نقش خرم سلطان در حمله به ایران/ سوگلی سلطان سلیمان که بود و چه قدرتی داشت؟
به گزارش سایت مشرق، این سریال علاوه بر نمایش وقایع دوران سلطنت سلیمان (مشهورترین پادشاه عثمانی) رابطه عاشقانه وی با روکسلانه یا خرم سلطان که توسط سربازان عثمانی به بردگی گرفته شده و به حرمسرای سلطان راه یافته است را نمایش میدهد. محوریت فیلم شخصیت مرموز روکسلانه معروف به خرم سلطان است که به گفته بسیاری از مورخین با تحریکات خصمانه او آماج تهاجم عثمانیها از اروپا به سمت ایران و شیعیان منحرف شد و با زمینهسازی او بود که امپراتوری قدرتمند عثمانی در سراشیبی افول قرار گرفت.
اما به نظر میرسد نیل به اهدافی از پیش تعیین شده باعث گردیده تا شاهد تحریفاتی گسترده در تاریخ مدون عثمانی در طول سکانسهای سریال باشیم به طوری که شدت تحریفات تاریخی در این سریال ترکیهای سرانجام رجب طیب اردوغان، نخستوزیر و سایر مقامات سیاسی و مذهبی ترکیه را نیز به واکنشی سخت واداشت تا آنجا که اردوغان اعلام کرد که ما چنین اجدادی نداریم و وی از قوه قضائیه ترکیه خواستار حرکتی قانونی علیه عوامل این سریال شد. هر چند این واکنشها غالبا به جهت سکانسهایی است که نشان میدهد دربار عثمانی درباری فاسد از جهت زنبارگی، بدمستی و شهوترانی بوده است و منظور ما از تحریفات، تحریف در نشان دادن وارونه شخصیتها چه از نظر ظاهر و چه از نظر باطن است. به عنوان نمونه میتوان به مظلوم نشان دادن روکسلانه یا خرم سلطان در برابر دیگر زنان حرمسرا در طول سریال اشاره نمود.
روکسلانه (خرم سلطان) از بردگی تا سلطانگی
تاریخ پیرامون زندگانی خرم سلطان یا روکسلانه پیش از اسارتش و پیش از ورود به خاک امپراتوری عثمانی ساکت است و حتی در مورد اصل و تبار وی نیز ابهامات و تردیدات زیادی وجود دارد و اصل و نژاد خرم سلطان محل بحث و اختلاف بسیاری از مورخین میباشد.
در واقع سلطان سلیمان شیفته و شیدای دختری از حرمسرا به نام خرم سلطان شده بود. در غرب، دیپلماتهای غربی که از شایعههایی که پیرامون او میپیچید آگاه شده بودند، او را «روسلازی» یا «روکسلانا» نامیدند که به اصالت روتنیایی او اشاره داشت. خرم سلطان دختر یک کشیش ارتدوکس بود که توسط تاتارهای کریمه به اسارت گرفته شد و در قسطنطنیه به عنوان برده فروخته شد.
«نوئل باربر» مورخ و مستشرق انگلیسی روکسلانه را اینگونه وصف میکند: «تکاوران ترک در گالیسی گروهی از زنان را به اسارت گرفتند. در میان آنان یک دختر روسی هم وجود داشت که چنان خوشرو و خندهرو بود که بیدرنگ وی را «خرم» یعنی خندهرو نامیدند و برای فرستادن به حرم سلطان در نظر گرفتند. در حرم وی به خاطر تبار روسیاش روکسلانه نامیده شد که تعریفی از کلمه «روسی لانه» میباشد.»۱
«لرد کین راس» مورخ و مستشرق غربی نیز در مقام توصیف احوال روکسلانه اظهار میدارد: «طی دو دهه میانی سلیمان بیش از پیش مفتون سوگلی اسلاوش شده بود، که عمدتا نزد اروپاییها به «زن روسی» یا روکسلانه معروف بود. او که در اصل اسیری از گالیسی و دختر یک کشیش یوکراینی بود توسط ترکها به خورن یا «خندان» ملقب شده، در جلب علاقه سلطان، جانشین سوگلی پیشینش گل بهار شده بود. در مشورت با سلیمان جانشین ابراهیم [ابراهیم پاشا، وزیر سلطان سلیمان] شد.»۲
به هر حال روکسلانه با زیرکی و به کارگیری نیرنگهای فراوان نفوذ خود را به سرعت در دربار و نزد سلطان سلیمان افزایش داد و موانع خود را در این راه با بیرحمی تمام از سر راه برداشت. او از هیچ ظلم و ستمی برای نیل به اهدافش دریغ نکرد و در نهایت با زیرکی توانست به همسری سلطان سلیمان اول درآید؛ امری که تا آن زمان همه آن را بعید و غیرممکن میشمردند چون پادشاهان گذشته چنین رسمی نداشتند و تنها میتوانستند دختران زیباروی را برای حرمسرای خود انتخاب کنند و آنها هرگز به عقد رسمی سلطان در نمیآمدند و کنیزان نیز تا آخر عمر تنها کنیز باقی میماندند ولی چیزی که اتفاق افتاد رسم معمول آن زمان را شکست.
روکسلانه مدتی بعد ماه دوران سلطان مشهور به گل بهار (همسر اول) سلطان سلیمان را هم با دسیسه و نیرنگ از پیشرو برداشت و عنوان سوگلی سلطان را از آن خود کرد. سلطان سلیمان بیش از پیش مفتون و مجذوب روکسلانه شده بود و حتی در امور دولتی با او مشورت میکرد، امری که تا آن زمان در دربار عثمانی سابقه نداشت و ذهن هر انسان کنجکاو و حقیقتجویی را جولان میاندازد که چرا قدرتمندترین سلطان عثمانی از همسر غیر ترکش مشاوره دولتی دریافت میکند؟!
نوئل باربر در کتاب «فرمانروایان شاخ زرین» بدین نکته به خوبی اشاره مینماید: «سلطان به مصاحبت او علاقه داشت و ساعتهای متمادی را با او به بحث و گفتوگو درباره امور دولتی میپرداخت و در باغهای سرسبز... با او گردش میکند»۳
تبارشناسی روکسلانه (خرم سلطان)
همانطور که در اثنای مطلب بیان گردید آنچه مشهور است این است که روکسلانه کنیزی روسی بوده است و همچنین عدهای معدود او را فرزند کشیشی ارتدوکس میدانند ولی پیرامون تبار و مذهب روکسلانه اختلافات زیادی در میان تاریخنگاران است.
«روکسلانه ظاهراً کنیزی روس بود که در اوایل سلطنت سلیمان از طریق خان کریمه به دربار عثمانی راه یافت. این روایت مشهور است. معهذا، درباره نژاد و اصل او آنقدر ابهام وجود داشت که "مورخین فرانسوی" بتوانند او را "به ملت خود بسته، روکسلان بنامند."»۴
بسیاری در مورد مذهب خرم سلطان با تردید صحبت میکنند و در این میان زمزمههای یهودی بودن روکسلانه جدی به نظر میرسد، و شایعه یهودی بودن سلطان سلیم دوم (جانشین سلطان سلیمان و فرزند خرم سلطان) و همچنین قطعیت یهودی بودن نوربانو سلطان (همسر سلیم دوم) بر قوت آن دامن میزند. هرچند این دلیل نمیتواند یهودی بودن روکسلانه را اثبات نماید ولی حداقل در میان گستره شبهات علامت سوالی مقابل مسیحی بودن و یا مسلمان شدن وی قرار میدهد که نیازها برای واکاوی بیشتر را در این موضوع میطلبد. «شاید رواج شایعه یهودیتبار بودن سلیم دوم در میان مردم عثمانی ناظر به همین اصل مشکوک روکسلانه بود.»۵
تحریک سلطان سلیمان برای نبرد با ایران
همانطور که در ابتدا مطرح شد بر طبق شواهد و مدارک فراوان نقش اصلی در تحریک امپراتوری عثمانی و شخص سلطان سلیمان در حمله به ایران شیعی را خرم سلطان با عناد تمام بازی کرد، زیرا که سلطان سلیمان مخالف سرسخت جنگ با بلاد مسلمین بود و آن را جزء خطوط قرمز خود میدانست.
«روکسلانه و کانونی که در پیرامون او بود [منظور کانون یهودیان دربار]، نقش اصلی را در تحریکات خصمانه علیه ایران به دست داشتند و همینان بودند که از سال ۱۵۳۲ میلادی چرخشی بنیادین در استراتژی نظامی سلیمان پدید آوردند و با ترفندهای گوناگون، از جمله ترویج شیعهستیزی، آماج اصلی تهاجم عثمانی را از اروپا به سوی ایران و دولت صفوی منحرف نمودند تا بدین ترتیب امپراتوری هابسبورگ را از زیر ضربه خارج کنند.»۶
خرم سلطان در این راه و برای انتقال قدرت به پسرانش با موانعی روبرو شد و با تمام توان مشکلات را یک به یک از پیشرو برداشت، از جمله این موانع ابراهیم پاشا، صدراعظم عثمانیها و مخالف سرسخت جنگ با ایران و طرفدار جانشینی مصطفی فرزند ماه دوران سلطان بود که روکسلانه با طرحریزی سناریویی دسیسه قتل او را اجرا نمود.
«روکسلانه عقیده داشت ابراهیم اختیارات سلطان را غصب کرده است و بسیاری از درباریان هم با او همعقیده بودند. روکسلانه و کانون هوادارش سناریویی را ترتیب دادند تا نشان دهند که ابراهیم دیوانه شده است و دهها نفر شهادت دادند که او با لحن سرزنش باری گفته است: "اگر او (سلطان) دستوری بدهد و من مخالفت کنم، آن دستور اجرا نخواهد شد. اما اگر من دستوری بدهم و او مخالفت کند به طور قطع اجرا خواهد شد."»۷
با همه این اوصاف سلطان سلیمان حاضر به قتل ابراهیم پاشا نبود زیرا او قسم خورده بود که تا زنده است بر ابراهیم خشم نگیرد. تا اینکه یکی از مشاوران حقوقیاش به او پیشنهاد داد که دستور دهید وقتی در خواب هستید ابراهیم را خفه کنند زیرا انسان زمانی که در خواب است در حقیقت زنده نیست و تکلیف ندارد و شکستن قسم مطرح نمیشود. بدین ترتیب ابراهیم پاشا مخالف سرسخت جنگ امپراتوری عثمانی با ایران و طرفدار جانشینی مصطفی کشته شد.
«و آنگاه که به دلیل انعقاد پیمان اتحاد سلیمان و فرانسوای اول، پادشاه فرانسه، علیه کارل پنجم (۱۵۳۶)، این ترفند [تحریک سلطان برای حمله به ایران و منحرف کردن آماج حمله عثمانیها از غرب به شرق] به مخاطره افتاد، دسیسه قتل ابراهیم پاشا، صدراعظم عثمانی را اجرا کردند (۱۵ مارس ۱۵۳۶) زیرا وی تمایل به تداوم جنگ با ایران نداشت.»۸
صدارت رستم پاشا و تشدید سیاست ضد شیعی- ایرانی
«در سال ۱۵۴۳، هفت سال پس از قتل ابراهیم پاشا، سرداری از اهالی کرواسی بنام رستم پاشا، صدراعظم شد... [او داماد روکسلانه بود]. بدینسان، دوران اقتدار مطلق روکسلانه و وابستگانش آغاز گردید و دولت عثمانی، همپای تشدید سیاست ضد شیعی- ضد ایرانی، در سراشیب انحطاطی قرار گرفت که رواج روزافزون خویشاوندسالاری و دخالت فزاینده حرم در امور حکومتی و بهرهگیری از مقام و منصب حکومتی برای انباشت ثروت شخصی از عوامل مهم مؤثر در آن بود.»۹
«هامر پورگشتال» سرآغاز رواج فساد مالی و ارتشاء در دولت عثمانی، به عنوان یکی از عوامل مهم انحطاط این دولت، را در این دوران یعنی دوران صدارت رستم پاشا و اقتدار مطلق روکسلانه میداند و بر نقش مهم یهودیان در پیدایش و گسترش آن تأکید مینماید: «ثالثاً، فقره گرفتن رشوه بود که رستم پاشای صدراعظم متداول و معمول نمود و حکومتهای ولایات را به مبلغ معینی میفروخت و همچنین خالصههای پادشاهی و املاک دولتی را به یهودیان و مردمان اراذل اجاره و مقاطعه میداد تا همه را خراب و ویران کردند.»۱۰
قتل مصطفی
«خرم سلطان برای از میان برداشتن شاهزاده مصطفی نیز نقشهای طرح کرد و آرام آرام به اجرای آن پرداخت... در اجرای نقشههای طرح شده علیه شاهزاده مصطفی... نامههای ساختگی از سوی او برای شاه ایران تهیه کرده بود [امضای مصطفی توسط داماد رستم پاشا تقلید شده بود].»۱۱
همچنین رستم پاشا نیز شایعه در مورد خیانت شاهزاده مصطفی و اقدامات وی برای جلوس بر تخت سلطنت و کنار زدن پدر منتشر کرد و بدین ترتیب سلطان سلیمان را متقاعد نمود تا به قتل مصطفی رضایت دهد. با قتل مصطفی در نهایت جانشینی و سلطنت به سلطان سلیم دوم فرزند خرم سلطان رسید.
نفوذ در دربار سلطنتی کشورها، سنت تاریخی یهود
«پس از روکسلانه، دومین فرد که در تبدیل حرمسرای سلطان به نهادی متنفذ در امور سیاسی و شئون حکومتی نقش اساسی ایفا کرد، زنی یهودی است که او را با نام نوربانو سلطان میشناسیم. نوربانو در اوائل صدارت رستم پاشا به همسری سلیم درآمد و مادر پسری از او شد که با نام سلطان مراد سوم به سلطنت رسید. «نوربانوی یهودیه» در دوران سلطنت سلیم دوم و مراد سوم ریاست حرمسرا را به دست داشت و به عنوان یکی از ارکان مهم سیاست عثمانی شناخته میشد، و پس از مرگ روکسلانه (۱۵۵۶) رهبری جناح جنگطلب دربار عثمانی (علیه ایران) را به دست داشت.»۱۲
اقتدار سیاسی بانوان حرم سلطان سلیمان قانونی و مداخله روزافزون آنان در شئون سیاسی و حکومتی که در زمان روکسلانه (و پس از وی) قوت میگیرد و اقدامات دسیسهگرانه و بیرحمانه او در این راه یادآور اسطوره استر در دربار هخامنشیان است.
در سال ۲۰۱۰ یک خاخام یهودی در اسرائیل با اشاره به واقعه پوریم و استر، اعلام کرد جاسوسان زن سازمان موساد مجاز به انجام هرگونه عمل جنسی با دشمنان برای انجام ماموریت خود هستند؛ همانگونه که استر هویت یهودی خود را پنهان کرد و با یک دشمن ایرانی یعنی اخشورش (خشایارشاه) ازدواج کرد و با این کار ملت یهود را نجات داد.
این مورد هم همانند قضیه نفوذ یهود در دربار هخامنشیان یکی از موفقترین عملیات نفوذ زنان جاسوس یهودی در میان مقامات کشورهای دیگر به شمار میرود که با استفاده از زیبایی ظاهر و به خدمت گرفتن جذابیتهای جنسی، توطئههای قوم یهود را اجرا کردند و میکنند.
در پایان امیدوارم در جهت تنویر اذهان جامعه جهانی و خصوصا ایرانیان پژوهشهایی بس قویتر در این حوزه صورت گیرد تا از این پس شاهد محبوبیت شخصیتهایی این چنین بدسیرت همانند خرم سلطان که محرک قتلعام شیعیان ایران بوده است نباشیم.
و در جهت اثبات گفته خود و اینکه این سریال رویکردی ضد ایرانی- ضد شیعی دارد به تمجید و استقبال دیکتاتور مستبد بحرین از بازیگران سریال حریم سلطان میتوان اشاره نمود، البته این دیدار به بهانه رونق مسابقات فرمول یک صورت گرفته است ولی بر همگان روشن است که هدف تمجید از رویکرد ضد ایرانی- ضد شیعی سریال است نه چیز دیگر.
منابع و ماخذ:
۱- باربر، نوئل (۱۳۷۲)، فرمانروایان شاخ زرین، هوشنگ مهدوی، عبدالرضا، تهران: نشر گفتار- ص۳۰
۲- کین راس، لرد (۱۳۷۳)، قرون عثمانی، ستاری، پروانه، تهران: کیهان- ص۲۴۴
۳- باربر، نوئل (۱۳۷۲)، همان، ص ۳۱
۴- شهبازی، عبدالله (۱۳۷۷)، زرسالاران یهودی و پارسی، استعمار بریتانیا و ایران، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی- ج۴، ص۳۰۲
۵- همان
۶- همان، ج۴، ص۳۰۲ و ۳۰۳
۷- باربر، نوئل (۱۳۷۲)، همان، ص۴۷
۸- شهبازی، عبدالله (۱۳۷۷)، همان، ج۴، ص۳۰۳
۹- همان، ص۳۰۴
۱۰- همان، ص۳۰۵
۱۱- حقی، اوزون چارشی لی (۱۳۶۹)، تاریخ عثمانی، نوبخت، ایرج، تهران: کیهان- ج۲، ص۴۳۲
۱۲- شهبازی، عبدالله (۱۳۷۷)، همان، ج۴، ص۳۰۶
منابع غیرمستقیم
۱- شهبازی، عبدالله (۱۳۷۷)، زرسالاران یهودی و پارسی، استعمار بریتانیا و ایران، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی- ج ۳، ۲، ۱ و ۵
۲- احمدیاقی، اسماعیل (۱۳۷۹)، دولت عثمانی از اقتدار تا انحلال، جعفریان، رسول، قم: پژوهشکده حوزه و دانشگاه
Sites
1- http://www.antisharia.com
2- http://www.forum.tehran98.com
3- http://www.ucalgary.ca
4- http://roxelanasule.blogspot.co.uk
منبع: سایت مشرق
نظر شما :