کاظم اکرمی: اصل ولایت فقیه به وسیله کیاوش مطرح شد
آقای اکرمی با پیشنهاد چه کسی کاندیدای مجلس خبرگان قانون اساسی شدید؟
دوستان و همشهریهایی که سوابق بنده را میدانستند، مخصوصا استادم در علوم اسلامی یعنی حجتالاسلام والمسلمین آقای فاضلیان (امام جمعه فعلی ملایر) مشوق بنده برای نامزدی مجلس خبرگان بودند.
چگونه هم مورد حمایت نهضت آزادی بودید و هم حزب جمهوری؟ با کدام یک از اعضای نهضت آزادی بیشتر آشنایی و رفاقت داشتید؟ از اعضای حزب جمهوری به چه کسی بیشتر نزدیک بودید؟
بنده از سال ۱۳۳۸ که در دارالفنون تحصیل میکردم به وسیله جناب آقای محمد بستهنگار به مسجد هدایت راه پیدا کردم و کمکم با اعضای انجمنهای اسلامی دانشجویان دانشکدههای دانشگاه تهران آشنا شدم، بعد هم که وارد دانشسرای عالی شدم عضویت انجمن اسلامی دانشسرای عالی را پذیرفتم و از افراد فعال انجمن هم بودم. در ضمن در جلسات نهضت آزادی ایران که با حضور افراد اندکی (کمتر از ۱۰ نفر) در دانشسرا تشکیل میشد و اغلب آقای سید محمدمهدی جعفری (استاد بازنشسته دانشگاه شیراز) سخنران جلسه بود شرکت میکردم. گاهی هم به جلسات بزرگ نهضت آزادی که مرحوم آیتالله طالقانی و مرحوم مهندس بازرگان سخنران آن جلسات بودند میرفتم و مجموعا دوستان نهضت با اینکه عضو رسمی نبودم، مرا میشناختند. بعد از تاسیس حزب جمهوری اسلامی برای برپایی شعبه حزب در همدان تلاش کردم البته عضو رسمی حزب هم نشدم.
در این مجلس روحانیون سرشناس گویا رفتار تشکیلاتی بیشتری با یکدیگر به نسبت مکلاهای این مجلس داشتند. چرا مکلاهای مجلس خبرگان قانون اساسی نتوانستند با یکدیگر ارتباط تشکیلاتی پیدا کنند؟
از اعضای غیرروحانی مجلس خبرگان آقای بنیصدر به احتمال زیاد خود را در حدی بالاتر از اینکه ارتباط تشکیلاتی بین افراد به وجود بیاورد میدانست و شاید هم کارهای دیگری داشت که به فکر ارتباط مذکور نبود. شادروان مهندس سحابی هم در شورای انقلاب و حواشی آن مشغول بود و کار زیاد شاید مانع از این میشد که این ارتباط را برقرار کند. در جلسات مجلس هم خیلی شرکت نمیکرد و شما به فهرست نام اشخاص که نگاه کنید میبینید که در اکثر جلسات مطلبی از ایشان نیست که علت آن هم عدم شرکت ایشان است. بعدها هم گفت من قانون اساسی را امضا نکردهام.
نحوه بررسی و تدوین قانون اساسی چه فرآیندی را طی کرد؟
بعد از جلسات اولیه افراد به گروهها و کمیسیونهایی تقسیم شدند و با توجه به پیشنویس قانون اساسی مصوب شورای انقلاب و پیشنویسهای دیگر و مطالعه قوانین اساسی تعدادی از کشورهای بزرگ دنیا شروع به نوشتن موادی که بر عهده کمیسیونها بود، کردند. مطالب این کمیسیونها صبحها در جمع همه نمایندگان مطرح و با اظهارنظر موافقان و مخالفان اصلاح میشد و بعدازظهرها همان مواد در جلسه علنی مطرح میشد که مذاکرات جلسات علنی چاپ شده است و در اختیار همگان هست.
فعالترین و موثرترین اعضای مجلس خبرگان قانون اساسی چه کسانی بودند؟
افراد فعال آیتالله مکارم شیرازی، مرحوم آیتالله ربانی شیرازی، مرحوم آیتالله منتظری، آیتالله موسوی اردبیلی، آیتالله سبحانی، حجتالاسلام محمدجواد حجتی کرمانی، آقای بنیصدر، آقای مقدم مراغهای، آقای پرورش، آقای کیاوش، آقای رشیدیان، مرحوم آیت، مرحوم عنصری و عده دیگری بودند که نام همه را به یاد ندارم. اما فعالترین و موثرترین عضو مرحوم شهید بهشتی بود. تلاش شهید بهشتی هم در اظهارنظرهای عمومی برای رفع سوءتفاهم قشر دانشگاهی و تحصیلکرده و هم رفع نگرانی آقایان روحانی و هم نگارش مواد قانونی و هم مدیریت و اداره قانون جلسات و هم رعایت اخلاق اسلامی بیش از همگان بود.
نقش آیتالله منتظری در اداره جلسات مجلس خبرگان قانون اساسی چه بود؟
در بعضی جلسات مرحوم آیتالله منتظری ریاست جلسه را برعهده داشتند، اما در مجموع شهید بهشتی به عنوان نایب رییس مجلس را اداره میکردند.
گفته میشود پیشنویس اصلی قانون اساسی در فرانسه و توسط افرادی چون آقای طباطبایی و دکتر حسن حبیبی نوشته شده است. این پیشنویس همان پیشنویسی بود که در اختیار شما قرار گرفت؟ پیشنویس اولیهای که در اختیار اعضا قرار گرفت را پیگیری کردید که چه کسانی نوشتهاند؟
بنده هم شنیده بودم پیشنویس قانون اساسی به وسیله آقای دکتر حبیبی و دیگران که بعدا متوجه شدم آقای طباطبایی هم در نگارش آن دخالت داشتهاند، نوشته شده است، اما پیگیر این موضوع نشدم.
اصل ولایت فقیه چطور وارد پیشنویس قانون اساسی شد با توجه به اینکه در پیشنویس قانون اساسی گنجانده نشده بود؟
اصل ولایت فقیه در روزهای نخست بیشتر به وسیله آقای کیاوش به عنوان نخستین فرد مطرح شد. البته بعدا دیگران و از جمله مرحوم آیتالله حیدری نماینده مردم ایلام درباره آن اصل مفصلا صحبت کردند. مرحوم دکتر آیت هم میگفت: «من یکی از طرفداران و مدافع جدی این اصل هستم و شاید قبول نمایندگی این مجلس هم برای این بود که تا آنجایی که در قدرت دارم در گذراندن این اصل کمک کنم.» بعدا بسیاری از آیات عظام و از جمله مرحوم آیتالله العظمی منتظری و شهید دکتر بهشتی درباره این اصل بحث کردند.
جنابعالی در گفتوگویی گفته بودید که «فواد کریمی عضو خبرگان قانون اساسی روزی برای صحبت درباره اصل ولایت فقیه به کمیسیون شما آمد و برای همه اعضا صحبت کرد و چند بار هم به طور خصوصی با بنده صحبت کرد.» جنابعالی عضو کدام کمیسیون بودید؟ فواد کریمی چه مسائلی را درباره اصل ولایت فقیه مطرح کرد؟
تا آنجا که به یاد دارم بنده عضو کمیسیونی که حقوق ملت را مینوشتند بودم. آقای فواد کریمی درباره اصل ولایت فقیه و گنجاندن آن در اصول قانون اساسی صحبت کرد.
موافقان و مخالفان گنجانده شدن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی چه کسانی بودند؟ نظر چهرههای سرشناس نهضت آزادی مانند مرحوم سحابی درباره این اصل چه بود؟ عمده دلایل مخالفت ابوالحسن بنیصدر و مقدم مراغهای با اصل ولایت فقیه چه مسائلی بود؟
اکثریت اعضای مجلس خبرگان موافقان گنجاندن اصل ولایت فقیه بودند اما مخالفان هم در باب دادن زمام امور مملکت به فرد فقیه و عادل و پرهیزکار مخالفتی نداشتند. آقای مراغهای در ضمن از اصلی یاد میکند که تهیه شود و امام خمینی(ره) مادامالعمر رهبر قانونی مملکت باشد، فقط نگران آینده است، البته در برابر مجلس خبرگان از مجلس موسسان نام میبرد و در آرای عمومی و شورا تاکید میکند.
بعد شهید بهشتی با طرح سوالاتی مانند اینکه آیا اصل ولایت فقیه میخواهد نقش آرای عمومی را انکار کند یا میخواهد آزادیها را از بین ببرد؛ یا میخواهد حکومت را در اختیار قشر معین و طبقه معینی قرار دهد پاسخ آقای مراغهای را میدهد و در ضمن از جزوهای یاد میکند که حاوی نظر چهار هزار نفر از مردم است و عموما خواستهاند این اصل در قانون اساسی باشد.
جناب حجتالاسلام آقای محمدجواد حجتی کرمانی هم در زمینه اختیارات ولی فقیه از زاویه جامعهشناسی و اوضاع و احوال مردم بحث میکند و نگرانی خود را از عدم رضایت بعضی تحصیلکردهها یادآوری میکند و سوال میکند آیا نمیتوان اصل ولایت فقیه را به شکل دیگری نوشت که مردم آن را به عنوان رحمت الهی و با سراسری از اسلام تلقی کنند؟ به نظرم افرادی که مخالفتی میکردند، همانطور که ملاحظه کردید، نگران دور شدن عدهای از مردم، به ویژه قشر آگاه از جمهوری اسلامی بودند.
...شادروان مهندس سحابی بعد از مطالب شهید بهشتی گفتند که این اصل یک اصل بسیار اصولی و اساسی است و انقلابی در ایران ایجاد خواهد کرد. بنابراین این اصل نکند سرسری بگذرد. درباره جلسات خصوصی بنده به عنوان مخاطب فقط ۱۰ دقیقه توانستم صحبت کنم در حالی که دهها مطلب دیگر داشتم که فرصت نشد.
بنابراین روی این اصل بعدا در مجلس خبرگان توضیح داده شده، اما اگر بخواهید با یک قیام و قعود مساله را تمام بکشید این از نظر ملت ایران مسالهای است که ایجاد مسائل و مشکلات خواهد کرد و خود جنابعالی اینجا مطالبی فرمودید که این مطالب در آن جلسه گفته نشده بود و جوابش نیز داده نشده بود، همین مطالب شما هم جواب دارد. خلاصه مخالفان نگران جمهوریت و آزادیهای مردم بودند. آقای بنیصدر در بحث ولایت فقیه برابر کتاب مشروح مذاکرات مجلس مطلبی نگفتهاند البته درباره اختیارات ولی فقیه نکاتی دارند که به این اصل مربوط نمیشود.
آیتالله منتظری در جایگاه رییس مجلس خبرگان قانون اساسی، چه نقشی در تبیین عقلی و کلامی اصل ولایت فقیه داشتند یا فراتر از آن در بعد سیاسی؟
مرحوم آیتالله منتظری بحث خاصی نکردهاند. اما در لابهلای مطالب گوناگونی که درباره اصول دیگر داشتهاند از ولایت الهی بر انسان، ولایت پیامبر و اولیالامر با توجه به آیه شریفه اطیعواالله واطیعوا الرسول و اولیالامر منکم یاد کردهاند و بیان داشتهاند در دوره غیبت فقهای عادل و متقی و زمانشناس، ولایت دارند.
به نظر شما اگر در زمانی که شما در مجلس خبرگان قانون اساسی حضور داشتید بحث ولایت مطلقه فقیه پیش میآمد این اصل به تصویب میرسید؟
احتمال به تصویب رسیدن ولایت مطلقه فقیه کم نبود.
آیتالله طالقانی از مخالفان تشکیل مجلس خبرگان و معتقد به همان مجلس موسسان بودند؟ دلیل این مخالفت ایشان چه بود؟
دلیل مرحوم آیتالله طالقانی احتمالا این بوده است که تعداد افراد عضو مجلس بیشتر باشد و مردم همه شهرها نماینده داشته باشند و با فرصت بیشتری به بحث درباره مواد پیشنهادی قانونی بپردازند و خلاصه کار وجه مردمی بیشتری داشته باشد.
آیا برای اصل ولایت فقیه در قانون اساسی، مجلس خبرگان قانون اساسی تلاش کردند تا نظر امام را در این خصوص کسب کنند؟
چیزی به یاد ندارم.
مباحث مجلس خبرگان در آن زمان به صورت علنی پخش میشد یعنی صبح رادیو و عصر پخش کامل تلویزیونی داشت؛ به نظر میرسد این مجلس یکی از آزادترین مجالس بعد از انقلاب بود، این باز بودن تریبون هزینهای برای نظام ایجاد نمیکرد یا مورد خاصی بود که به چالش تبدیل شده باشد؟
نه، هزینهای برای نظام ایجاد نکرد. اصولا هر جا آزادی بحث و امکان نقد به نحوی اخلاقی و منصفانه و علمی وجود داشته باشد هزینهای برای نظام ایجاد نمیشود و هر جا این امکان نباشد نظام هزینه پنهان بسیار برای خود به وجود میآورد که کمترین هزینه دوری دل مردم است.
در زمان رایگیری برای قانون اساسی، گروههای چپی و ملی - مذهبی، انتخابات را تحریم کردند، فکر میکنید دلیل این برخورد آنها چه بود؟ آیا به این دلیل نبود که برخی چهرههای وابسته به آنها به مجلس راه نیافته بودند و نقش زیادی در تدوین قانون اساسی نداشتند؟
ممکن است راه نیافتن آنان و عدم توجه به نظراتشان سبب تحریم شده باشد یا اصولا با تصویب قانون اساسیای که باید پایه آن فرهنگ اسلامی باشد مخالف بودند. البته نکتهای را نباید ناگفته بگذارم و آن این است که برابر اصل چهاردهم قانون اساسی، موظف بودیم با این افراد با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی رفتار کنیم، و اگر اینطور رفتار کرده بودیم و آنان میتوانستند حزب تشکیل دهند و نظرات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی خود را برای بهتر شدن زندگی مردم با آزادی مطرح کنند، جذب نظام میشدند. متاسفانه ما نهتنها عدل اسلامی را به ذائقه افراد نامسلمان نچشاندهایم، بلکه افراد مبارز و زندان رفته و معتقد را هم با رفتارمان طرد کردهایم.
آیا با گروههای غیراسلامی مثل تودهایها، چریکهای فدایی، ملی - مذهبیها برای تدوین قانون اساسی رایزنیای هم شد؟ علت مخالفت این گروهها پس از تدوین قانون اساسی چه بود؟ آیا برای افرادی مانند شهید بهشتی و دیگر چهرههای تاثیرگذار این مجلس، رعایت حقوق اقلیتهای سیاسی مهم بود یا خیر؟
من از رایزنی با گروههای فدایی و ملی - مذهبی و سایر مبارزانی که بالاخره سالها با ما زندان بودند و از جهت براندازی ستمشاهی مورد احترام هستند خبر ندارم.
علت مخالفت آقای حائری با موضوع ولایت فقیه چه بود؟
متاسفانه نوشته مرحوم دکتر حائری در موضوع ولایت فقیه اکنون در اختیار بنده نیست.
به نظر جنابعالی مهمترین محاسن و معایب قانون اساسی چه در مجلس اول و چه پس از بازنگری چه بوده است؟
برشمردن محاسن و معایب قانون اساسی اول و دوم وقت زیادی میخواهد که اکنون فرصت آن نیست.
به نظر جنابعالی کدام یک از اصول قانون اساسی مغفول و مهجور مانده است؟
به خیلی از اصول قانون اساسی به ویژه در زمینه حقوق مردم آنچنان که باید و شاید عمل نمیشود.
با گذشت ۳۴ سال از انقلاب چه نمرهای را به دولتها در اجرای قانون اساسی میدهید؟ کدام یک از دولتهای پس از انقلاب در اجرای قانون اساسی موفقتر بودهاند؟
دولتهای دوره امام (ره) و دولت جناب آقای خاتمی نمره بالاتری در اجرای قانون اساسی میگیرند.
نظر شما درباره اظهارات آقای احمدینژاد که گفتهاند: «باید اختیارات و مسوولیت نهادها متعادل و متوازن باشد. نمیتوانیم به نهادی صد واحد مسوولیت بدهیم ولی اختیار آن چهار واحد باشد.» آیا در قانون اساسی چنین نهادی وجود دارد؟
چنین نهادی در متن قانون اساسی نیست.
در حال حاضر مشغول چه اموری هستید؟
سه درس در دانشگاههای خوارزمی و آزاد اسلامی تدریس میکنم، مسوولیتی هم در اداره یک موسسه آموزش عالی غیرانتفاعی دارم و بقیه اوقات را مشغول مطالعه و تدوین دو کتاب هستم که امیدوارم خداوند توفیق اخلاص در نگارش و پایان بردن و چاپ آنها را بدهد.
آیا پس از دولت میرحسین موسوی از شما دعوت شد تا در دولتی حضور داشته باشید؟
خیر در هیچ دولتی به حمدالله مسوولیت نداشتم. اینکه میگویم به حمدالله منظورم این است که واقعا مسوولیت سخت است چه از جهت عواقب اخروی و چه از جهت کسب رضایت مردم.
با کدام یک از چهرههای سیاسی ارتباط دارید؟
بیشتر وقت بنده همانطور که قبلا گفتم صرف کار دانشگاهی و علمی میشود.
مهمترین دلمشغولی و ذهنمشغولی جنابعالی به عنوان یکی از اعضای مجلس خبرگان قانون اساسی در این زمینه چیست؟
عمل صادقانه و صمیمانه به مواد قانون اساسی، به ویژه به اصول و مواد مربوط به حقوق مردم و بالاخص کارگران، کارگران اخراجی کارخانهها، کارمندان، بیمارانی که گرفتار بیماری خاص هستند و امکان تهیه دارو ندارند، ستمدیدگان، زندانیان و خانوادههای افراد زندانی (چه سیاسی و چه عادی).
آیا آزادی بیان، آزادی فعالیتهای سیاسی، آزادی مردم در اظهارنظر و... در حال حاضر رعایت میشود؟ مسوولیت نقص اجرای قانون اساسی بر عهده چه کسی است؟
آزادی بیان بالنسبه وجود دارد، بعضی نمایندگان شجاعانه مطالبی را میگویند. اما فعالیت سیاسی تقریبا سخت شده مگر برای بعضی گروهها. مسوولیت نقض اجرای قانون اساسی بر عهده همه کسانی است که برای تحقق آن سوگند یاد کردهاند و مسوولیت اجرای آن را دارند؛ نمایندگان مجلس، وزرا، رییسجمهور و تمام قدرتمندانی که در سال ۵۷ در سخنرانیهای خود وعده تحقق جامعهای اسلامی را به مردم دادند.
منبع: روزنامه اعتماد
نظر شما :