پاسخ تاریخ ایرانی به روزنامه کیهان: هدف ما نه تطهیر است، نه نقل گزینشی سوابق افراد
«تاریخ ایرانی» که تحریریه آن متشکل از تیم نشریات زنجیرهای اصلاحطلبان است و در کنار سایتهای «دیپلماسی ایرانی» و «اقتصاد ایرانی» تحت سرپرستی «محمد صادق خرازی» (مشاور ارشد سیدمحمد خاتمی) فعالیت میکند، بدون کوچکترین اشارهای به حمایت «حسن نزیه» از «سلمان رشدی» مرتد و همچنین نفاق سیاسی- شخصیتی وی، مقالهای را در ستایش وی منتشر کرد و کوشید تا با نادیده گرفتن فعالیتهای پرشمار نزیه علیه جمهوری اسلامی و مبارزهاش با احکام مسلم اسلام، کارنامه سیاسی او را تطهیر کند.
«حسن نزیه» یکی از اعضاء مؤسس «جبهه ملی» و «نهضت آزادی» بود که با دیگر جاسوسان آمریکا مانند «هدایتالله متین دفتری» و «عباس امیرانتظام» دوستی نزدیکی داشت و سال ۱۳۵۷ به هیأت مدیره کانون وکلای دادگستری راه یافت و از این دوره، مبارزات او علیه اسلام چهره علنیتر به خود گرفت تا جایی که حتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در خرداد ۱۳۵۸ گفت اجرای احکام اسلامی نه ممکن است و نه مفید! پس از واکنشهای شهیدان بهشتی و باهنر و اعتراضات گسترده مردم به این سخنان، نزیه ایران را ترک کرد و ابتدا در مصاحبههای خود به توهین به امام خمینی(ره) پرداخت. سپس به همراه چهرههای بدنامی چون «پرویز صیاد» و «مهشید امیرشاهی» بیانیهای را در حمایت از «سلمان رشدی» (نویسنده مرتد آیات شیطانی) منتشر کرد. این مواضع در حالی بود که در ۲ اسفند ۱۳۵۷ نزیه با هدف بسترسازی برای نفوذ به ساختار حاکمیت، با انتشار مطلبی در «روزنامه کیهان» از امام خمینی(ره) به عنوان یک «رهبر بزرگ مذهبی و ملی با اندیشههای مترقی و دنیاپسند» یاد کرده بود، اما بلافاصله پس از فرار از ایران با انتشار نامهای سرگشاده در موضعگیری متضادی اظهار داشت: «من مبارزه با شما [امام خمینی] را از پاریس شروع کردم و در ماه سوم بعد از انقلاب بود که عدم امکان اسلامی کردن حکومت و اداره مملکت را... مطرح ساختم.»
با این حال، سایت «تاریخ ایرانی» برای تطهیر این جاسوس CIA نه تنها به مواضع منافقانه «حسن نزیه» و مأموریتهایش برای آمریکا نپرداخته است، بلکه حتی اشارهای به پیوندهای تنگاتنگ او با حزب منحله «خلق مسلمان» نکرده و کارنامه سیاسی نزیه پس از فرار از کشور را صرفاً به یک جمله تقلیل داده است! «تاریخ ایرانی» چنین القاء میکند که «حسن نزیه» از مواضع ضدانقلابی خود دست کشیده و در سالهای اخیر سکوت کرده است، اما برخلاف این ادعا، نزیه به سبب ابتلا به بیماری آلزایمر و فراموشی از صحنه سیاست کناره گرفت و تا پیش از بیماریاش یکسره در خدمت اهداف آمریکا و غرب برای مبارزه با جمهوری اسلامی بود.
از سوی دیگر، «تاریخ ایرانی» که ادعای فعالیت حرفهای در حوزه تاریخنگاری را دارد و نویسندگان آن در این سایت و نشریاتی مانند «مهرنامه» و «آسمان» و «تجربه» میکوشند تا جعلیات خود را به عنوان مستندات تاریخی به خورد مخاطبانشان بدهند، اشتباهات فاحش دیگری را نیز در زمینه روایت وقایع دوران انقلاب و نقش اشخاص گوناگون دارند. برای نمونه، در مرثیهسرایی «تاریخ ایرانی» برای «حسن نزیه» از «احمد متین دفتری» به عنوان یکی از «۲۸ چهره ملیگرای مخالف رژیم شاه» در سال ۱۳۵۶ یاد شده است؛ در حالی که وی جوانترین نخستوزیر دوران رضاشاه در سال ۱۳۱۸ و از مخالفان سرسخت ملی شدن نفت به شمار میرفت که در سال ۱۳۵۰ مرد.
روزنامه «کیهان» در سال ۱۳۷۷ زندگی و حرفه «حسن نزیه» را در صفحه پاورقی «نیمه پنهان» به چاپ رساند و سپس آن را در جلد اول مجموعه کتابهای تاریخی نیمه پنهان (سیمای کارگزاران فرهنگ و سیاست) روانه بازار نشر کرد. نزیه در مصاحبهای با «رادیو اسرائیل» (۱۳۷۷/۳/۱۱) در واکنش به افشاگریهای «کیهان» فقط به ذکر یک جمله بسنده کرد و گفت: «شاه در کتاب پاسخ به تاریخ از بنده به نیکی یاد کردهاند!»
عملکرد سایتها و نشریات زنجیرهای اصلاحطلبان مانند «تاریخ ایرانی» بیش از آنکه روایتگر تاریخ ایران و انقلاب اسلامی باشد، در خدمت جعل وقایع کلیدی تاریخ معاصر است و در ماجراهایی مانند پرونده «سینما رکس آبادان» و... نیز همین رویه را پی گرفته بودند. گفتنی است این سایت که در حوزه تاریخنگاری همسو با رسانههایی مانند «بیبیسی» و «رادیو فردا» عمل میکند، ماه گذشته در یک پروژه هدفمند ضمن مصاحبه با خاتمی و برخی از روزنامهنگاران قدیمی به تحریف تاریخچه و کارنامه روزنامه کیهان دست زد و در آن با وارونهنمایی برخی از رخدادها که به صورت سند مکتوب موجود و غیرقابل تحریف است به تمجید از خاتمی پرداخت!
***
پاسخ تاریخ ایرانی
اشاره کیهان به این مطلب منتشرشده در سایت «تاریخ ایرانی» است و البته نکته مورد اشاره درباره نام متین دفتری، در متن گزارش اصلاح شده است.
مرگ ملیگرای عصیانگر/ حسن نزیه درگذشت
لازم به ذکر است که «تاریخ ایرانی» رویکردی «جانبدارانه» و «تطهیرکننده» نسبت به رخدادها و چهرههای تاریخی ندارد و این مطلب نیز گویای وفاداری سایت به این رویکرد و پرهیز از نقل گزینشی برهههای حیات و سوابق زندگی افراد و نیز اجتناب از هرگونه «مرثیهسرایی» درباره چهرههای تاریخی است که هم نالازم است و هم غیرمفید.
در این مطلب کیهان، اشارات «تاریخ ایرانی» به مجادلات و نظرات حسن نزیه در اوایل انقلاب بسادگی نادیده گرفته شده و تنها به عدم اشاره به حمایت وی از سلمان رشدی تکیه و تاکید شده است. در اینکه بایستی «تاریخ ایرانی» شرح مطولی از فعالیتهای سیاسی حسن نزیه در خارج از کشور ارائه کرده و کل مواضع وی را پوشش میداد، نه در چارچوب فعالیتهای سایت میگنجد و نه جز اهداف ماست که به بازنشر مواضع مخالفان نظام بپردازیم.
افزون بر آن، مخاطبان «تاریخ ایرانی» پس از نزدیک به دو سال فعالیت این سایت خود بهترین داوران رویکرد آن هستند و امید که به این نتیجه رسیده باشند که هدف «تاریخ ایرانی» نه جانبداری و نه تطهیر، نه قضاوت و نه هتک حیثیت شخصیتهاست. «تاریخ ایرانی» چنانکه در این مطلب هم نشان داد حتی مواضع و روایات طرح شده علیه حسن نزیه را نیز پوشش داده و چون وابستگی سیاسی و رسالتی حزبی و محفلی ندارد و از خط کشیهای سیاسی معمول نیز به دور است، بنابراین چگونه میتوان تنها با استناد به عدم نقل یک موضع – حمایت از سلمان رشدی- و یا «پیوندهای تنگاتنگ او با حزب منحله خلق مسلمان» کل مطلب را به قضاوت نشست و آنگاه حکم به تلاش برای تطهیر او داد؟
بیشک نحوه پرداختن سایت «تاریخ ایرانی» به چهرهها و رخدادهای تاریخی، ادبیات و زاویه ورودش مشابه و همگن با خواست و سلیقه نویسندگان این نقد نیست، از این رو طبیعی است، اما اختلاف را تعبیر به تلاش دیگری کردن و «انتظارات» را به «القائات» تبدیل کردن، چه معنایی دارد؟
از دیگر سو، اشارهای است که این مطلب به ارتباط «تاریخ ایرانی» با نشریات دیگر کرده که البته به هیچ وجه چنین ارتباطی وجود ندارد.
در باب همسویی در تاریخنگاری «تاریخ ایرانی» با رسانههایی مانند «بیبیسی» و «رادیو فردا»، گرچه آن را باید در ردیف روال معمول انگ همسویی یا ارتباط با بیگانگان گذاشت اما نگاهی اجمالی به سایت و مطالب منتشر شده در آن، باطل بودن چنین نظریهای را اثبات میکند.
سرآخر اینکه «تاریخ ایرانی» مدعی «تاریخنگاری حرفهای» نیست؛ بلکه میکوشد متعهد و ملتزم به آن باشد و نقد ناقدان بیطرفش را به جان میخرد.
نظر شما :