کارد و قمه پنهان کرده بودند. اینان از رییس مجلس خواهش کردند که به تمام آنها اجازه دخول دهد ولی رییس مجلس فقط به ملاقات نمایندگان با آنها راضی شد. هیات مادران، زوجات و دختران محجوب ایران طپانچههای خود را برای تهدید نمایش دادند و چند نفر با بیانات آتشین سخنرانی کردند و گفتند اگر وکلای مجلس در انجام فرایض خود و محافظت و برقراری شرف ملت ایران تردید کنند ما مردان و فرزندان خود را کشته و اجسادشان را در همین جا خواهیم افکند.» در کتابهای تاریخ تهران قدیم همچنین به تشکیل انجمن و اتحادیه زنان اشاره میشود: «در تهران بیش از ۱۰ جمعیت نیمه مخفی زنان وجود داشت که هماهنگی امور آنها در دست یک کمیته مرکزی بود که یک دفتر اطلاعات هم وجود داشت که در آنجا همیشه یک نفر جوابگویی و توضیح به هر زن علاقهمند به امور سیاسی را انجام میداد.»
«نیلوفر کسری» مورخ و نویسنده کتاب «زنان در تاریخ معاصر ایران» به ذکر نخستین اتحادیه و انجمنهای مختلفی که در تهران از سوی زنان در اواخر دوران قاجار تشکیل و تاسیس شد، پرداخته که خلاصهوار معرفی میشود:
اتحادیه غیبی نسوان
بعد از جریان مشروطیت، نخستین انجمن بانوان به نام «اتحادیه غیبی نسوان» در تهران در سال ۱۳۲۵ هجری قمری به صورت مخفیانه و پنهانی تشکیل شد. هدف اصلی این انجمن شرکت زنان در فعالیتهای سیاسی، برابری حقوق زن و مرد و آزادی شرکت زنان در اجتماعات بود. این انجمن طی مقالات عریض و طویلی با لحنی بسیار تند نمایندگان مجلس و آزادیخواهان را در کوتاهی کارهایشان نکوهش میکردند.
انجمن مخدرات وطن
از دیگر انجمنهای اولیه، «انجمن مخدرات وطن» بود که سه سال پس از نخستین اتحادیه زنان فعالیت خود را آغاز کرد. هدف این انجمن دفاع از استقلال میهن، مخالفت با استقراض از بیگانگان، جلوگیری از خرید کالاهای فرنگی، تبلیغ استفاده از کالاهای داخلی از جمله پوشیدن لباس دوخت ایرانی با پارچه ایرانی و... بود. در ابتدا جلسات انجمن مخدرات وطن مورد استقبال بانوان قرار نمیگرفت تا اینکه مدیر انجمن برای حضور به هم رسانیدن زنان، تصمیم گرفت در مجالس، جشن و سرگرمیهایی چون اجرای نمایشنامه و... تشکیل دهد و کار به جایی رسید که این مجالس به شکلی چشمگیر و وسیع برگزار و برای ورود به آن بلیت فروخته میشد. درآمد حاصل از این جلسات جهت ایتام و ایجاد مدارس دخترانه صرف میشد. از اعضای این انجمن اطلاعات موثقی در دست نیست. بسیاری از اعضای آن به نام پدران و شوهرانشان معروف بودند از جمله آغابیگم (دختر مجتهد مهدی نجمآبادی)، همسر ملکالمتکلمین، همسر میرزا سلیمان میکده و....
انجمن آزادی زنان
پس از آغاز جنگ جهانی اول، انجمن آزادی زنان توسط چند تن از دختران ناصرالدینشاه تشکیل یافت که نظامنامه آن، اساس نیازهای اولیه زنان در تعلیم و تربیت و بالا بردن سطح آگاهی آنان بود. از ویژگیهای این انجمن شرکت اعضا به شکل خانوادگی شوهران زنان و دختران در جلسات انجمن بود. جلسات انجمن ماهی دو بار در محلی خارج از شهر تهران (فیشرآباد) به دلیل راحتی رفت و آمد انجام میشد. به محض اطلاع مخالفان از این جلسات حملاتی نیز صورت میگرفت. افتخارالسلطنه (دختر ناصرالدینشاه) همسر ظهیرالدوله که به ملکه ایران مشهور بود از فعالان انجمن آزادی زنان بود.
انجمن همت خوانین
این انجمن بعد از تاجگذاری احمدشاه به منظور حل مشکلات زنان، بالا بردن سطح فکر و آگاهی در تهران تشکیل شد. عمدهترین هدف این مبارزان، باسواد و آگاه کردن زنان جامعه بود. اولین گروه زنان انجمن همت خوانین توسط خانم نورالدجی، مفتش کل مدارس دخترانه تهران تشکیل شد. این انجمن اعتقاد داشت که در شرایط سخت کنونی و اوضاع سیاسی ناگوار کشور بانوان تنها از دو طریق تربیت و تعلیم علم و هنر و فعالیت در زمینههای اقتصادی میتوانند به کشورشان خدمت کنند. به همین دلیل این انجمن بر ضرورت گسترش مدارس دخترانه در سراسر کشور تاکید داشت. اولین اقدام مهم این گروه استفاده از پارچههای وطنی در مقابل پارچههای اروپایی بود. اعضای انجمن همت خوانین شاگردان مدارس را ملزم به استفاده از پارچههای وطنی میکردند که در صورت عدم رعایت این قانون، دانشآموزان از مدرسه اخراج میشدند.
جمعیت پیک سعادت نسوان
این جمعیت توسط روشنک نوعدوست در سال ۱۲۹۹ خورشیدی آغاز به کار کرد. وی بر اثر فشارهای شدید و ناملایمات ناشی از اوضاع متشنج جنگ جهانی اول، جمعیتی به نام پیک سعادت نسوان با کمک جمیله صدیقی و سکینه شبرنگ این اتحادیه را تاسیس کرد. هدف این انجمن بالا بردن سطح سواد در بین زنان، تاسیس کلاسهای اکابر، برگزاری سخنرانیها و تاسیس کتابخانه بود. عدهای از فعالان این انجمن بعدها توسط پهلوی اول دستگیر شدند و به زندان افتادند. از اقدامات این جمعیت انتشار مجله جمعیت پیک سعادت نسوان بود که در آن مقالات ادبی و اجتماعی برای بالا بردن آگاهی زنان تهرانی به چاپ میرسید.
جمعیت نسوان وطنخواه
این جمعیت در سال ۱۳۰۱ خورشیدی توسط محترم اسکندری دختر یک شاهزاده قاجاری تاسیس شد. هدف این انجمن طبق اساسنامهای که باقیمانده است پس از تاکید در حفظ شعایر و قوانین اسلام عبارت بود از: سعی در تربیت دختران، ترویج صنایع دستی وطن، باسواد کردن زنان، تاسیس مریضخانه برای زنان فقیر و... این اتحادیه با انتشار مجله نسوان وطنخواه و تشکیل کلاسهای اکابر در راه ترقی زنان میکوشید اما در مقابل عدهای از مخالفان این انجمن جزوهای به نام «مکر زنان» منتشر کردند که باعث شد زنان عضو این جمعیت یک روز تمام در شهر تهران بچرخند تا همه جزوهها را خریده و آنها را در میدان توپخانه آتش زنند که با این عمل، آمادگی خود را برای مبارزه نشان دادند.
منبع: روزنامه شرق
نظر شما :