از قهوهخانه قنبر تا کافه نادری؛ پاتوق روشنفکران چگونه شکل گرفت؟
یک پژوهشگر حوزهٔ مردمشناسی در گفتوگو با خبرگزاری ایسنا، دربارهٔ «قهوهخانه» توضیح داد: امروزه، قهوهخانه یک واژهٔ عمومی است که به «چایخانه«ها اطلاق میشود. در این مکانها به مشتریها «قهوه» داده نمیشود، بلکه با چای و قلیان از آنها پذیرایی میشود. نام «قهوهخانه» نیز از زمانی روی این واژه مانده است، که در این مکان قهوه سرو میشد.
علیرضا هاشمی دربارهٔ پیشینهٔ قهوهخانهها در ایران، گفت: تاریخچهٔ وجود چنین مکانی به دورهٔ صفویه میرسد؛ در آن زمان، در قهوهخانهها صرفا قهوه و قلیان سرو میشد، اما کمکم چای و قلیان جای آن را گرفت. بنا بر نوشتههای سفرنامهنویسان، اولین قهوهخانهها در اصفهان بودند و بعدها در دیگر شهرها نیز پا گرفتند؛ مثلا اولئاریوس سیاح سفرنامهنویس عصر صفوی در سفرنامهٔ خود نوشته است: «در زمان شاهصفی، چایخانه و قهوهخانه وجود داشت، ولی این چایخانهها و قهوهخانهها برخلاف شیرهکشخانهها که آن زمان وجود داشتند و مرکز کارهای ناپسند بودند، کارکرد منفی نداشتند و مردم در آنجا ضمن نوشیدن چای، شطرنج بازی میکردند.»
او با بیان اینکه حضور در قهوهخانهها در دورهٔ قاجار رواج یافت، اظهار کرد: در قهوهخانهها علاوه بر نوشیدن چای و قهوه، کشیدن قلیان و چپق نیز رواج داشت. در همین دوران بود که شاهنامهخوانی، اسکندرنامهخوانی و اجرای نقالی نیز در قهوهخانهها رواج پیدا کرد و بر همین اساس، شغل مرشدی نیز بهوجود آمد. قهوهخانه یک مکان قدیمی برای گذراندن اوقات فراغت مردان و یک مرکز مهم ارتباطی بود که رفتهرفته کارکرد اقتصادی هم پیدا کرد، یعنی با توجه به اینکه مکانی برای چای خوردن دستفروشان بود، رفتهرفته به پاتوق آنها نیز تبدیل شد و دادوستد در آنجا رواج یافت، از جمله اصنافی که از قهوهخانهها برای دادوستد استفاده میکردند میتوان به تسبیحفروشان، انگشترفروشان و فروشندگان عتیقه اشاره کرد.
این دانشآموختهٔ رشتهٔ مردمشناسی دربارهٔ دیگر کارکرد قهوهخانهها نیز توضیح داد: قهوهخانهها مکانی برای آگاهی از اتفاقهای شهر و روستا بودند، چون یک مکان عمومی محسوب میشدند و غالبا محل بحث و گفتوگوهای اجتماعی افراد بودند و مردم در قهوهخانهها تبادل اطلاعات میکردند.
او ادامه داد: قهوهخانهها ویژگیهای خاصی داشتند؛ آنها غالبا دارای حوضی بودند و دیوارهای آنها با نقاشیهای دیواری، تابلوها و اشیای عتیقه آراسته شده بود، معمولا موقعیت جغرافیایی قهوهخانهها سر گذرها و در محلهای پر رفتوآمد بود تا مشتریان خود را داشته باشند.
هاشمی دربارهٔ کافههای شکلگرفته در شهر نیز گفت: نخستین ویژگی کافهها، شهری بودن آنها است، یعنی این مکانها در یک فضای شهری بهوجود آمدهاند و فرهنگ شهری در آنها حاکم است. شکلگیری این کافهها آغازگر مدرنیته در فضاهای شهری است. فضای کافه با فضای قهوهخانه کاملا متفاوت است؛ در فضاهای شهری، افراد کافهرو انسانهای سنتی نیستند، بلکه نمایندگان طبقهٔ متوسط یا جوانان هستند. از این رو، نوع پوشش، بیان، بازیها، نوشیدنیها و ارتباطاتشان با کسانی که به قهوهخانه میروند، کاملا متفاوت است.
او اظهار کرد: کافهها یکی از فضاهای مدرن شهری بهشمار میآیند و چیدمان لوازم در آنها مثل تابلوهای نقاشی، میز و صندلی، رنگ دیوارها و نوع موسیقیای که در آنها استفاده میشود، همه نشانههایی از روشنفکری دارند و کافهها معمولا پاتوق افراد تحصیلکردهاند. اگر به دهههای ۳۰ و ۴۰ نگاهی بیندازیم متوجه میشویم که «کافه نادری» و دیگر کافههایی که در آن زمان شکل گرفتند و مورد توجه بودند، پاتوق روشنفکران و طبقهٔ تحصیلکرده محسوب میشدند. آن روشنفکران کافهنشین مولدان فرهنگ بودند و نشریات و کتابهایی در حوزههای داستان، نقد، شعر و... که از آنها مانده، زاییدهٔ گفتمانهای کافهنشینی آنها است.
هاشمی در مقایسهٔ قهوهخانه و کافه نیز گفت: هنوز در سطح شهر و جامعه، قهوهخانهها در کنار کافهها وجود دارند و فعالیت میکنند؛ ولی قهوهخانهها هنوز فضاهای قدیمی هستند یا خود را در فضاهای قدیمی بازسازی میکنند. در مقابل، کافهها که امروزه بیشتر به کافیشاپ معروفاند، فضاهایی فرهنگی هستند که بیشتر مورد استقبال جوانان قرار میگیرند و با مشارکت در آن، نوعی شبکهٔ اجتماعی رودررو در آنجا بهوجود میآید.
نظر شما :