سرباز گمنام امپریالیسم
سرمقاله
مثال بالا را داشته باشید و بعدا بخوانید. در میان قره نوکران امپریالیزم و سربازان «سرشناس» و «گمنام» راه به استعمار کشیدن ایران، غیر از آن «دسته» و «گروه»ها و آن کسانی که وفاداری آنها «به ارباب» به ثبوت رسیده، از بیاتها که موی سرشان در این کار سفید شده و در پست جدید در حکومت ملی به دعاگویی دارندگان سه قوه مقننه و مجریه و قضاییه مشغولند و از خیلی از مزدوران شناخته شده امپریالیسم که برای دهان کجی به افکار عمومی توسط ملینماها به روی کار آمدهاند از قبیل مهندسین عالیمقام و دارندگان نشان امپراطوری و سرتیپهای شوشکهکش و همچنین به غیر از آنهایی که یک دفعه معجزه میشود و به یک پست عالی میرسند. بیشتر از آنهایی که در کابینه پیشوا به عنوان وزیر گوش تا گوش نشستهاند و خلاصه آقایان مشاوران و کارشناسان! و دکتران حقوق! که خیلی ادعا دارند ولی موکلین آنها برایشان «چارقد و سنجاق» میفرستند و این کارناوال سیاسی را تشکیل دادهاند یک آدمکهای دیگری هستند که جزو این کاروان محسوب میشوند ولی بدبختها «گمنام» هستند و دستجات به اصطلاح حزب! که در راه به زنجیر کشیدن ملت متحد شدهاند و به جنگ با مردم آمدهاند. ولی متاسفانه بیش از چند نفر نشدند و با آن میتینگ مفتضح پنجشنبه بود که برپا کردند.
این سربازان گمنام امپریالیزم که در هر فرقه و دستهای سرشان پیداست و گاهی از میان فلسفههای «مارکس» و «انگلس» و گاهی از میان ادارههای اصل ۴ و از جمع ماشیننویسهای محترمه آن اداره سر در میآورند و گاهی انقلابی میشوند و موقعی که پشت میز کافه نشستهاند «چریک» میگردند و در عالم ارواح در کوهها میجنگند، ولی توی خیابان به طوری راه میروند که اطوی لباسشان خراب نشود و «یقه آهاری» آنها نشکند آن وقت ارگان همین آقایان کمونیستهای «یقه آهاری» تئوری میبافد. باید در جواب آنها گفت مگر نمیدانید که امپریالیزم برای اینکه بر ملت پیروز شود و (آن امری است محال) در لباسهای گوناگون «چاکر» دارد که انجام وظیفه مینمایند. چه مانعی است که به نام کمونیست و مارکسیست بودن برای اصل چهار و امپریالیستهای ماوراء دریاها خوش خدمتی بنمایید ـ و ستون پنجم آنها در کشور ما باشید، تیتو در یوگسلاوی نمونه زندهای از نوع همین آقایان کمونیستها میباشد که افتخار میکند آمریکا در کشورش پایگاه ساخته و به او کمک میکند. ارگان سرباز گمنام امپریالیسم میتواند این چند خط را به عنوان جواب قسمتی از سرمقاله روز دوشنبهاش فرض کند. اینها حقایقی است که برای همیشه نمیشود در زیر یک مشت ابتذالات مخفی داشت.
ملت ایران به نبرد خود علیه مزدوران رنگارنگ ادامه خواهد داد. از «حزب توده» و «باند صلحیون» گرفته و تا این «نوبر امساله» یعنی (حزب ملی! نهضت الدیوان) و همچنین حزب بیعضو انگل ایران.
***
مبارزه ما با این مزدوران آشتیناپذیر است. همه با هم دست یکی شدهاند که در جبهه زحمتکشان رخنه پیدا کنند. پیروان مکاتبی که بیشتر آنها را پایمال کرده و مظاهر آنها را به گور کرده، از حزب نوکران عبدالحسینخان بر بنیاد پان چاخانیسم بیسر و پا و حزب پسمانده غلام یحیی همه این آرزو را دارند که ما کوبیده بشویم.
آنها با چاقو و تهمت که جز رسوایی برای خودشان سودی نخواهد داشت به میدان آمدهاند ولی ما اسلحهای برنده چون حق و حقیقت به دست داریم و اطمینان داریم که پیروز خواهیم شد.
«الغرض دستههای وارفته»
«ملکی»های زیر پا رفته»...
ایدئولوگ این سرباز گمنام امپریالیسم که البته افتخار میکند مزدور استعمارگران میباشد و علنا از آنها دفاع میکند چنان راه تزویر و ریا را میپیماید که از چاپلوسان دورههای «شاه عباس» و ناصرالدین شاه نیز جلوتر افتاده و برای اینکه در راهی که میرود موفق شود دم از حمایت زحمتکشان میزند و به اصلاح این حلزون خودش را جزو شاخدارها میداند. و بقیهاش را بهتر میدانید که شاخدارهای دیگر چه بلایی بر سر حلزون میآورند، البته در مثل مناقشه نیست.
ما یقین داریم که این سربازان سرشناس و گمنام امپریالیسم نمیتوانند به مقصود خود موفق شوند، پیروزی از آن زحمتکشان ملت ایران است. دستهای که ایدئولوگ گرداننده آنست و فقط درست شده که از افراد به خصوص روی جریانات که گذشته انتقام بگیرد، نمیتواند با این تلاشهای مذبوحانه از انتقام زحمتکشان ملت در امان باشند. تمام این تشنجات و حوادثی که برای ما درست میکنند نمیتوانند آنها را از این بنبست و افتضاح برهاند.
نظر شما :