وضعیت ایران در سال ۱۸۹۹: کارمندان دولت چندین ماه است مواجب نگرفته‌اند

۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ | ۰۱:۱۲ کد : ۳۱۵۳ از دیگر رسانه‌ها
اسپرینگ رایس وزیرمختار انگلیس در دربار ایران در عهد سلطنت مظفرالدین شاه در نامه مورخ پانزدهم سپتامبر ۱۸۹۹ به برادرش استیفن، درباره وضع نابسامان اقتصاد ایران چنین نوشته است: «... تازگی‌ها چیزی اتفاق نیفتاده جز اینکه این کشور مفلوک (ایران) دم به دم خراب‌تر و به ویرانگی و فروپاشی نزدیکتر می‌شود. پادشاه مملکت مردی است بسیار عالی، خوش‌نفس و خوش‌نیت. اتباعش کوچکترین ترسی از وی ندارند و به همین دلیل است که ثروتمندان، فقرا را می‌چاپند و به عکس شاه سابق (اشاره به زمان ناصرالدین شاه) ترسی هم از این ندارند که خود مقام سلطنت آن‌ها را بچاپد. پولی به خزانه نمی‌رسد و حکومت در وضعی مفلوک و یاس‌آور قرار دارد.

 

تا پنج روز دیگر موعد پرداخت یکی از اقساط بدهی دولت به بانک شاهی انگلستان فرا می‌رسد و مسوولان کشور از حالا می‌گویند که قادر به پرداخت آن نیستند. از این بد‌تر وضع کارمندان دولت و سربازهاست که هیچ‌کدام مواجب خود را دریافت نکرده‌اند. سکنه تهران برای تهیه گندم با اشکال بزرگ روبه‌رو هستند، زیرا مالکان ثروتمند گندم خود را احتکار کرده‌اند و زمزمه نارضایتی مردم دارد بلند می‌شود. جنبه شگفت‌انگیز قضیه در اینجا است که با وصف این همه اشکالات ناشی از کمبود خواربار، اهالی تهران ساکتند مثل اینکه تن به قضای الهی داده‌اند. صدای شکوه و ناله بلند از دهن کسی بیرون نمی‌آید. از گوشه و کنار شنیده می‌شود که صندوق‌های توانگران پر از پول است ولی دیناری از آن عاید خزانه دولت نمی‌شود. فکر نمی‌کنم فقرای ایران آن اندازه فلاکت و بدبختی از وضع خود احساس کنند که فقرای انگلستان، در وضعی مشابه، احساس می‌کردند. تعجب‌آور است که نان پیدا نمی‌کنند ولی خوش و خندان هستند، چون اگر نان نباشد آفتاب جهانتاب هست و مساله کمبود خواربار را هم به این طریق حل کرده‌اند که گدایی و دریوزگی کنند یا اینکه از خانه‌های توانگران بدزدند، چون دزدیدن خواربار در این مملکت، اگر معلوم بشود که سارق حقیقتا گرسنه بوده، جزو جرایم بزرگ حساب نمی‌شود.

 

به هر کدام از وزارتخانه‌ها که سر بزنید می‌بینید عده زیادی کارمند بی‌مصرف در گوشه و کنار نشسته‌اند. از هر کدام از آن‌ها که بپرسید جواب خواهد داد که چندین ماه است مواجب نگرفته است. پس این‌ها چگونه زندگی می‌کنند! از همین طریق که گفتم؛ یعنی از طریق دزدی. همه‌شان عمری را به بطالت می‌گذرانند و از راه دزدی و رشوه‌گیری اعاشه می‌کنند...»

 

 

منبع: روزنامه دنیای اقتصاد به نقل از «نامه‌های خصوصی اسپرینگ رایس»، ترجمه دکتر جواد شیخ‌الاسلامی
 

کلید واژه ها: اسپرینگ رایس اقتصاد ایران


نظر شما :