خاتمی: انقلاب ما، انقلاب رحمت علیه خشونت بود
به گزارش روابط عمومی دفتر خاتمی، متن کامل سخنان رئیسجمهوری اسبق ایران به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
با افتخار به اینکه در جمع شما عزیزان بستگان و وابستگان عدهای از شهدای عزیز که در هنگامه سخت در خدمت انقلاب و امام و نجات ایران بودند هستم و با بزرگداشت یاد همه شهدای پیش و پس از انقلاب و در جریان جنگ تحمیلی یا حوادث دیگری که رخ داد و آرزوی علو درجات برای همه شهیدان و بخصوص برای روح بلند امام شهیدان، امام خمینی(ره) و با عرض احترام به پیشگاه مردم شریف خوزستان که در دامن خود گروههای مجاهد و مبارز و فداکار برای اسلام و ایران را پروراندهاند و نیز در دوران دفاع مقدس بیشترین مقاومت و صبوری را از خود نشان دادند و مشکلاتی که بعد از جنگ هم بود با سعهصدر تحمل کرده و میکنند و نیز تشکر از موسسه بهار خرمشهر و سرکار خانم زمانی که در زمینه خدمت به مردم تلاش میکنند. خوشحالیم که در سفر اخیر جناب آقای رئیسجمهور برنامه خوبی برای خوزستان عزیز اعلام و انشاءالله عملی خواهد شد.
در آستانه دهه فجر، پیروزی انقلاب اسلامی را به همه ملت شریف ایران و به همه آزادیخواهان و تحولخواهان جهان و به همه کسانی که از ظلم و ستم و بیداد و وابستگی و تحقیر انسان به تنگ آمدهاند تبریک عرض میکنم. این انقلاب، انقلاب رهایی و آزادی انسان بود، انقلاب حاکمیت اخلاق بر زندگی فردی و جمعی و انقلاب تأمین عدالت که خواسته همیشگی بشر بوده و انقلاب برای حاکمیت اراده مردم بر سرنوشت خودشان. مردمی که در طول تاریخ در اسارت استبداد بودهاند و در دوران اخیر استبداد وابسته به بیگانه. من تبریک عرض میکنم به همه آنهایی که دلشان برای انسان و انسانیت و معنویت میسوزد، بخصوص به ملت شریف ایران و گرامی میدارم یاد همه شهیدان انقلاب را بخصوص شهیدان عزیزی که نامشان برده شد و نیز شهیدان شما خانوادههای عزیزی که پیشگامان حرکت به سوی رهایی و آزادی و سربلندی ملت ما بودند، جانشان را دادند و امروز اگر ما دستاوردی داریم از جمله حاصل کار شهیدان است.
انقلاب ما حادثه بزرگی در تاریخ بود، این را فراموش نکنیم من نگران این هستم که به خاطر بعضی نارساییها و نقصهایی که وجود دارد و طبیعی هم هست و برخی از آنها هم طبیعی نیست، نسلهایی که بعد از انقلاب به دنیا آمدهاند در جریان انقلاب نبودهاند و فضای پیش از انقلاب را درک نکردهاند برایشان سوءتفاهم ایجاد شود و قدر این انقلاب را ندانند و به خاطر سوءتفاهمات و به خاطر تبلیغات سوئی که از بیرون و درون علیه انقلاب و کشور میشود و به خاطر برخی عملکردها حتی این سوءتفاهم از انقلاب به اسلام هم منتقل بشود، اسلامی که برای رهایی و آزادی انسان آمده است. این نگرانی هست و ما به عنوان کسانی که دلبسته به انقلاب هستیم همواره باید تأکید بکنیم بر اهمیت انقلاب و نقشی که حضرت امام به عنوان رهبر انقلاب داشتند و توانستند ما را از بحرانها عبور دهند و کشتی انقلاب را به ساحل آرامش و ثبات برسانند و نیز تردید نکنیم در اسلامی بودن انقلاب. البته منظور از اسلامی بودن انقلاب این نیست که اگر کسانی به هر دلیلی گرایش و آئین دیگری دارند محروم بشوند، خیر! اسلامی که در انقلاب بود زندگی را برای همه کسانی که در متن نظام زندگی میکنند میخواست. اینکه امروز مسأله حقوق شهروندی در جامعه ما به درستی مطرح میشود و امیدوارم بتوانیم به یک توافقی برسیم و راهکاری پیدا کنیم، یعنی به صورت نظاممند همه کسانی که در ذیل نظام برآمده از انقلاب هستند حق و حرمت داشته باشند. همه با هم در کنار هم باشیم همچنان که همه ما هموطنان در طول تاریخ مسلمان و غیرمسلمان و گرایشهای مختلف اسلامی همه با هم، درد استبداد را تحمل کردیم، رنجها را تحمل کردیم، عقبماندگی را تحمل کردیم، تلاش برای بهبود مملکت کردیم، امروز هم که در مرحله تحقق نظام جمهوری اسلامی هستیم همه با هم و در کنار همدیگر باشیم، همه باید حق و حرمت داشته باشند، کسی که برانداز نیست شهروند جمهوری اسلامی است و باید از همه حقوق برخوردار باشد. این انقلاب اسلامی ما بود، ارزشها و معیارهای اسلامی، هم انگیزه بود هم هدف. همین مردمسالاری و حاکمیت مردم بر سرنوشت خود و اینکه حکومت برآمده از اراده مردم و در مقابل آنها مسئول است این از ارزشهای والای اسلامی ما و انقلاب ما بود. ما باید قدر این انقلاب و امام، اسلام و شهدا و نیز نقشی که در سرنوشت و تاریخ ما داشتهاند بدانیم و آنها را پاس بداریم.
آنچه برای ما مهم است شناخت خود انقلاب است و دریابیم که هدفهای انقلاب چه بود و چه ارزشهایی در درون انقلاب وجود داشت، چه ارزشهایی را عرضه میکرد، چه نظامی را به جای نظام مستبد وابسته گذشته معرفی میکرد. شناخت ماهیت ارزشها و اهداف انقلاب بسیار اهمیت دارد چرا؟ برای اینکه ما ملاک ارزیابی را بدست آوریم، اگر میخواهیم ارزیابی کنیم عملکردها را ملاکی داشته باشیم. اگر امام فرمود نگذارید انقلاب به دست نااهلان بیفتد این نااهلان را با شناخت معیارها و ارزشهای انقلاب و سنجش افراد با آن معیارها میتوانیم بشناسیم و الا هرکسی میتواند ادعا بکند اهل و مسلمان و انقلابی و طرفدار امام است. این ادعا که کافی نیست. یا حتی اهلهایی که سر کار میآیند یا هستند که الحمدالله خیلی زیادند اهلهایی هستند و انشاءالله باشند و بعدها میآیند آنها هم ممکن است اشتباه کنند. ما ملاک و معیار میخواهیم برای ارزیابی حتی اهلهایی که سر کار هستند. بنابراین شناخت انقلاب، شناخت ارزشهای انقلاب، شناخت معیارهای انقلاب و شناخت اسلامی که در انقلاب مطرح بود حیاتی است و بعد شناساندن آن موازین به جامعه. امروز مگر کسانی که دارند ترور و آدمکشی میکنند و با نظرهای تنگشان عرصه را بر خود مسلمانان هم تنگ کردهاند و با وجود ادعاهایی که علیه آمریکا و... دارند به نفع قدرتهای بزرگ در کشورهای اسلامی کار میکنند، مگر مدعی اسلام نیستند؟ اسلامی که در انقلاب بود با اسلام اینها متفاوت است؟
به هر حال شناخت انقلاب و ارزشهای انقلاب بخصوص برای کسانی که پیشقدم و پیشگام در این مسأله بودند و روشن کردن مردم نسبت به آن وظیفه مهمی است تا خدای نکرده این حادثه بزرگی که در تاریخ ما رخ داد و مبداء تاریخ جدید ما شد برای نسلهای بعد فراموش نشود یا خدای ناخواسته مورد بدفهمی قرار نگیرد. عملکردها ممکن است غلط باشد رویکردها ممکن است نادرست باشد، ممکن است در اثر عملکردها مشکلاتی پیدا بشود ولی باید تفکیک بشود بین آنها و ارزشها و اهداف انقلاب تا خدایی ناکرده نارسایی و نادرستی کار ما یا بعضی از مشکلاتی که طبیعی یا غیرطبیعی وجود دارد به اصل انقلاب سرایت نکند، بلکه همه بکوشیم بر پایه آن ارزشها این اشکالات را رفع کنیم.
اصلاحات یعنی همین، اصلاحات یعنی نقصها و رویکردهای غلط، عملکردهای نادرست نقد شود، مورد ارزیابی قرار بگیرد و بر اساس معیارها و ارزشهایی که در انقلاب بود و ارزشهایی که انقلاب داشت و خواستهایی که ملت داشت آنها را اصلاح بکنیم.
در اینجا میخواهم چند نکتهای بیان کنم:
انقلاب اسلامی برای تغییر وضع آمد. وضع ناگواری که به لحاظ اخلاقی، معنوی و مادی وجود داشت، نظامی که بر سر کار بود بیگانه با منافع ملی و اهدافی که مردم داشتند، بیگانه با دین و آئین و فرهنگ اصیل مردم بود و البته مدعی توسعه کشور بود، ولی توسعهای که آنها دادند نتیجهاش چه بود؟ فساد گسترده در همه عرصهها، نابودی بنیادهای اقتصاد کشور و تبدیل کشور به یک کشور مصرفکننده بسیار شدید و نیز زمینهساز حاکمیت بیگانگان بر کشور و حاصل کار فسادهای اخلاقی و اجتماعی و اقتصادی و بدتر از همه تحقیر ملت؛ آزادیها را محدود کردند که توسعه ایجاد کنند، در حالی که بیش از منافع ملی، منافع قدرتهای بیگانه که متضاد با منافع ما بود در نظر داشتند و هزار فامیلی که به الاف و الوف رسید. این وضع بایستی عوض میشد، انقلاب آمد تا این وضع را عوض کند.
انقلاب برای عوض کردن همه چیز است و الا اگر فقط یک حکومت فاسد مورد نظر باشد با یک کودتا هم تغییر ممکن است که در این موارد اغلب یک حکومت استبدادی جایگزین یک حکومت استبدادی فاسد میشود.
ما عادت کردهایم همه مشکلات را به گردن دیگران بیاندازیم، البته تا حدودی درست است که بیگانگان مشکلساز هستند. بیگانگان در این مملکت دخالت میکردند. مگر بعد از مشروطه دخالت بیگانگان و بخصوص انگلیس نبود که رژیم استبدادی نفسگیر را روی کار آورد یا وضع روشنترش ۲۸ مرداد مگر کودتای بیگانه نبود که حکومت فاسد را روی کار آورد یا حکومت فاسد را تقویت کرد؟ دخالت بیگانگان مسلم است.
امروز هم مسلما بیگانگانی که فقط به منافع توسعهطلبانه خود میاندیشند خیر ما را نمیخواهند. دلشان میخواهد منطقه در اختیارشان باشد و طبعا توطئه میکنند، اما همه مشکل این نیست. مشکل در درون ما هم هست، مشکل درونی هم در اثر انقلاب باید رفع شود. حتی خود بیگانگان از زمینههای موجود سوءاستفاده و نقشههای خود را عملی میکنند. مردم ما میخواهند آزاد پیشرو و برخوردار از توسعه همهجانبه معنوی و مادی باشند و از عقبافتادگی نجات پیدا کنند ولی این خواست کافی نیست. این خواست باید تبدیل شود به آگاهی و اراده و نیز زمینههایش فراهم شود. اگر زمینههای حاکمیت مردم بر سرنوشت فراهم نباشد این حاکمیت تحقق پیدا نمیکند ولو خواست ملت باشد، انقلاب میخواهد آن زمینهها را فراهم بکند، اگر انقلاب برای آزادی است باید زمینههای آزادی فراهم بشود. انقلاب خواستار حکومتی است که برآمده از اراده مردم و مسئول در مقابل آنان باشد، باید زمینهاش فراهم شود، نهادها و تشکیلات میخواهد، و الا یک دولت بزرگ با بوروکراسی سنگین بخصوص اگر متکی به نفت باشد ولو حسن نیت هم داشته باشد عملا میل به تمرکز پیدا میکند، از انتقاد بدش میآید. نهادهایی لازم است تا این تحول انقلابی پایدار شود. این همه امام تکیه میکردند به مردم، باید حاکمیت مردم در جامعه نهادینه شود، احزاب گروهها و تشکیلاتی لازم است که با امنیت بتوانند از حقوق مردم دفاع کنند. انقلاب آمد تا اوضاع را عوض بکند و زمینههای فساد را از بین ببرد و اقتصاد پویا، زمینههای توسعهای متناسب با وضع تاریخی و نیازها و منافع ما را ایجاد کند. اگر ما این ارزشها را بشناسیم بهتر میتوانیم راه را تشخیص بدهیم. درباره انقلاب زیاد صحبت شده است، ولی باز هم لازم است. اگر گفته میشود که انقلاب آمد تا با فساد مقابله شود و نگذاریم فساد فراگیر و نهادینه شود و اگر فسادی هست باید ریشهای با آن مبارزه شود، برای اصلاح امور و بر گرداندن جامعه به هدف انقلاب است، نباید کسانی که چنین میگویند متهم شوند به ضد انقلاب بودن.
اگر بر آزادی بیان و نظر تکیه میشود برای این است که یکی از راههای جلوگیری از فساد و فراگیر شدن فساد و تداوم آن آزادیها و نقد کردنها است. اگر میگوییم مطبوعات، مجامع و احزاب و تشکلهای غیردولتی باید حضور داشته باشند اهمیت داشته باشند (در چارچوب قانون نه اینکه هرج و مرج باشد) این برای جلوگیری از فساد است. این درست در جهت دفاع ارزشهایی است که انقلاب ما میخواست. اگر خیرخواهانی میگویند مردم ما قبل از انقلاب تحقیر شده بودند، زن ما، مرد ما، جوان ما جز با ابراز اطاعت از رژیم و همراهی با آن حق زندگی و نفس کشیدن نداشت انقلاب آمد تا این مردم خودشان بر سرنوشتشان حاکم شوند، حق و حرمت داشته باشند، اینها ارزشهای انقلاب است، اگر در جایی هست که این مسائل نیست یا رویکردها و عملکردها به این سو نیست تذکر اصلاحی دقیقا به این معنا است که ارزشهای اصیل انقلاب رعایت شود. نباید عدهای باشند به محض اینکه چیزی را نمیپسندند چون امکانات دارند و صدایشان بلندتر است دیگران را متهم به همه اتهامات کنند و حتی حق دفاع را از آنان بگیرند.
به هر حال شناخت اصل انقلاب، ارزشهای آن و اهدافی که داشت برای به دست آوردن ملاک ارزیابی هم روی عملکردها، هم روی تکلیف خودمان که به کدام راه برویم و هم اصلاح امور امری لازم و ضروری است، هم برای حفظ نیروهای بعد از انقلاب در دامن انقلاب و نظام اسلامی.
درباره انقلاب بحثهای فراوانی شده و با اجازه میخواهم در اینجا به نکته ظریف و حساس دیگری اشاره کنم و آن نسبت میان انقلاب اسلامی و خشونت است. میدانید که قبل از انقلاب گروههایی بودند که علیه رژیم مبارزه میکردند و قائل به مبارزه مسلحانه بودند و از جمله ترور. حضرت امام هیچگاه با این جریانات کنار نیامدند و شیوه و روش آنها را تأیید نکردند، چرا که انقلاب ما انقلاب خشونت علیه خشونت نبود، بلکه انقلاب رحمت علیه خشونت بود. من میگویم پیدایش جریاناتی مثل منصورون خودش نشاندهنده تفاوت انقلاب ماست با انقلابهایی که در دنیا رایج هست. مگر نه اینکه این گروههای مؤمن در برابر انحراف بعضی گروههای مدعی مبارزه و با تعهد به راه امام و راه ملت پدید آمدند؟
گفته شده است که انقلاب با خشونت همسو و همعنان است، حرف بیربطی هم نیست، انقلاب اصولا یعنی آزاد شدن دفعی انرژیهای نهفته شده و خواستها و گرایشها و این انرژیها ممکن است تخریبهایی هم داشته باشد، نه تنها نظام قبلی را نابود میکند، از بین میبرد، ممکن است ترکشهایش خیلی از جاهای دیگر را بگیرد بخصوص روحیه انقلابی روحیه نفی غیر است. منتهی غیری که در صورت نظام ناپسند ظاهر شده است. و بعد از اینکه انقلاب پیروز میشود ممکن است انقلابیون جز خود را و حتی مردم را غیر بدانند و به تصفیههای وسیع دست بزنند و چنان دایره خود را تنگ ببینند که بیشتر افراد از آن دایره خارج باشند. شما انقلاب فرانسه را ببینید.
اما انقلاب اسلامی راه دیگری را باز کرد که انقلابی میتوان بود و خشن نبود البته این درس برگرفته از سنت و روش پیامبر عظیمالشان اسلام است. با این همه خشونتی که علیه پیامبر شد و سختی که کشیدند وقتی پیروز شدند و قدرت اسلام تثبیت شد در فتح مکه ایشان انتقام نگرفت. شعار دادند الیوم یوم الملحمه؛ روز جاری کردن خون و حماسه و انتقام است، فرمودند نه الیوم یوم المرحمه، یعنی انقلاب با رحمت همراه بود. این درس اسلام است، انقلاب ما هم همینطور بود و همین را میخواست.
انقلاب اسلامی انقلابی بود که بازوی مسلح نداشت، بازوی آن مردم بودند، سلاحش کلام بود. حتی در روزهای آخری که امام در پاریس تشریف داشتند سؤال کردند شما دستور عملیات نظامی و حرکت مسلحانه میدهید؟ گفتند نه. بنده اجازه نمیدهم، اگر روزی صلاح و لازم باشد اجازه میدهم ولی هیچگاه آن روز پیش نیامد.
انقلاب ما انقلاب رحمت بود نه خشونت. تفاوت کار آن با انقلابهای دیگر این است که مبنای کارش بر خشونت نیست بلکه انقلابی بود در برابر بدترین خشونتها. من در مصاحبهای در خارج از کشور گفتم انقلابی که در براندازی بر خشونت تکیه نمیکند طبیعی است که در موقع ساختن و تثبیت وضع هرگز خشونت را روا نمیدارد.
این انقلاب به جمهوری اسلامی ختم شد، الان چه باید بکنیم؟ الگوسازی. یعنی باید این الگو را چنان بسازیم که در آن انسانها احساس امنیت کنند، رفاه و پیشرفت داشته باشند. عدالت بر جامعه حاکم باشد و همه زمینههای پیشرفت برای کشور فراهم آید. هر کس توانست این کار را بکند و در این راه گام بردارد او انقلابی راستین است. ما باید بگوییم در نظاممان علاوه بر مردمسالاری، آزادی، امنیت، اخلاق و معنویت (امری که متأسفانه در دنیای امروز کمتر آن را میبینیم) وجود داشته باشد. اگر چنین کردیم ما انقلابی هستیم و راه انقلاب را رفتهایم. از خداوند متعال برای همهتان آرزوی سعادت و سلامت میکنم.
امیدوارم که جامعه ما به سوی همدلی بیشتر، رفع کدورتها و سوءتفاهمها پیش رود و همه الگوهایی که در این جامعه هستند چه آنهایی که در زندان و حصر هستند و امیدوارم هرچه زودتر شاهد آزادی آنان باشیم، چه آنها که در خارجاند، دست به دست هم بدهند و برای اهداف انقلاب و برای عظمت و پیشرفت کشور همه با هم تلاش بکنند و بتوانیم بهتر و بیشتر رحمت و شفقت انقلاب را تجربه بکنیم تا خشم و غضب آن را. باز هم سالروز پیروزی انقلاب عظیم اسلامی را تبریک میگویم و انشاءالله در سالروز پیروزی همه مردم با حضور و شور خود دلبستگیشان را به این انقلاب و به سرنوشت کشور و ملت نشان خواهند داد.
در ابتدای این دیدار حاضرین در جلسه به بیان دیدگاهها و نظرات خویش پرداختند:
زنده نگه داشتن یاد شهدای انقلاب علیرغم محدودیتهای سالهای اخیر
توضیحاتی پیرامون فعالیتهای گروه منصورون
شهیدان به ما آموختند درسآموز رسولالله هستیم
میخواهیم این فضای لجاجت و تنگنظری را بشکنیم
گزارشی از اهداف و فعالیتها و اقدامات موسسه بهار خرمشهر، پاسداری از نظام جمهوری اسلامی و پایبندی به اصول آن، پاسداری از اندیشههای امام خمینی، حمایت از مردم خرمشهر، دفاع از روند توسعه گفتمان صلحآمیز در جهان، ارتقا سطح فرهنگی مردم خرمشهر، رفع فقر و محرومیت و ایجاد اشتغال، ادامه روند بازسازی خرمشهر به منظور رسیدن به روند مطلوب
تشکیل ستاد آزادسازی مردم خرمشهر و دیدار با مقامات عالیرتبه نظام
نظر شما :