دو سال مقاومت در برابر دو سال خیانت

سرمقاله
۰۸ آذر ۱۳۹۲ | ۰۱:۱۰ کد : ۳۷۸۹ دفتر مقالات
۳۰ مرداد ۱۳۳۴
دو سال مقاومت در برابر دو سال خیانت
دستگاه در حالی که جشن کودتای ننگین خود را برپا می‌کند با وحشت‌زدگی بی‌سابقه‌ای می‌کوشد تا آثار تزلزل خود را از انظار مخفی دارد. ولی دستگاه کودتا چنان شکاف برداشته که دیگر تعمیر آن ممکن نیست.

 

در تابستان سال ۱۳۳۲ ملت ایران در آستانه پیروزی نهایی قرار داشت. بیست و هشت ماه زمامداری دکتر مصدق که سراسر با فضیلت و تقوی و وطن‌پرستی توام بود نتایج شگرف خود را در اوضاع اجتماعی و اقتصادی و سیاسی ایران ظاهر ساخته بود. در اثر سیاست واقع‌بینانه و متین دکتر مصدق برای نخستین‌ بار ملت ایران به استقلال اقتصادی به معنی واقعی کلمه نائل آمده بود و یک تعادل اقتصادی صحیح بدون هیچ‌گونه وابستگی اقتصادی به خارج ایجاد شده بود. از لحاظ اجتماعی روح امید و اعتماد در ملت ایران بیدار گشته بود و یک نوع اخلاق متکی به درستی و تقوی در سازمان‌های دولتی و ادارات و موسسات کشور به سرعت در میان متصدیان امور پیش می‌رفت. همه افراد مملکت به آینده خود و خانواده و کشور خود امیدوار و خوش‌بین شده بودند.

 

از لحاظ سیاسی پایگاه‌های نفوذ بیگانگان یکی پس از دیگری درهم کوبیده شده و مراکز حاکمه به تدریج از چنگال عمال بیگانه خارج و به اختیار ملت ایران در می‌آمد. عوامل سیاست استعماری انگلستان که در راس دربار و ارتش و در داخل مجلس و سایر مراکز حاکمه قرار داشتند علی‌رغم تلاش‌ها و توطئه‌های پی در پی در برابر حکومت ملی عقب می‌رفتند و هر بار قسمتی از عوامل و مهره‌های خود را می‌باختند. پیشوای ارجمند ملت در راه انتقال کامل حق حاکمیت به ملت و تامین استقلال واقعی کشور که هدف اساسی نهضت ملی ایران را تشکیل می‌دهند با انتخاب یک راه صحیح و با تکیه بر قدرت مقاومت ملت ایران به سرعت پیش می‌رفت و موانع را یکی پس از دیگری درهم می‌شکست. کوشش‌های مداوم و پی در پی که برای سقوط حکومت ملی صورت می‌گرفت پشت سر هم با شکست مواجه شده بود و دشمنان کم کم امید خود را در موضوع ایجاد یک «جانشین» برای دکتر مصدق از دست می‌دادند و برای حل مساله نفت جز مذاکره با رهبر نهضت ملی ایران چاره دیگری در مقابل خود نمی‌دیدند.

 

در چنین شرایطی بود که عمال داخلی بیگانه خود را برای کودتای ۲۸ مرداد آماده می‌ساختند. دکتر مصدق در دادگاه غیرقانونی نظامی هنگام بحث از کودتای نظامی ۲۸ مرداد این نکته را به خوبی روشن ساخت و چنین گفت: «... تمام امید بیگانگان به آن بسته بود که بتوانند دولت مرا ساقط سازند؛ به همین مناسبت در مواردی که از این امر مایوس می‌شدند پیشنهادهای جدیدی را مطرح می‌ساختند ولی در مواقعی که عوامل داخلی به آن‌ها امید می‌دادند که می‌توانند دولت مرا ساقط سازند بلافاصله طفره می‌رفتند و وقت می‌گذراندند. در آن روز‌ها (تابستان ۱۳۳۲) پیشنهاد جدیدی رسیده بود که بر اساس ترتیبی که هنگام ملی کردن صنعت نفت در مکزیک برای پرداخت غرامت داده شده در مورد ایران نیز عمل شود. این پیشنهاد مورد توجه قرار گرفت ولی در‌‌ همان موقع طرح استیضاح در مجلس آن‌ها را به سقوط دولت من امیدوار ساخت، لذا طفره رفتند و دست به دست کردند...»

 

ملت رشید ایران که متوجه این حقایق بود به این توطئه پارلمانی با رفراندوم تاریخی مرداد ماه پاسخ داد و آن را درهم شکست. امید بیگانگان بار دیگر مبدل به یاس شده بود ولی در چنین شرایطی ناگهان شاه که تا آن روز در توطئه‌های پی در پی خود با شکست مواجه شده بود با دریافت تعلیمات کافی از بیگانگان قدم به میدان گذاشت و مستقیما با دستیاری عده‌ای از امرای ارتش، سیاستمداران ورشکسته به جنگ ملت ایران آمد و استقلال‌طلبان کشور را به خاک و خون کشید ـ نخست‌وزیر قانونی ایران را در یک دادگاه غیرقانونی به وسیله چند افسر «ایرانی؟» محکوم و زندانی ساخت و وزیر او را نخست با چاقو و خنجر و زجر، و سپس با گلوله به قتل رساندند. همکاران وفادار او را زندانی و گروه گروه از مردم را آواره بیابان‌ها یا مقتول و محبوس ساختند و در پناه این جنایات و در حالی که امکان هرگونه اظهار نظر از ملت ایران سلب شده بود قرارداد‌های ننگین کنسرسیوم و قرضه و غیره را بر اساس توصیه‌های شاه و به دست غلامان درباری که بر تخته تابوت‌های بهارستان نصب شده بودند به تصویب رساندند. توصیه‌کنندگان و تصویب‌کنندگان برای توجیه این خیانت عظیم از «لزوم استفاده از درآمدهای نفت برای اصلاح اوضاع مملکت» و «صرف درآمد نفت در راه رفاه عامه»(؟) دم می‌زدند و وعده می‌دادند که به زودی با تحصیل «درآمد» نفت اصلاحات عظیم و وسیعی را در ایران آغاز خواهند کرد و مردم را غرق در نعمت و رفاه خواهند ساخت.

 

کودتاچیان بدون هیچ‌گونه صرفه‌جویی این وعده‌های کلان را پی در پی تحویل مردم می‌دادند ـ آن‌ها انتظار داشتند که با وعده اصلاحات و یا تظاهر به اصلاحات بتوانند افکار عمومی را منحرف و یا خیانت‌های خود را از انظار مستور سازند. ولی هنوز چند ماهی از تصویب این‌گونه قرارداد‌ها نگذشته بود که همه دیدند که دستگاه کودتا که علاوه بر «درآمد» نفت میلیون‌ها دلار نیز به عناوین مختلف دریافت کرده بود برای جبران کسر بودجه بار دیگر دست گدایی به آن سوی اقیانوس دراز کرده است. از اصلاحات عظیمی که دستگاه کودتا به ‌خیال خود برای عوض کردن مسیر نهضت ملی عنوان می‌کرد خبری نشد. سهل است تمام اقتصاد مملکت نیز که در زمان حکومت ملی رونق و استحکام یافته بود درهم فرو ریخت ـ گرانی زندگی مردم را به ستوه آورد ـ غارت خزانه ملت به وسیله اعضاء درجه اول دربار و حکومت‌های کودتا صورت چپاول اردوهای چنگیزی را به خود گرفت. از استقلال و حق حاکمیت ملی اثری باقی نماند و در اجرای اوامر بیگانگان بین شاه و زاهدی و سایر عمال اجنبی مسابقه در گرفت و جغد شوم استعمار بار دیگر بر بام مملکت لانه کرد...

 

ولی از آن سو ـ از سوی دیگر ملت رشید ایران در تمام این مدت چون کوه بر پای ایستاد و در برابر ضربات پی در پی کودتاچیان مردانه مقاومت کرد. بیگانگان برای درهم شکستن نهضت ملی از یکسو گلوله و تازیانه و زنجیر را تجویز می‌کردند و از سوی دیگر به حیله و تزویر و نیرنگ متوسل می‌شدند ـ از‌‌ همان نخستین روزهای کودتا و حتی پیش از آن عمال رنگارنگ استعمار برای منحرف ساختن نهضت ملی ایران از راه مصدق برنامه‌های بسیار دقیق و مفصلی را تهیه کرده بودند که بلافاصله به موقع اجرا گذاشته شد. در مرحله نخست کوشیدند تا به خیال خود نهضت ملی ایران را از دکتر مصدق و راه و رهبری او جدا کنند و با ایجاد یک «نهضت منهای مصدق»(؟) و تجدیدنظر در اصول و هدف‌های مقدس ملت ایران این جنبش بزرگ تاریخی را به انحراف بکشانند. این برنامه که به شکل‌های مختلف و در دوره‌های متفاوت به مردم عرضه شد با مقاومت یکپارچه ملت ایران روبه‌رو گردید و درهم شکسته شد و در این میان گروهی از عوامل کودتا نیز که به جای شایگان‌ها و رضوی‌ها بر کرسی‌های پارلمان تکیه زده بودند و به آن‌ها ماموریت اجرای برنامه «نهضت بدون مصدق» داده شده بود با سرشکستگی و رسوایی از میدان خارج شدند.

 

پس از این دوره دستگاه کودتا بار دیگر فشار خود را شدید‌تر ساخت تا به خیال خود با ایجاد رعب و خستگی مردم را برای قبول برنامه‌های انحرافی آماده سازد ـ برنامه‌هایی که به زودی عرضه شده و همه بار دیگر با شکست موجه گردید. سرانجام پس از این آزمایش‌های متوالی استعمارگران تصمیم گرفتند که با فدا کردن یکی از مهره‌های خود (زاهدی) مهره دیگر یعنی عامل اصلی کودتا را مامور اجرای یک نقشه به ظاهر انقلابی بسازند. آن‌ها امیدوار بودند که با اعلام برنامه‌های انحرافی «مبارزه با فساد» و «تقسیم اراضی» و غیره... بتوانند اولا نهضت ملی ایران را به انحراف و تغییر مسیر وادار سازند و ثانیا همکاری و یا لااقل موافقت و رضایت مردم را به دست آوردند. ولی آن‌ها خیلی زود دریافتند که در تشخیص میزان رشد ملت ایران به خطا رفته‌اند و ملت رشید ایران برنامه‌های انحرافی را در هر شکلی که باشد تشخیص می‌دهد، و عمال بیگانه را در هر قیافه‌ای می‌شناسد. در اینجا بود که بار دیگر ملت ایران با قهر مقدس خود راه را بر کودتاچیان سد کرد و آن‌ها را رسوا‌تر و درمانده‌تر ساخت و با ادامه راه مصدق از همه سو دشمن را در بن‌بست قرار داد تا آنجا که امروز پس از دو سال دستگاه کودتا از چپ و راست و از بالا و پایین چنان شکاف برداشته که دیگر تعمیر آن غیرممکن است.

 

***

 

اکنون پس از دو سال مقاومت مداوم زمین در زیر پای عمال کودتا به لرزه درآمده است. در طی این مدت ملت ایران صدمات بی‌شماری را متحمل شد ـ گروهی از بهترین فرزندان این آب و خاک به خاک و خون غلطیدند و انبوهی دیگر آواره کره و بیابان یا محکوم به حبس و زندان شدند ـ ثروت‌های عظیمی از این کشور به یغما رفت و فرصت‌های مناسبی از دست مردم ربوده شد ولی در مقابل این همه بلایا و مصائب امروز ملت ایران می‌تواند با ‌‌نهایت سربلندی و افتخار نتایج شگرف مقاومت دو ساله خود را مورد بررسی قرار دهد. در این مدت از لحاظ بالا رفتن درجه اطلاع و تشخیص مردم ضربات شدیدی بر پایگاه‌های سیاست بیگانه وارد آمده، مهره‌ها و عوامل ماسکدار بسیاری شناخته شده‌اند و برنامه‌های رنگارنگی خنثی و عقیم گردیده است. نهضت ملی ایران در طی همین دوره برای نخستین‌ بار به خود شکل گرفت و تشکیلات و سازمان‌های وسیعی بر اساس صحیح و علمی پی‌ریزی شد و گروه عظیمی از عناصر فعال در این سازمان‌ها متشکل شده‌اند.

 

امروز با جرات می‌توان ادعا کرد که نهضت ملی ایران در مرحله فعلی آنقدر رشد کرده که دیگر قابل مقایسه با چند سال پیش هم نیست. تز‌ها و نظریات دکتر مصدق در جامعه ایران چنان رسوخ یافته و ریشه دوانیده که دیگر با هیچ نیرویی نمی‌توان آن را از افکار مردم خارج ساخت. از طرف دیگر در طی همین مدت علی‌رغم کوشش‌های دشمنان بطلان اتهامات ناجوانمردانه به نهضت ملی ایران از قبیل تهمت همکاری با کمونیست‌ها و نظایر آن به اثبات رسید و اصالت جنبش تاریخی ملت بار دیگر به جهانیان نشان داده شد به طوری که امروز افکار عمومی در سراسر عالم به عظمت و اصالت این نهضت ایمان آورده است... و بدین سان امروز پس از دو سال مقاومت در حالی که دستگاه کودتا از همه طرف دچار بن‌بست شده برای منحرفین نیز روزنه‌ای باقی نمانده و شکی نیست که با ادامه همین روش و پایداری و مقاومت سرانجام دستگاه کودتا در پیش پای ملت فرو خواهد ریخت زیرا تاریخ نشان داده است که پیروزی از آن مقاومت‌کنندگان است.

کلید واژه ها: مصدق


نظر شما :