روبان زرد زن گروگان/ یادگاری که از روزهای تسخیر سفارت آمریکا ماند
امیلی امرایی
اما در این میان همسر او پنی لینگن بیش از همه نگران بود؛ او نیمه شب چهارم نوامبر ۱۹۷۹ باخبر شد که همسرش و باقی اعضای سفارت آمریکا در ایران در مخمصهای سخت گرفتار شدهاند، مخمصهای که خروج از آن شاید تنها با مرگ ممکن باشد. او در خاطرات خود که پس از آزاد شدن همسرش منتشر شد، از روزهایی نوشته است که همکاران شوهرش در وزارت امور خارجه حتی امیدی به زنده ماندن بروس لینگن نداشتند. او میگوید: «دوستانش با شرمگینی دلداریام میدادند، در غیاب سفیر او بلندپایهترین مقام سفارت بود و احتمالا هر نوع خطری اول از همه باید گریبان او را میگرفت.»
همسایهها و دوستان پنی لینگن نگران او بودند، زنی که هر روز نگرانتر میشد و دیدارهایش با خانوادۀ دیگر گروگانها حال و روزش را بدتر میکرد. پنی لینگن در فکر راهی بود برای اینکه بتواند این روزهای بیپایان را تحمل کند، او از دست دولت آمریکا عصبانی بود، از رئیسجمهوری که ناامیدش کرده بود و انگار نمیتوانست کاری کند. در تهران ۷۰ سند از فعالیتهای مخفیانه سازمان سیا در ایران منتشر شده بود و حالا همه کارمندان سفارت به جاسوسی هم متهم شده بودند.
پنی لینگن سراغ آلبومهای موسیقی که محبوب بروس لینگن بود، میرود. او مینویسد: «شروع کردم به گوش دادن تک تک صفحههای بروس، او عاشق صفحه بود. چند سال پیش از این بروس در سفری به فیلیپین پای تلفن به من گفته بود هر وقت دلم برایش گرفت صفحههایش را گوش کنم. سال ۱۹۷۳ وقت برگشتن از فیلیپین درست در فرودگاه به آلبوم تازهای برخورده بود، وقتی بروس رسیده بود من هنوز سر کار بودم، ماشینم را در گاراژ پارک کردم و صدای موسیقی که تا آن روز نشنیده بودم از پنجرههای باز خانه بیرون میآمد. او در فرودگاه آلبومی به نام «یک روبان زرد به دور درخت بلوط کهنسال ببند» را خریده بود. آن زمان بروس یک جایی فرسنگها آن سوتر گرفتار شده بود و این آلبوم همان چیزی بود که میتوانست به من و سایر خانوادههای آمریکایی دلگرمی بدهد.»
صبح فردا او با پاپیونهای زرد بزرگی درختهای بلوط جلوی خانهاش را آراست و بعد پاپیونهای کوچکتری به در صندوق پست جلوی خانهاش بست و عصر همان روز برای همسر ویلیام کهتر و آقای لی که هر دو در تهران گرفتار شده بودند هم روبانهای زردی به عنوان هدیه برد. فردای آن روز بخش زیادی از ساکنان خیابان نوزدهم بورلی هیلز و دیگر بخشهای لسآنجلس جلوی دوربینهای خبری روبانهای زردی را به نشانه همبستگی با خانواده گروگانهای آمریکایی به صندوقهای پستیشان بستند. روبانهای زردی که برایشان یادآور یک ترانه جدید از تونی اورلاندو و گروه موسیقی داون بود. در واقع پنی لینگن به تنهایی پروپاگاندای بزرگی برای حمایت از گروگانها راه انداخت. به نوشته رویترز ۴ خانه از هر ده خانه در شهرهای بزرگ آمریکا مزین به روبانهای زرد رنگی شدند که ۴۴۴ روز روی در صندوق پست ماند.
ترانه «یک روبان زرد به دور درخت بلوط کهنسال ببند» را تونی اورلاندو در سال ۱۹۷۳ خواند، ترانه را ایروین لوین و راسل براون دو ترانهسرای مشهور آمریکایی سروده بودند. این ترانه در آوریل ۱۹۷۳ برای ماهها در صدر جدول پرفروشترینهای آمریکا و بریتانیا قرار گرفت و در سال ۱۹۷۹ و با شروع بحران گروگانگیری و طرحی که همسر بروس لینگن پیاده کرد دوباره تبدیل به یکی از پرفروشترینها شد.
این ترانه از یک حکایت قدیمی مربوط به قرن نوزدهم نشات میگرفت، حکایتی که سبب شد زنان گروگانهای آمریکایی از همسرانشان قهرمان بسازند. در قرن نوزدهم زنان برای اثبات وفاداری به همسرانشان که با ارتش سوارهنظام به جنگ میرفتند، روبانی زرد رنگ به موهای خود میبستند. در واقع جان وین هم با الهام از همین حکایت فیلمی با عنوان «او یک روبان زرد بسته است» را ساخت که سبب شد این روایت قدیمی دوباره در جامعۀ آمریکا جان بگیرد.
در جنگ جهانی اول نیز شاعران آمریکایی بسیاری با الهام از این روبان طلایی و زرد شعرهایی در ستایش سربازان آمریکایی و زنان و معشوقهای چشم به راهشان سرودند. اما از اواخر دهه ۷۰ و بعد از همهگیرشدن ایده پنی لینگن که حتی جیمی کارتر هم از آن استقبال کرده بود این روبانهای زرد برای همیشه در آمریکا ماندند. حتی با آغاز جنگهای دوباره آمریکا و لشکرکشیهای پی در پی ارتش ایالات متحده به افغانستان و عراق، زنان سربازان آمریکایی این روبانهای زرد رنگ را به در صندوقهای پستی یا ورودی خانههایشان میآویختند. بنیاد حمایت از خانواده در آمریکا از پنی لینگن به خاطر همهگیر کردن این ایده تقدیر کرد. با این حال در این مراسم پنی لینگن گفت میخواهد همه حرفهایی که در این ۴۴۴ روز آزارش داده را بگوید و گفت: «اگر آمریکا پیش از این از یک پادشاه دیکتاتورمآب حمایت نمیکرد و میگذاشت مردم ایران هر آن طور که میخواهند کشورشان را جلو ببرند، هرگز و هرگز ما این روزهای طولانی و برزخی را تجربه نمیکردیم.»
روبانهای زرد حالا نشانهای برای خوشامدگویی به مردانی است که از زندان برمیگردند و یا در ارتش هستند. سال ۲۰۰۴ خانواده دو آمریکایی متهم به همکاری با القاعده که در زندان به سر میبردند هم این روبانها را جلوی در خانهشان بستند که جنجالهای زیادی به پا کرد.
نظر شما :