انتقاد یونانی‌ها از فیلم ۳۰۰: هالیوود تاریخ را تحریف کرده است

محمدرضا دربندی، رایزن فرهنگی سابق ج.ا.ا در آتن
۱۸ خرداد ۱۳۹۳ | ۱۵:۰۲ کد : ۴۳۸۴ از دیگر رسانه‌ها
هنگامی که آقای فرانک میلر در مارس ۱۹۸۸ آخرین بخش کتاب طنزش را تدوین و به ناشر ارایه کرد، به هیچ وجه فکر نمی‌کرد در مارس ۲۰۰۷ از این مجموعه طنز، فیلمی ساخته و ارائه خواهد شد که باعث این همه حرف و حدیث برای او، کتابش، کارگردان و شرکت تولیدکننده گردد.

 

فیلم که به نمایش درآمد، رسانه‌های جهان، معرکه آراء موافق و مخالف شدند و ده‌ها مقاله درباره آن نگاشته شد که حاوی نقض و ابرام و طرح ابهام‌های گوناگون بود. میزان تحریفات تاریخی این اثر به حدّی غیرقابل قبول و عجیب بود که حتی صدای مورخان غربی را هم درآورد، از جمله ابهامات مطرح شده، موارد زیر بود:

شرکت «وارنر» با چه انگیزه‌ای این فیلم را ساخته است؟

آیا توطئه‌ای علیه ایران در کار بوده یا این که صرفا به فکر تجارت و گیشه بوده‌اند؟

اگر توطئه‌ای بوده، سردمداران دولت آمریکا در آن چه نقشی داشته‌اند؟

اگر انگیزه سیاسی در کار نبوده و ساخت و نمایش این فیلم، تصادفا با وضعیت امروز مقارن شده، این تحریفات به چه منظور صورت گرفته است؟

چرا تاریخ را وارونه کرده و چرا ایرانیان را خشن نشان داده‌اند؟

چرا ایرانیان را با چهره‌ای زشت و مانند انسان‌های اولیه به نمایش گذاشته‌اند؟ و...

 

از قضا، یونانی‌ها نیز پر از سؤال بودند، آن‌ها هم علاوه بر سوالات فوق، می‌پرسیدند:

هالیوود، از به تصویر کشیدن مبارزات قهرمانانه و ازخودگذشتگی شهروندان اسپارتی، چه هدفی را دنبال می‌کند؟

چرا این فیلم، پرفروش‌ترین فیلم در تاریخ سینمای یونان شد؟

چرا خشایار شاه را دارای انحراف جنسی معرفی می‌کنند، در حالی که در آن روزگار، این کار، در بین آتنی‌ها، معمول بوده است؟

آیا «بوش»، همان «لئونیدا»، «اسپارت» هم «واشنگتن» و «ترموپیل» نیز «بغداد» است؟

آیا سربازان ایرانی ۵ میلیون نفر بودند؟

 

و این سوالات همچنان ادامه داشت و پاسخ درستی هم به آن‌ها داده نشد، تا این که هفت سال بعد، یعنی سال ۲۰۱۴، دوباره هالیوود دست به کار شد و این دفعه با بکارگیری یک کارگردان نامعروف اسرائیلی، به نام «نوام مورو» اقدام به ساخت «۳۰۰ دو، ظهور یک امپراتوری» نمود. این فرد از سرمایه‌داران پشت‌پرده هالیوود است که برای اولین بار، آفتابی شده است.

 

در فیلم سینمایی ۳۰۰ دو، به ماجراهای دیگری از نبرد جنگجویان «اسپارت» در برابر حملات سپاه خشایارشا، پادشاه هخامنشی می‌پردازد و مانند فیلم ۳۰۰ یک، به تحریف تاریخ و تحقیر ایرانیان باستان می‌پردازد، این دروغ‌ها به گونه‌ای است که صدای بی‌بی‌سی هم در آمد و ضمن مصاحبه با «پل کارتلج» استاد مطالعات فرهنگ یونان در دانشگاه کمبریج لندن، به چند اشتباه تاریخی این فیلم اشاره کرد.

 

نکته قابل توجه، موضع‌گیری یونانی‌ها در مورد این دو فیلم است که بسیار غیرمنتظره بود، آن‌ها با نقد جدی، مبانی تاریخی این فیلم را زیر سؤال بردند و رسما به بازی سیاسی آمریکا اشاره کردند.

 

در اینجا به نقطه نظرات چند تن از نویسندگان مشهور یونان پیرامون فیلم ۳۰۰ یک می‌پردازم تا با دیدگاه آنان آشنا شوید. اغلب نویسندگان یونانی، ابتدا مستندات تاریخی این فیلم را زیر سؤال بردند، به گونه‌ای که آقای «افی گازی»، استاد تاریخ دانشگاه آتن در روزنامه «ویما» نوشت: خیلی مسخره است که کسی بخواهد از سناریوی برگرفته از کتاب طنز فرانک میلیر، به حقایقی در مورد جنگ «ترموپیل» دست یابد. فیلم ۳۰۰ برگرفته از کتابی طنز است که درگیری‌ها را به صورت نقاشی به تصویر کشیده است. کارگردان فیلم هم، به همان سبک آن را وارد سینما نموده است و مطمئنا این تصاویر، در چارچوب تاریخ «هرودت» نمی‌گنجد.

 

آقای «یانیس متروپلوس»، سردبیر مجله «ایکونوس» هم نوشت: این فیلم، تاریخ را کاملا تحریف کرده و آن چه «ژاک ساندره» ارایه می‌کند، با حقیقت تاریخی همخوانی ندارد، به گونه‌ای که حتی جامعه اسپارتی را مشکل‌دار و نگران معرفی می‌نماید و این نوع موضع‌گیری، در واقع ریختن روغن بر روی آتش است.

 

وی همچنین تاکید می‌کند: فیلم ۳۰۰ برای کودکان ممنوع است و آن‌ها فقط به همراه خانواده‌هایشان می‌توانند به تماشای این فیلم بنشینند، زیرا خشونت بیش از حدی در آن به نمایش در می‌آید، تا جایی که بر روی لنز دوربین فیلمبرداری، خون هم پاشیده می‌شود و این چیزی است که اصلا با تاریخی که «هرودت» نوشته، همخوانی ندارد.

 

«تئودورس آنجلوپولوس»، کارگردان فقید و شهیر یونانی نیز اظهار داشت: آمریکایی‌ها اکثرا حد و مرزی را در هیچ مساله‌ای رعایت نمی‌کنند و با مسائل تاریخی نیز مانند دیگر مسائل برخورد می‌کنند. برای مثال یادآوری می‌کنم که فیلم قدیمی «اودیسه» که به کارگردانی «کرک داگلاس» تهیه شده بود، هیچ‌گونه رابطه‌ای با واقعیات تاریخی نداشت. آمریکایی‌ها، تاریخ را افسانه‌وار می‌نگارند و به همان صورت آن را ارائه می‌کنند. این چیزهایی را که در فیلم ۳۰۰ به عنوان تاریخ معرفی می‌کنند، تاریخ نیست. اما تا چه حد این‌ها مجاز هستند که افسانه را با تاریخ مخلوط کنند، نمی‌دانم؟ آنچه مسلم است، این است که کسی از این بابت آن‌ها را بازخواست نمی‌کند.

 

آقای «آنجلوپولوس» ادامه می‌دهد: برای بعضی، جمله «هدف وسیله را توجیه می‌کند» ملاک کار است، ولی نمی‌تواند باعث پنهان شدن حقایق گردد و تحریف حقایق، ممکن است از نظر قانونی تنبیه نداشته باشد، ولی تاریخ آن را محکوم می‌کند. آقای «خیریوس خریستودولوس»، محقق مرکز تحقیقات یونان نیز می‌گوید: در این فیلم دیدگاه‌های اسپارتی‌ها، مانند دیدگاه‌های «رامسفلد» معرفی می‌شود، بدن جنگجویان اسپارتی نیز مانند بدن «رامبو»، عضلانی نشان داده می‌شود. «لئونیدا» هم به یک نظامی آمریکایی در بغداد مشابهت داده شده و ایرانیان هم مانند غول‌های بی‌شاخ و دمی که فقط به دنبال مکیدن خون انسان هستند، معرفی می‌شوند. آتنی‌ها هم شباهت به اروپایی‌ها دارند و فقط اسپارتی‌ها مانند آمریکاییان، مردان حقیقی هستند. به نظر من نباید به این گفته‌های احمقانه گوش کرد. تاریخ بشریت در اقیانوسی از خون، غوطه‌ور است و بر شن‌های گداخته گام برداشته است و حتی یک فارغ‌التحصیل معمولی رشته تاریخ به خوبی می‌داند که امپراتوری هخامنشی، یکی از باستانی‌ترین و بزرگترین امپراتوری‌هایی بوده است که باعث توسعه فرهنگ شده و تعداد زیادی از پادشاهان بزرگ آن، از جمله داریوش و خشایار شاه، حاکمانی روشنفکر و متفکر بوده‌اند. تولیدکنندگان این فیلم تاریخ را خوب می‌دانند، اما به تحریف آن پرداخته‌اند.

آقای «کاکوریوتیس»، استاد دانشگاه آتن نیز می‌گوید: من نیاز کار هنری را درک می‌کنم ولی انتقاد من به کارگردان این است که چرا خشایار شاه را دارای انحراف جنسی معرفی می‌کند در حالی که در جامعه اسپارتی آن روز، انحراف جنسی، معمول بوده است.

 

خانم «آنتیگونا متروپولوس»، سردبیر مجله «نیواستیوا» نوشت: دیدن این فیلم که بر مبنای یک نقاشی کلاسیک تهیه گردیده، برای سلامتی فکر انسان‌ها زیان‌آور می‌باشد. وی سپس تاکید می‌کند: این موضوع خیلی تاسف‌برانگیز است که کارگردان این فیلم، وقتی متوجه شد، احتمالا تعدادی از منتقدین فیلم، او را فاشیست قلمداد خواهند کرد، اصلا نگران و ناراحت نشد. برعکس، اولین عکس‌العمل وی این بود که من شدیدا فاشیست را دوست دارم و برای من، قسمت مهم این فیلم زمانی است که بعد از اتمام یک مرحله از جنگ و خونریزی، «لئونیدا» یک سیب را با آرامش گاز می‌زند!

 

بعضی از نویسندگان هم بر سیاسی بودن این فیلم تاکید داشتند و می‌گفتند: فیلم ۳۰۰ برای امروز ساخته شده و به حوادث این روزگار اشاره دارد. از جمله خانم «آندرا دلی آکا» از روزنامه «اثنوس» نوشت: این فیلم در واقع شهروندان، سیاسیون و سربازان امروز ایران را نشانه رفته است، ممکن است بگویید امپراتوری ایران باستان، کشوری اشغالگر و توسعه‌طلب بوده است، اما آیا اسپارت‌ها سالیان سال با آتنی‌ها و شهروندان «تیواس» و «مقدونیه» بطور مستمر درگیر نبوده‌اند؟ مگر «قیصر» و «اسکندر» چه کار کردند؟ غیر از این است که آن‌ها هم، همین کارها را انجام دادند؟ این فیلم گرچه ظاهرا یک بخش از تاریخ یونان باستان را معرفی می‌کند، ولی در واقع به طرح ادعاهای واهی مبارزه با تروریزم بین‌المللی و شعار کاخ سفید یعنی «نظم نوین جهانی» امپراتوری آمریکا پرداخته است.

 

آقای «یانیس گلوساری»، نویسنده معروف یونانی هم در مجله «کاتی مرینی» نوشت: فیلم بد سلیقه ۳۰۰، اسپارتی ها را افرادی طرفدار دمکراسی معرفی می‌کند که برای نجات یونان و شهرهای مختلف آن، خود را قربانی می‌کنند و یونان را به گونه‌ای نشان می‌دهد که تمدن غرب از آن نشات گرفته است، ولی از کوروش بزرگ، ‌پدربزرگ خشایار شاه که در سال ۵۳۹ قبل از میلاد، بیانیه حقوق بشر را برای نجات یهودیان صادر کرد و این اقدام تاریخی و بی‌نظیر وی بر کسی پوشیده نیست، هیچ یادی نمی‌کند. فیلم ۳۰۰ نه تنها در تاریخ سینما نخواهد ماند، بلکه هیچ هنرمندی از یونان، ایران و حتی آمریکا این فیلم را جدی نخواهد گرفت.

 

در پایان به نظر می‌رسد، با مطالعه این دیدگاه‌ها، شما نیز مثل من به این جمله اعتقاد پیدا کرده‌اید: «گرچه یونانی‌ها در حوزه جغرافیایی غرب قرار گرفته‌اند، ولی از نظر فکری، روحی و فرهنگی، شرقی هستند.»

 

 

منبع: خبرآنلاین

کلید واژه ها: فیلم 300


نظر شما :