مرگ نوه صد ساله امیرکبیر در کرج

۱۰ اسفند ۱۳۹۲ | ۱۹:۵۸ کد : ۴۰۹۰ از دیگر رسانه‌ها
مرگ نوه صد ساله امیرکبیر در کرج
قمرالملوک اعتماد قاجار، نوه دختری امیرکبیر، تنها بازمانده این خاندان در صد و یکمین سال زندگی در سکوت خبری در کرج بدرود حیات گفت.

 

آخرین بازمانده خاندان امیرکبیر، زهرا سلطان شاهزاده عزت‌السلطنه دختر مظفرالدین شاه قاجار، واپسین روزهای زندگی یک قرنی خود را در یکی از آسایشگاه‌های استان البرز گذرانده و در روزهای آخر، تشخیص بسیاری از چیز‌ها برایش دشوار بود.

 

با پیگیری زیاد به آخرین آسایشگاهی که نوه امیرکبیر در آن روزهای آخر زندگی‌اش را می‌گذراند رسیدیم، جایی که بر خلاف تصورمان کور‌ترین نقطه دریافت اطلاعات در مورد او بود. «فقط می‌توانیم بگوییم سه ماه است که فوت کرده، اطلاعات دیگری نمی‌توانیم به شما بدهیم، چون وکیل وی مخالف سرسخت هرگونه درز اطلاعات است.» این جملات را مسئول آسایشگاه محل نگهداری وی به خبرنگار «تیتر یک» گفت و تا همین مکان هم که رسیدیم، با تماس‌های مداومی بود که برقرار شد.

 

از این مکان به یک مکان دیگر و از آسایشگاهی به آسایشگاه دیگر پاس داده شدن‌ها به پایان رسید ولی دیگر دیر شده بود.

 

جالب توجه این بود که هیچ کدام از مسئولین روابط عمومی‌های ارگان‌های مربوطه از وجود چنین شخصی در استان البرز و در کرج اطلاعی در دست نداشتند، چه رسد به اینکه توجهی خاص به وی شده باشد.

 

سکوت خبری در خصوص شخصیت و تاریخچه زندگی این فرد چنان حیرت‌‌انگیز و مرموز است و حتی اعلام خبر فوت وی که با حالتی عجیب و شبهه‌آمیز بیان می‌شود که ما را از این همه حفظ اسرار و خودداری به فکر می‌برد.

 

تأسف‌آورتر از آن، این است که موجودیت فردی منتسب به یک شخصیت ملی با پیشینه‌ای تاریخی، چنان مغفول واقع می‌شود که سه ماه از فوت وی می‌گذرد و کسی خبردار نمی‌شود.

 

در آخرین گزارشی که چندین سال پیش از وی منتشر شد، آمده بود، وی به بیماری وسواس دچار است و تجربه آسایش زندگی گذشته‌اش، اکنون زندگی را در یک آسایشگاه برای وی سخت نموده است.

 

همسر اول میرزا عبدالحسین فرمانفرما که به قولی کارمند اداره بیمه بوده و سال‌های پایان عمر را از حمایت‌های این اداره بهره می‌گرفت، روزی موزیسین بود و به زندگی در کمال تشریفات، از هر نظر عادت داشته است و تجربیات تلخ زندگی در ناتوانی برایش قابل تحمل نبوده است.

 

می‌گویند حتی مدتی در یکی از هتل‌های تهران زندگی می‌کرده تا با عادت‌هایش جور باشد ولی در ‌‌نهایت تصمیم می‌گیرد به کرج آمده و روزهای پایانی عمرش را در اینجا سپری کند.

 

نه می‌توان سرسختی وکیل وی را در خصوص بایکوت خبری درک کرد و نه بی‌خیالی مسئولین استانی و شهرستانی را برای ندیده گرفتن وجود او در شهر کرج. البته زیاد هم جای تعجب ندارد، وقتی خانه امیرکبیر در روستای هزاوه اراک، با توجه به اینکه این روستا قطب گردشگری محسوب می‌شود، مورد بی‌توجهی قرار گرفته و در حال تخریب است، لابد دیگر وجهه مهم این شخصیت تاریخی از مد افتاده و فایده‌ای برای مسئولین امروزی ندارد و نباید از آنان انتظار داشت که برای نوه وی ارزشی بیشتر قائل باشند.

                                                             

 

منبع: تیتر یک

کلید واژه ها: امیرکبیر


نظر شما :