دیگران راه ما را هموار می‌کنند

سرمقاله
۱۷ شهریور ۱۳۹۲ | ۱۶:۴۷ کد : ۳۵۲۷ دفتر مقالات
۲۸ مرداد ۱۳۳۲
دیگران راه ما را هموار می‌کنند
هم‌میهنان، هم‌پیمانان!

 

ضربت‌های حوادث یکی پس از دیگری فرود می‌آیند و راه ملت به سوی تحول قطعی قدم به قدم پیموده می‌شود. کودتای اخیر و جریاناتی که پس از آن به وجود خواهد آمد، مراحل جدیدی در تاریخ ایران محسوب می‌شوند و سلطنت مشروطه‌ای که پنجاه سال پیش جانشین استبداد قدیمی شد هم‌اکنون عملا جای خود را به جمهوریت می‌سپرد.

 

«قانون اساسی مقدس» که با همه لطمه‌های پنجاه ساله باز اعتبار ظاهری و رسمی خود را حفظ کرده بود و استناد به آن کافی بود مردم را به حرکت و هیجان در آورد، در ظرف دو ماه چنان بی‌اعتبار و مفتضح شده است که دیگر محال است هیچ جریانی به نفع آن به وجود آید و ملت ما کاملا به وضع جدید معتاد و تسلیم شده است: قانون جز اراده ملت نیست. صرف‌نظر از آنکه فعلا اراده ملت را معمولا با جنجال‌های اوباش اشتباه می‌کنند.

 

دیگر بهترین و پر حرارت‌ترین مدافعین رژیم قبلی هم ناچار شده‌اند دست از مدافعه قانون اساسی، عدل مظفر، سلطنت مشروطه و همه این نتایج و عوارض جنبش مشئوم مشروطیت بردارند و ملت ما برای ابد پشت به اشکال حکومتی گذشته کرده است.

 

اکنون راه آینده، راه ما، هموار شده است. یکی از مهم‌ترین مشکلاتی که بدون شک رژیم قدرت رهبری با آن در آینده برخورد می‌کرد ـ و امروز از سر راه ما برداشته شده ـ موضوع شخص اول مملکت و رهبر سیاسی ملت است.

 

موسولینی در ایتالیا طی بیست سال کوشید این مشکل را حل کند و خود را در مقام رهبر سیاسی ملت با شخص اول مملکت یعنی ویکتور امانوئل پادشاه ایتالیا تطبیق دهد.

 

بیست سال تمام جنگ مخفی بین این دو طرز فکر متضاد و این دو مرد مختلف‌العقیده، موسولینی، رهبر سیاسی ملت ایتالیا و ویکتور امانوئل، شخص اول و مظهر سنن تشریفاتی، ادامه داشت. و سرانجام به محض پدیدار شدن اولین نشانه‌های شکست خارجی فاشیسم، سلطنت ضربت خود را وارد کرد. در ایتالیا این مشکل حل نشد و در هیچ نقطه دیگری هم حل نخواهد شد.

 

مقتضای رژیم حکومت جدید یعنی رژیم رهبری این است که شخص اول مملکت با رهبر سیاسی ملت یکی باشد و این دو قدرت در وجود یک فرد متمرکز شود.

 

و اکنون خودبه‌خود این مشکلی که در آینده ملت ما با آن می‌بایست روبه‌رو شود، به این نحو گشوده شده است و از این پس در کشور ما دوران رهبران سیاسی فرا رسیده است و دیگر باید روش حکومتی گذشته را قطعا به صفحات تاریخ سپرد.

 

سلطنتی که مهم‌ترین مدافع آن یعنی شاه سنگر مبارزه خود را‌‌ رها کرده و به یک کشور بیگانه، به یک کشور نیمه مستقل و دست‌نشانده پناهنده شده است دیگر می‌تواند در برابر سیل حوادث مخالف پایدار بماند؟ هنگامی که مظهر رژیم خود عملا اقرار به شکست قطعی کرده باشد دیگر چگونه امکان پایداری اساس دستگاه باقی خواهد ماند؟

 

کودتای مسخره ۲۵ مرداد با همه مقدمات و نتایج آن ضربه‌ای بود که به دست خود دستگاه سلطنتی بر آن وارد آمد.

 

شاه که در تمام مدت سلطنت خود عدم آمادگی شخصی برای استقبال از مخاطرات، بی‌اثری و عدم استطاعت سیاسی خود را ثابت کرده است با این عمل و با تشبثات بعدی خود در عراق و لندن برای همیشه از این کشور رانده شده است.

 

هم‌پیمانان!

 

از امروز دوره‌ای آغاز می‌شود که از همه لحاظ در تاریخ ملت ما تازه است. افکار قدیمی و اشخاص قدیمی سپری شده‌اند و دوران مردان جدید با روحیه و جهان‌بینی تازه و نو فرا رسیده است.

 

هر چه در گذشته سستی و جبن و بی‌نقشه‌گی وجود داشت، در آینده قوت و نیرومندی و هدفجویی و استقامت لزوم خواهد داشت. از این پس در میدان باز و پهناوری که برای فعالیت ما گشوده شده است باید با همه نیروی خود به جنبش در آییم.

 

ملت ما بیزار از گذشته ننگین و نفرت‌آور، تشنه راه و روش تازه‌ای است که باید مانند سیل مهیبی اساس گذشته را زیر و زبر کند. ما این راه و روش را به ملت عرضه می‌کنیم و کیست که جز ما شایستگی رهبری آینده این ملت را داشته باشد؟

 

نهضت ما با عناصر فولادین و ایده‌ئولوژی مستحکم خود خوردنشدنی است و ما تاکنون همه مشکلات را مغلوب اراده خود کرده‌ایم.

 

روز ما عنقریب فرا می‌رسد، موانع برداشته می‌شوند و ما مثل همیشه آماده‌ایم. فتح و پیروزی آینده در چشمان ما منعکس شده است.

 

ما در سنگر خود مثل کوهی ایستاده‌ایم، مثل کوه آتش‌فشانی که آینده انتظار فوران آن را دارد!

 

پاینده حزب سوسیالیست ملی کارگران ایران

شاد ایران

کلید واژه ها: سومکا کودتای 25 مرداد


نظر شما :