پیغامی که هاشمی به وزیر اطلاعات داد: باید ما را بگیرید
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی آیتالله هاشمی رفسنجانی، رجایی در همین ارتباط آورده است: قبل از ملاقات آقای محمدجواد مظفر، دبیر انجمن از مسئول دفتر آقای هاشمی کتاب خاطرات سال ۶۸ ایشان را خواست که به او داده شد.
پس از اینکه آقای هاشمی آمدند و بعد از دست دادن با یکایک اعضا و اینجانب به همه خوشآمد گفتند و نشستند، آقای مظفر بدون هیچ مقدمهای گفت: اگر یادتان باشد سال ۶۷ من با شما به خاطر دهمین سال تشکیل شورای انقلاب با شما و بعضی شخصیتهای انقلاب مصاحبهای داشتم که وزارت اطلاعات به خاطر آن مرا بازداشت کرد. بعد که خاطراتتان چاپ شد دیدم در خاطرات سال ۶۸ در صفحه ۳۴۵ آن نوشتهاید: «چهارشنبه ۱۲ مهر آقای محمدجواد مظفر آمد. از بازداشت بیمورد توسط وزارت اطلاعات گله داشت. حق با اوست. خواستار اعاده حیثیت بود. گفتم به وزارت ارشاد برگردد.»
وقتی آقای مظفر گفت: برای همین لازم میدانم از شما به خاطر این خاطره که برای ثبت در تاریخ نوشتهاید که حق با من بوده است تشکر کنم، آقای هاشمی لبخندی زد و گفت: آدم فکر نمیکند یک خط خاطره او در گذشته بعدها اینقدر بتواند برای کسی مؤثر باشد. آقای مظفر گفت: اتفاقا همین یک خط خاطره تاریخی شما بعدها بهترین سرمایه زندگی من و خانوادهام شد. آقای هاشمی پرسید: بالاخره شما برگشتید به ارشاد؟ آقای مظفر گفت: بله.
پس از ملاقات که با آقای مظفر درباره حواشی این مطلب صحبت کردم، نکته قشنگتری گفت و افزود: من در آن زمان مدیرکل مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت ارشاد بودم. در ابتدای انقلاب چون مسئول روابط عمومی شورای انقلاب بودم به ذهنم رسید به مناسبت دهمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی مصاحبهای با ۴ تن از شخصیتهای انقلاب، آیتالله منتظری، آیتالله موسوی اردبیلی، آیتالله هاشمی و آیتالله خامنهای داشته باشم که انجام شد و به صورت کتابی به نام یادواره فجر منتشر شد.
پس از اینکه وزارت اطلاعات مرا در جمعه اول اردیبهشت ۶۸ به خاطر چاپ این کتاب دستگیر و بازجویی کرد که ۱۰۰ روز در زندان بودم، همسر من یکشنبه به آقای هاشمی که در آن زمان رئیس مجلس شورای اسلامی بود تلگرافی زد و خبر دستگیری مرا به ایشان داد و خواستار کمک ایشان شد.
پس از این تلگراف، آقای هاشمی با آقای محمدی ریشهری، وزیر وقت اطلاعات صحبت مفصلی کرده و در کمال جوانمردی ضمن دفاع از من به او گفته بود: اگر در مطالب این کتاب مشکلی وجود دارد از سؤالکننده نیست. از جوابهای ماست. چون او فقط از ما سؤال کرده و تقصیری نداشته است. شما به جای اینکه سؤالکننده را بگیرید باید ما که این پاسخها را دادهایم بگیرید!
حرف آقای مظفر که تمام شد با خودم گفتم خدا انصاف بدهد به کسانی که مکرر گفته و میگویند این هاشمی که الان اینقدر دم از آزادی بیان میزند خودش در گذشته اصلا این حرفها را قبول نداشت و حقی برای ارباب رسانه قائل نمیشد!
نظر شما :