حسین راضی؛ تاریخ‌نگاری که کنشگر فعال نهضت ملی شدن نفت بود

۱۱ بهمن ۱۳۸۹ | ۱۵:۴۸ کد : ۲۹۳ از دیگر رسانه‌ها
فرید مرجایی: زنده‌یاد حسین راضی دبیرکل حزب «مردم ایران» یکی از پرسابقه‌ترین فعالان جبهه ملی، اسوه و الگوی موثری برای فعالان سیاسی نسل ما بود. ایشان با 60 سال سابقه حضور و شرکت مداوم در عرصه‌های مختلف فعالیت و مبارزه اجتماعی، سرمایه ارزشمندی را برای نسل ما و آیندگان از خود به یادگار گذاشت. دهه 1320، به ویژه در اواخر جنگ جهانی دوم، جامعه ایران شرایط خاصی را دارا بود. با سرنگونی حکومت دیکتاتوری رضا شاه، جامعه مدنی کم‌کم شکل گرفت، احزاب سیاسی و مطبوعات به طور نسبی قادر به فعالیت شدند و در عین حال محدودیت‌ها جهت برگزاری مراسم مذهبی از میان برداشته شد. «تجددگرایی» از انحصار استبداد (رضاشاهی) خارج می‌شد و دیگر با آن تداعی نمی‌شد.

 

قدرت‌های خارجی که از سال‌ها قبل دارای حضور ریشه‌ای در جامعه ایران بودند و بر شئونات اقتصادی، سیاسی و اداری کشور حکم می‌راندند، با ورود ارتش متفقین و اشغال ایران دور جدیدی از مصائب را بر مردم و جامعه ما تحمیل کردند. در این میان صدالبته انگلیس به واسطه تسلط بر منابع نفتی ایران، دست بالایی را نیز بر حوزه سیاست ایران داشت. آزادیخواهان پیگیر بودند که مجلس فرمایشی دوره 13 منحل شده و انتخابات آزاد برگزار شود، اما محمدعلی فروغی با حمایت اشغالگران توانست از این خواست ملی جلوگیری کند. این شرایط برای آزادیخواهان و علاقه‌مندان به استقلال ایران قابل تحمل نبود. از این رو گروهی از آنان، به رهبری حسین راضی و دوست و همراه خود محمد نخشب در سال‌های 1322 و 1323 (چندین سال قبل از تشکیل جبهه ملی در 1328) گرد هم آمده و سنگ بنای تشکیلات نیمه‌مخفی «نهضت خداپرستان سوسیالیست» را کار گذاشتند. بر مبنای تفکر این جمعیت، مبارزه ضداستعماری برای حاکمیت ملی و عدالت اجتماعی بر پایه اصل «اخلاق» و آرمانخواهی قرار می‌گرفت، نه بر اساس تحولات دترمینیستی/ مکانیکی و دینامیسم اجتماعی خود به خودی که مافوق مبارزات آرمانخواهانه بود. به عبارت دیگر این قرائت، تحقق سوسیالیسم را منوط بر حق‌طلبی و عدالتخواهی نیروها می‌دانست. انسان آزاد در این مکتب فکری، انسانی بود که معنویت و تعالی خویش را در آزادی دیگری از استعمار و استبداد و استحمار و استعباد می‌جست. به همین جهت عامل فرهنگ در کنش سیاسی از نظر آنان نقش مهمی داشت.

 

از نظر تشکیلاتی، بعضی از رهبران «نهضت خداپرستان سوسیالیست» جوانانی بودند که با مطالعاتی که در روند پیروزی‌ها و شکست‌های مبارزاتی نیروهای تحول‌خواه ایران و جوامع دیگر به دست آورده بودند، به منظور متشکل کردن نیروهای مترقی و تحول‌خواه به ضرورت مبارزه‌ای متشکل و حزبی اعتقادی راسخ داشتند لذا اعضای آن شدیداً انضباط حزبی را رعایت می‌کردند. (حسین راضی، فصلنامه گفت‌وگو، شماره 18، زمستان 1376)

 

اهداف این جمعیت با ایدئولوژی حزب توده (مساوات بر اساس کمونیسم/ ماتریالیسم) منافات داشت، ولی به گفته شادروان راضی، «مهم‌ترین هدف نهضت خداپرستان سوسیالیست مقابله با حزب توده نبود، بلکه منظور رهایی مردم از ستم، فقر و هر نوع استعمار و استثمار انسان از انسان و هر نوع وابستگی سیاسی و اقتصادی بوده است.» (فصلنامه گفت‌وگو، ص 157)

 

انتخابات دوره چهاردهم در فضایی نسبتاً آزادتر برگزار شد و طبیعتاً ترکیب نمایندگان این دوره مجلس مردمی‌تر و دموکراتیک‌تر بود. اقلیت ملی مجلس به رهبری دکتر مصدق موفق شد لایحه دوماده‌ای ملی شدن صنعت نفت را به تصویب برساند. بلافاصله و بی‌درنگ، اعضای نهضت خداپرستان سوسیالیست برای حمایت از دکتر مصدق و حضور در مبارزات نهضت ملی به صحنه آمدند. اعضای نهضت، جهت کادرسازی و بسیج مردم به شهرهای مختلف سفر می‌کردند. در این رابطه محمد نخشب به مشهد، و حسین راضی به شیراز اعزام شدند. زنده‌یاد راضی که در آن هنگام بیست و چند ساله بود، با وجود موانعی که از سوی طرفداران حزب برادران برای فعالیت ایشان ایجاد می‌شد، موفق به برگزاری تظاهرات عظیمی در شهر شیراز شد، که خود آن را «دمونستراسیون مذهبی» نامید. (رجوع کنید به «حزب برادران»، انتشارات اسناد انقلاب)

 

فعالان «نهضت خداپرستان سوسیالیست» معتقد بودند که مبارزه به صورت دسته‌جمعی، سازمان‌یافته و دامنه‌دار در شکل تکامل‌یافته‌اش «در بستر یک حزب» نتیجه‌بخش است. در این مقطع، ایدئولوژی «سوسیالیسم تحققی» در قالب یک حزب سیاسی به نام «حزب مردم ایران» شکل گرفت. حوادث دهه 30 و جنبش ملی شدن صنعت نفت میدان مناسبی برای فعالیت بیشتر حسین راضی در جهت اهداف ملی فراهم ساخت. حزب «مردم ایران» همواره یکی از چهار حزبی بود که تشکیل‌دهنده ائتلاف «جبهه ملی ایران» بود. بنا به گفته محسن مدیرشانه‌چی ویژگی این حزب در آن بود که خصوصیات ناسیونالیسم ضداستعماری و آرمان عدالتخواهانه سوسیالیستی را با اتکا به اصول اخلاق در چارچوب فرهنگ بومی تلفیق می‌کرد. (احزاب سیاسی ایران، موسسه فرهنگی رسا، 1375، ص 93)

 

راضی و همفکرانش در حزب «مردم ایران» بر این باور بودند که دموکراسی فقط محدود به قلمرو سیاسی نیست، بلکه یک پروژه اجتماعی نیز هست. به عبارت دیگر، عدالت در زمینه اجتماعی نیز مد نظر آنها بود و وی تا لحظه آخر به این اصل انسانی پایبند ماند. شادروان راضی در آخرین مصاحبه خود با روزنامه «شرق» می‌گوید: «می‌گفتیم دموکراسی و سوسیالیسم دو روی یک سکه هستند... و مکمل یکدیگرند.» (23 آبان 1389)

 

به بیان دیگر آثار برنامه‌های اقتصادی و توسعه باید بدون تبعیض، همه اقشار جامعه را پوشش دهد، مشابه دیدگاه سوسیال‌دموکرات که بر مبنای آن، توانمندی اقشار ضعیف، در نهایت به افزایش راندمان و تولید کلان جامعه می‌انجامد، منابع اجتماعی نباید به صورت انحصاری مدیریت شوند، و اینکه تحقق آزادی در گرو برخورداری همه اقشار جامعه از منابع اجتماعی است.

 

در دوره پانزدهم مجلس، به خاطر موانعی که از سوی دربار و سیستم قدرت بر سر راه فعالیت‌های آزادیخواهانه ایجاد می‌شد، پیروان دکتر مصدق در نهضت ملی، خواهان آزادی انتخابات شده، و در مقابل فئودال‌ها و نیروهای انگلوفیل قرار گرفتند. در جریان یک راهپیمایی و میتینگ در میدان بهارستان حسین راضی هنگام سخنرانی، قرارداد استعماری نفت با شرکت انگلیسی را پاره کرد. زنده‌یاد حسین راضی‌ فردی مدیر و کنشگری موثر بود. در کنار کار حزبی، ایشان در سنین جوانی به عنوان مدیر کل بازرسی شهرداری و نماینده دولت مصدق در شهرداری تهران برای مبارزه با فساد منصوب شد. در همان زمان چهره ملی، مرحوم نصرت‌الله امینی شهردار تهران بود. در ساعت 23 شب بعد از کودتای انگلیسی- امریکایی 28 مرداد 1332 اعضای هیات اجراییه حزب «مردم ایران» گرد هم جمع شدند، تا راه‌های مقابله و مقاومت علیه کودتاچیان را ارزیابی کنند. در همان نشست، پیشنهاد مذاکره با شادروان آیت‌الله زنجانی مطرح شد و فردای آن روز اعلامیه «نهضت ادامه دارد» منتشر شد. حسین راضی و همراهانش از حزب «مردم ایران» نقش بسزایی در به وجود آوردن هسته‌های نهضت مقاومت ملی داشتند. (تداوم حیات سیاسی در اختناق، مصاحبه با حسین شاه‌حسینی و حسین راضی، به کوشش وحید میرزاده، انتشارات سلک، 1379) بعد از کودتا ایشان توانست با بازاریان مبارز همکاری کرده و اولین اعتصاب بازار تهران را به وجود بیاورند. اعتصابات موجب خشم کودتاچیان و تخریب بخشی از سقف بازار شد. در سال 1339 آقای حسین راضی در جبهه ملی دوم شرکت کرده، و به عنوان نماینده حزب به عضویت شورای عالی جبهه ملی انتخاب شد. ایشان در جبهه ملی سوم نیز حضور فعال داشت. یکی از خصوصیات برجسته شادروان راضی مایوس نشدن و جلوگیری از یأس همراهان در عرصه سیاست و خدمت بود. به عنوان یکی از عناصر شناخته‌شده جبهه ملی، حسین راضی 9 بار به وسیله کودتاچیان دستگیر و زندانی شد. به خاطر دارم وقتی در شش‌سالگی که با مادر برای بازدید به زندان قزل‌ قلعه رفتیم، زنده‌یاد حسین راضی را شاداب و مصمم ملاقات کردیم.

 

شادروان راضی از پیشکسوتان ملی، پایبند به اخلاق و مذهب، و معتقد به تاثیر این دو ارزش در جامعه بود. او اعتقاد داشت که اخلاق و دین می‌توانند تنها به عنوان وجدان انتقادی جامعه عمل کنند. روحیه خدمتگزاری ایشان باعث شد مسوولیت کودکان بی‌سرپرست را در شهرداری تهران برعهده بگیرد، و به اعتراف دوست و دشمن خدمات چشمگیری در این سمت ارائه کند. ایشان احساس نزدیکی خاصی به دوست و هم‌رزم دیرین خود مرحوم محمد نخشب داشت، و برای سال‌های متمادی سالگرد نخشب را در منزل خود برگزار کرده و همگان را دعوت به فعالیت مدنی و حزبی می‌کرد.

 

شادروان حسین راضی به دو اصل از برنامه دکتر مصدق یعنی «آزادی» و «استقلال» پایبند بود و یادآور می‌شد که نهضت ملی هرگز یکی را فدای دیگری نمی‌باید. وی تا آخرین لحظه حیات بر منافع ملی، «استقلال» و عدم دخالت خارجی در تحولات سیاسی جامعه ایران تاکید داشت. مدتی است که بعضی تحلیلگران از دید تئوریک استدلال می‌کنند که مفهوم «استقلال» در این دوره آن معنی سابق را ندارد. می‌گویند باید تلاش کرد چنین مفاهیمی «امروزی» شوند. این طور القا می‌کنند که در این مقطع تاریخی آماده‌اند به نوعی از اصل «استقلال» عبور کنند. ولی حتی اکنون، در دوره جهانی شدن و مرحله انتقال به دموکراسی، نه از اصل مردمسالاری می‌شود عبور کرد، و نه از اصل «استقلال» و منافع ملی. در یکی از سفرهایی که با حسین راضی و اعضای «مردم ایران» به احمدآباد آرامگاه دکتر مصدق داشتیم، ایشان یادآور شد که برای یافتن تریبون و اظهارنظر، هرگز با رسانه‌های بیگانه مصاحبه نکرده و نخواهد کرد، و آن را در شأن پیروان مکتب «استقلال‌طلبانه» مصدق نمی‌دانست. وی در این رابطه متذکر شد که «ما به قدرت‌های خارجی وامدار نخواهیم شد.»

 

سال‌ها پیش در سفری دیگر به «ابن بابویه» مکان دفن شهدای 30 تیر 1331، ایشان شاگردان خود را به وزیر بهداری دکتر مصدق معرفی کرد. زنده‌یاد حسین راضی فقط یک تاریخدان صرف وقایع نهضت ملی شدن صنعت نفت نبود بلکه یک شاهد زنده و کنشگری موثر در مبارزات تاریخی ضداستعماری و ضداستبدادی نهضت ملی به شمار می‌رفت. از همین روی مریدان، وی را به مثابه «حلقه واسطه»‌ای می‌دیدند. منبع اصلی تحقیقات ما در این موارد تاریخی همواره ایشان بود، و هر چه داشتم، از او داشتم.

 

منبع: روزنامه شرق

کلید واژه ها: حسین راضی نهضت خداپرستان سوسالیست


نظر شما :