جمهوریخواهی بازرگان- علیرضا بهشتی
معمولاً مراد از علمگرایی، دیدگاهی معرفتشناختی است که روشهای علوم تجربی را برتر از روشهای دیگر، و گاه به عنوان تنها روش قابل قبول برای تبیین جهان در ابعاد فیزیکی، اجتماعی، فرهنگی و روانی میداند. این دیدگاه متاثر از تجربهگرایی غالب در نهضت روشنگری بوده و اوج آن، اثباتگرایی از نوع تفکر آگوست کنت در قرن نوزدهم است. اگر منظور از اصطلاح آزادیخواهی، لیبرالیسم باشد، طبیعتا، مهمترین هدف سیاست را حفظ و بلکه گسترش آزادی شهروندان میداند، هر چند طیف بزرگی از لیبرالها، به خصوص در به رسمیت شناختن حقوق انسانها، عدالتخواه نیز به شمار میروند. در شکل ساختار حکومت، لیبرالیسم معمولاً با دموکراسی به مفهوم محوری بودن گزینش حکمرانان از طریق انتخابات آزاد و رقابت عادلانه، قانونمداری و حمایت از حقوق شهروندی گره خورده است.
با توجه به این تعاریف، بازرگان را قطعا میتوان ملیگرا دانست، اما ملیگرایی او به دامان اعتقاد به برتری نژادی با ارجاع به تاریخ ایران باستان که در آن موقع خیلی رایج بود، در نمیغلتد. ملیگرایی بازرگان، بیش از هر چیز بر تلاش برای تقویت همبستگی ملی میان ایرانیان، ارزشمند دانستن فرهنگ مشترکشان در جهت مبارزه با احساس خودباختگی در مقابل تمدن غرب و بالاتر از همه، حفظ استقلال ایران در مقابل مداخله بیگانگان تکیه دارد.
در رابطه با علمگرایی، اگر منظور اهمیت دادن به روش استدلال علمی حتی در فهم پدیدههای اجتماعی و ارزشمند دانستن دستاوردهای علمی بشر چه در شکل دانش علمی و چه در شکل فناوری حاصل از آن باشد، باز هم میتوان بازرگان را علمگرا دانست. اما اگر منحصر دانستن منابع شناخت در علم تجربی باشد، طبیعتا با اعتقاد او به عنوان مسلمان به وحی سازگار نیست. البته بازرگان به سازگاری علم و وحی اعتقاد دارد. باید به تاثیر افرادی مانند میرزا ابوالحسن فروغی (برادر ذکاءالملک) در زمانی که بازرگان در دارالمعلمین مشغول به تحصیل بود، توجه داشت. فروغی که فردی متدین بود، با آشناییای که به علوم جدید داشت، در سازگار نشان دادن دستاوردهای علمی تمدن متجدد با آموزههای دینی کوشش فراوانی کرد. مقاله «علوم قدیمه و جدیده» فروغی یکی از نمونههای جالب تفکری است که بازرگان، به خصوص در چند دهه اول زندگی، به آن تعلق خاطر داشت؛ تفکری که ضمن مبارزه با خرافات دینی، منحصر دانستن سعادت بشری در عمل به دستاوردهای علمی جدید را قویا رد میکند. این نگاه، با آنچه درباره ملیگرایی بازرگان گفته شد، سازگار است. کتابهای «مطهرات در اسلام» و بعدها «راه طی شده»، نمونههای بارز تلاش برای سازگاری دین و علم است. در عین حال، مخالفت منطقی او با نوگرایی رایج زمانهاش که کنار نهادن دین را برای تحقق اندیشه پیشرفت و ترقی در ایران ضروری میدانست، در همه نوشتههای او بارز است. پس میان این نوع علمگرایی و آن نوع ملیگرایی در اندیشه بازرگان، نهتنها ناسازگاری دیده نمیشود که ارتباطی مستقیم وجود دارد.
اما درباره عنصر آزادیخواهی در اندیشه و عمل بازرگان، دو نکته مهم است که باید به آن توجه کرد؛ اول اینکه لیبرالیسم در غرب با سه عنصر مهم عجین شده است: فردگرایی، برابرخواهی (به معنی برابری شهروندان در مقابل قانون) و جهانشمولگرایی (به معنی کاربردپذیری چارچوب عقلانی آن در همه زمانها و مکانها). در آزادیخواهی بازرگان، از میان این سه عنصر، فردگرایی در کمرنگترین شکل مطرح است. توجه و تاکید مستمر او بر تقویت حس جامعهگرایی و آنچه «کیمیای اجتماع» مینامد و ارزش و اهمیت کار دستهجمعی، هم در اندیشه و هم در تلاش تحسینبرانگیز بازرگان در شکل دادن به فعالیتهای دستهجمعی در عرصه سیاست، فرهنگ و اقتصاد، عنصری جداناپذیر به شمار میرود. از این جهت، با تساهل میتوان تفکر آزادیخواهانه بازرگان را به اندیشه سیاسی و اجتماعی جمهوریخواهانه نزدیکتر دانست تا لیبرالیسم فردگرا.
دوم اینکه توجه به عنصر ملیگرایی در اندیشه بازرگان نیز او را تا حدودی از عنصر جهانشمولگرایی معمول در لیبرالیسم متمایز میکند و به اندیشه سیاسی جمهوریخواهانه نزدیک میکند. با این همه، باید توجه داشت که اندیشه بازرگان نیز مانند هر اندیشمند دیگر، سیر تطور و تحول دارد و تفسیرهایی که از اندیشه او ارائه شده را میتوان در دو گروه قرار داد: گروهی که به انسجام و یکپارچگی فکر او در تمامی مراحل عمر پربارش اعتقاد دارند و گروهی که اندیشه سالیان پایانی زندگی او را نوعی تجدید نظر کلی ارزیابی میکنند. فارغ از اینکه به کدام تفسیر اعتقاد داشته باشیم، به نظر من، توجه به اینکه سایه اسلام اجتماعی همواره و در همه مراحل زندگی بازرگان بر اسلام سیاسی سنگینی میکرده، میتواند ما را در فهم اندیشه او یاری کند؛ اندیشهای که هنوز هم میتوانیم در عین بررسی نقادانه اما منصفانه آن، هم برای شناخت آبشخورهای انقلاب فکری انقلاب اسلامی ایران و هم برای ارزیابی راه طی شده، بهرههای فراوان ببریم.
منبع: روزنامه شرق
نظر شما :