تاریخ مطبوعات ایران؛ از سنگنبشتههای هخامنشی تا اطلاعات و کیهان
به گزارش خبرگزاری مهر، مطالب و نوشتههایی که چاپ و انتشار مییابد و برای مطالعه در دسترس عموم مردم قرار میگیرد اعم از کتاب، مجله، ماهنامه، فصلنامه، روزنامه و... را مطبوعات مینامند. اما در عرف عام، مطبوعات بیشتر به روزنامهها و مجلههایی اطلاق میشود که اخبار روز و جدید در آن به چاپ رسیده باشد.
از سنگنبشتهها و جنگنامههای سلاطین هخامنشی، ساسانی و سلسلههای پادشان قدیم که پیروزیها و واقع مهم را بر آنها حک میکردند که بگذریم، در آغاز سده پنجم هجری به روزگار سلطان محمود غزنوی در غزنین روزنامهای به نام روزنامه «ایام» و یا برخی از جراید به همین نام در عراق و شام و به روزگار نظامی گنجوی و پیش او در شهر گنجه و جاههای دیگر جریده ادبی وجود داشته است. همچنین در زمان سزار، روزنامهای به نام «اکتادیورنای» به طور خطی دستنوشته و در فرانسه اخبار ادبی «نوول لیترر» شامل افسانهها و قطعههای نظم و نثر و قصائد ستایشگران هیات حاکم روز در دسترس عموم نهاده میشد. این روزنامهها در واقع کارنامه شهریار عصر را در بر داشت تا مردم آنها را بخوانند و کارهای انجام یافته را بدانند.
ترکان عثمانی کلمه «وقایع» را که جمع «واقعه» به معنی رویداد میباشد به جای روزنامه به کار بردند، چنانچه قدیمیترین روزنامهای که در سال ۸۰۳ در اسلامبول تاسیس شد، «تقویم وقایع» نام داشت. در هندوستان «کاغذ اخبار» مانند «مرآتالاخبار، شمسالاخبار، سیدالاخبار» و نظایر آنها را به کار بردند. عربها آن را ورقه خبریه، اوراق حوادث و رساله خبریه نامیدند. در مصر و لبنان کلمه جریده، مجله و صحیفه را مانند «الصفاحه» به کار گرفتند.
در ایران، در آغاز کلمه «اخبار» و «کاغذ اخبار» به کار رفت و اولین تصویر در نشریه میرزا صالح که نخستین نمونه محسوب میشد به تقلید از هندیان به کار رفت، اما در موقع تاسیس روزنامه رسمی دولتی، در زمان وزارت امیرکبیر کلمه «وقایع» را مانند نام «دارالفنون» از عثمانیها گرفتند و با اضافه کردن کلمه اتفاقیه «وقایع اتفاقیه» نامیدند. به تدریج کلمه روزنامه که در معانی مشابه دیگری معمول بود در برابر ژورنال فرانسه متداول شد و دارای مفهوم تازهای گردید.
روزنامهنگاری در ایران به صورت امروزی، از زمان ناصرالدین شاه آغاز، و روزنامه هفتگی وقایع اتفاقیه که در سال سوم سلطنت وی یعنی به سال ۱۱۹۰ هـ. ق زیر نظر میرزا تقیخان امیرکبیر منتشر شد نخستین روزنامه ایران بود.
در سال ۱۲۷۷ هـ. ق. روزنامه دولت علیه ایران که نشریهای مصور بود زیر نظر صنیعالدوله انتشار یافت. بعدها این روزنامه به نام «روزنامه دولتی» خوانده شد. انتشار این روزنامه تا سال ۱۳۲۴ هـ. ق تحت عنوان «ایران» ادامه داشت و بعد از مدتی وقفه، دگر بار به سال ۱۳۲۹ هـ. ق به نام «روزنامه رسمی دولت ایران» انتشار یافت. در سال ۱۲۸۳ هـ. ق روزنامه دیگری به نام «روزنامه ملتی» در تهران پخش شد و مقصود این بود که روزنامه مزبور از روزنامه دولتی کاملا متمایز باشد. نخستین شماره آن در یازدهم محرم ۱۲۸۳ و آخرین شماره آن در سیستم جمادیالآخر ۱۲۸۷ انتشار یافته است.
در زمان مظفرالدین شاه، روزنامه «معارف» که وابسته به انجمن معارف بود انتشار یافت و ریاست عالیه این انجمن را شاه به عهده داشت. بعد از استقرار مشروطیت چهار روزنامه مجلس، ندای وطن، حبلالمتین و صبح صادق منتشر شد.
روزنامهها و مجلههایی که در دوران مشروطیت به سبک فکاهی منتشر شدند نقش مهمی را در توسعه مطبوعات ایفا کردند. مهمترین این نشریهها بدین قرارند: کشکول، حشراتالارض، بهلول، شیدا، شیخ چغندر و غیره... و نشریه صوراسرافیل از نظر مطالب فکاهی مقام اول را داشت. نویسنده متون چرند و پرند صوراسرافیل علامه میرزا علیاکبرخان قزوینی بود. از روزنامههایی که در خارج ایران منتشر میشد و به علت آزادیخواهی مدیرانشان، ورود آنها به داخل کشور ممنوع میشد، «اختر» به مدیری آقامحمدطاهر تبریزی، «قانون» به مدیری میرزا ملکمخان و «حبلالمتین» به مدیری شیخ احمد روحی را میتوان نام برد.
در دوره مشروطیت، بیداری افکار عمومی به سرعت اوج گرفت و روزنامهها نفوذ عظیمی در تجدید حیات اندیشههای مردم داشتند. روزنامههای مجلس، صوراسرافیل و ایران نو، شرافت، ثریا و پرورش که به قلم میرزا علیمحمدخان شیبانی کاشانی نگاشته میشد نفوذ زیادی در افکار عمومی داشتند.
از روزنامههای ادبی، تربیت، ادب و بهار از نشریههای تراز اول محسوب میشدند، و در این میان فقط سه نشریه اقیانوس، آی ملاعمو و فکر مدافع استبداد بودند. پرتیراژترین (۱۰ هزار نسخه) روزنامههای ایران در دوران مشروطیت روزنامه مجلس بود که مذاکرات مجلس را منتشر میساخت.
در دوره دوم مشروطیت قطع روزنامههای روزانه بزرگتر شد اما تیراژ آن کاهش یافت. تعداد روزنامههای ایران در سال ۱۳۲۵ هـ. ق ۸۴ مورد بود و در سال ۱۳۲۸ هـ. ق این رقم به ۳۶ و در سال بعد به ۳۳ مورد تقلیل پیدا کرد.
روزنامههای مهم دوره احمدشاه عبارت بودند از: ایران نو، شرق، برق، رعد، استقلال ایران، مجلس، کوکب ایران، ستاره ایران، کاوه، نوبهار ایران، شفق، تجدد، آزادستان. روزنامههایی که توسط زنان منتشر میشد، عبارت بودند از دانش، شکوفه، زبان زنان و نامه بانوان.
در جنگ جهانی اول که در دولت عثمانی به اتحاد مثلث پیوست، روس و انگلیس از شمال و جنوب در صدد تجاوز و تعرض به ایران بودند و کشتار دسته جمعی و ویرانی و تجاوز به حقوق ملت را که پیش از آغاز جنگ جهانی در تبریز، رشت و مشهد آغاز شده بود به بهانه مقتضیات جنگ، تحدید و تشدید کردند. روزنامهها که بعد از افتتاح مجلس سوم، آزادی از دست داده در کودتای ۱۲۹۹ را دوباره به دست آورده بودند در مورد اینکه کشور هدف تعرض سربازان بیگانه و در معرض دخالت نامحدود روش و انگلیس قرار گرفته بود، در تحریک عناصر ملی و تشویق طرفداران حزبی خود از سیاست تغییر پایتخت و مقاومت در مقابل تهاجمات خارجی بسیار موثر بودند.
روزنامههای حبلالمتین و یادگار انقلاب و خیرالکلام و نسیم شمال در میان ترس و وحشت و اضطراب موجود، در رشت منتشر میشدند. با اینکه پس از مدتی کوتاه قیام جنگلیها و انتشار روزنامه جنگل تا حدی توانست به این وحشت پایان بخشد اما باید یادآور شد که اغلب روزنامههای ایران در دوران چهار ساله جنگ بینالمللی متاثر از سیاست خارجی دول صاحب نفوذ در ایران یعنی آلمان، روس و انگلیس بودند. روزنامه کاوه در همین زمان به مدیریت سید حسن تقیزاده در برلن منتشر میشد. روزنامههای دیگری که انتشار آنها از قبل تا این عصر ادامه داشت عبارت بودند از بهلول، ادب، بهار، مجلههای آفتاب، علمی، پارس، فردوسی.
بعضی از این مطبوعات تا عصر محمدرضا پهلوی ادامه داشت که معروفترین آنها کیهان، اطلاعات، رستاخیز، ایران نوین، صبح امید و مجلههای فردوسی، سیاه و سفید، امید ایران، توفیق (مجله فکاهی)، کیهان هفتگی، جوانان، اطلاعات هفتگی و زن روز بودند که با سقوط پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی به جز روزنامههای کیهان و اطلاعات بقیه منتشر نشدند.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در رابطه با مطبوعات اصول زیر را در بر دارد:
اصل سوم: «بالا بردن سطح آگاهیهای عمومی در همه زمینهها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانههای گروهی و وسایل دیگر از وظایف دولت است.»
اصل بیست و چهارم: «نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آنکه مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد. تفصیل آن را قانون معین میکند.»
اصل بیست و پنجم: «بازرسی و نرساندن نامهها، ضبط و فاش کردن مکالمات تلفنی، افشاری مخابرات تلگرافی و تلکس، سانسور، عدم مخابره و نرساندن آنها، استراق سمع و هر گونه تجسس ممنوع است مگر به حکم قانون.»
اصل یکصد و شصت و هفتم: «رسیدگی به جرائم سیاسی و مطبوعاتی علنی است و با حضور هیات منصفه در محاکم دادگستری صورت میگیرد. نحوه انتخاب، شرایط و اختیارات هیات منصفه و تعریف جرم سیاسی را قانون بر اساس موازین اسلامی معین میکند.»
نظر شما :