اشغال سفارت آمریکا و گروگانگیری/ جایگزینی کارتر با ریگان- ابراهیم یزدی
۲- در عصر روز یکشنبه ۱۳ آبان هنگامی که برای ارائه گزارش سفر به الجزایر به دیدن آقای خمینی رفتم، خبر حمله به سفارت آمریکا و اشغال آن را، که همان روز صبح مطلع شده بودم، به اطلاع ایشان رساندم. ایشان با ناراحتی پرسیدند اینها چه کسانی هستند، بروید آنها بیرون بریزید. نظر ایشان انجام همان کاری بود که در اشغال اول سفارت آمریکا چند روز پس از پیروزی انقلاب، صورت گرفت. اما اشغال دوم یک تفاوت بسیار مهم با اشغال اول داشت و آن این بود که در اشغال اول، نیروهایی بیرون از انقلاب و وابسته به محافل خاصی در آمریکا و در راس آن آقای راس پرو، سرمایهدار معروف تگزاسی، دستاندرکار بودند، آن را طراحی و اجرا کردند. در یک گزارش تحلیلی من دستاندرکاران حمله به سفارت آمریکا در روزهای اول انقلاب و اهداف آن را و چگونگی خنثی کردن آن توطئه را نوشته و منتشر کردهام. اما این بار طراحان و اجراکنندگان از درون صفوف انقلاب بودند و میدانستم که از دست من کاری ساخته نخواهد بود. آقای خمینی ۳۶ یا ۴۸ ساعت بعد از اشغال و گروگانگیری در باره آن موضع گرفتند و آن را تائید کردند.
۳- حمله به یک سفارت خارجی و اشغال آن برای یک روز یا بیشتر در همه کشورها سابقه دارد. قبل از انقلاب دانشجویان ایرانی در اروپا دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد در ژنو را اشغال کردند و اسناد فعالیتهای ساواک را بردند و به صورت کتابی منتشر کردند. در آمریکا ایرانیان مبارز ضد استبداد سلطنتی سفارت ایران در واشنگتن را به کرات اشغال کردند. بعد از انقلاب، گروههای مخالف ایران سفارت ایران در آلمان را اشغال کردند. در تمام این موارد دولت میزبان مسئول حفظ امنیت سفارتخانههای خارجی است. اگر چه این کار با جسارت و شجاعت همراه است اما در شرایط عادی یک عمل انقلابی محسوب نمیشود. آنچه موجب شد که حرکت دانشجویان یک اقدام انقلابی تلقی شود شرایط ویژه بعد از انقلاب ایران و اجازه ورود شاه به آمریکا به رغم انقلاب ایران علیه استبداد سلطنتی بود.
۴- اشغال سفارت آمریکا و نگهداری گروگانها برای ۴۴۴ روز پیامدهای متعددی داشته است. بحث هر یک از این پیامدها از هر جهت لازم و مفید هستند. اما از حوصله این نوشته خارج است. شاید برای اشاره کوتاهی مجال باشد. به عنوان نمونه یکی از اثرات منفی این رویداد بر جنبش ضد جنگ (ویتنام) ضربه زدن و از بین بردن یک جنبش اجتماعی مترقی در جامعه آمریکا و تقویت مواضع و موقعیت گروههای راست افراطی است. در ایران نیز گروگانگیری به عنوان یک حرکت انقلابی و ضد امپریالیستی به یک پوپولیسم هیجانی دامن زد و راه را برای تثبیت قدرت و هژمونی جریان راست هموار کرد.
یکی دیگر از پیامدهای گروگانگیری امضای دو بیانیه الجزایر و شش قرارداد الحاقی آن است که به تعبیر برخی از دستاندرکاران و اعضای گروه ایرانی مذاکرهکننده با نمایندگان آمریکا در الجزایر، لغت به لغت به ضرر ایران بوده است. آیا اگر گروگانگیری نمیشد و یا برای ۴۴۴ روز ادامه پیدا نمیکرد عراق به ایران حمله میکرد؟ ما بارها گفته و نوشته و تحلیل کردهایم که حمله عراق به ایران قابل پیشبینی و قابل پیشگیری بوده است. گروگانگیری زمینهها و امکانات پیشگیری را از بین برد و به عراق، با چراغ سبز آمریکا، جسارت لازم برای به ایران را داد.
۵- دانشجویان خط امام بعد از اشغال سفارت و گروگانگیری اظهار داشتند که برای مدت حداکثر سه روز در سفارت میمانند و سپس آنجا را ترک خواهند کرد. حمایت برخی از احزاب و گروهها و شخصیتهای سیاسی از اقدام دانشجویان با این فرض بود که آنها بعد از سه روز سفارت را ترک خواهند کرد. اما چنین نشد. یک اراده نافذی در جهت ادامه گروگانگیری با هدف شکست کارتر در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا وجود داشته است. گروگانها را برای آزادی به فرودگاه مهرآباد بردند و سوار هواپیما کردند. اما به هواپیمای حامل گروگانها درست در لحظهای اجازه پرواز و ترک ایران داده شد که ریگان وارد کاخ سفید و کارتر از آن خارج شد. چه ارتباطی میان ادامه گروگانگیری برای مدت ۴۴۴ روز و جلوگیری از انتخاب مجدد کارتر وجود داشته است؟ در حالی که ریگان نماینده افراطیترین گروههای دست راستی آمریکا بود، شکست کارتر در انتخابات خواست کدام گروه قدرتمند بانفوذ سیاسی در آمریکا بود و چه نفعی برای ایران داشت؟ از نظر واقعگرایی سیاسی برای کشورهای جهان سومی انتخاب ریگان به مراتب زیانبارتر از کارتر بود. در هنگام طرح مسئله گروگانها در مجلس اول، نمایندگان مجلس هر یک به وسع خود درباره جنایات آمریکا سخنها گفتند. از آن میان باید از مرحوم محمد منتظری یاد کنم، که به رغم بعضی رفتارهای نامتعادل در دوران پس از انقلاب، به خصوص در دوره دولت موقت، در سخنان خود در مجلس هوشیاری سیاسی خود را نشان داد و با صراحت تاکید کرد که باید گروگانها قبل از برگزاری انتخابات آمریکا آزاد شوند. در غیر این صورت ریگان انتخاب میشود که به مراتب بدتر از کارتر است و این سخنی منطقی و واقعبینانه بود. اما در میان هیاهوها ناشنیده ماند.
۶- دانشجویان خط امام باید برای مردم، حداقل بعد از سی و چند سال توضیح دهند که چه شد که اشغال سفارت آمریکا به جای سه روز، ۴۴۴ روز ادامه یافت؟ چه کسانی و چه نیروهایی در روی صحنه یا در پشت صحنه موجب ادامه آن شدند تا کارتر انتخاب نشود؟ در طول این ۴۴۴ روز به دفعات موجباتی پیش آمد که برای برون رفت از مشکل، گروگانها به دولت شورای انقلاب تحویل داده شوند، اما دانشجویان هر بار از اجرای حتی مصوبه شورای انقلاب هم سر باز زدند. چرا؟
۷- من جواب این چرا را وقتی یافتم که کتاب کارتر را به نام: «فلسطین: صلح، نه آپارتاید» خواندم (رک: فلسطین، صلح به جای تبعیض نژادی/ جیمی کارتر، ترجمه علی اکرمی با مقدمه مهندس میثمی/ نشر صمدیه). کارتر در این کتاب اسرائیل را عامل اصلی ادامه جنگ در خاورمیانه معرفی میکند. اسرائیل، به نقل از کارتر، به رغم تعهدات مکرر از اجرای قطعنامه ۲۴۲ سازمان ملل متحد و به رسمیت شناختن دولت مستقل فلسطینی در اراضی اشغال شده توسط اسرائیل در جنگ جون ۱۹۶۷، سر باز زده است. انتشار این کتاب موجی علیه اسرائیل در آمریکا به وجود آورد. مردم آمریکا بیش از هر زمان نگران تعارض میان منافع ملی کشور خود با سیاستهای اسرائیل در خاورمیانه شدهاند. بخشی از موضعگیریهای باراک اوباما در برابر نتانیاهو از این منظر قابل درک و تفسیر است. کارتر در این کتاب شرح میدهد که برای حل بحران خاورمیانه چگونه اعراب را برای به رسمیت شناختن اسرائیل و اسرائیل را برای به رسمیت شناختن حقوق فلسطینیان در داشتن یک سرزمین و کشور مستقل تحت فشار قرار داده است و اسرائیل این تعهدات را در چندین نوبت امضاء کرده است. اما حاضر به اجرای آن نیست. این فقط سیاست یا نظر کارتر نبود. بوش پدر برای وادار کردن اسرائیل به توقف خانهسازی در سرزمینهای اشغالی در جنگ ۱۹۶۷، پرداخت چندین میلیارد کمکهای آمریکا به اسرائیل را برای مدتی به تعویق انداخت.
دانشجویان خط امام را به سوءنیت و خدای نکرده وابستگی به دشمنان ایران متهم نمیکنم. آنها با احساس سیاسی و به قصد خدمت به انقلاب دست به این کار زدند. در میان آنها کسانی با ضریب هوشی بسیار بالا و متعهد به منافع ملی و آرمانهای انقلاب هستند و میتوانند و باید این مسئله را روشن کنند. یافتن پاسخ به این پرسش فقط برای روشن شدن زوایای تاریک یک رویداد در گذشته نیست، بلکه برای ریشهیابی بسیاری از رویدادهای بعد از انقلاب و مناسبات و درگیریها و موضعگیریهای سیاسی له و علیه گروهها و شخصیتهای موثر در انقلاب و نیز آنچه امروز در کشورمان میگذرد و بر سر انقلابمان آمده است و میآید، ضروری است.
منبع: ماهنامه مهرنامه (متن کامل)
نظر شما :