داستان شناسنامهدار شدن ایرانیها؛ صاحب شماره شناسنامه یک کیست؟
تا کمتر از ۱۰۰ سال قبل نه خبری از سجل و شناسنامه بود، نه سازمانی که تولد و مرگ و ازدواج و طلاق را ثبت کند. به جای آن، روحانیون، ریش سفیدان محله یا بزرگان قوم بودند که تا قبل از رواج شناسنامه به سبک اروپاییها، وقایع تولد را در کتابهای مقدس ثبت میکردند. اما با توسعه شهرها و روستاها و افزایش جمعیت کشور نیاز به سازمان و تشکیلاتی برای ثبت وقایع حیاتی در دولت وقت احساس شد و به تدریج فکر تشکیل سازمان متولی ثبت ولادت و وفات و حتی صدور شناسنامه برای اتباع کشور قوت گرفت. به طوری که ابتدا سندی با ۴۱ ماده در سال ۱۲۹۷ هجری شمسی به تصویب هیات وزیران رسید و ادارهای به نام سجل احوال در وزارت داخله (کشور) وقت به وجود آمد؛ بعد از تشکیل این اداره اولین شناسنامه به شماره ۱ در بخش ۲ تهران در تاریخ ۳ دی ماه ۱۲۹۷ هجری شمسی به نام فاطمه ایرانی صادر شد.
داستان این بود که در تاریخ سوم اسفند ۱۲۹۵ به پیشنهاد «نصرت الدوله» وزیر دادگستری، تصویبنامهای درباره ثبت احوال از نظر دولت گذشت که مقرر شد از تاریخ ۱۵ آذر ۱۲۹۸ برای گرفتن تعرفه انتخابات، گذرنامه، جواز حمل و نقل، اقامه دعوی و گرفتن حواله پولی، از اشخاص مطالبه به قولی سجل احوال بشود.
اداره سجل احوال زیر نظر بلدیه آن زمان یعنی همان شهرداری امروزی تشکیل شد و اوراق سجل احوال را که گرفتن آن اختیاری بود در کلانتریها در اختیار مردم میگذاشتند. در فروردین ۱۳۰۰ خورشیدی، بلدیه تهران (شهرداری) به دستور سید ضیاء طباطبایی، نخستوزیر درصدد تهیه آمار ساکنین پایتخت، شهرری و شمیران بر آمد و بالاخره دفتری در شهرداری با عنوان «اداره احصائیه و سجل احوال» تاسیس شد.
در این دفتر فرمی به عنوان «احصائیه و نفوس شهر تهران» به چاپ رسید که در آن برای نام، نام خانوادگی (که در آن زمان کمتر کسی نام خانوادگی داشت و مردم به هنگام دریافت ورقه هویت برای خود نام فامیل انتخاب میکردند)، لقب، سن، تابعیت، مذهب، زادگاه، همسر و فرزندان ستونهای جداگانهای تنظیم گردیده بود و ماموران آمار با در دست داشتن این اوراق در ساعات روز در خانهها را میکوبیدند و با پرسش از رئیس خانواده، اوراق را پر میکردند، هر چند اغلب خانوادهها در منازل خود را به روی ماموران آمار نمیگشودند و یا پاسخ درست نمیگفتند.
از طرفی دولت از طریق وزارت امور خارجه از سفارتخانههای خارجی مقیم تهران نیز خواست که به کارکنان خارجی و ایرانی خود دستور دهند که با ماموران سجل احوال و احصائیه در دادن اطلاعات لازم همکاری نمایند. ادامه کار احصائیه، از فروردین ۱۳۰۱ منتهی به گرفتن ورقه سجل احوال (ورقه هویت یا شناسنامه) گردید که زیر نظر اداره نظمیه (شهربانی) آن هم فقط در تهران انجام میشد. گرفتن ورقه سجل احوال اختیاری بود و این ورقه را هر کسی میتوانست از کمیسری آن زمان (کلانتری) محل خود دریافت کند.
از سال ۱۳۰۳ اداره سجل احوال تابع وزارت کشور شد و دفاتر آن در شهرستانها نیز شروع به کار کرد. حتی پس از تصویب قانون سربازگیری (نظام وظیفه) در سال ۱۳۰۴، برای فراخوانی سربازان از روی شناسنامه اقدام میشد و اداره سجل احوال هر شهر فهرست مشمولان خدمت سربازی را در اختیار اداره نظام وظیفه میگذاشت. نخستین دوره مشمولان که به سربازی فراخوانده شدند، متولدین ۱۲۸۴ خورشیدی بودند که در سال ۱۳۰۶ به خدمت رفتند و گرفتن شناسنامه از سال ۱۳۰۶ خورشیدی طبق قانون مصوب بهمن ماه اجباری شد.
گزینش نام خانوادگی نیز، معمولا از چند روش پیروی میکرد که یکی از آنها پیشه نیاکان در یک قوم است. محل اسکان قوم و نام یا شهرت بزرگ خاندان (پدر، پدربزرگ، جد)، از دیگر شیوههای متداول انتخاب نام خانوادگی بوده است. گاهی هم یک نام خانوادگی بر اساس شغل یا حرفه (همچون صراف، جواهریان، پزشکزاد) یا یک ویژگی بدنی یا فیزیکی (خوشچهره، قهرمان) بازمیگشت.
در نهایت و با تصویب قانون مدنی کشور در سال ۱۳۱۳ ثبت نام خانوادگی نیز اجباری شد. بر اساس قانون، سرپرست خانواده باید برای خانواده خود نام خانوادگی انتخاب میکرد و نام خانوادگی انتخاب شده از سوی وی به سایر افراد خانوادهاش هم اطلاق میشد و از آن زمان تاکنون بیش از چهار نسل از ایرانیان به این نامهای خانوادگی خوانده میشوند.
منبع: مجله مهر
نظر شما :