اصغرزاده در مناظره با شریعتمداری: قصد ما این نبود در سفارت آمریکا بمانیم/ ای کاش روزنامه کیهان بجای توپخانه در میدان آزادی بود
به گزارش پایگاه خبری سفیر، اصغرزاده در ابتدای این برنامه گفت: «به جای من باید دوست عزیزم آقای محسن میردامادی که الان در زندان هستند اینجا مینشستند.» وی در بخشی از این مناظره در پاسخ به اظهارات شریعتمداری درباره اسناد دو بار دیدار خاتمی و سورس گفت: «این اسناد را از کجای خود در میآورید؟ میتوانید همین فردا هم بگوئید احمدینژاد با فلانی دیدار کرد!» عضو شورای شهر اول تهران با انتقاد از خاتمی که از دست دادن با کلینتون امتناع کرده بود، اظهار داشت: «آقای خاتمی باید با کلینتون دست میداد.»
اصغرزاده در این برنامه بارها از مدیریت دولت احمدینژاد انتقاد کرد و با اشاره به نابسامانیها موجود در اقتصاد گفت: «آقای احمدینژاد به جای اوین بهتر است به بازار سری بزنند.» وی خواستار تقویت همدلی در کشور و پرهیز از دید توهم توطئه و آزادی زندانیان سیاسی شد.
سایت انعکاس گزیدهای از سخنان هر یک از میهمانان این مناظره داغ تلویزیونی را منتشر کرده که در پی میآید:
ابراهیم اصغرزاده:
* در ماجرای اشغال سفارت آمریکا به هیچ وجه قصد ما این نبود که برویم و آنجا بمانیم. میخواستیم نهایتاً ۲ یا ۳ روز آنجا را اشغال کنیم که اعتراض خود را نشان بدهیم. اما حمایت امام از این حرکت، آن را از یک اقدام غیرحرفهای به یک اقدام انقلابی تبدیل کرد.
* ما به عنوان دانشجویان پیرو خط امام(ره) نقش «بوعزیزی» تونس را در آن مقطع انقلاب ایفا کردیم.
* اشغال سفارت انگلیس در سال گذشته یک کپیبرداری کاریکاتوری از اقدام سال ۵۸ دانشجویان خط امام بود. آن حرکت باعث تحول در حرکت انقلاب و همزادپنداری در آحاد جامعه شد ولی اشغال سفارت انگلیس در سال گذشته، باعث انزجار مردم و عدم همراهی آنها شد و الآن ما باید هزینه و خسارتش را بپردازیم.
* به این راحتی نباید به نسلی که انقلاب را بر دوششان جلو بردند، تهمت زد. اینکه بگوییم همه دولتهای قبلی خیانت کردهاند، یک شوخی است. توهم توطئه یک نوع بیماری است. به نظر من هیچ یک از دولتهای قبلی به دنبال رابطه با آمریکا نبودهاند.
* انتخابات پیش رو انتخابات حیاتی است اما باید به جای اقتصاد، صلحطلبی و مذاکره با جامعه بینالمللی مهمترین محور باشد. اگر قرار باشد مذاکرهای شروع شود باید بعد از مشارکت بالای مردم در انتخابات ۹۲ و مقتدرانه باشد. مذاکره به معنی رابطه نیست.
* آمریکاهراسی باعث میشود ما قدمی برنداریم. باید به کارشناسان و دیپلماتهایمان اعتماد بدهیم که آنها بررسی کنند چه امتیازهایی میشود از آمریکا گرفت.
* اگر دارای توانایی و اجماع ملی نباشیم پای میز مذاکره شکست میخوریم ولی ما میخواهیم زندگی مردم را راحتتر کنیم.
* هر چه قایم مقام فراهانی به فتحعلی شاه گفت باید با روسها مذاکره کرد، گفت، نه ما میجنگیم. بعد دیدیم نتیجهاش عهدنامههای ترکمنچای و گلستان شد.
* دولتهای خاتمی و هاشمی در دستاوردهای هستهای به مراتب از دولت فعلی قویتر بوده و دولت فعلی که ورقپارههایی بیش نمیدانست مصوبات شورای امنیت را و میگفت که اینقدر اینها قطعنامه بدن تا قطعنامه دونشون پر بشه، من از ادبیاتی که دولت بکار میبرد خیلی ناراحت شدم.
* یکبار با مرحوم حاج احمدآقا صحبت میکردیم و حاج احمدآقا در مورد اینکه رییسجمهور یک کشور باید مودبانه برخورد بکند، مثالی زد و گفت مرحوم رجایی که حضرت امام(ره) هم خیلی ایشان را دوست داشت، در جواب آقای «میتران» که تبریک گفته بود، یک نامهای رو دادند و در آن نوشته بود ای آقای میتران، ای فرانسه، شما فلان هستید و اینها. امام گفته بودند وقتی به شما تبریک گفتند جواب تبریکشون رو بدید. یک دیپلمات باید باادب باشد، باید رفتار مودبانه داشته باشد، اون وقت اینکه ما بگیم «ممه رو لولو برد»، فلان و وقتی سازمان ملل در نیویورک مراسم دارد برای دهها نفر دنبال ویزا باشیم و بعد برویم آنجا در بهترین هتل اقامت کنیم و حرفهای خودمان را بزنیم، حرفهایی که همهٔ آنها هزینه دارد برای انقلاب. من هم در مورد عملکرد دولت فعلی معتقدم این عملکرد بسیار ضعیف است.
* رابطه با آمریکا بحث کلان نظام است در حد من و آقای شریعتمداری نیست. بحثهایی که ما انجام میدهیم در سطح کارشناسی است، ما کاری میکنیم که در تصمیمسازیها تاثیر بگذارد وگرنه قانون اساسی در مورد اینکه چه کسی تصمیمگیرنده است تکلیف را روشن کرده.
*اینکه بگوییم دولت هاشمی و خاتمی در جهت ارتباط با آمریکا حرکت کرد، ضمن احترامی که برای آقای شریعتمداری قائل هستم این نوع تفکر را نوعی توهم توطئه میدانم. توهم توطئه یک بیماری است، یعنی اینکه طرف فکر میکند که آمریکا آنقدر قلدر و بزرگ است که از صبح تا شب برای ما نقشه میکشد که تا گاوماهی خانه ما هم او تصمیم میگیرد، از آن سو یک بیماری هم مقابلش هست که سادهاندیشی است، که فکر میکند اگر رابطه با آمریکا برقرار کنیم تمام مشکلات حل میشود؛ ارز ارزان میشود، ترافیک تهران حل میشود، آلودگی هوا از بین میرود و… بین این دو سیاه و سفید دیدن، باید یک راه منطقی را طی کنیم. اینکه شعار بدهیم آمریکا در امور داخلی ایران مداخله کرده در این چند سال، اینها همه شوخی است و نوعی فرار از مسئولیت. این شما را به یک آرامش خیالی میکشاند که کلاً همه چیز را ول کنیم و بگوییم اصلاً نمیتوانیم با او مذاکره کنیم.
* مذاکره لولو خورخوره نیست و بستگی به آن دارد که چه کسی مذاکره میکند، دکتر مصدق در دادگاه لاهه بر سر حقوق ایران مذاکره کرد و ما به حقوقمان رسیدیم. فتحعلی شاه هم قائم مقام فراهانی گفت مذاکره کند و او نپذیرفت و گفت: نه میجنگم. رفت گلستان و ترکمانچای را داد و سرزمینهای ایران را از دست داد. مذاکره فینفسه نه خوب است و نه بد. یک روش است. مهم این است که چه کسی مذاکره کند و کی؟ ما میگوییم بین مذاکره و رابطه گامهای متعددی است. در مورد اینکه دولت آقای هاشمی و دولت آقای خاتمی مقدمات فروش مملکت را فراهم کردند، این انگی است که «کیهان» همان زمان هم زد و این انگ زدن را همین الان هم …
* ای کاش روزنامه کیهان که من هم یک زمانی در روزنامه کیهان بودم، منتهی زمانی که من و آقای خاتمی در روزنامه کیهان بودیم مردم صف میکشیدند کیهان را میخریدند و الان من نمیدانم تیراژش چقدر است. ای کاش دفتر کیهان در میدان توپخانه نبود، در میدان آزادی، میدان رفاقت، میدان دوستی، یک جایی دفترش بود که بیشتر ادبیاتش یک ادبیات دوستمدارانه، مداراطلبانهتری میشد.
* من اعتراض داشتم که چرا با آقای کلینتون دست ندادید. رییسجمهور یک کشور رییسجمهور یک ملت است، ما اعتراضمان این بود که چرا قاطع نایستادید. اصلاً صحبت ما این نیست که اگر بحثی مطرح شد یعنی میخواهید رابطه برقرار کنید. تکلیف رابطه معلوم است که چه کسی تعیین میکند ولی دولتها وظیفهشان این است که شرایطی را ایجاد کنند که منافع کشور را تعیین نماید. چه دولت آقای هاشمی، چه دولت آقای خاتمی و چه دولت احمدینژاد، باید ایران را از معرض تهدید بودن خارج کند. باید اجماع جهانی را در هم بشکند. نمیشه اینجا نشست و گفت ما میخواهیم با دنیا بجنگیم و دنیا با هم متحد شوند و بعد مثل کره شمالی بنشینیم و عزا بگیریم که حالا چکار کنیم.
* شعار را باید وقتی داد که باورپذیر باشد. وقتی شعار داده شد و مردم کوچه و خیابان آن را باور نکردند این شعار فایدهای ندارد.
حسین شریعتمداری:
* انقلاب اسلامی برای صدورش به ویزا و روادید نیازی ندارد و دلگرمی محرومان جهان است.
* درگیری ما با آمریکا درگیری ماهوی است و تنها در دو حالت پایان مییابد؛ یا ما از اسلام ناب در حاکمیت دست بکشیم یا آمریکا از خوی استکباریاش دست بردارد و مادامی که ایت اتفاق نیفتد درگیریها ادامه دارد.
* شواهد نشان میدهد که آمریکاییها مفاد قرارداد الجزایر را نپذیرفتند که نمونهاش فتنه ۸۸ بود.
* انتظار میرفت اصلاحطلبان از سخنان نتانیاهو که گفته بود سرمایه اصلی ما در ایران اصلاحطلبان هستند موضعگیری میکردند.
* آمریکاییها براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران را در دستور کار خود نام بردند که هرگز تغییر نمیکند.
* من در پاسخ به این اظهارات برخی که میگویند با صرفنظر از مسائل هستهای تحریمها برچیده میشوند میگویم که اتفاقا تحریمها چند برابر خواهند شد.
* ادبیات گفتاری رئیسجمهور باید مناسب و متین باشد.
* فتنه ۸۸ از روی فرمول سه ضلع امریکا و انگلیس و اسرائیل پیروی میکردند و این قابل انکار نیست.
* شما به آقای خاتمی اعتراض کردهاید که با کلینتون دست نداده؟ خاتمی سه بار با جورج سوروس صهیونیست معروف دست داده است.
* بنا بر اذعان خود اصلاحطلبان نمیشود ارتباط جورج سوروس را با آنان انکار کرد.
* مذاکره بستگی به شرایط و مختصات مذاکره کننده دارد، نه شخص. مذاکره یک تعریف کلاسیک دارد. در هر مذاکره ابتدا کف مذاکره را تعیین میکنند و یک سقف. وقتی آن را از قبل مشخص میکنند این قابل قبول نیست.
* تعریف کلاسیک مذاکره عبارتند از اینکه در هر مذاکرهای ابتدا کف مذاکره تعیین میشود، کف مذاکره مجموعه مقولات مورد اشتراک طرفین و سقف آن نقطهای است که طرفین میخواهند به آن برسند.
نظر شما :