ارتفاع پست؛۳۰ سال پس از هواپیمارباییهای زنجیرهای
زینب صفری
جنگ هوایی ایران و فرانسه
پس از پیروزی انقلاب، بهانههای زیادی برای تنش در روابط ایران و فرانسه وجود داشت. برخی چهرههای رده بالای رژیم سابق همچون بختیار و یا افرادی همچون بنیصدر و مسعود رجوی در فرانسه به سر میبردند و این کشور حاضر به استرداد آنها به ایران نبود. به علاوه دولت فرانسه تسلیحات نظامی در اختیار عراق قرار میداد و سیاستهایی ضد مسلمانان در لبنان و الجزایر و... اتخاذ کرده بود. هر چه بود رابطه ایران انقلابی و فرانسه رسما از مردادماه سال ۶۰ رو به وخامت نهاد و سفیر این کشور از ایران اخراج شد، اما این مقدمهای برای جنگ «هواپیماربایی» میان دو کشور بود.
هواپیمای شیراز ـ تهران در پاریس
اولین بار پس از انقلاب، پانزدهم تیرماه سال ۶۲ بود که یک هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ شیراز- تهران با ۳۹۰ مسافر، توسط پنج نفر از هواداران مسلح مسعود رجوی از آسمان شیراز ربوده شد. هواپیماربایان که برای رسیدن به پاریس سوخت کافی نداشتند ابتدا هواپیما را به کویت بردند و از مقامات کویتی درخواست کردند تا سوخت و آب و غذای مورد نیاز را در اختیار آنها قرار دهند.
آن طور که روزنامه اطلاعات (۱۶ تیر ۶۲) از این هواپیماربایی گزارش داده، پس از فرود هواپیما در فرودگاه کویت، سفیر وقت ایران در این کشور (علی شمس اردکانی) در فرودگاه حاضر شده و ضمن درخواست برای گفتوگو با هواپیماربایان، موضع دولت ایران مبنی بر بستن باند فرودگاه و جلوگیری از پرواز هواپیما را به مقامات کویتی اعلام کرد. با این حال ۸ ساعت تلاش شمس اردکانی برای گفتوگو با گروگانگیرها بینتیجه ماند و مسوولین کویتی بدون توجه به درخواست سفیر ایران، خودشان وارد گفتوگو با هواپیماربایان شدند و در نهایت قرار شد تا با آزاد کردن ۱۸۷ نفر از مسافرین هواپیما، سوخت مورد نیاز در اختیار هواپیماربایان قرار گیرد. بدین ترتیب هواپیمای ربوده شده پس از سوختگیری راهی فرودگاه «اورلی» پاریس شد. هر چند از درخواستهای هواپیماربایان خبری منتشر نشد اما مطبوعات فرانسه متن گفتوگوی رجوی با هواپیماربایان از برج مراقبت فرودگاه را منتشر کردند که در آن رجوی چندین بار عبارت «از رهبر به گروه» را تکرار کرده بود.
در هر حال با مداخله پلیس فرانسه و اعطای پناهندگی به هواپیماربایان، آنها در نهایت خود را تسلیم پلیس کرده و هواپیما و سرنشینان آن پس از سه روز به ایران بازگشتند. اگرچه این ماجرا پس از سه روز خاتمه یافت اما طولی نمیکشد که یک رشته هواپیماربایی در خطوط هوایی ایران و فرانسه آن هم به صورت رفت و برگشتی آغاز میشود.
هواپیمای وین – پاریس در تهران
کمتر از دو ماه بعد خبر رسید که یک فروند هواپیمای بوئینگ ۷۲۷ شرکت هواپیمایی ایرفرانس که با ۱۱۱ مسافر از وین عازم پاریس بود، توسط ۷ فرد مسلح عرب با ملیت لبنانی ربوده شده و پس از توقف کوتاهی در فرودگاه ژنو و آزاد کردن حدود بیست مسافر، در جزیره سیسیل ایتالیا به زمین نشسته است. هواپیماربایان ۶۰ نفر از مسافرین را در ازای دریافت سوخت آزاد کردند و از آنجا قصد پرواز به دمشق را داشتند اما دولت سوریه به آنها اجازه فرود نداد و در نهایت این هواپیما در فرودگاه مهرآباد تهران به زمین نشست. این موضوع بازتاب فراوانی در رسانههای جهان پیدا کرد و به همین دلیل بلافاصله پس از انتشار خبر فرود هواپیمای ربوده شده در فرودگاه مهرآباد، میرحسین موسوی، نخستوزیر وقت ایران طی اظهاراتی در این باره گفت: «ایران با مساله گروگانگیری مخالف است. زیرا جان انسانهای بیگناه نباید دستخوش این مسایل شود. ما از ابتدا با فرود هواپیمای ربوده شده در تهران مخالف بودیم ولی به دلایل انساندوستانه مجبور شدیم به آن اجازه فرود بدهیم». (روزنامه اطلاعات، ۷ شهریور ۶۲) موسوی همچنین با متهم کردن دولت فرانسه به تشویق هواپیماربایی اظهار داشت: «جای تاسف است که در جهان سیاست اگر هواپیماربایی در جهت منافع قدرتها باشد هر چند تلویحا اما از آن حمایت میشود. ما خوشحالیم که این را به جهان اعلام کنیم که ما نفس کار را تائید نمیکنیم و در این موضعگیری منافع خودمان را منظور نداریم. ولی جای این سوال باقی است که آیا همه در جهان این موضع را دارند؟ آیا دولت سوسیالیست فرانسه که مشوق هواپیماربایی است در مورد هواپیمای ربوده شده ایرانی همین کار را کرد؟» (همان)
به هر حال با ورود هواپیمای ربوده شده به فرودگاه مهرآباد هیات بحران تشکیل شده و تلاش ماموران ایرانی برای برقراری ارتباط با هواپیماربایان و تسلیم آنها شروع شد. هواپیماربایان انگیزه خود را اعتراض به سیاستها و دخالتهای دولت سوسیالیست فرانسه در خاورمیانه اعلام کردند و خواهان تغییر موضع سیاسی و نظامی دولت فرانسه در زمینه ارسال تسلیحات و کمکهای نظامی به رژیمهای عراق و لبنان و چاد که علیه مردم این کشورها به کار گرفته میشود ظرف ۴۸ ساعت آینده و آزادی دوستان زندانیشان در فرانسه شدند. آنها تهدید کردند در غیر این صورت پس از پایان مهلت تعیین شده هواپیما را منفجر خواهند کرد.
بامداد روز بعد نیروهای امنیتی رسما وارد مذاکره با هواپیماربایان شده و از آنها خواستند که تسلیم شوند اما آنها تهدید کردند که در صورت بیپاسخ ماندن درخواستهایشان تا ساعت ۹ صبح هواپیما را منفجر خواهند کرد. به هر حال پاسخ دولت فرانسه مبنی بر اینکه «این دولت نمیتواند ظرف دو روز سیاستهای خود را در قبال دو کشور تغییر دهد» از طریق کاردار سفارت فرانسه در تهران به هواپیماربایان منتقل شد اما آنها این پاسخ را ناکافی قلمداد کردند. با جدیتر شدن تهدیدات هواپیماربایان، ایران از دو نفر از روحانیون مبارز لبنان و عراق خواست تا با آنها وارد مذاکره شوند. این تلاشها بالاخره در صبح روز دهم شهریورماه نتیجه داد و ماجرا به شکل جالبی خاتمه پیدا کرد. هواپیماربایان ابتدا درخواست کردند یک کنفرانس مطبوعاتی برگزار شود. با موافقت مسوولین امر خبرنگاران رسانههای مختلف در فاصله ۱۵ متری از هواپیما جمع شدند و سخنگوی هواپیماربایان بر روی پلکان هواپیما حاضر شده و بیانیه دوستان خود را که در آن بر همان خواستههای قبلی از دولت فرانسه پافشاری شده بود، قرائت کرد. پس از آن هواپیماربایان با شش شلیک هوایی به نشانه خالی کردن اسلحههایشان تسلیم پلیس ایران شده و مسافرین هواپیما پس از ۷۲ ساعت آزاد شدند. آنها روز بعد به فرانسه بازگشتند.
هواپیمای اف-۲۷ ایران در فرانسه
کمتر از یک سال بعد در ۲۶ خرداد ۱۳۶۳ یک هواپیمای نظامی ایران (اف-۲۷) با ۸ سرنشین ربوده شد و ابتدا در بحرین و پس از سوختگیری در فرودگاه مصر بر زمین نشست. هواپیماربایان که ۴ ایرانی بودند خواستار پناهندگی سیاسی از دولت مصر شدند اما با مخالفت مصریها پس از دو روز توقف در مصر راهی فرانسه شده و در فرودگاه «نیس» در جنوب فرانسه فرود آمدند. ۴ هواپیماربا خود را تسلیم پلیس فرانسه کرده و از دولت فرانسه تقاضای پناهندگی سیاسی کردند و چهار سرنشین دیگر خواستار بازگشت به تهران شدند. به دنبال این موضوع وزارت امور خارجه ایران با احضار کاردار سفارت فرانسه در تهران و تسلیم یادداشت اعتراضی به وی به شدت به این اقدام غیرقانونی فرانسه اعتراض کرد. در این یادداشت ضمن اشاره به چند مورد اقدام هواپیمارباها در ربودن هواپیماهای ایرانی و فرود آن در فرودگاههای فرانسه و موافقت دولت سوسیالیست فرانسه با اعطای پناهندگی به ربایندگان هواپیما و تاکید بر این نکته که فرانسه با تبدیل شدن به مامن و پایگاه سازمانهای تروریستی و هواپیماربایان به امنیت عمومی در جهان خدشه وارد ساخته است، از دولت فرانسه خواسته شد تا اقدام اخیر هواپیماربایی را محکوم کرده، هواپیمای مذکور را به ایران بازگردانده و ربایندگان هواپیما را بر اساس قرارداد استرداد مجرمین بین دو کشور به ایران تحویل دهد. با این حال اما دولت فرانسه به چهار هواپیماربا پناهندگی موقت داد و سوم تیرماه هواپیمای ربوده شده به همراه ۴ سرنشین دیگر آن به تهران بازگشت.
هواپیمای فرانکفورت- پاریس در تهران
اما حدود یک ماه بعد، نهم مرداد ماه سال ۶۳، باز هم خبر رسید که سه فرد عرب، یک هواپیمای بوئینگ ۷۲۷ خطوط هوایی فرانسه با ۶۴ سرنشین را ربوده و به ژنو رفته و پس از سوختگیری عازم بیروت شدند. هواپیمای ربوده شده البته پس از سوختگیری در بیروت به سمت قبرس پرواز کرد. با این حال منابع خبری فرانسه اعلام کردند که مقصد این هواپیما تهران است. در فرانسه برای حل این مساله ستاد بحران تشکیل شد و سخنگوی شرکت هواپیمایی ایرفرانس اعلام کرد هواپیمای ربوده شده بدون اجازه ایران از مرز ایران با ترکیه گذشته و فرانسه منتظر است ببیند آیا ایران این هواپیما را خواهد پذیرفت یا خیر. به هر حال مدت زمان زیادی طول نمیکشد و هواپیمای ربوده شده صبح روز بعد یعنی دهم مرداد در فرودگاه مهرآباد بر زمین نشست.
روزنامه اطلاعات دهم مرداد به نقل از یک مقام آگاه گزارش داد که هواپیماربایان تهدید کردند در صورت عدم موافقت ایران با فرود این هواپیما، آن را منفجر خواهند کرد و ایران به منظور جلوگیری از انفجار هواپیما و نجات جان سرنشینان آن مجبور شد به این هواپیما اجازه فرود بدهد. پس از فرود در فرودگاه مهرآباد هواپیماربایان پنج نفر از مسافران را به دلیل بیماری آزاد کرده و اعلام کردند که انگیزه آنها از این دزدی هوایی، آزادی دوستان دربندشان در فرانسه است. آنها از دولت فرانسه خواستند که پنج نفر به نامهای «بناء عزی»، «سمیر»، «انیس نقاش»، «مهدی نژاد تبریزی» و «جواد جناب» را که در زندانهای این کشور زندانی هستند هر چه زودتر آزاد کند و تهدید کردند که در غیر این صورت بعد از ساعت نه صبح (روز یازدهم مرداد) هر ساعت یک نفر از گروگانها را خواهند کشت. ماموران ایرانی هم اعلام کردند که به شرطی حاضر به ابلاغ درخواست هواپیماربایان به دولت فرانسه و انعکاس آن در رسانههای عمومی هستند که هواپیماربایان همه زنان و کودکان حاضر در هواپیما را آزاد کنند. با قبول این شرط، درخواست هواپیماربایان به دولت فرانسه منتقل شد و هواپیماربایان هم، ۹ زن و یک کودک دیگر را آزاد کردند.
اما ماجرا به سادگی پیش نمیرفت. صبح سیزدهم مرداد هواپیماربایان با پاسخ نگرفتن از دولت فرانسه شروع به عملی کردن تهدیدات خود کردند. خلبان هواپیما طی تماس کوتاهی با برج مراقبت اعلام کرد که هواپیماربایان اقدام به گذاشتن تیانتی و مواد منفجره در کابین خلبان کردهاند و وضعیت بحرانی است. با این همه و در شرایطی که نفسها در سینه حبس شده بود، هواپیماربایان بیانیهای منتشر و در بخشی از آن اعلام کردند «قصد آنها نشان دادن ضرب شستی به دولت فرانسه بوده که دست سران آن به خون مسلمانان الجزایر، مستضعفین فلسطین، مسلمین لبنان، محرومین چاد، مومنین ایران و مستضعفین سراسر عالم آغشته است.» پس از انتشار این بیانیه آنها همه مسافرین را آزاد کردند اما پس از تخلیه کامل هواپیما، کابین خلبان را منفجر ساختند. با انفجار کابین هواپیما پلیس ایران هواپیماربایان را محاصره کرد و آنها تسلیم پلیس شدند. بدین ترتیب ماجرای هواپیماربایی که بازتاب گستردهای در رسانههای جهان داشت پایان یافت و مسافرین به فرانسه بازگشتند و هواپیمای ایرفرانس هم ششم آذرماه همان سال پس از تعمیرات اولیه تهران را به مقصد پاریس ترک کرد.
آن ۵ نفر
پنج نفری که هواپیماربایان در چند هواپیماربایی خواهان آزادی آنها در فرانسه شدند در واقع همان کسانی هستند که محسن رفیقدوست سی سال بعد در خاطرات خود به ماموریت آنها برای ترور شاپور بختیار در فرانسه اشاره کرد. تروری که در سال ۱۳۵۹ ناکام ماند و به دنبال آن این پنج نفر توسط پلیس فرانسه دستگیر شدند و سه نفرشان به حبس ابد و دو نفر دیگر به حبسهای کمتر محکوم شدند. رفیقدوست در کتاب خاطرات خود تعریف میکند که چطور این هواپیمارباییها زمینه را برای گفتوگو با مسوولین فرانسوی به منظور آزاد کردن این افراد آماده کرد: «چریکهای لبنانی که دوستان ابومازن (انیس نقاش) بودند در یک رشته عملیات، به سفارتخانه فرانسه حمله کردند و همچنین یک هواپیمای فرانسوی را نیز ربودند. پس از این اقدامات نمایندهای از طرف رئیسجمهور فرانسه با من ملاقات کرده و مذاکرات برای حل مساله آغاز میشود. در این ملاقات تنها راهحل را آزادی گروه ابومازن از زندان عنوان کردم و گفتم که اگر آنها آزاد نشوند دوستانشان اقدامات دیگری انجام خواهند داد.» (برای تاریخ میگویم، ص۱۳۰)
از سوی دیگر همزمان با این مذاکرات، ابومازن هم در زندان دست به اعتصاب غذای سختی میزند و اعلام میکند به شرطی از اعتصاب غذا دست بر میدارد که نمایندهای از ایران و به خصوص رفیقدوست از او بخواهد. رفیقدوست که نامش هم در لیست متهمان این پرونده بود با مشورت رئیسجمهور وقت (آیتالله هاشمی رفسنجانی) به فرانسه میرود و قرار میشود تا از ابومازن بخواهد اعتصاب غذایش را بشکند و از سوی دیگر با پرداخت خسارت به خانواده کشتهشدگان که طبق قوانین فرانسه حدود پانصد هزار دلار بود، ظرف دو هفته ابومازن و تیمش آزاد شوند. دستور پرداخت خسارت به کشتهشدگان صادر میشود و گروه ابومازن هم بالاخره در سال ۱۳۶۹ و پس از ده سال آزاد میشوند. (همان، ص۱۳۱)
زنجیره هواپیمارباییها اما به همین جا ختم نشد. هفدهم مردادماه نیز هواپیمای ایرباس شیراز- جده با ۱۸۲ سرنشین به دست عدهای که خود را از طرفداران موسی خیابانی معرفی کردند، ربوده شد و ابتدا به قاهره و سپس به رم رفت. ماجرای این هواپیماربایی نیز با دخالت پلیس ایتالیا پس از ۵۳ ساعت پایان یافت و مسافرین و هواپیمای ربوده شده به ایران بازگشتند. کمی بعد در ششم شهریورماه هم یک هواپیمای بوئینگ ۷۲۷ خطوط هوایی ایران در مسیر دوبی – شیراز با دخالت دو فروند جنگنده عراقی ربوده شده و به بغداد برده شد. مسافرین این هواپیما نیز در نهایت و با دخالت صلیب سرخ جهانی طی چندین مرحله آزاد شدند که آخرین گروه آنها بیست و چهارم شهریور همان سال آزاد شده و به ایران بازگشتند. تعداد هواپیمارباییها در ایران و سایر کشورها آنچنان رو به افزایش بود که وزیر امور خارجه سوئد و چند کشور دیگر از کشورهای جهان خواستند تا مشترکا علیه هواپیماربایی اقدام کنند.
طولانیترین هواپیماربایی
با این حال اما کمتر از سه ماه بعد ایران درگیر یک هواپیماربایی دیگر شد. در سیزدهم آذر ۶۳ یک هواپیمای ربوده شده کویتی با ۱۶۶ سرنشین در فرودگاه مهرآباد تهران به زمین نشست. ورود این هواپیما به مهرآباد تهران طولانیترین ماجرای هواپیماربایی در جهان را تا آن موقع رقم زد. هر چند منابع رسمی خبری از ملیت هواپیمارباها اعلام نکردند اما برخی منابع کویتی مدعی شدند که هواپیمارباها ایرانی و فلسطینی هستند. هواپیماربایان با انتشار بیانیهای انگیزه خود را از این کار آزادی چند نفر از دوستانشان از زندانهای کویت اعلام کردند. در بخشی از بیانیه آنها آمده بود: «این کار ما برای یاری برادران مظلوممان است که رژیم کویت آنها را با بهتان و ظلم متهم کرده است. حکومت کویت و دستگاههای جلاد مشترک کویت، آمریکا و فرانسه با شکنجه و اعتراف گرفتن از آنها نسبت به مسایلی که صحت ندارد دروغهایی را به آنها بسته و بر خلاف قوانین الهی و بینالمللی و حتی عرف حکومت ظالم کویت برای آنها اعدام و زندانهای طولانی مدت صادر کرده است... لذا ما تا مرز شهادت برای آزادی برادرانمان تلاش خواهیم کرد». (روزنامه اطلاعات، ۱۷ آذر ۶۳) در این هواپیما سه نفر از مقامات بلندپایه کویت و سه دیپلمات آمریکایی نیز حضور داشتند که این سه دیپلمات آمریکایی به دست هواپیمارباها کشته شدند. پس از کشته شدن این سه نفر و وخیم شدن ماجرا، مصطفی میرسلیم به عنوان نماینده ویژه رئیسجمهور وقت (آیتالله خامنهای) برای رسیدگی و پایان دادن به این هواپیماربایی تعیین شد و در نهایت این هواپیماربایی پس از یک هفته با عملیات ضربتی نیروهای ویژه ایران پایان یافت.
منابع:
- آرشیو روزنامه اطلاعات ۶۲.۴.۱۶ - ۶۲.۴.۱۸ - ۶۲.۵.۱ - ۶۲.۶.۶ - ۶۲.۶.۷ - ۶۲.۶.۸ - ۶۲.۶.۹ - ۶۲.۶.۱۰ - ۶۳.۳.۲۶ - ۶۳.۳.۲۸ - ۶۳.۳.۲۹ - ۶۳.۳.۳۰ - ۶۳.۴.۲ - ۶۳.۴.۳ - ۶۳.۴.۶ - ۶۳.۵.۱۰ - ۶۳.۵.۱۱ - ۶۳.۵.۱۳ - ۶۳.۵.۱۴ - ۶۳.۵.۱۷ - ۶۳.۵.۲۰ - ۶۳.۵.۲۳ - ۶۳.۶.۶ - ۶۳.۶.۷ - ۶۳.۶.۲۴ - ۶۳.۶.۲۵ - ۶۳.۹.۶ - ۶۳.۹.۱۳ - ۶۳.۹.۱۴ - ۶۳.۹.۱۵ - ۶۳.۹.۱۷ - ۶۳.۹.۱۸ - ۶۳.۹.۱۹
- برای تاریخ میگویم، محسن رفیقدوست، انتشارات سوره مهر، چاپ اول ۱۳۹۲
نظر شما :