نگاهی به رمز و راز رهبری و شخصیت امام- سید محمد صدر
برای پاسخ به سوال فوق باید به بررسی شخصیت همهجانبه و تکاملیافته امام پرداخت و ویژگیهای گوناگون و گاه به ظاهر متضاد ایشان را مورد بررسی قرار داد؛ ویژگیهای مختلفی که به ندرت در یک فرد جمع میشود و از او شخصیتی میسازد که در تاریخ بعد از صدر اسلام کم نظیر یا بینظیر است.
روحانی بودن
اولین ویژگی مهم که باید مورد توجه قرار گیرد، روحانی بودن امام است. روحانیت در جامعه ما از جایگاه خاصی برخوردار است و مردم با علم و تجربه دریافتهاند که این قشر همیشه حامی مظلومان و مخالف ظالمان بودهاند. مردم ما به خوبی آگاهند نهضتی در ایران به وقوع نپیوسته، مگر اینکه روحانیت رهبری آن را برعهده داشته یا اینکه به طور موثر در آن دخیل بوده است. این خصوصیات باعث میشود که مردم به این قشر اطمینان داشته و آنان را تکیهگاه خود بدانند. بنابراین اولین عاملی که زمینه را برای رهبری حضرت امام فراهم کرد، روحانی بودن ایشان بود.
مرجعیت
ویژگی دوم امام مرجعیت است. مرجع در بینش شیعه جانشین امام معصوم است و حکم او مانند امام و پیامبر برای امت تلقی میشود. مردم مسلمان ایران حرکات اجتماعی و سیاسی خود را در چارچوب تکلیف شرعی انجام میدهند و از این طریق دنیای خود را با آخرت پیوند میزنند. آنها حاضر نیستند آخرت و قیامت خود را در اختیار فردی سیاسی و غیرمذهبی قرار دهند؛ زیرا به خوبی میدانند که در چارچوب ولایت فقیه و اجتهاد است که موضوع جنبه شرعی پیدا میکند و تکلیف به درستی انجام میشود.
حکیم و فیلسوف
ویژگی سوم امام فیلسوف بودن اوست. امام از اساتید بزرگ فلسفه در حوزه علمیه قم بود و آن را تدریس و ترویج میکرد. این اقدام امام در شرایطی صورت میگرفت که بعضی دیگر از فقها نه تنها با فلسفه مخالف بودند، بلکه مدرسان آن را تکفیر میکردند. بینش فلسفی امام و تبحر در آن، باعث پیچیدگی هرچه بیشتر ذهن امام شده و ایشان را از سادهاندیشیها مصون میداشت. برخورد صحیح امام با مسایل بغرنج سیاسی در طول مبارزه و عدم ارتکاب اشتباهات فاحش از جانب ایشان از این ویژگی امام نشأت میگرفت.
خلوص
از ویژگیهای دیگر امام که باید آن را مهمترین عامل موفقیت او به حساب آورد، خلوص است. امام بنده عابد و زاهد خدا بود و سالهای طولانی در خلوت عبادتگاه، خود را خالص کرده بود. او تجسم عینی تسلیم در مقابل خدا بود و به همین جهت بزرگترین اتفاقات، کوچکترین تاثیری برای او نداشت. امام موحدی بود که با اتصال به خداوند متعال دیگر قدرتها را خرد میدید و از این بابت هیچ نگرانی به خود راه نمیداد. امام اول کسی بود که به توصیه معروف خود (پیش از آنکه مردم به شما روی آورند، خود را بسازید) عمل کرده و خود را آنچنان ساخته بود که اقبال میلیونها انسان یا ادبار آنها در نظرش تفاوتی نداشت. در عین حال آنچنان برای این بندگان خدا ارزش قائل بود که حتی یک بار در طول عمرش به آنان دروغ نگفت و با آنان سیاسی کاری نکرد و سرتاسر عمر پربرکت و زندگی شریفش را در جهت رشد و نجات آنان صرف نمود.
همین خلوص امام و درک عمیق آن از جانب مردم باعث شده بود که مردم در مواقع حساس، ندای امام را لبیک گویند و به یاری او بشتابند و کوچکترین شبههای در ذهن خود نسبت به عملکرد او نداشته باشند. مردم به کرات دیده بودند که امام برای نجات اسلام و مصلحت مسلمین حاضر به معامله با آبروی خود است و در این راه ابایی از نابودی حیثیت خود که به مراتب مهمتر از نابودی جسم مادی است، ندارد. خلوص امام در جمیع جهات، عامل کمکها و راهنماییهای خداوند متعال در مقاطع حساس بود و این امر باعث میگردید که با الهامات دریافتی، صحیحترین تصمیمات سیاسی را در حساسترین مقاطع اتخاذ نماید.
نظم و انضباط
پنجمین خصوصیت امام که لازمه رهبری و مدیریت در هر سطحی میباشد، نظم و انضباط در امور است. حضرت امام در رعایت نظم و انجام منظم برنامهها به گونهای عمل میکردند که نزدیکان از طریق انجام هر برنامه توسط ایشان، زمان را تشخیص میدادند. آنان میدانستند که امام هر کاری را در چه ساعتی انجام میدهند و از این طریق وقت را مشخص میکردند. رعایت نظم هم در کارهای سیاسی و اجتماعی و هم در مسایل عبادی و حتی ورزشی امام وجود داشت. اقامه منظم نماز شب و پیادهروی روزانه برای مدت پنجاه سال بدون هیچ گونه تغییر شاهد این مدعاست. امام در یکی از سخنرانیها عبارت «نظم ما در بینظمی است» را مورد انتقاد قرار داده و گفتند: نظم و انضباط از مهمترین اموری است که باید مورد توجه مسلمین قرار گیرد.
دشمنشناسی
ویژگی مهم دیگر امام دشمنشناسی است. در هدایت یک نهضت، شناخت دوستان و دشمنان و درجهبندی آنها از امور بسیار مهم است. گاه حب و بغضها یا سادهلوحیها باعث میشود جای این دو با یکدیگر عوض شده و ضربهای مهلک بر نهضت وارد شود. برای مثال در جریان نهضت اسلامی ایران خیلی از افراد، شوروی را به دلیل کمونیست بودن بزرگترین دشمن انقلاب میدانستند و آمریکا را به دلیل عدم مخالفت علنی با دین، دوست میپنداشتند. در صورتی که امام از همان آغاز نهضت دشمن اصلی انقلاب و حامی شماره یک رژیم ستمشاهی را شناخت و آن را مورد حمله قرار داد تا بالاخره حاکمیت آمریکا را از ایران برچید. نمونه دیگر در این زمینه، شناخت منافقین است. اعضای این گروه در سال ۱۳۵۰ در نجف اشرف به حضور امام رسیدند و به دنبال دریافت تائیدیه از امام بودند. این موضوع در شرایطی بود که اکثر مبارزان مسلمان و حتی روحانیان انقلابی آنان را تائید میکردند و از امام نیز میخواستند که منافقین را تائید نماید؛ اما امام علیرغم این سفارشها، هرگز آنان را تائید نکرد و از همان ابتدا شناخت دقیق نسبت به ماهیت آنها پیدا نمود.
صبر انقلابی
هفتمین ویژگی امام صبر انقلابی است. امام در حالی که انقلابیترین فرد زمان خود بود، صبورترین افراد نیز به حساب میآمد و این دو ویژگی به ظاهر متضاد در شخصیت بزرگی چون امام به حد کمال وجود داشت. امام شناخت دقیقی نسبت به بنیصدر داشتند و میدانستند که او لیاقت ریاستجمهوری کشوری اسلامی و انقلابی را ندارد؛ اما به دلیل مصلحت نظام با صبر و تحمل بسیار با او رفتار کردند تا مردم شناخت دقیقتری نسبت به او پیدا کنند، در صورتی که اگر چنین فرصتی به مردم داده نمیشد تا بنیصدر را به طور کامل بشناسند، ممکن بود گروهی به طرفداری از او برخیزند و در حالی که کشور دچار جنگی خانمانسوز بود، گرفتار یک درگیری داخلی نیز بشود. در همان زمان عدهای از افراد انقلابی که واجد صبر انقلابی لازم نبودند و به همین دلیل پیچیدگی برخورد امام با بنیصدر را درک نمیکردند، اظهار داشتند که امام از خط خود خارج شده است! آنان نمیدانستند که در جریان یک انقلاب همان اندازه که افکار انقلابی ضروری و مهم است، صبر و حلم و تحمل نیز ضروری است و اگر این دو خصوصیت همراه یکدیگر نباشد، نهضت با شکست مواجه خواهد شد.
مردمباوری
ویژگی مهم دیگر امام، مردمشناسی و مردمباوری است. امام با شناخت دقیق از روحیات، خواستهها و فرهنگ مردم خود، با آنها رابطهای بسیار مستحکم و صمیمانه ایجاد کرده بود. این رابطه به گونهای بود که تکتک آحاد ملت او را همچون پدری مهربان و دلسوز میپنداشتند و میدانستند که امام چیزی جز صلاح و مصلحت آنها را نمیخواهد. رابطه صمیمانه امام با مردم را میتوان در مراسم میلیونی تشییع پیکر ایشان و با حضور دائمی مردم بر سر مزار شریف و حرم مطهرش مشاهده نمود. امام خود را خدمتگزار مردم میدانست و به نظر و رأی مردم با دیده احترام مینگریست. جمله معروف «میزان رای ملت است» بیانگر توجه خاصی است که ایشان به نظر مردم داشت.
امام در پاسخ سوال یکی از مسوولان در مورد پیشرفت امور فرموده بود: تا جایی پیش بروید که بتوانید مردم را قانع کنید و اگر تشخیص دادید که کاری برای مردم قابل توجیه نیست، از انجام آن خودداری کنید.
عشق به مستضعفین
دیگر خصوصیتی که میتوان برای امام ذکر نمود، عشق به مستضعفین و تنفر از سرمایهداران و مرفهین بیدرد است. امام با شناخت کامل از تاریخ صدر اسلام و پیروان صدیق پیامبر اکرم(ص)، به خوبی میدانست که تنها مستضعفین به ندای انقلاب اسلامی لبیک گفته و جان خود را در طبق اخلاص میگذارند. او دریافته بود که مرفهین بیدرد نه تنها به دنبال ایجاد تغییر در جامعه نیستند، بلکه با تمام وجود با هر حرکت حقگرایانه و عدالتطلبانهای که بخواهد بنیانهای رژیم طاغوت را سست و پایههای حکومت عدل اسلامی را مستحکم نماید، مخالفت میکنند. امام معتقد بود که وابستگی مادی آنان به اندازهای است که حتی حاضر به برداشتن یک گام در جهت حق نیستند و منافع خود را به هر موضوع دیگری به ویژه اسلام و انقلاب ترجیح میدهند.
امام با توجه به این تحلیل، نظر خود را در مورد سرمایهداران چنین بیان میدارد: «من یک موی کوخنشینان را به تمامی کاخنشینان نخواهم داد.» ایشان در جایی دیگر نیز تحلیل خود را از عملکرد مستضعفان و سرمایهداران چنین بیان نمودند: «بروید خانواده شهدا را ببینید، اکثر آنها از اقشار مستضعف هستند؛ زیرا این گروه آماده فداکاری برای اسلام هستند و چنین خصوصیتی در سرمایهداران بیدرد وجود ندارد.»
اعتقاد راسخ به هدف
ویژگی دیگر امام اعتقاد راسخ به هدف بود. واقعیت این است که در جریان یک نهضت به دلیل صعوبت راه و مشکلات فراوان، بعضاً تحمل مبارزان و مجاهدان کاهش مییابد و مقاومت آنها در مواجهه با مشکلات متزلزل میشود. وجود چنین شرایطی گاه به قدری سخت و سنگین است که اصل هدف مبارزه را زیر سوال میبرد. این مساله در مورد تمام نهضتها و طبعاً در مورد انقلاب اسلامی ایران نیز وجود داشته است.
هدف امام از ابتدای نهضت سقوط رژیم سلطنتی و برقراری حکومت اسلامی بود و با تمام وجود اعتقاد داشت که چنین کاری شدنی است. این هدف به قدری عظیم بود که عده زیادی از مردم و حتی مبارزان بزرگ نسبت به تحقق آن دچار شک و شبهه بودند. آنان اعتقاد داشتند که رژیم شاه تا بن دندان مسلح است و از جانب تمامی قدرتهای جهانی حمایت میشود؛ بنابراین امکان سقوط رژیم وجود ندارد و باید مبارزه را با هدفی دیگر دنبال نمود. در این زمینه آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی در یک سخنرانی بیان داشت که حتی آیتالله طالقانی که از مبارزان قدیمی و از بزرگان دین و سیاست بود، سقوط شاه را عملی نمیدانست و معتقد بود چنین واقعهای رخ نخواهد داد؛ اما حضرت امام در تمام طول مبارزه و علیرغم مشکلات بسیار حتی یکبار هم در مورد تحقق این هدف تردید به خود راه نداد و با صراحت اعلام داشت که: شاه باید برود. امام در این راه تحت تاثیر هیچ نظر دیگری قرار نگرفت و با جدیت تمام هدف را دنبال نمود تا در نهایت به آن دست یافت.
در اینجا به ذکر خاطرهای از شهید بزرگوار آیتالله مطهری میپردازم که میتواند تبیینکننده اعتقاد امام به هدف خود و همچنین اعتقاد ایشان به مردم باشد. استاد شهید مرتضی مطهری در زمان اقامت حضرت امام در پاریس به دیدار ایشان رفت. پس از بازگشت، فرصتی دست داد تا به خدمت ایشان برسم. وقتی از حال امام پرسیدم، شهید مطهری با لبخند گفت: «حال ایشان خوب است و به حرف هیچ کس گوش نمیدهند.» سپس ایشان ادامه دادند: «من (مطهری) سرگذشت تمامی رهبران بزرگ دنیا اعم از مذهبی، ملی، مارکسیست و... را مطالعه کردهام؛ اما هیچ کدام از آنها را به اندازه امام معتقد به مردم ندیدم. امام معتقد است که اگر تاکنون در ایران کاری انجام نگرفته، تقصیر ما آخوندهاست؛ زیرا هر زمان که ما به صحنه آمدیم، مردم هم آمدند و تا زمانی که ما در صحنه مبارزه هستیم، مردم نیز مبارزه را ادامه خواهند داد.»
سپس شهید مطهری گفت امام میفرماید: «به من نگویید که رژیم ساقط شدنی نیست و شورای سلطنت را بپذیر، من اعتقاد دارم که نهضت قطعاً به پیروزی میرسد؛ ولی زمان آن را نمیدانم. برای من (امام) در جریان نهضت اتفاقاتی رخ داده است که دست خدا را در آن دیدهام و در پیروزی آن هیچ شک ندارم.»
انتخاب بهترین استراتژی
دیگر خصوصیت امام انتخاب بهترین استراتژی جهت مبارزه بود. در دوران قبل از انقلاب جوّ غالب، مبارزه مسلحانه با رژیم را تجویز مینمود. این استراتژی به عنوان نتیجه بررسی و جمعبندی مبارزات گذشته و ماهیت استبدادی رژیم عنوان میگردید و به عنوان دستاوردی علمی به تمام مبارزان ارائه میشد. طرفداران استراتژی مبارزه مسلحانه در انتقاد از استراتژی امام به این نکته اشاره میکردند که: رژیم مسلح است و مستبد، و تحمل هیچ گونه حرکت اعتراضی مسالمتآمیز را ندارد و با کلیه حرکات مسالمتآمیز مردمی برخورد قهرآمیز دارد؛ بنابراین طبیعی است که با چنین رژیمی و با چنان ماهیتی برخورد مسالمتآمیز و غیرمسلحانه بینتیجه خواهد بود.
در مقابل این دیدگاه، استراتژی امام آگاهی دادن به تودههای مسلمان و خیزش عمومی و یکپارچه بود. امام به خوبی میدانست که اگر آگاهیهای اسلامی و سیاسی مردم بالا برود، آنان خود کار را تمام خواهند کرد. ایشان با انتخاب این روش و به رغم انتقادهای تمامی انقلابیون آن زمان، مبارزه را ادامه دادند تا پیروزی را برای ملت ایران به ارمغان آورد. استراتژی گل در مقابل گلوله که از ابتکارات ناب حضرت امام بود، به هیچ وجه نمیتوانست در ذهن سازمانهایی که شناختی از اسلام، مردم و فرهنگ ایران نداشتند، شکل بگیرد.
عدهای از طرفداران تز مبارزه مسلحانه با پافشاری بر عقاید خود، پیروزی انقلاب را نتیجه افتادن اسلحه به دست مردم میدانستند. نظری که مطابق واقع نبود؛ زیرا زمانی که اسلحه به دست مردم افتاد، رژیم سلطنتی شکسته شده بود. از این گذشته، دسترسی مردم به اسلحه و مردمی شدن مبارزه مسلحانه که عمدتا به دلیل پیوستن نیروهای مسلح به انقلاب اسلامی بود، در چارچوب استراتژی امام قابل تبیین است، نه در قالب استراتژی مبارزه مسلحانه بریده از مردم. خلاصه اینکه حضرت امام با انتخاب بهترین استراتژی برای رسیدن به هدف، روشهای دیگر مبارزه را علیرغم تهاجمی بودن آنها نفی کرد و ثابت نمود که استراتژی انتخابیاش بهترین روش مبارزات در ایران اسلامی است.
اعتقاد به نقش زن
ویژگی دیگر امام که نقش بسیار مؤثری در پیشبرد انقلاب و تبعیت مردم داشت، اعتقاد به نقش زن در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی بود. در این مورد میتوان به این نکته اشاره کرد که امام تنها مرجعی بود که اجازه ورود جدی زنان را به صحنه مبارزه صادر کرد و آنان را از عزلت خانه به میدان سیاست و انقلاب کشاند و از این طریق بخش مهمی از جامعه اسلامی را در ارتباط با انقلاب فعال نمود. افکار امام موجب احساس استقلال سیاسی و فرهنگی در زنان گردید.
ورود زنان به صحنه مبارزه مردان را به نحو مؤثرتری به صحنه مبارزه کشاند. اعتقاد حضرت امام به نقش سیاسی و اجتماعی زن، عامل یک تحول اساسی در ذهنیت زن مسلمان ایرانی گردید و به او تفهیم نمود که مسلمان بودن با فعالیت اجتماعی تناقضی ندارد. این اندیشه باعث گردید تا زن مسلمان با پشت سر گذاشتن تفکرات غربی، وارد صحنههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و علمی شود و با انتخاب پوشش اسلامی در این صحنهها پیامی تازه برای تمامی زنان مسلمان جهان به ارمغان آورد. توجه حضرت امام به نقش زن در جامعه، در زمان ارسال پیام برای گورباچف ـ رئیسجمهور شوروی سابق ـ به خوبی تجلی دارد. ایشان تأکید داشتند که حتما یکی از بانوان مسلمان هیات حامل پیام را همراهی کند تا از این طریق پیامی دیگر برای جهانیان ارسال نماییم.
سرعت انتقال مطالب و مفاهیم
ویژگی دیگر امام سرعت انتقال مطالب و مفاهیم است که در هدایت نهضت و اداره امور کشور اهمیتی خاص دارد. رهبر نهضت در صورتی که نتواند مسایل را به سرعت درک نماید و مشکلات را با تیزبینی خاص خود دریافت کند، نهضت یا حکومت را با معضل مواجه خواهد کرد. این موضوع به ویژه در کشورهای جهان سوم از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ زیرا در این کشورها نقش فرد در اداره امور کشور بسیار بیشتر از کشورهای غربی است و در آنجا سیستم بیش از فرد در پیشرفت امور مؤثر است. در مورد این ویژگی شاید بتوان ادعا نمود که امام یک شخصیت منحصر به فرد بود و از کوچکترین خبر یا گزارش، بیشترین دریافتها را در حداقل زمان کسب مینمود که این امر در سهولت کار مجریان سهم به سزایی داشت.
مجموعه این ویژگیها به همراه خصوصیات دیگری از قبیل سیادت که ریشه عمیق در اعتقادات مردم ما دارد، شرایطی را به وجود آورد تا مردم از میان تمامی مراجع، شخصیتهای مبارز روحانی، روشنفکران مذهبی، شخصیتها و گروههای ملیگرا، شخصیتها و گروههای اسلامی ملی، سازمانها و گروههای چریکی، تنها و تنها امام را به رهبری برگزینند و جان و دل به ندای روحبخشش بسپارند و در پی او بزرگترین انقلاب قرن حاضر را به منصه ظهور برسانند.
منبع: روزنامه اطلاعات
نظر شما :