تا دکتر مصدق هست، ایران جمهوری نمیشود؟
نعمتالله جهانبانویی
در حال حاضر حکومت ما حکومت مشروطه است و در حکومت مشروطه بایستی سه قوه مقننه و مجریه و قضائیه جدا از هم زیر نظر شاه و مملکت کار کنند، منتها شاه در هیچ یک از امور مسوولیت ندارد و مسوولیت مشترک در قبال مجلسین به عهده وزراست.
در وضع امروزی که مجلس هفدهم منحل شده است و انتخابات مجلس هیجدهم هم تا فرمان شاه برای تشکیل آن صادر نشود، نمیتواند شروع بشود با این جریان وضع کاملا خاصی در کشور ما پیدا شده. قوانین موجود مملکت حکم میکند که در غیاب مجلس، عزل و نصب وزرا با شخص شاه است و بعد از کودتای مفتضحانه شب یکشنبه و اینکه شنیده میشود شاه دولت را معزول کرده است معلوم نیست تکلیف حکومت چگونه خواهد بود.
شاه ایران هنوز رسما استعفا نداده و از سلطنت خلع نشده است. تا وقتی هم که خلع نشده و استعفا ندهد شاه است، قدرت قانونی دارد و میتواند از آن استفاده کند. اما در وضع موجود، وضعی که بعد از کودتای اخیر پیش آمده است و ملت شاه را شریک حادثه و مجرم میداند و حقی برای او قائل نیست که بتواند بر طبق آن فرمانی صادر کند، یکی عزل و دیگری را نصب نماید.
در اوضاع عادی ما هر وقت شاه به مسافرت برود، شورای عالی سلطنتی تشکیل میشود تا در غیاب او، به اموری که باید شاه صحه بگذارد، رسیدگی کند. اما این روزها ما نه تنها شاه نداریم، شورای سلطنتی هم نداریم، مجلس هم نداریم که به این امور رسیدگی کند.
تنها یک راه برای حل مشکل فعلی هست و آن هم تشکیل مجلس موسسان است. مجلس موسسان را یا باید شاه فرمان به تشکیل بدهد و یا باید مجلس بودجه آن را تصویب کند تا با تشکیل آن موافقت ضمنی کرده باشد.
یک راه دیگر هم برای تشکیل مجلس موسسان هست و آن اینکه در وضع غیرعادی حاضر، هیات دولت تصویبنامه بگذراند و یا رفراندم کند.
اما دولت برای چه مجلس موسسان تشکیل بدهد؟ تشکیل مجلس موسسان فقط برای اینست که تغییری در قانون اساسی داده شود. و اگر چنین مجلس در وضع فعلی به وجود آید، باید به وضع سلطنت و به خصوص وضع محمدرضا شاه رسیدگی کند.
خیلی بعید به نظر میآید که دولت آقای دکتر مصدق با تشکیل مجلس موسسان موافق باشد. چه با غلیان احساسات عمومی که این روزها به حد اعلا بر ضد رژیم سلطنت بالا گرفته، هر مجلس که در شرایط فعلی انعقاد یابد جز اینکه رژیم سلطنت را تغییر بدهد، چارهای ندارد.
با تغییر رژیم سلطنت در ایران شخص دکتر مصدق موافق نیست، چه وقتی که رژیم سلطنتی برافتاد، مجلس موسسان چارهای ندارد جز اینکه در ایران رژیم جمهوری را مستقر سازد. شخص آقای دکتر مصدق به طور قطع و یقین با برقراری رژیم جمهوری موافق نیست، او قرآنی را که برای شاه فرستاد امضاء کرده و قسم خورده است که «دشمن قرآن باشد اگر بخواهد رژیم جمهوری را برقرار کند ...» دکتر مصدق میداند که هنوز معتقدین به قرآن در این مملکت خیلی زیادند و هنوز مردم ایران قسم او را که چندین بار رادیو تهران تکرار کرد ـ فراموش نکردهاند...
به این مناسبت تغییر رژیم صورت نخواهد گرفت و اگر هم برخلاف میل دکتر مصدق ملت به چنین رژیمی رای داد، خود او رئیسجمهور نخواهد شد و در حال حاضر شایستهتر و بهتر از دکتر مصدق کسی را برای این مقام نمیتوان پیدا کرد. ناچار باید رژیم سلطنتی تا چندی هنوز هم در ایران بماند، اما در اینکه این رژیم چگونه باید استقرار یابد خیلی حرفها هست.
آیا شاه ایران باید عنوان شاهی را هنوز هم داشته و فقط اجازه ورود به ایران را نداشته باشد و در غیاب او شورای سلطنتی امور مربوطه را انجام دهد یا خیر، شاه باید خلع شود و یکی دیگر به جای او انتخاب گردد؟
اگر غرض انتخاب دیگری باشد، ملت ایران به هیچ کس دیگر برای اینکه شاه باشد، از دسترنج این ملت فقیر کاخ و کاشانه بسازد و از خون دل زحمتکشان کرمانی و اهوازی شراب ارغوانی در کام زنان آسودۀ درباری بریزد، اجازه پادشاهی نخواهد داد.
اگرچه شنیده میشود که از هم اکنون پادوها و دوستان شاهپور غلامرضا برای ولایتعهدی او و بالنتیجه پادشاهی او فعالیت میکنند، اما یقین است که ملت ایران بعد از این همه تجربیات تلخ که از دربار رضاخانی و پسرهای رضاخان دارد زیر بار این ننگ و رسوایی مجدد نخواهد رفت، از آن گذشته قانون اساسی هم برگشت سلطنت به خاندان قاجار را منع کرده است.
تنها در شرایط خلع یک راه موجود است و آن تشکیل شورای سلطنتی برای صدور انتخابات مجلس هیجدهم و بعد هم مجلس موسسان است تا ملت ایران آزادانه و با وجود مجلس نمایندگان خود، بتواند برای سرنوشتی که باید داشته باشد تصمیم بگیرد.
نظر شما :